نقش جمهوری اسلامی در کشتار کرونائی مردم ایران

بیش از دو سال است که کشتاری بی رحمانه به مردم ایران تحمیل شده است. در این مدت، دست کم ۴۰۰ هزار نفر در اثر ابتلا به کووید ۱۹ جان باخته اند. ۵۰ هزار کودک با از دست دادن والدین شان بی سرپرست شده اند، بیش از ۲۰۰ پزشک و پرستار در مسلخ کرونا جان باخته اند و در این مدت جمعیت بزرگی از کارگران و مزدبگیران از کار بیکار شده اند.

دو سال پیش وقتی ویروس کرونا در ایران شناسایی شد، مسئولان جمهوری اسلامی با دروغ و دوز و کلک های مکرر، سعی کردند ورود این ویروس را به ایران  انکار کنند. اما موج گسترش کووید ۱۹ آنچنان شتاب گرفت که اپیدمی کرونا در اندک زمانی سراسر کشور را فرا گرفت. هنوز موج اول فروکش نکرده بود که موج دوم شروع شد. موج از پی موج فرا رسید و از کشته ها، پُشته درست شد. در پیک های متوالی اول تا پنجم، آمار کشته ها از چند صد هزار نفر فزونی گرفت و مبتلایان کرونا نیز به چندین میلیون نفر رسید. اما در تمامی آن روزها و ماه های کشتار، نه شهری قرنطینه شد، نه هیچ یک از موسسات تولیدی تعطیل گردید و نه کمترین بسته های کمک مالی و دارویی و بهداشتی به کارگران و زحمتکشان اختصاص داده شد.

با شروع هر موج کرونا، توده های مردم ایران به حال خود رها شدند. اماکن مذهبی باز ماندند، گروه های مذهبی برای هرچه “با شکوه تر” برگزار کردن مراسم سوگواری دهه محرم – حتی در مناطق قرمز- تشویق شدند، کنکور سراسری برگزار گردید، مدارس را تا مدت ها باز گذاشتند و با اعمال چنین اقدامات جنایتکارانه ای که تماما بر گرفته از اجرای سیاست “ایمن سازی گله‌ای” بود، صدها هزار نفر را به کام مرگ فرستادند. با دستور خامنه ای ورود واکسن های معتبر آمریکایی و انگلیسی و آلمانی به کشور ممنوع شد. در شرایطی که انجام واکسیناسیون عمومی و رایگان در اغلب کشورهای جهان به امری متداول تبدیل شده بود، جمهوری اسلامی تا مدت ها توده های مردم ایران را از تزریق واکسن کرونا محروم کرد و زمانی هم که واکسیناسیون عمومی در برنامه کاری دولت قرار گرفت، باز هم انجام آن به طور مستمر و پیگیرانه دنبال نشد.

با سپری شدن یک سال و نیم از قتل عام کرونایی مردم ایران، حسن روحانی رفت، ابراهیم رئیسی آمد. ویروس کرونا اما به چرخش و ماندگاری خود در ایران ادامه داد. اکنون با آغاز موج ششم کرونا، بار دیگر کابوس مرگ بی محاباتر از گذشته سراسر کشور را فرا گرفته است. بر اساس تازه ترین آمار رسمی وزارت بهداشت از مجموع شهرهای کشور، ۲۴۷ شهرستان در وضعیت قرمز، ۱۱۲ شهرستان در وضعیت نارنجی و ۸۹ شهرستان در وضعیت زرد قرار دارند. اکنون هیچ شهرستانی در وضعیت آبی نیست. آمار مرگ و میر از ۱۴۰ نفر در روز فراتر رفته و آمار مبتلایان سرپایی نیز از ۶۰ هزار نفر در روز پیشی گرفته و طبق گفته سعید کریمی، معاون وزارت بهداشت، روزانه نزدیک به ۴ هزار نفر در مراکز درمانی بستری می شوند. وضعیت اسفباری که به سرعت در حال افزایش است و آنگونه که کمال حیدری، معاون وزیر بهداشت گفته است، در هفته های آینده پیش بینی می شود “یک میلیون نفر بر اثر ابتلا به اومیکرون” بستری شوند.

کمبود تخت برای پذیرش ده ها هزار نفر از مبتلایان، بویژه هزاران کودکی که به صورت روزانه به اومیکرون مبتلا می شوند، از جمله نخستین معضلات موج ششم کرونا است. عدم اجرای دوز سوم واکسن کرونا، شرایط نامناسب بهداشت و درمان، کمبود دارو- حتی داروهای معمولی- کمبود دست کم ۱۲۰ هزار پرستار، خستگی کادر درمانی همراه با بی توجهی محض دولت نسبت به وضعیت حقوقی و استخدامی پرستاران، جملگی معضلات انباشت شده ای هستند که اکنون آسیب پذیری کل جامعه را در مقابل اومیکرون دو چندان کرده است.

کمبود فاحش کادر پرستاری آنهم در شرایط اپیدمی کرونا، از جمله معضلات بزرگی است که در سال های گذشته لطمات زیادی را بر جامعه پرستاری و عموم توده های مردم ایران وارد کرده است. به رغم کمبود کادر پرستاری و سختی کار آنان، که بعضا تا ۱۸ ساعت در روز کار می کنند، حقوق آنان اما در نازل ترین سطح جهانی است. تا جاییکه ایرج حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت و درمان کابینه حسن روحانی پیش از این گفته بود: “متوسط درآمد پرستاران با ۸۰ ساعت اضافه کاری و کارانه، ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان است”.

کمبود فاحش کادر پرستاری در سیستم بهداشت و درمان کشور، حقوق ناچیز پرستاران، تحمل سختی کار و انجام اضافه کاری های اجباری در شرایط شیوع کرونا، از جمله مسائلی هستند که ادامه کاری کادر پرستاری را در امر درمان و بهبود وضعیت بیماران سخت دشوار کرده است. کمبود کادر پرستاری در نظام درمانی کشور آنچنان مشهود است که شریفی مقدم، دبیرکل خانه پرستار، هفته پیش در گفتگو با ایلنا اعلام کرد: “از نظر استاندارد در دنیا به ازای هر هزار نفر جمعیت به طور متوسط ۵ تا ۶ پرستار لازم است و در کمترین حالت حداقل ۳ پرستار. در ایران طبق آخرین اطلاعات به ازای هر هزار نفر ۶/ ۱ پرستار وجود دارد که از حداقل هم کمتر است”. در واقع طبق گفته شریفی مقدم، هم اکنون سیستم درمانی و بهداشتی ایران دست کم به  ۱۲۰ هزار پرستار جدید نیاز دارد تا به حداقل استاندارد جهانی برسد. و این در شرایطی است که به گفته او، سازمان بهداشت جهانی بر این امر تاکید دارد، که تعداد پرستاران هرچه از حداقل استاندارد جهانی کمتر باشد، مرگ و میر در آن کشور بیشتر خواهد بود.

دو سال پیش وقتی شیوع ویروس کرونا در جهان آغاز شد، کشورهای سرمایه داری پیشرفته، برای دلگرمی کادر درمانی، نخست با افزایش حقوق پرستاران، آنان را به مراقبت های بیشتر و بهتر از بیماران کرونایی تشویق کردند و سپس با به کارگیری و استخدام پرستاران جدید، ضریب مراقبت های بهداشت و درمان را در مراکز درمانی بالا بردند. در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی اما ، نه تنها چنین امکاناتی برای کادر پرستاری فراهم نشد، بلکه معضلات کاری آنان بیشتر و بیشتر شد.

با شروع اپیدمی کرونا، وزارت بهداشت، در شرایط مرگبار کرونایی پرستاران زحمتکش را تا ۱۸ ساعت در روز به کار گرفت، بی آنکه کمترین مبلغی بر پایه حقوقی آنان افزوده شود. پرستاران را به اضافه کاری مجبور کردند، اما تا کنون حقوق اضافه کاری بخش هایی از آنان پرداخت نشده است. تعداد محدودی پرستار جدید را با قراردادهای ۸۹ روزه و وعده استخدام دائم به کار گرفتند، اما پس از پایان قرارداد نسبت به استخدام آنان خلف وعده کردند. با چنین عملکردی که جمهوری اسلامی نسبت به کادر پرستاری روا داشته است، روشن است طی دو سال گذشته چه عواقب وخیمی برای بیماران کرونایی و چه سرنوشت پر رنجی برای  خود پرستاران ایجاد شده است.

نخستین نتایج اینگونه اقدامات دولت جمهوری اسلامی، خستگی کادر درمانی، افزایش مرگ و میر کرونایی و در نهایت افزایش آمار مهاجرت پرستاران به کشورهای خارج بوده است. تا جاییکه شریفی مقدم، دبیرکل خانه پرستار هفته پیش در گفتگو با ایلنا از “مهاجرت دو هزار پرستار در یک سال گذشته” خبر داده است. پرستارانی که برای فرار از سختی کار، رهایی از بی حقوقی، فرار از بی کفایتی مسئولان حکومتی و رسیدن به حداقل های یک زندگی بهتر به اجبار راه مهاجرت به کشورهای غربی را در پیش گرفته اند.

حال در چنین وضعیتی از سردرگمی و نابسامانی که جمهوری اسلامی پرستاران و برای توده های مردم ایران رقم زده است، موج ششم کرونای پیشرفته اومیکرون تمام مناطق کشور را فرا گرفته است. آمار مبتلایان به صورت تصاعدی در حال بالا رفتن است. مرگ و میر در مبتلایان شتاب گرفته و بیمارستان ها با کمبود تخت برای بیماران کرونایی مواجه شده اند. از جمله عوامل اصلی وضعیت موجود، همانا بی توجهی آگاهانه دولت نسبت به امر تهیه و تزریق کامل مراحل سه گانه واکسن کرونا در ایران بوده است. شرایطی که اکنون مردم را در مقابل ویروس اومیکرون به شدت آسیب پذیر کرده است. چرا که تزریق دوز سوم واکسن کرونا موثرترین عامل کاهش مرگ و میر مبتلایان به اومیکرون است. همه کشورهایی که پیش از شیوع اومیکرون، مراحل سه گانه تزریق واکسن کرونا را دست کم برای ۷۰ تا ۸۰ درصد جمعیت کشور انجام داده بودند، وقتی با سویه جدید کرونا، اومیکرون مواجه شدند، بدون کشتار و یا دست کم با کمترین آمار مرگ و میر، بحران اپیدمی سویه جدید کرونا را پشت سر گذاشتند. ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی اما از جمله نادر کشورهایی است که اکنون در مقابل اومیکرون زانو زده است و این در شرایطی است که بسیاری از کشورهای جهان به سادگی بر اومیکرون فائق شدند.

حال با توجه به اقدامات به موقع و موثری که کشورهای دیگر در مقابله با کووید ۱۹ در پیش گرفتند و مقایسه عملکرد آنان با مجموعه اقدامات رسوا و جنایتکارانه ای که هیئت حاکمه ایران به هنگام اپیدمی کرونا بر سر مردم ایران آورده است، نقش جمهوری اسلامی در چنین حجمی از کشتار کرونایی مردم ایران آشکار است.

پنهان کاری های اولیه جمهوری اسلامی به هنگام ورود ویروس کرونا به ایران و پس از آن پیشبرد سیاست “ایمنی گله ای” تا به امروز، قرنطینه نکردن شهرهای قرمز، نبستن اماکن مذهبی، تشویق گروه های حزب اللهی به برگزاری مراسم عزاداری در ایام محرم و فاطمیه، بازگشایی مدارس به هنگام شیوع کرونا، برگزاری کنکور سراسری دانشگاه ها، کمبود کادر درمانی، رهاکردن مردم به حال خود درهر مرحله از پیک های کرونا، ممنوعیت ورود واکسن های معتبر به ایران، تاخیر چند ماهه در تزریق دوز اول و دوم واکسن کرونا، عدم پیگیری وزارت بهداشت در تزریق دوز سوم و ده ها فاکتور دیگری که اکنون پیش روی همگان است، به روشنی نشان می دهد که جمهوی اسلامی عامدانه و آگاهانه با گسترش شیوع کرونا در ایران، به قتل عام مردم اقدام کرده است. لذا، هیئت حاکمه ایران و در راس آن خامنه ای، متهم ردیف اول و به بیان بهتر مجرم ردیف اول کشتار دست کم ۴۰۰ هزار نفر از توده های مردم در بازه زمانی دو ساله شیوع کرونا در ایران است. جنایتکارانی که باید توسط توده های مردم ایران محاکمه شوند.

متن کامل نشریه کار شماره ۹۵۸ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.