اعلان جنگ خامنه ای به توده های مردم ایران

در حالی که تهدیدهای نظامی و احتمال بمباران تأسیسات اتمی و سایت های پدافند هوایی جمهوری اسلامی توسط دولت آمریکا به شدت بالا گرفته است، خامنه ای در واکنش به شرایط موجود و تنگناهای عدیده ای که در چنبرۀ آن گرفتار است، بار دیگر  علیه مردم و مبارزات آنان رجز خوانی کرد و با بیانی صریح توده های معترض و ناراضی را به سرکوب و کشتار تهدید کرد.

رهبر جنایتکار جمهوری اسلامی، روز یکشنبه دهم فروردین ماه جاری که برای برگزاری نماز عید فطر در مصلای تهران حضور یافته بود، با عدم اطمینان از انجام حمله نظامی ترامپ به تأسیسات هسته ای جمهوری اسلامی گفت: « تهدید می کنند شرارت خواهند کرد. اما اینکه شرارتی انجام بگیرد، ما خیلی اطمینان نداریم. احتمال زیاد نمی دهیم از بیرون شرارتی انجام بگیرد. اما اگر از بیرون شرارتی صورت بگیرد، ضربه محکم و سختی خواهند خورد».

اگرچه جملات پایانی این اعلام نظر خامنه ای علیه آمریکا، بخشی از رجزخوانی های تکراری او برای دلگرمی نمازگزاران و حامیان رژیم بود، اما مجموعه این بخش از سخنان او که در سطور بالا به آن اشاره شد، می تواند مقدمه ای برای ابراز نگرانی های فزاینده او از شکل گیری شورش و قیام و اعتراضات خیابانی مردم علیه جمهوری اسلامی در فرایند تحولات جاری باشد.

خامنه ای در ادامه صحبت هایش بی آنکه بخواهد وحشت فزاینده خود و نظام را از شرایط سختی که در آن قرار دارند کتمان کند، با نگرانی از وقوع «فتنه» در داخل کشور حرف زد و به مردمی که بخواهند در اعتراض به وضعیت موجود به خیابان بریزند، با زبان تهدید و سرکوب گفت: «اگرهم به فکر فتنه در داخل کشور باشند؛ جوابشان را خود ملت ایران خواهد داد. چنانچه در گذشته داده اند».

رهبر مرتجع جمهوری اسلامی که همواره از مبارزات جاری مردم ایران به عنوان «فتنه» یاد کرده است، از هم اکنون برای مقابله با وقوع هرگونه اعتراضات خیابانی توده های کار و زحمت، که شکل گیری آن بر بستر تداوم ناتوانی و شکست و تعمیق نابسامانی های رژیم بسیار محتمل است، شمشیر از نیام برکشیده و همانند دفعات گذشته وعده سرکوب و کشتار مردم معترض و به تعبیر خودش سرکوب « فتنه گران» داخلی را داده است.

اینکه خامنه ای جلاد و آدمکش، همانند همه دیکتاتورها، مبارزات میلیونی توده های مردم ایران علیه خود و هیئت حاکمه را «فتنه» می نامد و در عوض نیروهای سرکوب و جانی و آدمکش تحت امر خود و نظام را «ملت ایران» خطاب می کند، امر تازه ای نیست. او و دیگر رهبران مرتجع جمهوری اسلامی همواره از کارگران، زنان، دانشجویان، فرهنگیان، بازنشستگان، پرستاران و دیگر لایه های معترض و زحمتکش ایران به عنوان دشمن یاد کرده اند و پس از این نیز یاد خواهند کرد. حاکمان اسلامی با توجه به روزگار تباه و تیره و تاری  که طی ۴۶ سال گذشته برای مردم ایران رقم زده اند، به خوبی می دانند که توده های زحمتکش ایران نیز جمهوری اسلامی را دشمن واقعی و تباه کننده زندگی خود به شمار می آورند. آنان نیز به تجربه دریافته اند که دشمن اصلی مردم ایران خامنه ای و کل نظام حاکم بر ایران است. نظامی مرتجع و ویرانگر که اگر با یک انقلاب اجتماعی توسط کارگران و توده های مردم ایران سرنگون نشود، استمرار و تداوم آن، باز هم مرگ و کشتار و فلاکت بیشتری را برای مردم رقم خواهد زد.

اگرچه خامنه ای در هر فرصتی دشمنی عمیق خود و نظام را با توده های مردم ایران نشان داده است، اما اینبار به دلیل نگرانی از سرنوشت آتی نظام، کینه ورزی او نسبت به مردم بیش از هر زمان دیگری بر زبانش جاری شد. اینبار بیان عداوت و دشمنی خامنه ای با مردم ایران آنچنان صریح و بی پرده بود که او با تحلیل از وضعت موجود، خطر وقوع اعتراضات سراسری، گسترش اعتصابات کارگری، شکل گیری قیام و مبارزات خیابانی مردم ایران را پیش بینی کرده وحتا وقوع آن را از حمله نظامی ترامپ در بمباران سایت های اتمی و نظامی جمهوری اسلامی هم جدی تر و خطرناک تر ارزیابی کرده است. لذا برای مقابله با این خطر، پیشاپیش به روی مردم ایران شمشیر کشیده و آنان را به سرکوب و کشتار تهدید کرده است.

خامنه ای با توجه به عمق نارضایتی مردم و فراهم بودن شرایط عینی سرنگونی نظام ، به شدت از بروز مجدد اعتراضات توده ای نظیر خیزش دیماه ۹۶، قیام شکوهمند آبان ۹۸ و جنبش سراسری ۱۴۰۱، نگران و هراسناک است. او به خوبی می داند اعتراضات آتی مردم – که وقوع آن قطعی است – اینبار در ابعادی بسیار فراتر از اعتراضات پیشین و چه بسا فراگیرتر از جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» خواهد بود.

پوشیده نیست که بر اساس وضعیت بحرانی حاکم بر جامعه، آنچه اینبار به وقوع خواهد پیوست، برخاستن توفان سهمگینی از اعتراضات توده ای است که بی تردید با ورود طبقه کارگر و در هم آمیزی اعتصابات کارگری با کارزارهای خیابانی توده های مردم ایران، شرایط سخت و دردناکی را برای هیئت حاکمه رقم خواهد زد.

این را نه ما، بلکه اوضاع بحرانی جامعه، ورشکستگی کامل جمهوری اسلامی، تعمیق تضادهای درونی و بیرونی حاکمیت، ناتوانی نظام در برون رفت از وضعیت موجود و مهمتر از همه، عمق نارضایتی و خشم آتشفشانی نهفته در جامعه به صد سخن فریاد می کند.

اینکه خامنه ای در اوج تهدیدات نظامی ترامپ علیه سایت های اتمی جمهوری اسلامی، با اعتماد به نفس بیشتری از عدم حمله نظامی آمریکا به اهداف هسته ای رژیم اعلام کرده است: «ما خیلی اطمینان نداریم. احتمال زیاد نمی دهیم از بیرون شرارتی انجام بگیرد»، محتملاً می تواند حاکی از تصمیمات پشت پرده نظام در مسیر انجام مذاکرات مستقیم و غیر مستقیم برای برآورده کردن مطالبات مورد نظر ترامپ از جمهوری اسلامی باشد، که خامنه ای را به این درجه از اطمینان رسانده که بگوید حملات نظامی و یا به تعبیر او «شرارتی» از خارج متوجه جمهوری اسلامی نخواهد شد.

اما همانگونه که دیدیم و شنیدیم، با بیان این سخنان خامنه ای و پس از اعلام آمادگی جمهوری اسلامی بر مذاکرات غیر مستقیم با آمریکا بود که ترامپ نیز روز ۱۵ فروردین در جمع خبرنگاران با تأکید بر مذاکرات مستقیم گفت: «به نظرم بهتر است مذاکرات مستقیم داشته باشیم. سریعتر انجام می شود و شما طرف مقابل را خیلی بهتر می فهمید که بخواهید از طریق واسطه ها مذاکره کنید… آنها می خواستند از میانجی استفاده کنند، فکر نمی کنم دیگر ضرورتاٌ این طور باشد». ترامپ سپس در  پاسخ به خبرنگاری که از او چگونگی روند مکاتبات میان ایران و آمریکا را پرسش کرده بود، گفت: «نامه ها را کنار بگذارید. ایران نگران است و احساس آسیب پذیری می کند، اما من نمی خواهم چنین احساسی داشته باشند. آنها دوست دارند مذاکره مستقیم کنند».

به رغم موضوعات مطرح شده، آنچه اکنون میان جمهوری اسلامی و دولت آمریکا در جریان است – مذاکرات مستقیم یا غیر مستقیم، توافق بر سر بحران هسته ای و دیگر خواسته های مورد نظر ترامپ یا عدم توافق – همه این مسائل به میزان زیادی مرتبط با تصمیمات شخص خامنه ای و به طریق اولی مرتبط با تصمیمات شورای عالی امنیت ملی کشور است که آن هم تحت نظارت کامل خامنه ای است. جمهوری اسلامی می تواند با تسلیم در مقابل خواست های سه گانه دولت آمریکا – بحران هسته ای،  بحران موشکی و نیروهای نیابتی – ترامپ را از حملات نظامی به تأسیسات اتمی و سایت های موشکی خود باز دارد و یا با عدم تمکین به خواست های مورد نظر ترامپ، زمینه را برای اجرای حملات نظامی آمریکا، اسرائیل و یا حملات مشترک ترامپ و نتانیاهو به اهداف اتمی و موشکی جمهوری اسلامی فراهم سازد. موضوعاتی که تا این لحظه به رغم خوش بینی های خامنه ای که گفته است، «احتمال زیاد نمی دهیم از بیرون شرارتی انجام بگیرد»، احتمال عدم توافق و پیامد آن، وقوع بمباران اهداف هسته ای و موشکی جمهوری اسلامی محتمل تر از گزینه های دیگر است.

مجموعه شواهد و موضع گیری های تاکنونی طرفین نزاع نشان می دهد، حتا اگر جمهوری اسلامی وارد مذاکرات مستقیم با آمریکا هم بشود، با درصد بالایی از احتمال، خامنه ای به خواست های سه گانه ترامپ تن در نخواهد داد. لذا اگر طی روزها و هفته های آینده، اتفاق خاص و خارق العاده ای رخ ندهد، گزینه بمباران اهداف هسته ای و سایت های نظامی جمهوری اسلامی در پایان مهلت دو ماهه ترامپ محتمل خواهد بود.

اما در میدان دیگر که صحنه جنگ میان جمهوری اسلامی و توده های مردم ایران است، دست جمهوری اسلامی آنگونه که برای مذاکرات و مصالحه با «دشمن» بیرونی باز است، برای مصالحه با مردم ایران جهت متوقف کردن مبارزات کارگران، زنان، معلمان، بازنشستگان، پرستاران، دانشجویان، نویسندگان، هنرمندان، وکلا و دیگر لایه های اجتماعی موجود به کلی خالی است. جمهوری اسلامی با توده های مردم ایران نه تنها وارد مصالحه و مذاکره نخواهد شد، بلکه از آنجا که مردم ایران را تنها دشمن واقعی خود می داند، برای مقابله با این دشمن سازش ناپذیر و متوقف کردن مبارزات آنان همواره همان شیوه سرکوب و کشتار را که خامنه ای وعده داده، پیش برده است.

خامنه ای به خوبی می داند، چه با انجام یک «نرمش قهرمانانه» به سبک و سیاق خودش و چه با نوشیدن «جام زهر» به شیوه خمینی، تسلیم خواست های ترامپ شود و چه با عدم تسلیم، زمینه های بمباران سایت های اتمی و موشکی جمهوری اسلامی را فراهم سازد؛ در هر دو حالت چیزی جز کشتار و فقر و فلاکت بیشتر عاید مردم نخواهد شد. لذا به خوبی بر این امر واقف است با وقوع هر یک از دو حالت فوق عملاً بازنده میدان است. اما در میدان دیگر که مردم قرار دارند، زمین برای بذر افشانی اعتراضات توده ای از هم اکنون فراهم است و چه بسا این بذر افشانی اعتراضات توده ای با در نظر گرفتن مجموعه نابسامانی های هیئت حاکمه، روحیات مبارزاتی مردم و پوسیدگی و تشتت درونی نظام، شرایط ورود به اعتراضات خیابانی و وارد ساختن ضربات قطعی بر جمهوری اسلامی نیز مهیا تر می شود.

اینکه خامنه ای از هم اکنون به روی توده های معترض شمشیر کشیده و آنان را در پی وقوع هرگونه اعتراضات وسیع خیابانی به سرکوب و کشتار تهدید کرده است، محتملاً آنگونه که خامنه ای می پندارد، پیش نخواهد رفت. توده های مردم جان به لب رسیده دربرابر هرگونه سرکوب واکنش نشان داده و دست به مقاومت خواهند زد. هرگونه سرکوب و مقابله قهری با مردم می تواند نتایج معکوسی به بار آورد. کارگران و زحمتکشان و عموم اقشار تهیدست جامعه، دربرابر سرکوب و خشونت و ددمنشی رژیم مستبد حاکم کوتاه نیامده و صحنه مبارزه را ترک نخواهند کرد.

در این میان آنچه مهم است، میزان سازمان یافتگی اعتراضات توده ای و به طور اخص ورود متشکل و سازمان یافته طبقه کارگر در اعتراضات آتی توده های مردم ایران است. پوشیده نیست، وظیفه خطیر پیشبرد درست مبارزات آتی خیابانی توده های مردم ایران، بر دوش طبقه کارگر و پیشاهنگان مبارزاتی این طبقه است، تا بتوانند با گسترش اعتصابات و به طریق اولی قرار گرفتن در رأس مبارزات خیابانی توده های ستمدیده و معترض، آن را هدایت و به سر منزل مقصود برسانند.

 

متن کامل نشریه کار شماره ۱۱۱۴  در فرمت پی دی اف:

 

POST A COMMENT.