بارش باران بار دیگر منجر به سیل در استانهای جنوبی کشور شد و علاوه بر جان باختن حداقل ده نفر و زخمی شدن تعدادی دیگر، هزاران میلیارد تومان خسارت به منازل، وسایل زندگی، زمینهای کشاورزی و دیگر داراییهای ناچیز مردمان ستمدیدهی این مناطق وارد آورد.
بویژه ساکنان چهار استان سیستان و بلوچستان، کرمان، فارس و هرمزگان بیشترین خسارات را از سیل دیدند. مردمانی که در طول سال از آب برای رفع تشنگی و نیازهای بهداشتی خود محروم هستند، اما بویژه در نتیجه اقدامات دولتی بیکفایت و فاسد، بارانی که باید موجب شادی مردم شود به عزای آنها تبدیل گردید. خانههای محقرشان طعمه سیلاب و گل و لای شد، مختصر وسایل ضروری زندگیشان نابود شدند و محصولات کشاورزیشان برباد رفت. همان محصولاتی که با هزار زحمت و وام گرفتن به امید به بار نشستنشان بودند تا مختصر مرهمی باشد برای رنجهای گویا بیپایانشان.
براساس اعلام سازمان هلال احمر سیستان و بلوچستان ۱۳ شهرستان و ۵۱ روستا در این استان دچار سیل و آبگرفتگی شدند. بهگفتهی میرلاشاری از اداره جهاد کشاورزی شهر چابهار تنها خسارت به بخش کشاورزی این شهر بالغ بر صدها میلیارد تومان است. در شهر قصرقند که میزان بارندگی در آن تنها ۵۵ میلیمتر بوده، بهگفتهی مدیر جهاد کشاورزی این شهر ۸۵ هکتار اراضی زراعی آسیب دیده و برآورد اولیه از میزان خسارت ۷ میلیارد تومان است. در شهر دلگان خسارت به اراضی کشاوری حداقل ۶۰ میلیارد تومان برآورد میشود. شهر کنارک اما با بدترین وضعیت روبرو شده است. بهگفتهی معاون سیاسی استاندار سیستان و بلوچستان حداقل ۷۰ درصد منازل کنارک غیرقابل سکونت شده و ۹۰ درصد لوازم خانگی مردم از بین رفته است.
در نگور مرکز شهرستان دشتیاری بر اثر ریزش آوار یک کودک سه ساله به همراه مادر ۳۸ سالهاش جان باختند و ۲ تن دیگر از اعضای خانواده به بیمارستانی در چهابهار منتقل شدند.
در استان کرمان نیز ۹ شهرستان درگیر سیلاب شدند و گل و لای تا ارتفاع یک متری وارد برخی از خانهها در مناطق سیلزده شد. در این استان نیز بسیاری از مردم مختصر وسایل زندگی و محصولات زراعیشان را از دست دادند. در این استان همچنین در پی سیلاب در برخی از روستاها زمین دچار فرونشست شده و خانههایی که در مسیر فرونشست قرار داشتند غیرقابل سکونت شدند. خطوط برق رسانی نیز در برخی از مناطق دچار آسیب گردید. محمد مخبر معاون اول رئیسی از خسارت هزار میلیارد تومانی جنوب استان کرمان در اثر سیل خبر داد که البته واقعیت بسیار بیشتر از اینهاست. بهگفتهی مجتبی رئیسی معاون راهداری اداره کل راهداری و حمل و نقل جادهای کرمان در اثر سیل تنها ۱۵۰ میلیارد تومان به محورهای مواصلاتی جنوب کرمان خسارت وارد شده است. سعید برخوری رئیس جهاد کشاورزی جنوب استان کرمان نیز میزان خسارت به بخش کشاورزی استان را حداقل ۵۰۰ میلیارد تومان اعلام کرد.
در استان فارس نیز معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری فارس میزان خسارت وارده را هزار میلیارد تومان برآورد کرد. در این استان متاسفانه ۵ نفر در شهرهای لار، مهر و داراب جان خود را از دست دادند و بیش از ۱۰۰۰ واحد مسکونی نیز تخریب شدند. در این استان براساس اعلام همین معاونت میزان بارش تنها ۱۰۰ میلیمتر بوده است. مانند سایر استانها، در استان فارس نیز شبکه برقرسانی دچار آسیب شد و فقط در شهر لامرد میزان خسارت سیل به شبکه برق این شهر بیش از ۴ میلیارد تومان برآورد شده است.
در استان هرمزگان نیز متاسفانه یک کودک ۸ ساله جان خود را از دست داد. بیش از هزار واحد مسکونی تخریب شدند و برآوردهای رسمی حکایت از وارد شدن بیش از هزار میلیارد تومان خسارت است که این مبلغ بیشتر از کل بودجه عمرانی و حقوق یکسال کلیه کارمندان استان میباشد. نابود شدن محصولات کشاورزی، خسارت به منازل و وسایل زندگی در این استان نیز مانند دیگر استانهای سیلزده بود.
در استان بوشهر نیز یک نفر جان خود را از دست داد. در این استان بیش از ۵۰۰ هکتار از زمینهای کشاورزی آسیب دیدند و منازل مسکونی در شهرهای کنگان ،عسلویه، جم، بردستان و دیر دچار آبگرفتگی شدند. همچنین برخی از راههای مواصلاتی و خطوط برقرسانی نیز آسیب دیدند.
در حالیکه براساس آمارهای رسمی ده تن جان خود را از دست دادند و داراییهای هزاران نفر را سیل با خودبرد، اسماعیل نجار رئیس سازمان مدیریت بحران جمهوری اسلامی با وقاحت تمام گفت: “این سازمان در جریان سیلی که مناطق جنوبی ایران را فرا گرفت غافلگیر نشد و تمهیدات لازم را اندیشید، اما قربانیان سیل خود بیاحتیاطی کردند”.
او که سالهاست بر این مسند تکیه زده، نمیگوید که جمهوری اسلامی در طول این سالها برای جلوگیری از خسارات سیل و یا به حداقل رساندن آن و یا اساسا استفاده از آب باران برای سرزمینی که با کمبود آب روبروست چه اندیشیده و چه کرده است؟! او در این رابطه و از مسئولیت جمهوری اسلامی هیچ نمیگوید. نه تنها او که هیچ مقام دولتی در جمهوری اسلامی مسئولیتپذیر نیست و البته در نتیجه بیمسئولیتی و فساد همین مقامات است که کشور به ویرانهای تبدیل شده است.
اواخر مهر سالجاری در نشست شورای هماهنگی مدیریت بحران و سیلاب استان بوشهر، بهمن گشتاسب رئیس گروه مدیریت بحران و پدافند غیرعامل شرکت سهامی آب منطقهای بوشهر گفته بود: “میانگین سالانه خسارتهای سیلاب در این استان بر مبنای سال ۱۳۹۸ حدود ۵۰۰ میلیارد تومان است. (اما) در صورت هزینه کردن این اعتبار در طرحهای سازهای و غیرسازهای کنترل سیلاب میتوان این تهدید جدی را به فرصتی برای تامین آب آشامیدنی، کشاورزی و صنعت تبدیل کرد”.
اما خروجی تمام این نشستها و اجلاسها در عمل صفر است و البته دلیل آن نیز روشن است. برای جمهوری اسلامی تنها چیزی که مهم است ادامه بقا است و برای افرادی که وارد مدار قدرت میشوند مهم این است که چگونه از این فرصت طلایی برای ثروتمندشدن بهره ببرند. برای همین است که عموما پولی برای جلوگیری از فرسایش خاک و طرحهایی برای کنترل آبهای سطحی و دیگر طرحهایی که میتواند به آبادانی کشور کمک کند، وجود ندارد.
خبرگزاری دولتی مهر در گزارشی از سیل در استان کرمان نوشت: “هر چند بارها در خصوص لایروبی و ضرورت احداث و مقاوم سازی سدهای خاکی بالا دست روستاها هشدار داده شده بود اما بی توجهی به این مهم عملاً موجب شد ۱۱۷ روستا در معرض سیل قرار گیرد”.
در این گزارش به نقل از احسان شاهرخی یکی از ساکنان روستاهای شهرستان قلعه گنج آمده است: “متأسفانه سیل بند بالا دست روستاهای این منطقه مدتهاست که شکسته و علیرغم درخواستهای مکرر مردم، اقدامی برای استحکام بخشی سیل بند انجام نشد و در نتیجه ۵ روستای این منطقه در اولین بارندگی به زیر آب رفتند”. یکی دیگر از روستاییان میگوید: “چرا رودخانهها به موقع لایروبی نشد و چرا سیل بندهای بالادست روستاها مستحکم نشد و آب رودخانهها به این سادگی وارد روستاها شد”. دیگری میگوید: “چرا این آبها ذخیره نمیشود که در تابستان استفاده کنیم الان زیر سیل هستیم و چند ماه دیگر در تابستان آب خوردنمان را با تانکر میآورند”.
این اولین بار نیست و تا زمانی که جمهوری اسلامی بر سریر قدرت است، آخرین آن نیز نخواهد بود که برای مردم تشنه لب باران به عزایشان تبدیل شده است. بهگفتهی علی بیتاللهی مدیر بخش زلزله و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی تعداد سیلاب ها از حدود ۱۸۰ مورد در دهه ۳۰ به ۱۶۶۵ مورد در دهه ۹۰ رسیده است. و البته شکی نباید داشت که افزایش سیلاب نه بهخاطر افزایش باران (که شاهد کاهش آن نیز هستیم) بلکه به دلیل عدم سرمایهگذاری و استفاده نادرست از زمین و آب و خاک، بها ندادن به تغییرات آب و هوایی و در عین حال ویران کردن محیط زیست است.
نیمه آبانماه سالجاری و در حالیکه همه جا صحبت از کمبود آب بود، در ۱۱ استان کشور سیل جاری شد. در اردیبهشت ماه نیز سیل در استانهای جنوبی سرازیر شده بود که تنها در کرمان ۶ کارمند اداره برق شهر گلباف جان خود را از دست دادند. در آذر ۹۹ نیز استانهای جنوبی شاهد سرازیر شدن سیل بودند که تنها در استان بوشهر دو زن جوان جان خود را از دست دادند. در دیماه ۹۸ نیز سیل در استانهای جنوبی چندین قربانی از جمله در سیستان و بلوچستان گرفت.
سیل بزرگ روزهای آخر سال ۹۷ در استانهای شمالی بویژه در منطقه گرگان و ترکمن صحرا و روزهای اول فروردین ۹۸ بویژه در فارس، لرستان و خوزستان خسارات جانی و مالی بسیاری ببار آورد که هنوز در خاطرهها زنده است. تنها در شیراز براساس آمار رسمی ۲۱ نفر جان خود را از دست دادند. یکسال قبل از سیل بزرگ فروردین ۹۸ در سال ۹۷ نیز سیل بزرگی استانهای کشور را در نوردید که در خوزستان خسارات بسیاری برجای گذاشت. اما هیچکدام از این سیلها جمهوری اسلامی را به صرافت اقدامی برای مهارسیلابها نیانداخت.
در جریان تمام این سیلها عمده کمکها، کمکهای مردمی بود. مردم با دستانی خالی دست در دست یکدیگر داده و به مقابله با سیل برمیخاستند تا از آثار ویرانگر آن بکاهند. دولت اما بعد از وقوع سیل بهطور نمایشی وارد ماجرا شده و هر بار وعده جبران خسارات را داد و البته هیچگاه به وعدههای خود عمل نکرد و باز فراموش نکنیم که برخی از کمکرسانان را (مانند سال ۹۸ در خوزستان) به جرم “اقدام علیه امنیت ملی” دستگیر کرد.
در جریان سیل اخیر نیز با همین موضوع روبرو هستیم. مخبر معاون اول رئیسی از اختصاص ۵۰ میلیارد تومان تسهیلات ارزان قیمت برای مناطق آسیب دیده جنوب استان کرمان خبر داد!! او همچنین خواستار عقبانداختن دو تا سه ساله بازپرداخت وامهای کشاورزان مناطق سیلزده شد!! بازپرداخت وامهایی که کشت و محصولاتاش را سیل با خود برده است. رئیس بنیاد مستضعفان نیز که بر اموال همان مردم سیلزده چنگ انداخته، وعده اختصاص کمک ۱۵ میلیارد تومانی به هر کدام از استانهای فارس، هرمزگان و سیستان و بلوچستان را داد!! و این همهی سخاوت جمهوری اسلامی برای مردمیست که هزاران میلیارد تومان خسارت دیدهاند و عموما هیچ بیمهای نیز برای جبران خساراتشان وجود ندارد.
در کشورهای عربی منطقه مانند امارات، قطر و عربستان نیز دیکتاتورهایی حاکم هستند که مانند خامنهای مادامالعمر بر کشور حکم میرانند، اما در همین کشورها و در حالیکه سرزمینشان، خاکشان، طبیعتشان بسیار خشک و کویریست و غیرقابل مقایسه با طبیعت ایران، با سرمایهگذاری دنبال تغییر چهرهی خشک و کویری کشور هستند. اما در ایران که طبقه حاکم فاسد و جنایتکاری بر قدرت چنگ انداخته است، ثروت و درآمد کشور یا به جیب خودشان و مزدورانشان در ایران و کشورهای دیگر ریخته میشود و یا برای ساختن اسلحه و به راه انداختن جنگ هزینه میشود. سیاستی که با بقای جمهوری اسلامی گره خورده است، فسادی که تاروپود نظام اسلامی را فرا گرفته است و تا زمانی که این حکومت جنایتکار بر سریر قدرت است، انتظاری برای بهتر شدن نباید داشت. همانگونه که سیل اخیر و سیلهای گذشته به ما نشان میدهند. همانگونه که جای جای این سرزمین بلازده و در چنگال فقر و ستم اسیر به ما نشان میدهند.
نظرات شما