روز یکشنبه ۲۷ آبان، دو هفته از آغاز دور جدید اعتراضات کارگران نیشکر هفتتپه میگذرد. کارگران فولاد اهواز نیز که با مشکلاتی مانند کارگران هفتتپه روبرو هستند از ده روز پیش دور جدید اعتراضات خود را در خیابانهای اهواز آغاز کردهاند. دور جدید از اعتراضات کارگری در خوزستان، بیش از هر چیز بیانگر مرحلهی جدیدی از اعتلای جنبش کارگری و رشد آگاهی در میان طبقه کارگر است. خواستها، شعارها، اشکال اعتراضی همگی دلالت بر این امر دارند.
دور پیشین اعتراضات کارگران نیشکر هفتتپه که از ۲۷ مرداد آغاز و پس از ۱۵ روز با عقبنشینی دولت و کارفرما و قول پذیرش تمامی خواستهای کارگران به پایان رسید، یک پیروزی بزرگ برای کارگران بود. اما ما در همان موقع نوشتیم که قول کارفرما و دولت هیچ ارزشی ندارد. در نشریه کار شماره ۷۸۹ (۱۹ شهریور) ما با بیان اینکه ” کارگران مبارز هفتتپه دستکم در طول یک دهه مبارزه بویژه در دورهی سه سالهای که این شرکت به بخش خصوصی واگذار شده، بارها و بارها از نزدیک شاهد وعدههای تکراری اما توخالی و عدم پایبندی به قولوقرارها از طرف کارفرما و حامیان دولتی آن بودهاند” نوشتیم که موفقیت کارگران نیشکر هفتتپه و عقبنشینی کارفرما و دولت پایان ماجرا نیست و “باید برای اعتصابات بزرگتر، برای مبارزات حادتر و نبردهای سنگینتر آماده شد”.
این اتفاقیست که در نیشکر هفتتپه رخ داد. فرار کارفرما که اختلاس بزرگی کرده است، بلاتکلیفی مجدد کارگران و عدم پرداخت دستمزدها، کارگران نیشکر هفتتپه را بار دیگر به اعتصاب و تظاهرات در خیابانها کشاند، اعتصابی که باشکوهتر از اعتصاب قبلی است و گامی دیگر به جلو.
کارگران نیشکر هفتتپه در جریان مبارزات قبلی خود به این تجربه و آگاهی رسیده بودند که نباید به وعدههای دولت و کارفرما اعتماد کرد. کارگران به همین منظور شورای مستقل خود را به منظور اعمال کنترل کارگری ایجاد کردند و این نه تنها یک گام بزرگ رو به جلو برای کارگران هفتتپه بلکه برای کل جنبش کارگری بود. وظیفهی شوراهای کنترل کارگری این بوده و هست که کارگران با ابزار شورا، بر تمامی اعمال مدیران شرکت نظارت داشته باشند، از خرید و فروش تا کلیه قراردادهای شرکت، از قراردادهای کاری تا دستمزدها و پرداخت بهموقع آنها، خلاصه نظارت کامل بر اعمال مدیریت شرکت، همانطور که نماینده کارگران اسماعیل بخشی نیز گفت: “از صفر تا صد”.
کارگران در عمل دریافته بودند که کارفرمایانِ دزد و فاسد با سوء استفاده از نبود کنترل کارگری، هر بار به بهانهای برای کارگران معضلی ایجاد میکنند. آنها باز بدرستی دریافته بودند که دولت همواره حامی کارفرمایان بوده و بهعبارتی دستشان در یک کاسه است. برای همین با اتحاد خود و با ایجاد تشکلی که کارگران قهرمانانه در کنار آن ایستادند، با نمایش قدرت طبقاتی خود در آن مقطع کارفرما و دولت را وادار به عقبنشینی کردند.
اما ایدهی ایجاد شوراهای کنترل کارگری، تنها در نیشکر هفتتپه شکل نگرفت. این ایده در بین کارگران فولاد اهواز و در اعتراضات اواخر مرداد آنها نیز مطرح شد و بدون تردید این ایده به سرعت در میان سایر کارگران و در سایر کارخانجات نیز پخش خواهد شد، چرا که اشکال تشکل کارگران عموما با وضعیت جنبش کارگری در آن مرحله تناسب دارد و ضرورتها و واقعیتهای جنبش کارگری در این مرحله این نوع از تشکلها را میطلبد.
امروزه نه فقط کارگران هفتتپه و فولاد، بلکه بسیاری از کارخانجات و دهها هزار کارگر با معضل تعطیلی کارخانههایی روبرو هستند که براساس سیاست جمهوری اسلامی به بخش خصوصی واگذار شده و در نهایت این کارخانجات یا تعطیل شده و یا در آستانهی تعطیلی هستند. کارخانه هپکو یک نمونه برجسته دیگر است، کارخانهای که زمانی تولیداتاش در خاورمیانه نمونه بود ولی بعد از واگذاری به بخش خصوصی عملا بخش تولید آن به تعطیلی کشانده شد.
اما مشکلات و معضلات کارگران تنها به خصوصی کردن کارخانجات محدود نیست. هم اکنون و با تشدید رکود اقتصادی بسیاری از کارگران با خطر بیکاری مواجه هستند. اکثریت بزرگی از کارگران با مشکل عدم پرداخت دستمزدها روبرو هستند. در یک کلام، طبقه حاکم سرمایهدار، طبقه کارگر را به مرگ از گرسنگی کشانده است. این واقعیت زندگی کارگران است که در فیلم کوتاهی که از سخنان مسلم آرمند نماینده کارگران هفتتپه در یازدهمین روز اعتراضات کارگران در مقابل فرمانداری شوش پخش شد، بهخوبی نمایان است. مسلم آرمند در حالی که به بیتوجهی مقامات دولتی اشاره میکند، با چشمانی گریان میگوید: “دنیا اینطور نمی مونه، دنیا گرده، نوبت ما هم میشه… خانواده همکاران زنگ میزنن میگن داریم از گرسنگی میمیریم”.
این واقعیت روزانه زندگی، کارگران را به این نتیجه رسانده است که باید در کنار هم قرار گرفته و با ایجاد شوراهای مستقل خود، و با برقراری پیوند بین شوراها در شهرها و کارخانجات مختلف، یکصدا در برابر ستمگران بایستند. اسماعیل بخشی دیگر نماینده کارگران با اشاره به سفر جهانگیری معاون اول روحانی به خوزستان در تاریخ ۲۲ آبان رو به کارگران و خطاب به جهانگیری میگوید: “بی شرف! ما رو نمی بینی؟! رفته از خصوصی سازی حمایت میکنه! لعنت به اون که به تو رای داد! از سازمان خصوصی سازی تعریف می کنه! تو به اش پول دادی (منظور به کارفرمای فراری شرکت)، تو به اش ویزا دادی فرار کرده، خود تو باید محاکمه بشی!”. و در ادامه خطاب به کارگران میگوید: “فریب هیچکس رو نخورید، همه با هاشون هستند، ما فقط به زور خودمون متکی هستیم، زور داریم، هر کس حق مون رو بخوره از حلقوم اش میکشیم بیرون” و کارگران با شعار “مرگ بر ستمگر درود بر کارگر” سخنان او را مورد تایید قرار دادند.
شعارهایی چون “فولاد – هفتتپه – اتحاد اتحاد”، سخنان اسماعیل بخشی نماینده کارگران هفتتپه در یازدهمین روز اعتصاب که میگوید: “تمام کارگران تمام رنجبران کشور که سفرههاشون خالیشده به ما بپیوندند” همه نشانگر ضرورت اتحاد سراسری کارگران و زحمتکشان در برابر ستمگران است که حداقل بخشهایی از طبقه کارگر و سایر زحمتکشان جامعه از جمله بخشهایی از معلمان به آن رسیدهاند. در اطلاعیه سندیکای نیشکر هفتتپه به عنوان یک تشکل مستقل کارگری نیز بر این موضوع بدرستی تاکید شده است. در این اطلاعیه که در روز ۲۳ آبان منتشر شد، آمده است: کارگران مبارز فولاد اهواز با سر دادن شعار ” فولاد هفت تپه اتحاد، اتحاد” ضمن همبستگی با مبارزات کارگران هفت تپه ، اعلام داشتند که طبقه کارگر باید با اتحاد و با همبستگی طبقاتی در مقابل صاحبان سرمایه ایستادگی کند… درد کارگر هفت تپه ، درد کارگر فولاد اهواز ، درد کارگر هپکو، درد کارگر آذرآب، درد کارگر … درد تمام کارگران مورد ستم و استثمار در ایران است. فرقی ندارد من کارگر در کدام کارگاه و کارخانه، در کدام مدرسه و بیمارستان و یا در کدام مزرعه مشغول به کار هستم. آنچه ما را به مثابه یک خانواده متحد و متشکل می کند درد و رنج مشترکی است که هر روزه توسط صاحبان سرمایه به ما تحمیل می شود.
کارگران!
برای رهایی از این همه تبعیض ، نابرابری و بی حقوقی ، راهی جز آتحاد سراسری در پیش روی ما نیست. باید با ارتباط تنگاتنگ با برنامههای مشترک، اعتراضات مشترک را به پیش برد. توان و نیروی ما در همبستگی و انسجام سراسری ما کارگران است. برای پایان دادن به فقر و فلاکت ، برای پایان دادن به تحقیر و استثمار، باید خانواده بزرگ ما کارگران در سراسر ایران متحد شود”.
شعارهایی چون “دولت، مختلس، پیوندتان مبارک”، “سید راضی حیا کن، شوش مون رو رها کن” (سید راضی نوری نماینده شوش در مجلس اسلامی)، “سوریه رو رها کن، فکری به حال ما کن”، “نه تهدید، نه زندان، دیگه فایده نداره”، “کارگر می میرد – ذلت نمی پذیرد”، “این همه لشکر آمده به عشق کارگر آمده” (در برابر شعار “این همه لشکر آمده به عشق رهبر آمده” مزدوران رژیم)، “خونی که در رگ ماست حاصل زحمت ماست” (در برابر شعار “خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست” مزدوران رژیم) همگی نشانگر رشد و سطح بالای آگاهی طبقاتی، شناخت از دشمن طبقاتی، از سیاستهای ضد کارگری دولت طبقه حاکم، و نیز آمادگی برای فداکاری و مبارزه در کارگران است.
اشتباه است اگر فکر کنیم که این تنها کارگران نیشکر هفتتپه هستند که به این آگاهی و آمادگی در مبارزه طبقاتی دست یافتهاند که طبقه کارگر برای رهایی از وضعیت اسفناک کنونی باید متحد شود. درست است که کارگران نیشکر هفتتپه در لحظهی کنونی پیشتاز جنبش کارگری هستند، اما جدا از آن، اعتراضات کارگران فولاد اهواز، اعتراضات کارگران هپکو، اعتراضات روزهای اخیر کارگران پیمانی معادن مجتمع مس میدوک که ۷ نفر از آنها بازداشت شدهاند و اعتصابات روزانه کارگران در دیگر کارخانجات، معادن و مراکز کارگری همگی از یک بستر مشترک برخوردارند و نشانگر رشد آگاهی طبقاتی و وضعیت کل طبقه کارگر است که همچون کوه آتشفشانی مستعد فوران است. تنها تفاوت – که البته در محدودهای مهم نیز میباشد – در این است که در مجتمع نیشکر هفتتپه، کارگران بدلیل سابقه مبارزاتی و سابقه تشکلیابی، یک گام جلوتر از دیگر کارگران به صحنه آمدهاند. اکنون اما شرایط از نظر عینی آماده است تا با توجه به اعتلای جنبش کارگری و بحران انقلابی حاکم بر جامعه، نه فقط کارگران در سایر کارخانجات و مراکز کارگری بلکه سایر ستمدیدگان نیز با درسگیری از مبارزات کارگران هفتتپه و مردم شوش، وارد عمل شده و مبارزات خود را با مبارزات و خواستهای کارگران هفتتپه پیوند بزنند.
چرا که خواستهای کارگران هفتتپه، خواستهای کلیه کارگران و زحمتکشان جامعه است که خواستار یک زندگی انسانی و شرافتمندانه هستند. تظاهرات روز شنبه و یکشنبه ۲۶ و ۲۷ آبان در شوش و پیوستن گروههای مختلفی از مردم به صفوف کارگران از جمله سخنان یک معلم در جمع کارگران در روز ۲۷ آبان یک نمونه و درس مبارزه و اتحاد است. در حالیکه رژیم با فرستادن و استقرار نیروهای یگان ویژه از روز شنبه قصد سرکوب کارگران را داشت، اما اتحاد یکپارچه کارگران هفتتپه و حمایت همه جانبه مردم شوش از آنها از جمله حضور خانوادهها و بازنشستگان هفتتپه در تظاهرات، عملا راه را برای سرکوب کارگران توسط واحدهای ضد شورش، بست. اما رژیم به شیوه دیگر سرکوب متوسل شد و روز ۲۷ آبان تعدادی از نمایندگان کارگران را بازداشت کرد. به گزارش سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، آقایان اسماعیل بخشی-محمد خنیفر-محسن آرمند به همراه یک خانم خبرنگار دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل شدند. همچنین سایر نمایندگان دستگیر شده که تعداد آن ها بین ۸ تا ۱۰ کارگر می باشد در مقر پلیس اطلاعات در بازداشت هستند.
به رغم این اقدامات سرکوبگرانه رژیم، اما حمایت مردم شوش از کارگران، یک نمونه است، نمونهای که میباید و میتواند در همه جا از جمله در اهواز و در حمایت از کارگران فولاد اهواز تکرار شود. چرا که همانطور که کارگران فولاد اهواز روز شنبه در برابر استانداری خوزستان شعار دادند “نه حاکم، نه دولت، نیستند به فکر ملت”.
نکته مهم دیگر، آگاهی کارگران از سیستم فاسد و فاسدپرور پارلمانی و انتخاباتی بورژوایی است که دوران آن بسر آمده است. موضوعی که در شعارهای کارگران نیشکر هفتتپه بهخوبی آشکار است. وقتی که نماینده کارگران هفتتپه خطاب به جهانگیری معاون اول روحانی میگوید: “لعنت به کسی که به تو رای داد” و یا وقتی که کارگران علیه نماینده مجلس اسلامی در شوش شعار میدهند، بیانگر این آگاهیست. اما از آن مهمتر و بسیار مهمتر رسیدن به این آگاهیست که چه چیزی باید جایگزین آن شود.
شعار “نان کار آزادی اداره شورایی” که توسط کارگران هفتتپه سر داده شد، در واقع به زبانی دیگر، همان شعار “کار نان آزادی حکومت شورایی” است. ممکن است در لحظهی کنونی تصویر دقیق و یا روشنی برای کارگران از “حکومت شورایی” وجود نداشته باشد، اما همینکه سیستم حاکم را نفی و از “اداره شورایی” جامعه و کارخانه صحبت میکنند و نمایندهشان میگوید: “آلترناتیو ما کارگران شوراهای کارگری است”، بیانگر یک گام بزرگ در بالا رفتن آگاهی طبقاتی کارگران است. کارگران نه تنها به این نتیجه رسیدهاند که سیستم حاکم، سیستمی فاسد است که حق و حقوق کارگران و دیگر رنجبران جامعه را لگدمال میکند، بلکه به این نتیجه رسیدهاند که تنها راه برای نجات از این سیستم، اداره شورایی جامعه است.
حکومت شورایی کارگران و زحمتکشان تنها آلترناتیو کارگران و دیگر زحمتکشان جامعه برای رهایی از ستم و استثمار طبقه سرمایهدار است و برای برپایی حکومت شورایی کارگران و زحمتکشان اولین گام سرنگونی جمهوری اسلامی و درهم شکستن دولت بورژوائی حاکم میباشد.
متن کامل نشریه کار شماره ۷۹۸ در فرمت پی دی اف
نظرات شما