وقتی تلاش جمهوری اسلامی برای مهار اعتراضات کشاورزان و دیگر مردم اصفهان، ایجاد تفرقه در میان ساکنان استانهای مختلف و حتا مصادرهی اعتراضات، مفتضحانه شکست خورد، صبر جمهوری اسلامی به پایان رسید و از روز چهارشنبه ۳ آذر نمایش خود را با اطلاعیهای جعلی با عنوان “پایان اعتراضات کشاورزان” برای شروع سرکوب معترضان آغاز کرد.
جمهوری اسلامی که با نام کشاورزان اطلاعیه صادر کرده بود، شب هنگام، زمانی که عموم مردم به خانههایشان رفته و تنها جمعی از کشاورزان بر بستر خشکیده زاینده رود بودند، حمله به کشاورزان را با به آتش کشیدن چادرهایشان آغاز کرد که در جریان این حمله تعدادی از کشاورزان مجروح شدند. از صبح ۵ شنبه ۴ آذر شهرداری اصفهان نیز به عنوان بخشی از این دستگاه دولتی ستمگر، پاکبانان را برای “پاکسازی” بقایای چادرهای سوخته در آتشی که مزدوران جمهوری اسلامی برپا کرده بودند، به بستر خشکیده زاینده رود فرستاد. با این خیال عبث که به اعتراضات پایان خواهند داد.
صبح روز جمعه ۵ آذر، کشاورزان و مردم اصفهان بار دیگر خود را به زایندهرود رساندند، زایندهرود تشنه. اما اینبار تعداد زیادی از نیروهای یگان ویژه، زاینده رود را قُرُق کرده بودند. جمهوری اسلامی تصمیم گرفته بود به جای آب، آتش و خون در زایندهرود جاری کند. درگیریها از زایندهرود تشنه آغاز شد و به خیابانهای اصفهان کشید. مزدوران جمهوری اسلامی از سلاح (با گلولههای ساچمهای)، شوکر و گاز اشکآور برای سرکوب مردمی که آب میخواستند و فریاد میزدند “زاینده رود را پس بده، به اصفهان نفس بده” استفاده کردند، حتا با موتورهایشان به صفوف مردم زدند و آنها را زیر گرفتند. با این حمله وحشیانه شعارهای مردم نیز تندتر و تندتر شد. با شعارهایی همچون “این همه لشکر آمده، به جنگ رهبر آمده”، “مرگ بر خامنهای”، “مرگ بر دیکتاتور” سنگپران و فریاد زنان، به مقابله با سرنیزه بدستان جمهوری اسلامی برخاستند. نبردی که تا پاسی از شب ادامه داشت، نبردی در خون و آتش که موتور نیروی انتظامی و بنر خامنهای نیز در این آتش سوختند.
براساس اعتراف فرمانده یگانهای ویژه ناجا حسن کرمی تا عصر روز شنبه ۶۷ نفر بازداشت شدند که البته برخی منابع مستقل از بازداشت بیش از ۲۱۴ نفر خبر دادهاند. همچنین سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ضمن اعلام اینکه در این درگیریها کسی کشته نشده، از بستری بودن ۱۹ نفر که حال دو نفر از آنها وخیم است، خبر داد. گزارش ها حاکیست که حداقل ۳۰ نفر در بیمارستان بستری شده اند. برخی از منابع غیردولتی اما از کشته شدن ۳ نفر خبر دادهاند که یکی از آنها زن میباشد، اگر چه این خبر هنوز تایید نشده است. پیرمرد کشاورزی که در اثر گلولهساچمهای به صورتاش مجروح شده بود، خطاب به مقامات حکومتی و رسانههای تبلیغاتیشان گفت: “نگویید اراذل و اوباش بودند، نیروی انتظامی بود”.
جمهوری اسلامی همچنین به روال معمول برای جلوگیری از انعکاس اخبار سرکوب و محروم کردن مردم از انتقال اخبار، تجربیات و ارتباط با یکدیگر اینترنت را قطع کرد. در واقع تجمع پرشکوه مردم اصفهان در جمعه قبل، شروع اعتراضات در شهرکرد از ۳۰ آبان با “دایه دایه وقته جنگه”، همبستگی آنها با مردم اصفهان و ترس از فراگیرتر شدن اعتراضات همچون اعتراضات تابستان گذشته مردم خوزستان در اعتراض به نبود آب، رژیم را به این نتیجه رساند که هر چه زودتر باید بستر خشکیده زاینده رود را از آنها که زایندهرود را زنده و شاداب میخواهند خالی کند. رژیم البته این را هم میداند که بحران آب فراگیرتر و اعتراضات نیز گستردهتر خواهد شد. حتا هم اکنون نیز بسیاری از مناطق کشور با بحران آب شُرب دست و پنجه نرم میکنند.
این که مردم اصفهان با کشاورزان همراه و همصدا شدند، یک دلیل روشن آن معضل مشترک آنها یعنی آب و نیز دشمن مشترک آنها یعنی مافیای آب و رژیمیست که با سیاستهای خود این فاجعه (و دیگر فجایع) را بوجود آورده است که تنها یکی از مظاهر آن خشک شدن زایندهرود است. معضل آب هر روز بزرگتر و بزرگتر میشود. جدا از معضل آب آشامیدنی و آب کشاورزی، خشک شدن تالابها و بستر رودخانهها معضلات زیستمحیطی فراوانی را ایجاد کرده است.
همانگونه که در شماره پیشین نشریه کار نیز بیان کرده بودیم، برای کشاورزان معترض اصفهانی آبی در کار نیست و تنها راه حل رژیم پیشنهاد دادن پول بهعنوان خسارت به کشاورزان است. روز جمعه مرتضوی استاندار اصفهان به خبرنگاران گفت: “در سفر وزیر نیرو قرار شد تا هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان برای این مساله اختصاص یابد و با ایجاد سامانهای توزیع پول را آغاز کنیم”. وی همچنین گفت با میزان بارندگی فعلی حدود ۳ ماه آب پشت سد زایندهرود آن هم تنها برای تامین آب آشامیدنی اصفهان وجود دارد. معضلی که البته بخش بسیار بزرگی از کشور از جمله تهران نیز با آن روبروست.
رژیم فاسد جمهوری اسلامی در طول این سالها با بیبرنامگی و فسادی که کل دستگاه دولتی را در خود غرق کرده است، مسئول اصلی بسیاری از فجایع از جمله معضل آب است. اما معضل مردم ایران تنها آب نیست و برای همین هم اعتراضات کشاورزان مورد حمایت مردم سایر شهرها قرار گرفت و شعارهایی همچون “اصفهان، خوزستان اتحاد اتحاد”، “اصفهان، شهرکرد اتحاد اتحاد” سر داده شد. در یکی از این اعتراضات که همواره زنان نقش برجستهای در آن داشتند، یکی از همان زنان شجاع میکروفون در دست گفت: “•میخواهند ما را با تفرقه از بین ببرید نه ما هستیم. ما مردم اصفهان پشت هم هستیم. برادران شهرکرد هم پشت ما هستند. برادران خوزستانی پشت ما هستند. همچنین مردم یزد، به این باید برسیم که همه باید در برابر مافیای آب باهم بایستیم”.
هم اکنون یکی دیگر از معضلات مردم ایران آلودگی هواست که بویژه در ماههای آذر و دی به اوج خود میرسد. اما جمهوری اسلامی که همه چیزش در هم پیچیده خود به این موضوع دامن میزند. دولت به دلیل کمبود گاز و ترس از اعتراضات مردم در اثر قطع گاز خانگی بویژه در فصل سرما، مقدار تحویلی گاز به نیروگاهها را کاهش داده و گاز بسیاری از مراکز صنعتی همچون کارخانههای سیمان را قطع کرده است. در عوض نیز این مراکز صنعتی و نیروگاهها شروع به استفاده از مازوت کردند که موجب آلودگی بیشتر هوا میشود. از آن طرف نیروگاهها نیز به دلیل کمبود برق و باز ترس رژیم از اعتراض به این مساله مجبورند با تمام ظرفیت کار کنند، این در حالیست که رژیم در طول این سالها هرگز سرمایهگذاری لازم را برای مدرن کردن نیروگاهها و خطوط انتقال برق انجام نداده و راندمان نیروگاههای کشور به ۳۷ درصد رسیده است. همچنین دولت ۶۰ هزار میلیارد تومان به شرکتها و پیمانکاران این رشته بدهکار است. در همین تابستان گذشته شاهد قطعی برق بودیم که اعتراضات شبانه جوانان را بدنبال آورد. پیشبینی مقامات دولتی این است که در سه سال آینده قطعی برق ادامه خواهد داشت. در رابطه با کمبود گاز فقط کافیست این نکته را یادآوری کرد که ایران خود دارای بزرگترین ذخایر گازی دنیا بعد از کشور روسیه است و براساس گزارش دیوان محاسبات از تفریق بودجه سال ۹۹، سالانه ۶۵ میلیارد یورو گاز به قیمت صادراتی هدر میرود!!! این در حالیست که حتا برای حفظ همین میزان تولید گاز بهگفتهی زنگنه وزیر سابق نفت به ۵۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز است.
بنابراین با این اوضاع و شرایط، طبیعیست که تمام حرفهایی که در مورد حل معضل آب زده میشود تنها در حد همان حرف و شعار باقی مانده و نه تنها هیچ تغییری ایجاد نمیشود، بلکه سال به سال بدتر و بدتر خواهد شد. دریاچه ارومیه یک نمونه آن است که سالهاست صحبت از معضل این دریاچه، اختصاص بودجه و غیره میشود اما مدام شاهد کاهش سطح و میزان آب آن هستیم. رودخانه کارون با آن عظمتاش به جویباری باریک تبدیل شده است و البته باز باید تاکید کرد که یکی از دلایل ویرانی کشور فساد فراگیر دولتی و ساختار قرون وسطایی قدرت حاکم است.
اما اصفهان پایان ماجرا نیست، همانطور که خوزستان نیز نبود. برخلاف گفتهی فرمانده نیروی انتظامی اصفهان، آرامش به اصفهان بازنگشته است. تنها نفرت و خشم است که تلنبار میشود تا روزی به انفجار برسد. روزنامه اعتماد از روزنامههای به اصطلاح اصلاحطلب در رابطه با این اعتراضات نوشت: “شعله زیر خاکستری بود که دوباره گُر گرفت” و روزنامه جمهوری اسلامی نوشت سرکوب کشاورزان اوضاع را پیچیدهتر میکند.
بدون تردید اما اوضاع برای جمهوری اسلامی با گذشت هر روز پیچیدهتر میشود. نکبت جمهوری اسلامی کشور را به ویرانی رسانده. به هر چه که فکر کنید، بر روی هر چه که انگشت بگذارید جز ویرانی چیزی نمیبینید. تنها حاصل جمهوری اسلامی ، جنگ، کشتار و ویرانی بوده است.
در چنین شرایطیست که مردم فریاد میزنند “دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند” در چنین شرایطیست که کشاورز محافظهکار نیز به صدا درآمده و میگوید “اگر خونمان را هم بریزند ما ایستادهایم”. تمام ترس رژیم برای حمله به کشاورزان و مردم اصفهان، کشاورزان اصفهانی نبودند، ترس رژیم از تکرار قیام آبان ۹۸ است، رژیم میداند که تکرار قیام آبان ۹۸ این بار ابعاد بزرگتری خواهد داشت.
علمالهدی امام جمعه مرتجع مشهد در نماز جمعه با اشاره به مشکل آب و اعتراضات مردمی گفت: “وقتی نزولات آسمانی کم است مشکل با تجمع درست نمیشود، در مقابل خدا تجمع فایده ندارد بلکه تجمع باید در نماز باران انجام شود”. اما اوضاع برای جمهوری اسلامی پیچیدهتر از آن است. دیر نیست زمانی که کشتی فرسوده جمهوری اسلامی در طوفانی که تودهها به پا خواهند کرد غرق شود و آنگاه کاری از “خدا” نیز برنمیآید.
نظرات شما