به دعوت اتحادیههای کارگری، روزهای دوشنبه و سهشنبه هشتم و نهم فروردین( ۲۸ و ۲۹ مارس) دهها میلیون کارگر در سراسر هند بار دیگر دست به یک اعتصاب عمومی زدند. کارگران و زحمتکشان هند در این دو روز با پرچمها و شعارنوشتههای خود در ابعاد بسیار گستردهای وارد خیابانها شدند و در اعتراض به سیاستهای نو لیبرالی دولت راهپیمایی و تظاهرات برپا کردند. فراخوان این اعتصاب عمومی و تظاهرات خیابانی و کمنظیر چند صدمیلیونی، توسط شورای مشترکی به نمایندگی از دوازده فدراسیون اتحادیههای کارگری ازجمله اتحادیههای کارگری سراسری هند( AITUC ) و کنگره ملی اتحادیههای کارگری هند(INTUC ) صادرشده بود که با استقبال وسیع و گسترده کارگران و زحمتکشان روبرو شد. اعتصاب بزرگ سراسری و عمومی زمانی آغاز شد که مذاکرات اتحادیههای کارگری با ” آرون جیتلی” وزیر دارایی هند بهجایی نرسید و شکست خورد. بهرغم آنکه دولت با صدور بخشنامهای اعتصاب را غیرقانونی اعلام کرده بود اما سازماندهی این اعتصاب بزرگ و حضور بیش از ۲۰۰ میلیون کارگر و زحمتکش در آن نشان داد که قدرت اتحادیههای کارگری و مبارزه طبقاتی چنان رشد نموده و به چنان مرحلهای رسیده است که با تهدید و بخشنامه و امثال آن نمیتوان جلو آن را گرفت.
اجرای سیاستهای اقتصادی نو لیبرال که از سال ۱۹۹۱ در هند آغازشده علیرغم مخالفتها و اعتراضات کارگران پیوسته گسترش بیشتری یافته است. از زمانی که “ناراندا مودی” نماینده جناح راست بورژوازی هند در سال ۲۰۱۴ در رأس کابینه قرار گرفت، سیاست خصوصیسازی و کاهش خدمات دولتی با شدت بیشتری به مرحله اجرا گذاشتهشده است. “ناراندا مودی” در طول ۸ سال زمامداری خود تحت رهبری “حزب مردم هند” که یک حزب راست افراطی است، تعرض گستردهای را علیه طبقه کارگر و برای ارزانسازی هرچه بیشتر نیروی کار سازمان داده است. “مودی” واگذاری ثروتها و مؤسسات و شرکتهای دولتی به بخش خصوصی را شدت بخشیده است . کابینه “مودی” برای ارائه خدمات بیشتر به طبقه حاکم و در راستای تأمین هرچه بیشتر منافع طبقه سرمایهدار قانون کاری وضع نموده که دست سرمایهداران را در افزایش ساعات کار، تحمیل قراردادهای موقت و تعیین دستمزدهای ناچیز بازتر نموده است. هماکنون دهها میلیون کارگر از تأمین اجتماعی محروماند. دستمزدهای کارگری بسیار پایین است. دهها میلیون نفر بیکارند و هیچ ممر درآمدی ندارند. سالانه ۱۳ میلیون نفر به بازار کار وارد میشوند که فقط بخش ناچیزی کار پیدا میکنند و بقیه بهصف بیکاران میپیوندند. فقر و نداری به نحو بیسابقهای درمیان کارگران و کشاورزان و سایر زحمتکشان گسترشیافته است. ۳۷ درصد جمعیت هند زیرخط فقر هستند. طی سالهای حاکمیت “ناراندا مودی” وضعیت اقتصادی و معیشتی کارگران و زحمتکشان وخیمتر شده است. نارضایتی درمیان کارگران، دهقانان و سایر اقشار زحمتکش بهشدت افزایشیافته است. کارگران، زحمتکشان و کشاورزان، برای رهایی از وضع موجود به نحو گستردهای به مبارزه متشکل در صفوف اتحادیهها و سندیکاها رویآور دهاند.
در اعتصاب دوروزهی گسترده و سراسری اخیر، کارگران بخشها و صنایع مختلف ازجمله صنایع نفت، فولاد، معدن، برق، حملونقل شهری، راهآهن، معلمان، کارگران و کارکنان بانکها، بهداشت و درمان و برخی دیگر از کارگران و کارکنان دولتی شرکت داشتند. این اعتصاب علیرغم سنگاندازیها و خرابکاریهای اتحادیه دست راستی وابسته به حزب حاکم، با استقبال بینظیری روبرو شد و بخش وسیعی از هند را دربرگرفت بهنحویکه روال معمول و جاری در بسیاری از شهرها و مناطق را مختل کرد و به تعطیلی کشاند. کارگران و کارکنان بخش دولتی نیز بخشنامه دولت مبنی بر غیرقانونی بودن اعتصاب را نادیده گرفتند و به اعتصاب پیوستند. اعتصاب در برخی شهرها مانند دهلینو، پنجاب، هاریانا، کرالا، اندهارا، پرادیشا و برخی شهرها و مناطق دیگر گستردهتر بود و مورد استقبال بسیار وسیع کارگران و کشاورزان قرار گرفت. کارگران خواهان افزایش دستمزدها، توقف و لغو خصوصیسازیها، الغای قانون کار، تأمین اجتماعی برای همه کارگران غیررسمی، بهبود سطح معیشت تهیدستان و بیکاران و تأمین حقوق دموکراتیک برای همه شهروندان هستند.
“مودی” در رأس کابینه وابسته به جناح راست افراطی بورژوازی هند طی ۸ سال گذشته، با تعرض پیدرپی علیه طبقه کارگر، سطح معیشت نیروی کار ۴۷۰ میلیونی هند را وخیمتر ساخته است. پیشبرد سیاست اقتصادی نو لیبرال، افزایش شدید و مداوم قیمتها و تورم فزاینده، قدرت خرید طبقه کارگر را کاهش داده است. کارگران هند روزبهروز فقیرتر شدهاند.نرخ رشد اقتصادی با کاهش روبروست و نرخ بیکاری درحال افزایش است. بخش زیادی از جمعیت ۴ / ۱ میلیاردی هند که تا ۱۰۰ میلیون نفر تخمین زده میشود در فقر و زیرخط فقر زندگی میکنند. در برخی مؤسسات و بخشهای دولتی چند ماه حقوق کارگران و کارکنان پرداختنشده است.
افزون بر فشارها و تنگناهای اقتصادی و معیشتی، کابینه راست افراطی آشکارا و عامدانه سیاست تشدید تضادها و تنشهای قومی و مذهبی را به اجرا درآورده است. ازدواج میان هندوها و مسلمانها ممنوع اعلامشده است. اقلیتهای مذهبی، مسلمانها، عیسویها و میلیونها “دالیت” ( “قشر نجس”) که با سخت ترین کارها و کمترین و پایین ترین دستمزدها روزگار میگذرانند، تحت شدیدترین تبعیضات قرار دارند.
کارگران و زحمتکشان هند در اعتراض به وضع موجود و برای تغییر آن بارها در ابعاد سراسری دست به اعتراض و اعتصاب و تجمع زدهاند. اعتصابات عمومی و گسترده طی یک دهه اخیر بارها به اشغال و تصرف خیابانها توسط کارگران و زحمتکشان متشکل در احزاب و اتحادیهها منجر شده است. این اعتصابات عمومی و تظاهرات خیابانی سراسری گویای رشد و اعتلای مبارزه طبقاتی در هند است. “شورای مرکزی اتحادیههای کارگری سراسر هند” با صدور بیانیهای اعلام کرد در مقابل سیاستهای دولت و تعرضات طبقه سرمایهدار علیه کارگران از نمونه ارزانسازی نیروی کار، قراردادهای موقت، قانون کار ارتجاعی و تاراج ثروتهای عمومی تحت عنوان خصوصیسازی خواهد ایستاد. در این بیانیه اعلامشده،مبارزه اتحادیههای کارگری برای افزایش دستمزد، لغو قانون کار اسارتبار، علیه بیکاری ، برای بهبود و ارتقای سطح معیشت تهیدستان و بیکاران و حقوق دموکراتیک کارگران و عموم شهروندان ادامه خواهد یافت.
علیرغم سکوت و بیتفاوتی هماهنگ مطبوعات و رسانههای تصویری رسمی در اغلب کشورهای سرمایهداری و امپریالیستی نسبت به این اعتصاب بزرگ و بینظیر، اما صدای کارگران و زحمتکشان هند در سراسر جهان شنیده شد. ثمرهی کار طولانیمدت اتحادیههای مستقل کارگری که در اکثر آنها گرایش چپ و رادیکال حاکم بوده، هند شاهد اعتصابات بزرگ ۱۵۰ میلیونی،۱۸۰ میلیونی و اکنون ۲۰۰ میلیونی است.اکثریت بسیار بزرگی از کارگران هند در این اتحادیهها متشکل شدهاند. اتحادیههایی که درعینحال جانبدار احزاب کمونیست، مارکسیست لنینیست و سوسیالیست هند هستند. در اعتصاب اخیر نیز احزاب چپ و کمونیست و ضد سرمایهداری هند با انتشار بیانیههایی از اعتصاب و تظاهرات دوروزه ۲۸ و ۲۹ مارس حمایت کردند. این احزاب، سیاستهای نژادپرستانه و تلاش سرمایهداران و کابینه راست افراطی “مودی” درزمینهٔ دامن زدن به تفاوتهای مذهبی و تاکتیکهای تفرقهافکنانه و ایجاد و تشدید خصومت درمیان پیروان مذاهب مختلف را افشا و محکوم کردند. احزاب چپ و کمونیست هند از نفوذ نسبی درمیان کارگران برخوردارند. ” حزب کمونیست هند” در انتخابات مجلس سال ۲۰۱۴ با ۷ میلیون و ۳۸۰ هزار رأی، ۴ / ۱ درصد کرسیهای مجلس (۱۰ کرسی) را به دست آورد. “حزب کمونیست هند(مارکسیست)” که سال ۱۹۶۴ از حزب کمونیست انشعاب نموده است از نفوذ بیشتری برخوردار است. این حزب در۳ ایالت بنگال، کرالا و تریپورا حکومت میکند. در انتخابات سال ۲۰۱۴ با ۶۷ میلیون و ۷۰۰ هزار رأی ۷ / ۵ درصد کرسیهای مجلس ( ۴۳ کرسی) را به دست آورد.
شرکت احزاب کمونیست هند در انتخابات پارلمانی که از سالها قبلتر آغازشده بود بعد از سال ۲۰۱۴ نیز چه بهصورت مستقل و چه در ائتلاف با احزاب دیگر ادامه یافت. چنین به نظر میرسد که موضوع استفاده از پارلمان و سیاست پارلمانی در نزد این احزاب یک تاکتیک فرعی و کوتاهمدت نیست بلکه به آن بهعنوان یک فعالیت بلندمدت، دائمی و استراتژیک نگاه میشود. این احزاب البته در مقاطعی در برخی ایالتها توانستهاند به قدرت محلی تبدیل شوند و به پارهای رفورمها بهویژه رفورم ارضی به سود دهقانان نیز دستزده و نفوذ و اعتبار خود را گسترش دادهاند. اعتصابات عمومی چند دهمیلیونی و تظاهرات خیابانی سراسری در چند سال اخیر نیز گویای گسترش بیشازپیش نفوذ احزاب چپ و کمونیست در میان کارگران و دهقانان و سایر زحمتکشان است. نکته اساسی اما کار آیی این اعتصابات و چندوچون برخورد با پارلمان است. این نکته درستی است که کمونیستها مادام که هنوز نتوانستهاند پارلمان بورژوایی را منحل کنند( خوانندگان توجه داشته باشند منظور پارلمانهای بورژوایی از نوع آنچه در کشورهای سرمایهداری اروپا هستند و نه مجلس جمهوری اسلامی که هیچ وجه تشابهی حتی با یک پارلمان بورژوایی ندارد) باید علیه پارلمان، هم در درون پارلمان و هم از بیرون آن کار و تبلیغ کنند. به قول لنین” مادام که تعداد کموبیش محسوسی از زحمتکشان( و نهفقط پر ولترها بلکه همچنین نیمه پرولترها و دهقانان) هنوز به ابزار بورژوا دموکراتیک اعتماد داشته باشند،ابزاری که بورژوازی برای فریب کارگران از آن استفاده میکند” کمونیستها نیز باید این فریبها را از خود همین پارلمانها نیز افشا کنند.اما در مورد احزاب کمونیست هند چنین به نظر میرسد که موضوع فراتر از این رفته و این احزاب، شرکت در پارلمان و قوانین پارلمانی را پذیرفتهاند و به یک معنا سلطه طبقاتی بورژوازی بر طبقه کارگر را قبول کردهاند.
اتحادیههای بزرگ و متعدد کارگری در هند، متشکل شدن دهها هزار کارگر در این اتحادیهها و اعتصابات و مبارزات سازمانیافته و شکوهمند کارگران عضو این اتحادیهها بهطور عمده تحت رهبری احزاب چپ و کمونیست، آشکارا گویای نفوذ کمونیستها درمیان اتحادیهها و گویای این واقعیت است که کار درمیان اتحادیهها با روحیه “بیطرفی” صورت نمیگیرد و بیتفاوتی سیاسی اتحادیه و سندیکای کارگری نیز کاملاً بیمعناست. بااینهمه، شواهد موجود حاکی از آن است که مبارزات اتحادیهای و احزاب رهبری کننده این اتحادیهها از چارچوبهای نظم سرمایهداری فراتر نرفته و بهبود اساسی در وضعیت کارگران و زحمتکشان حاصل نشده است. بهرغم شکوه و عظمت بینظیر اعتصابات و تظاهرات دهها میلیونی باید گفت مبارزه اتحادیهای و احزاب سازمانده این اعتصابات بهتنهایی و در این حد کافی نبوده است. البته در این موضوع شکی نیست که با این مبارزات کارگران میتوانند تا حدودی شرایط کار و دستمزدها را بهبود ببخشند و امتیازاتی از سرمایهداران بگیرند، اما ازآنجاکه نظم سرمایهداری حاکم هست، هر بحران و جزر و مد اوضاع اقتصادی میتواند بر دستاوردهای حاصله خط بطلان بکشد و آن را خنثی کند. در این حالت اعتصاب و مبارزه کارگران بهناچار بایستی از نو آغاز شود. طبقه کارگر همانکه بوده است، طبقه بردگان مزدی باقی میماند. مادام که طبقه کارگر این سیکل بسته را نشکافته و از آن خارج نشود و راه نجاتی برای الغای سیستم مزدی پیدا نکند، اوضاع بر همین منوال باقی میماند. روشن است که از این واقعیت، نمیتوان و نباید چنین نتیجه گرفت که اتحادیههای کارگری سازمانهای بهدردنخور و بیمصرفی هستند. کنه مسئله اما بر سر این است که کمونیستها و کارگران نهفقط برای بهبود شرایط فروش نیروی کار، بلکه همچنین برای محو سیستم اجتماعی که کارگران را وادار میکند نیروی کار خود را به سرمایهداران بفروشند مبارزه میکنند. یک حزب کمونیست واقعی در اساس باید مبارزهای را سازمان دهد که آزادی و رهایی طبقه کارگر را تسریع و تأمین کند. یک حزب کمونیست واقعی باید تلاش کند جنبش اتحادیهای و اعتصابی را به یک مبارزه سیاسی و انقلابی کارگری برای سرنگونی سرمایهداری تبدیل کند. فعالیتها و سازماندهی مبارزات اتحادیهای برای یک حزب کمونیستی بسیار حائز اهمیت است اما ” این فعالیت باید بهطور کامل تابع وظیفه اساسی آماده کردن و سازمان دادن کارگران سوسیالیست برای رهبری آگاهانه انقلاب سوسیالیستی باشد”(لنین)
علیرغم اهمیت بیچونوچرا و تمام دستاوردهای اعتصاب و تظاهرات ۲۰۰ میلیونی و دوروزه کارگران و زحمتکشان هند، اما تجارب نشان داده است که احزاب چپ و کمونیست سازمانده این مبارزات در چارچوبهای نظم بورژوایی درجا زدهاند. مبارزه طبقاتی در هند در پرتو مبارزات متشکل دهها میلیون کارگر در سراسر هند وارد فرازهای جدیدی شده است. این مبارزه باید به مبارزه علیه تمامیت نظم موجود، برچیدن آن و استقرار دولت شورایی و سوسیالیسم ارتقا یابد.
نظرات شما