سیل همچنان از میان مردم ستمدیده قربانی میگیرد. براساس آمارهای حکومتی تاکنون ۷۰ نفر متاسفانه جان خود را از دست داده و ۷۸۶ نفر مصدوم شدهاند. همچنین براساس گفتههای مقامات حکومتی به دلیل عدم دسترسی به برخی از روستاهای سیلزده، از سرنوشت بسیاری از مردم بویژه در این مناطق خبری در دست نیست. برای نمونه بهگفتهی آخوند موسوی امام جمعه شهر معمولان لرستان از سرنوشت مردم در ۶۰ روستا هیچ خبری نیست و ۷۲ ساعت مردم این شهر بدون غذا مانده بودند، وی گفت: “مردم از صدای هلیکوپتر دیگر چندششان میشود چون فقط بالای شهر میآیند و میروند”.
به گفتهی وزیر کشور در خوزستان ۴۰۰ هزار نفر در معرض سیل قرار دارند که باید خانههای خود را ترک کنند. شهرهای معمولان و پلدختر ویران شدهاند. سیل در ۲۴ استان کشور خسارات سنگینی به بار آورد. صدها هزار نفر بویژه در استانهای گلستان، لرستان، کرمانشاه و خوزستان خانه و تمام داراییهای خود را که حاصل یک عمر کار و زحمت بوده از دست دادهاند. به گفته وزیر راه و شهرسازی و براساس برآوردهای اولیه ۵۵ هزار خانه برای سیلزدگان نیاز است. در بسیاری از روستاها حتا یک خانه سالم نمانده است. تنها در بروجرد ۱۶۰۰ خانه در مناطق روستایی ویران شدهاند. بسیاری از پلها در روستاهای بروجرد تخریب شده و۱۰ هزار هکتار از زمینهای کشاورزی نیز زیر آب رفته است. در خراسان شمالی نیز ۹۰۰ واحد مسکونی خانوادههای تحت پوشش “کمیته امداد” تخریب شده است.
بسیاری از مدارس در مناطق سیلزده ویران شدهاند. در استان گلستان مدارس تا ۲۴ فروردین تعطیل اعلام شده است. در لرستان به گفتهی زینیوند مدیرکل آموزش و پرورش لرستان ۳۰۰ مدرسه آسیب دیدهاند که برخی به طور کامل تخریب شدهاند.
در برخی از شهرها از جمله اهواز و آققلا آب فاضلاب در خیابانها جاری شده است. اغلب زمینهای کشاورزی و دامهای کشاورزان مناطق سیلزده از بین رفتهاند. تنها در خوزستان هزاران هکتار از نخلستانهای غرب کارون زیر آب فرو رفتهاند. تاکنون ۵۰۰۰ کارگر در استان گلستان کار خود را از دست داده و ۲۰۰ واحد تولیدی در شهرک صنعتی آققلا تخریب شدهاند. ۶۰ مرغداری نیز در این منطقه از بین رفتهاند. به گفتهی وزیر راه و شهرسازی ۱۳ هزار کیلومتر از راههای کشور در بیش از ۸ هزار نقطه آسیب دیدهاند و در ۵۰۰ نقطه ریزش و رانش کوه رخ داد.
وزیر ارتباطات نیز از انهدام کامل زیرساختهای ارتباطی پلدختر و آسیبدیدن زیرساختهای ارتباطی در دیگر شهرهای لرستان خبرداد. معضل رانش و فرونشست زمین نیز یکی دیگر از مشکلات است که مناطق سیلزده با آن روبرو هستند. حتا دبیر کارگروه ملی مخاطرات طبیعی در مورد خطر فرونشست زمین در مناطق مرکزی و جنوبی تهران از جمله خیابان مولوی، حوالی بازار و جنوب تهران هشدار داد.
به گفته “نماینده خرمآباد” در مجلس اسلامی در گفتگو با خبرگزاری ایلنا به تاریخ ۱۷ فروردین، پس از گذشت هشت روز از سیل، مردم جایی برای خواب و ماندن ندارند و هنوز روستاهایی هستند که آب خانههایشان را برده است و راههای ارتباطیشان قطع است. به گفته رئیس سازمان راهداری، راههای ارتباطی ۸۱۶ روستا در لرستان تخریب شد که با بازگشایی برخی از آنها هنوز راه ارتباطی با ۲۷۵ روستا مسدود است. بهگفتهی وی به دلیل وجود چشمههای آب در مسیرهای بازگشایی شده، زمین دچار ریزش و رانش شده و جاده دوباره مسدود میشود. بسیاری از مردم روستاهای گرفتار در سیل، بویژه جوانان با طی چند کیلومتر در میان آب که گاه تا سینه آنها بالا میآید، برای تهیه آذوقه و دیگر لوازم ضروری جان خود را به خطر میاندازند. به گفته “نماینده کوهدشت” به مردم این مناطق نیز تاکنون هیچ کمک دولتی نرسیده است.
خبرها از ترکمنصحرا نیز حاکی از آن است که با گذشت حدود ۲۰ روز از سیل، میزان آب در برخی از مناطق از جمله آققلا و کومشتپه (گمیشان) در حال بالا آمدن است. مردم این مناطق نیز از هرگونه کمک دولتی محروم هستند. به گفته قرجه طیار “نماینده گنبد” در مجلس اسلامی دریچه سد “وشمگیر” به دلیل عدم لایروبی در سالهای گذشته بسته شده، معضلی که یکی از دلایل ویرانگری سیل اخیر بوده و در روزهای آینده ممکن است خسارات بیشتری ببار آورد. به گفتهی فرماندار آق قلا، با افزایش حجم آب گرگانرود سطح آب در آق قلا ۳۰ سانتیمتر افزایش یافته است.
اینها همه در حالیست که با توجه به رهاسازی آب در سدهای استان خوزستان از جمله کرخه، و پیشبینی سازمان هواشناسی در مورد بارش باران بین ۱۰ تا ۳۵ میلیمتر در برخی از استانهای کشور در روزهای شنبه و یکشنبه، خطر سیل خوزستان را بیش از گذشته تهدید میکند. تاکنون حکومت دستور تخلیه کامل ۱۴ شهر و ۱۱۰ روستا را صادر کرده است. این در حالیست که “نماینده اهواز” در مجلس اسلامی در گفتگو با خبرنگار ایلنا در روز شنبه ۱۷ فروردین از عدم توجه دولت در رساندن کمک به مردم سیلزده خبر داده است.
بروز فاجعهای به این وسعت در حالیست که براساس آمار وزارت نیرو، حجم بارندگی در سال جاری از اول مهر ۹۷ تا ۱۴ فروردین نسبت به سال گذشته که سالی کم باران بود ۱۸۷ درصد و نسبت به میانگین دورههای مشابه تنها ۵۱ درصد افزایش نشان میدهد. اما میزان خسارات سیل بهحدی وسیع بود که حتا مقامات حکومتی نیز مجبور به اعتراف شدند که عدم لایروبی، ساخت و ساز در مسیر مسیلها، ویرانی جنگلها و محیط زیست باعث این حجم بزرگ از خرابیها شده است. وزیر راه و شهرسازی یکی از همین مقامات حکومتی است که به عدم لایروبی رودخانهها و ساختوساز درمسیر مسیلها اشاره کرده است. یک نمونه دیگر اما خط راهآهنی است که توسط همین وزارتخانه احداث شد و با ایجاد مانع برای رسیدن آب به دریای خزر باعث سرازیر شدن سیل به آققلا شد. بهطوری که در نهایت برای خروج آب مجبور به خراب کردن خطآهن در چند مسیر شدند.
مقامات حکومتی در حالی از عدم لایروبی رودخانهها و ساختوساز در مسیر مسیلها سخن میگویند که گویی کس دیگری بهغیر از مقامات حکومتی در این میان مسئول است. روحانی با وقاحت تمام در روز ۱۸ فروردین میگوید: “وقتی ما مسیل رودخانهها را قطع میکنیم، سیل هم خانه ما را میبرد”. او با بیشرمی تمام فراموش میکند که بگوید این دولت است که مسیل رودخانهها را قطع کرده و سیل خانه مردم را برده است. او نمیگوید که دولت سالها به جای رسیدگی به محیط زیست از جمله لایروبی رودخانهها، پولها را در جیب نهادهای نظامی و مذهبی ریخته است. او نمیگوید که یکی از بزرگترین جنگلخواران گرگان، حوزه علمیه گرگان است. خامنهای نیز در کنار روحانی همین خزعبلات را میگوید و از لزوم لایروبی رودخانهها حرف میزند انگار نه اینکه خودشان مسئول این خرابیها هستند و دولت است که باید لایروبی رودخانهها را انجام میداد.
بسیاری از مردم دیدهاند که چگونه سیل پلهای بزرگی را که عمر برخی حتا به چند سال نمیرسید ویران کرد. یک نمونه پل “کاکارضا” است که در مسیر بین الشتر و نورآباد و خرمآباد بنا شده و تنها دو سال از عمر آن میگذشت اما با فروریختن پل مشخص شد که از خاک و آشغال و نخالههای مصالح ساختمانی برای پر کردن پایههای آن استفاده شده بود!!! این در حالیست که پلهایی از این نوع با ۱۰۰ سال قدمت همچنان استوار مانده بودند!!!
در یک جمله فساد، عدم کارآیی و بیتوجهی دولت جمهوری اسلامی یک دلیل عمده در بروز چنین سیلی است. سیلی که میتوانست عواقب بسیار ناچیزی داشته باشد.
اما نکته مهم بعدی عدم رسیدگی به سیلزدگان است. در جریان سیل بیش از هر چیز این مردم بودند که به کمک یکدیگر برخاستند. این بیلیاقتی و عدم احساس مسئولیت دولت را ما در سالهای گذشته و برای نمونه در جریان زلزله کرمانشاه، ورزقان و بم دیده بودیم. این بار اما این بیلیاقتی و ناکارآیی حاکمیت به دلیل گستردگی مناطق سیلزده بیش از گذشته نمایان شد. بهنحوی که قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس با انتشار پیامی “رسانههای معاند و عوامل پشت صحنه” را متهم کرد که “بدنبال تزریق ناامیدی به ملت و ناکارآمدن نشان دادن نظام در حل بحرانهای ناشی از حوادث طبیعی” هستند. اما واقعیت این است که این ناکارآیی جمهوری اسلامی در حدی بود که حتا مقامات حکومتی را به جان یکدیگر انداخت و مقامات نظامی و کابینه روحانی بارها یکدیگر را هدف اتهامات خود قرار دادند. رسانههای وابسته به سپاه همچون خبرگزاریهای فارس و تسنیم با همراهی صدا و سیمای جمهوری اسلامی در این میان کوشیدند با بزرگنمایی فعالیتهای نیروهای سپاه، واقعیتها را واژگونه جلوه دهند اما واقعیتها آنچنان عیان بوده و هست که این تبلیغات “گوبلزی” هرگز نتوانست در تصویری که از ناکارآیی و عدم احساس مسئولیت حکومت بر ذهن مردم حک شد، تغییری ایجاد کند.
از همین رو بود که مقامات حکومتی از جمله فرماندهان سپاه در جریان حضور نمایشیشان در مناطق سیلزده با هجوم و اعتراض مردم روبرو شدند. احمد خادم فرمانده قرارگاه کربلای سپاه پاسداران در پی هجوم و حمله مردم با سنگ و بیل و چوب، در پناه محافظان خود مجبور به ترک فوری منطقه شد. محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نیز با اعتراض و فحشهای مردم روبرو شد که به او میگفتند: “همه تون قاچاقچی هستین… برای چی اینجا اومدی… حیوان… بیشرف برو… میخوای سلفی بگیری…”. در پلدختر محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه با اعتراض مردم روبرو شد و وقتی یک جوان از او پرسید: “چرا بعد از سه رو اومدی چرا روز اول نیومدین؟”، محافظان وی به جوان معترض حمله کردند. در شیراز و خرمآباد مردم با نیروهای سپاه درگیر شده و سنگپرانی کردند. در جریان حضور نقدی فرمانده بسیج در مناطق سیلزده لرستان، وی با اعتراض مردم روبرو شد و یکی از جوانان او و حکومت اسلامی را تهدید کرد که اگر تمام خسارات مردم توسط حکومت جبران نشود تمام ایران با سیل اعتراض مردم روبرو خواهد شد.اهالی روستای سیدعباس (عبدالخانن پایین) نیز در بزرگراه شوش دست به اعتراض زدند. پیش از این مردم آققلا و دیگر مناطق سیلزده استان گلستان نیز بارها دست به اعتراض زده بودند و امام جمعه شیراز از فحش خوردن از مردم هنگام بازدید از مناطق سیلزده شیراز خبر داده بود. “نماینده پلدختر” در مجلس اسلامی نیز در گفتگو با خبرگزاری ایلنا گفت: “در پی ضعف در امدادرسانی و بیتوجهی مسئولان به وضعیت سیلزدگان لرستان، مردم شهرستان پلدختر واکنش تندی نسبت به استاندار لرستان و نماینده این شهرستان داشتند”.
در پی گسترش اعتراضات ، رحمانی فضلی وزیر کشور، مردم معترض را تهدید به سرکوب کرد. حسین اشتری فرمانده نیروی انتظامی نیز سخنان رحمانی را تکرار کرد و گفت: “پلیس با اخلالگران نظم و امنیت درمناطق سیلزده قاطعانه برخورد میکند”. وی از تقویت نیروهای سرکوب در مناطق سیلزده خبر داد و گفت: “بیش از ۱۰۰۰ نفر نیروی کمکی از شهرستانهای اطراف و یگان ویژه به این مناطق اعزام شدهاند”.
دولت جمهوری اسلامی در جریان سیل همچنین تلاش کرد تا یکی از مشکلات کمکرسانی به سیلزدگان را به دشمن خارجی نسبت دهد که مانع ارسال کمکهای خارجی به سیلزدگان شده است. اما “ایگنیشس ایولف یورک” از دفتر روابط عمومی صلیب سرخ جهانی در ژنو سوئیس ضمن تکذیب این مساله آمادگی صلیب سرخ جهانی را برای کمک به سیلزدگان اعلام و گفت: “صلیب سرخ جهانی محدودیتی برای این کار ندارد”. پیش از این جهانگیری گفته بود کشوری که خودش این همه ثروت دارد نیازی به کمکهای خارجی برای سیلزدگان ندارد.
دولت در این مدت در تامین غذا، آب آشامیدنی، لباس، مسکن و دیگر نیازهای ضروری مردم سیلزده کاملا ناتوان بوده است. برای نمونه دولت در حالی خواستار خالی شدن برخی از شهرها و روستاها با جمعیتی بالغ بر ۴۰۰ هزار نفر در خوزستان شده است که هیچ فکری برای اسکان مردم ندارد. در خوزستان، دولت ۵۰ واگن قطار در اختیار سیلزدگان قرار داده است و این تنها یک نمونه از تراژدی تلخ و دردناک زندگی مردم سیلزده و کمکهای دولتی است. به رغم گذشت ۲۰ روز از آغاز سیل به گفته شاهین فتحی معاون عملیات سازمان امداد و نجات تنها ۸۶ هزار نفر در این مدت اسکان اضطراری یافتهاند، این در حالیست که صدها هزار نفر از مردم مناطق سیلزده هنوز بیسرپناه هستند و شبها را در بیابانها سر میکنند.
از سوی دیگر مردم هیچ اعتمادی به حاکمیت ندارند و به همین دلیل در منطقه خفاجیه (اطراف سوسنگرد) وقتی نیروهای سپاه اقدام به بازکردن سیلبندهایی کردند که مردم برای حفاظت از مزارعشان در برابر سیل درست کرده بودند، مردم با نیروهای سپاه درگیر شدند که با تیراندازی نیروهای سپاه چند تن از مردم مجروح و یکی از آنها با نام عبود جلیزی از اهالی روستای جلیز جان خود را از دست داد. وی کشاورز بود و ۶ فرزند داشت. براساس گزارش مقامات حکومتی مردم خوزستان به دلیل همین عدم اعتماد به حکومت حاضر به ترک محل سکونت خود نبوده و تلاش دارند تا با دستهای خود، مانع نابودی مزارع و خانه و کاشانه خود شوند. این بیاعتمادی از عملکرد حکومتی ناشی میشود که هیچگاه به وعدههای خود از جمله در جبران خسارات سیل به همین کشاورزان در سالهای گذشته عمل نکرده است.
در حالی که صدها هزار نفر تا اینجا خانه و کاشانهشان را از دست داده و چیزی برای خوردن ندارند، مقامات حکومتی از روحانی گرفته تا جعفری از سیل بهعنوان برکت خدا یاد میکنند و اینکه باید قدر این برکت را دانست. اما در واقع این سیل نتیجه چهل سال چپاول و دزدی و بیلیاقتی حکومت است. حکومتی که هرگز به زیرساختها و طبیعت توجهی نداشته و نه فقط کارگران و زحمتکشان را به فقر کشانده بلکه طبیعت را نیز نابود کرده است. سیل اخیر نمونهای است که نباید آن را فراموش کرد. سیل اخیر نشان داد که مردم ستمدیده کشور در یک سو و حاکمیت در سوی دیگر قرار دارد و این مردم برای رهایی از ستم تنها یک راه دارند و آن اتحاد و همبستگی و سازمان یابی است. مردم مناطق سیلزده برای رسیدن به خواست بر حق خود یعنی جبران خسارات سیل از سوی حاکمیت، جبران کامل و بیقید و شرط آن (نه دادن وام که مردم را بدهکار میکند) باید خود را سازمان داده و حق خود را از حلقوم حکومت بیرون بکشند و فراموش نکنند که حق گرفتنیست نه دادنی.
نظرات شما