اعتراضات بسیار گسترده و سراسری معلمان که با دو روز اعتصاب و تعطیل شبکه شاد و تحصن در مدارس صدها شهر و منطقه در روزهای ۲۰ و ۲۱ آذر۱۴۰۰ آغاز شد، در روزها ۲۲ و ۲۳ آذر، به تجمعات گسترده ، اعتراضات خیابانی و راهپیمایی دهها هزار تن دردهها شهر و استان کشور فرا روئید. این اعتصاب سراسری و اعتراضات خیابانی، تمام اعتصابات واعتراضات پیشین معلمان را ازلحاظ کمی و کیفی پشت سر گذاشت و مرحله جدید و پیشرفتهتری را در جنبش اعتراضی معلمان رقم زد. معلمان زحمتکش و مبارز ایران که برای تحقق مطالبات خویش مکرر دست به اعتراض و تجمع زده و تنها از آغاز سال تحصیلی(اول مهر) تاکنون چهار اعتراض سراسری برگزار نمودهاند، در قطعنامه پایانی تجمع سراسری ماقبل آخر خود مورخ یازده آذر۱۴۰۰ بهروشنی تأکید کرده بودند اگر طرح کامل رتبهبندی معلمان شاغل و همسانسازی حقوق بازنشستگان اجرائی نشود، در اشکال گوناگونی چون اعتصاب، تعطیل کلاس درس و تجمع و راهپیمایی به اعتراض خویش ادامه خواهند داد، با اعتصاب سراسری و اعتراضات خیابانی در روزهای ۲۰ الی ۲۳ آذر به هشدار خویش عمل کردند و دولت جمهوری اسلامی و وزارت آموزشوپرورش آن را در مقیاس سراسری به چالش کشیدند. اعتصاب سراسری و اعتراضات خیابانی معلمان در این روزها نهفقط بزرگترین اقدام اعتراضی معلمان در سال جاری و در ده سال گذشته بلکه از جنبههای گوناگونی سرآمد تمام مبارزات معلمان در ۴۰ سال اخیر و دارای ویژگیهای برجستهای است که آن را از سایر اعتراضات معلمان متمایز میسازد. به چند ویژگی برجسته اعتصاب سراسری و تجمع خیابانی اخیر معلمان اشاره میکنیم.
اولاً شمار شهرها و مدارس و کمیت فرهنگیانی که در کل کشور به اعتصاب پیوستند یا در تجمعات و اعتراضات خیابانی حضور یافتند از تمام موارد پیشین بیشتر بود. این واقعیت اما تأیید واقعیت دیگر و مهمتری است مبنی براین که تلاش تشکلهای صنفی و فعالان جنبش اعتراضی معلمان برای ترغیب به مشارکت تعداد هرچه بیشتری از معلمان در اعتراضات سراسری با موفقیت نسبی همراه بوده است. بهرغم ایجاد موانع و تشدید فشار و ارعاب دستگاه امنیتی و بازداشت و حبس و پروندهسازی برای فعالان این تشکلها، اعتصاب سراسری و اعتراض خیابانی و پرشمار اخیر معلمان نشان داد که معلمان توانستهاند از این موانع عبور کنند و اعمال فشار و تهدید دستگاه امنیتی نتوانسته خللی در اراده معلمان برای ادامه مبارزه ایجاد کند یا مانع آن شود. برعکس، آگاهیرسانی و روشنگری و دعوت مکرر فعالان جنبش اعتراضی معلمان در هر تجمع و اعتراض از سایر همکاران خود برای پیوستن به اعتراض و اعتصاب، اثرات مثبتی برجای گذاشته و نیروی بیشتری وارد عرصه مبارزه شدهاند. اعتصاب وتجمعات اعتراضی بزرگ و سراسری اما بدون یک تشکل هماهنگکننده و سازماندهی در مقیاس سراسری نمیتوانست به وقوع به پیوندد. این مهم، در اساس با تلاش و ابتکار عمل “شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان سراسر کشور” که کانونها و تشکلهای صنفی معلمان را نمایندگی میکند میسر شد. موضوعی که نهفقط اعتبار و نفوذ نسبی این تشکل درمیان معلمان را ثابت میکند بلکه درعینحال بیانگر تحولات مثبت درونی آن به سود کار آیی بیشتر این تشکل و به سود گسترش و تعمیق مبارزات معلمان است. بنابراین افزون بر حضور شمار بیشتری از توده معلمان، درجه نسبتاً بالای سازماندهی و هماهنگی میان فرهنگیان سراسر کشور نیز از ویژگیهای برجسته اعتصاب و اعتراض خیابانی گسترده اخیر معلمان است.
ویژگی مهم دیگر، حضور پررنگ زنان در اعتصاب و اعتراض سراسری معلمان است. البته حضور فعال زنان در جنبشهای اعتراضی موضوع جدیدی نیست. زنان مبارز و ستمکشیده ایران سالهاست دوشادوش مردان و گاه پیشاپیش مردان در صفوف اول مبارزه حضور دارند. در اعتصابات و اعتراضات معلمان نیز، معلمان زن همواره بخش مهمی از معترضین بودهاند. در اعتصاب و اعتراض سراسری اخیر اما این حضور بسی پررنگتر بود. صدای زنان در فریاد شعارها، حمل شعارنوشتهها و سخنرانیها پرشورتر و جسورانهتر و رساتر از گذشته بود. معلمان زن در چندین شهر کوچک و بزرگ در میدانها و خیابانها بر سکو و چهارپایه ایستادند، علیه سیاست دولت درزمینهٔ آموزشوپرورش و در دفاع از تحصیل رایگان و باکیفیت دانش آموزان و حقوق معلمان شجاعانه سخنرانی کردند. شور و شجاعت و جسارت زنان، این بار در اعتصاب و اعتراض سراسری معلمان عیانتر شد. این حضور به چنان مرحلهای رسیده است که امروز بدون نام بردن از زنان، حتی نمیتوان حرفی از جنبشهای اعتراضی بر زبان آورد.
یکی دیگر از ویژگیهای مهم اعتصاب و تجمعات سراسری معلمان، حضور و همراهی دانش آموزان و والدین آنها با معلمان بود. این موضوع بسیار مهمی است که دانش آموزان و والدین آنها انگیزه اعتراض معلمان را درک کنند و با آن همراه شوند. همه میدانند که معلمان جزء زحمتکشترین اقشار جامعه هستند و علیرغم اینکه وظیفه بسیار خطیر و پرمسئولیت آموزشوپرورش کودکان و دانش آموزان را بر عهدهدارند، اما از حداقل امکانات یک زندگی انسانی و رفاه و آسایش نسبی و ضروری شغل معلمی محروماند. اکثر قریب بهاتفاق معلمان زیرخط فقر زندگی میکنند. بسیاری برای تأمین معاش، به شغل دوم و سوم روی میآورند. مشکلات معیشتی و سطح پایین حقوقها، بهاجبار ذهن و فکر معلم را به خود مشغول میکند و بیآنکه معلم بخواهد توان جسمی و فکری وی را زایل ساخته و از کیفیت کار و تدریس آن میکاهد. تمام دانشآموزان و والدین آنها باید این موضوع را متوجه باشند و بخشاً متوجه شدهاند که هراندازه وضعیت حقوقی و معیشتی معلمان بدتر و وخیمتر باشد، وضعیت آموزش و تعلیم و تربیت دانش آموزان نیز بدتر و وخیمتر و کیفیت آن پایینتر است. این آن نکتهای است که دانشآموزان و والدین آنها باید به آن پی ببرند و شواهد نشان میدهد که بخش اعظمم آنها نیز به این موضوع پی بردهاند. حضور دانشآموزان و والدین آنها در اعتراضات اخیر معلمان و حمایت از خواست آنها نیز حاکی از همین واقعیت است، گو آنکه چنین رویکردی در مراحل مقدماتی است اما آغازش را کسی نمیتواند انکار کند.
هماهنگی میان معلمان شاغل و بازنشسته نیز از ویژگیهای قابلتوجه اعتراضات خیابانی و سراسری معلمان بود. گرچه تشکلهای صنفی معلمان شاغل و تشکلهای گوناگون بازنشستگان هم در سطح صدور بیانیههای گوناگون، مکرر وارد اتحاد عمل شده و هم در بسیاری از تجمعات اعتراضی دست در دست و شانهبهشانه هم به اعتراض برخاستهاند، در اعتراض سراسری اخیر اما این هماهنگی بسیار پررنگتر و محسوستر بود و شعارها و خواستها نیز، هردو بخش را دربر میگرفت. معلمان شاغل در نقش حامی و مدافع معلمان بازنشسته و بازنشستگان در هیئت حامی شاغلان هردو متحد یکدیگر ظاهر شدند تا جاده اتحاد زحمتکشان را بکوبند و هموار کنند. از این مهمتر نطفهگیری نوعی همکاری و انعکاس خواستهای معلمان غیررسمی مانند معلمان مدارس غیرانتفاعی خرید خدمتی، نهضت سوادآموزی و امثال آن در بیانیهها و اطلاعیههای تشکلهای صنفی معلمان و فعالان این تشکلها و حضور این گروه از معلمان در اعتراضات سراسری است. گرچه این پدیده بسیار مهم نیز عملاً کلید خورده و ضرورت اتحاد میان معلمان و تقویت صفوف آنها برکسی پوشیده نیست اما شواهد موجود حاکی از آن است که توفیق در این زمینه نیازمند کار متمرکزتر، آگاهانهتر و سازمانیافتهتر بیشتری است.
از دیگر ویژگیهای اعتصاب و اعتراض خیابانی و سراسری اخیر معلمان، طرح شعارها و خواستهای همزمان صنفی و سیاسی است. گرچه معلمان آگاه و زحمتکش ایران در طول مبارزات خویش در سالهای گذشته نیز، همپای شعارها و مطالبات اقتصادی و صنفی، شعارها و خواستهای سیاسی متعددی نیز مطرح کردهاند و این خصوصیت را نمیتوان به اعتصاب و اعتراض سراسری اخیر محدود نمود اما درهرحال تأکید روی این نکته ازآنجهت ضروری و مهم است که برخی گمان میبرند یا تلاش میکنند تحت عناوینی چون ” جنبش مطالباتی” و “مطالبه گری” خواستها و شعارهای معلمان را به مطالبات و شعارهای صرفاً اقتصادی محدود کنند و مراد آنها از “جنبش مطالباتی” جنبشی برای مطالبات صرفاً اقتصادی است. این تصور و تلاش، که در شرایط سیاسی و مشخص جامعه ایران بتوان مطالبات معلمان و دیگر زحمتکشان را در چارچوب مطالبات صرفاً اقتصادی و صنفی به بند کشید بهکلی مردود و بیثمر است. در اعتصاب و تجمعات سراسری اخیر معلمان نیز علاوه بر خواستها و شعارهای صنفی و اقتصادی مانند اجرای کامل لایحه رتبهبندی معلمان شاغل و همترازی و همسانسازی حقوق معلمان بازنشسته، خواست آموزش رایگان و باکیفیت برای همه دانش آموزان، مخالفت شدید باسیاست دولت درزمینهٔ پولی سازی و خصوصیسازی آموزشوپرورش و آزادی معلمان زندانی نیز عنوان شد که همگی خصلت سیاسی دارند.
اقدامات و واکنش دولت و مجلس اما در قبال مطالبات معلمان نشان داد که معلمان زحمتکش برای عملی ساختن خواستهای خویش بهویژه اجرای طرح رتبهبندی و همسانسازی باید اعتصابات و اعتراضات گستردهتری را سازمان دهند و مشارکت هرچه بیشتر معلمان و حمایت گستردهتر دانش آموزان و والدین آنها را جلب کنند . مجلس اسلامی و دولت سرکوبگر حاکم نهفقط گوشهای خویش را بستند ، صدای معلمان را نشنیدند و ازپذیرش خواست صدهاهزار معلم سر باز زدند، بلکه به ارعاب و سرکوب و خدعه و حقهبازی متوسل شدند. در تهران و چند شهر دیگر صفوف معلمان مورد یورش وحشیانه نیروهای سرکوب قرار گرفت. شمار زیادی از معلمان مورد ضرب و شتم و تهدید و ارعاب قرار گرفتند. تعدادی از فعالان تشکلهای صنفی معلمان احضار و بازداشت شدند. رسول بداقی عضو “کانون صنفی معلمان اسلامشهر” و نماینده این کانون در “شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان سراسر کشور” که مدت ۷ سال در زندانهای حکومتی اسیر بوده است، با اعمال خشونت و ضرب و شتم بازداشت و روانه بند ۲۰۹ زندان اوین شد. جعفر ابراهیمی بازرس همین” شورا” در کرج به محاکمه کشیده شد.آماج امینی عضو ” انجمن صنفی معلمان کردستان (سقز و زیویه)” احضار و در اداره اطلاعت مورد ضرب و شتم قرار گرفت. اصغر امیرزادگان در دادگاه شهر فیروزآباد به یک سال حبس محکومشده است. یعقوب یزدانی عضو هیئتمدیره ” انجمن صنفی فرهنگیان استان خراسان شمالی” به دو سال زندان محکومشده است. محمود ملاکی عضو هیئتمدیره” کانون صنفی فرهنگیان بوشهر” به دو سال ممنوعیت تدریس و جریمه نقدی محکومشده است. زینب همرنگ معلم بازنشسته در زندان اوین به سر میبرد و درحالیکه از بیماری رنج میبرد از دادن مرخصی برای معالجه به این معلم بازنشسته خودداری شده است. اسماعیل عبدی، یعقوب یزدانی، مهدی فتحی، محمدرضا رمضان زاده، هاشم خواستار و تعداد دیگری از معلمان و فعالان تشکلهای صنفی آنها زندانی هستند.
نیازی به توضیح نیست که با ارعاب و زندان و تشدید سرکوب نمیتوان صورتمسئله را پاک کرد. تا خواستهای معلمان بهطور کامل برآورده نشود، اعتصاب و اعتراض ادامه خواهد داشت. همه معلمان میدانند که طبق قانون مدیریت خدمات کشوری که سال ۸۶ به تصویب رسیده، حقوق کارمندان دولتی مشغول به کار در ادارات و نهادهای مختلف که در رده مشابه و یکسانی قرار دارند باید یکسان محاسبه و پرداخت شود. اما نزدیک به ۱۵ سال است که این قانون به محاق فراموشی سپردهشده و دولت از اجرای آن در مورد معلمان سرباز زده است. افزون براین، لایحه رتبهبندی معلمان که تحت تأثیر مبارزات مستمر فرهنگیان در ماههای پایانی کابینه روحانی به مجلس داده شد نیز عملاً بلاتکلیف ماند و تصویب آن به مجلس حامی رئیسی موکول شد. درست در بحبوحه اعتصابات و اعتراضات سراسری(۲۰ الی ۲۳ آذر) معلمان، مجلس نیز این لایحه را موردبررسی قرارداد. “شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان سراسر کشور” در اطلاعیه کوتاهی مورخ ۲۳ آذر اعلام کرد تا ۲۸ آذر به نمایندگان مجلس مهلت میدهد که رتبهبندی کامل و همسانسازی واقعی را مصوب سازد و معلمان زندانی نیز آزاد شوند و تأکید نمود در غیر این صورت از ۳۰ آذر سلسله اعتراضات جدیدی را آغاز خواهد کرد. اما روز ۲۴ آذر این لایحه به شکل ناقص و مسخرهای به تصویب مجلس رسید که بلافاصله با اعتراض شدید معلمان روبرو شد. معلمان با عباراتی نظیر ” رتبهبندی سرهمبندی شد” ، ” خدعه بندی” و ” مجلس تیر خلاص را بر رتبهبندی زد” در مور این تصمیم و مصوبه مجلس قضاوت کردند.
شورای هماهنگی در مورد این مصوبه نوشت” طبق مصوبات روز چهارشنبه ۲۴ آذر ، دولت فقط ۱۲.۵ هزار میلیارد تومان برای شش ماه اختصاص میدهد و بهجای رتبهبندی حداقل هشتاد درصد حقوق هیئتعلمی صرفاً درصدهای ناچیزی به حقوق معلمان اضافه خواهد شد که پس از اعمال این درصدها حقوق فرهنگیان بین یک ونیم تا دو میلیون تومان افزایش خواهد یافت و با توجه به تورم و بودجه انقباضی سال بعد تمام معلمان زیرخط فقر باقی میمانند.”
مجلس نهفقط لایحه رتبهبندی را سرهمبندی کرد، بلکه خواست همسانسازی حقوق بازنشستگان را نیز پشت گوش انداخت. این دهنکجی آشکار مجلس ارتجاع به معلمان بار دیگر براین واقعیت صحه گذاشت که مجلس حامی سرمایهداران و غارتگران و دشمن زحمتکشان است. مجلس حامی رئیسی و کابینه وی به خواست معلمان و بازنشستگان تن نخواهند داد مگر آنکه با گسترش اعتصابات سراسری و اعتراضات خیابانی به این کار وادار شوند.” شورای هماهنگی” همانطور که در قطعنامه پایانی تجمع سراسری ۱۱ آذر سال جاری تصریح کرده بود اگر طرح کامل رتبهبندی شاغلان و همسانسازی حقوق بازنشستگان اجرایی نشود، معلمان به اعتراض و اعتصاب و تجمع ادامه خواهند داد و در اعتصاب سراسری و تحصن دوروزه ۲۰ و ۲۱ آذر و تجمعات و اعتراضات گسترده خیابانی در روزهای ۲۲ و ۲۳ آذر، معلمان به این هشدار عمل کردند، بعد از سرهمبندی رتبهبندی نیز بر پیگیری مطالبات خویش و ادامه مبارزه برای تحقق آن تأکید کردند. در پاسخ به بیاعتنائی مجلس بدون شک معلمان مبارز کارزار مبارزاتی جدیتری را پی خواهند گرفت. کابینه رئیسی و مجلس حامی وی و کل دستگاه حکومتی باید منتظر اعتصابات گسترده سراسری و اعتراضات وسیع و پرشور خیابانی از نمونه تجمع بزرگ معلمان شیراز و تهران، راهپیمایی وسیع معلمان یاسوج و گناوه و امثال آن باشند. معلمی که بیدار است و از تبعیض بیزار، معلمی که خواهان اجرای کامل رتبهبندی است نه سرهمبندی آن و اجرای کامل طرح رتبهبندی را حق مسلم خود میداند، معلمی که خواهان همترازی بدون حقهبازی است و آنکه شعار میدهد” معلم به پا خیز برای رفع تبعیض”، بیاعتنایی، نیرنگ، خدعه گری و حقهبازی مجلس و کابینه را تحمل نخواهد کرد. آنان که باد کاشتهاند باید در انتظار طوفان باشند.
نظرات شما