روز شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰، رأی شعبه ۲۱ دادگاه حقوقی تهران مبنی بر ابطال واگذاری و فسخ قرارداد بخش خصوصی شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه اعلام شد. در رسانههای رسمی از نوع “تسنیم” تصریح شد که از اسدبیگی و رستمی خلع مالکیت شده و اداره شرکت و مالکیت آن به دولت واگذارشده است.
این خبر که معنایش یک گام بهپیش و پیروزی مرحلهای کارگران هفتتپه بود، بهحق، موجی از شادی و جشن و پایکوبی کارگران شرکت نیشکر هفتتپه را در پی داشت و کام نهفقط کارگران این شرکت، بلکه سایر کارگران و تمام حامیان کارگران هفتتپه را شیرین ساخت. کارگران مبارز هفتتپه بعد از ۵ سال مبارزه مستمر و سازماندهی دهها اعتصاب بزرگ و تجمعات و اعتراضات خیابانی مکرر، توانستند یکی از خواستهای خود را به دولت بقبولانند. در جریان این مبارزات، سایر اقشار زحمتکش نیز به حمایت از کارگران هفتتپه برخاستند و بسیاری از حامیان کارگران هفتتپه از نمونه نویسندگان نشریه اینترنتی گام بازداشت و زندانی شدند و سپیده قلیان از مبارزان و حامیان جدی کارگران هفتتپه نیز هنوز در زندان است. کارگران قهرمان هفتتپه، درنبردی بزرگ و نابرابر، درد و رنجها و هزینههای زیادی را متحمل شدند، احضار و بازداشت و زندانی و اخراج و حتی شکنجه شدند، از تند پیچهای مهم و خطرناکی که دشمن بر سر راهشان قرار داده بود بهسلامت عبور کردند، اتحاد و استقلال خویش را حفظ کردند و سرانجام سرفرازانه جام پیروزی را سر کشیدند و خواست و شعار” نه رستمی نه بیگی – شرکت بشه دولتی” را به کرسی نشاندند.
این پیروزی نشان داد که اگر کارگران اتحاد داشته باشند، اگر محکم پشتهم بایستند و دچار سردرگمی در بیراهههای دشمنان و مغرضان ریزودرشت و لغزش و نفاق نشوند، اگر پیگیرانه به مبارزه ادامه دهند، میتوانند سرمایهداران را به عقبنشینی وادار کنند. پیروزی کارگران هفتتپه برخلاف نظر معدود افراد و گرایشهای بیربط با جنبش کارگری که میخواهند آن را ناچیز و بیاهمیت جلوه دهند ، درجای خود بسیار مهم است. مهم است به دلیل اینکه راه را برای پیشرویهای بعدی میگشاید. مهم است به دلیل آنکه در مسیر راهپیمایی طولانیِ پر سنگلاخ و ناهموار کارگران هفتتپه، گام اول برداشتهشده است. به گفته اسماعیل بخشی ” این پیروزی، یکقدم بزرگ بود و مقدمهای برای برداشتن قدمهای بعدی” است. بنابراین ، پیروزی کارگران هفتتپه قطعاً مهم است اما این فقط مقدمه پیروزیهای بعدی باید باشد و هست. نبرد کارگران هفتتپه تازه آغازشده و به یک تعبیر وارد مرحله جدیدی شده است. این سخن اسماعیل بخشی نماینده برجسته کارگران هفتتپه و ابراهیم عباسی و یوسف بهمنی که “ما تازه به نقطه صفر رسیدیم” دال بر همین برداشت و گویای این واقعیت است که کارگر هفتتپه آگاه است و میداند که پیروزی کنونی را باید با پیروزهای بعدی تکمیل کند.
هر کارگر آگاه یقیناً این را میداند که دور جدید مبارزات کارگران هفتتپه که با خلع ید از مالک خصوصی شرکت، تازه آغازشده، بسی مشکلتر و پیچیدهتر از ۵ سال گذشته است و خواهد بود. تعمیق و تداوم مبارزه، نیازمند تدارکات کافی است. کارگران هفتتپه از هماکنون بایستی این تدارکات را فراهم سازند و خود را به ابزارهای ضروری پیشرویهای حال و آینده و تجهیزات ضروری تعمیق مبارزه طبقاتی مجهز سازند. همگان میدانند که کارگران هفتتپه از روز اولی که خواست و شعار خلع ید از اسدبیگی و رستمی و لغو خصوصیسازی شرکت نیشکر هفتتپه و اداره آن توسط دولت را مطرح نمودهاند، بر نظارت کارگری و مشارکت کارگران در اداره امور شرکت نیز تأکید داشته و تا این لحظه بر سر پیمان خویش ایستادهاند. برای اعمال یک چنین نظارت و مشارکتی اما باید ابزار ضروری آن را که معطوف به تقویت تشکل یابی و نقش و موقعیت کارگران است فراهم ساخت.
پیروزی و شور و شوق کارگران مبارز هفتتپه، جوانههای امید به آینده و پیشرفتهای بعدی را بارور ساخته و اعتمادبهنفس کارگران را بیشازپیش تقویت نموده است. این پیروزی و مجموعه شرایط حاکم بر جامعه در لحظه فعلی، زمینههای لازم برای انسجام یابی بیشتر و ایجاد و تقویت و تحکیم تشکل مستقل و مناسبی که بتواند تشکل یابی و سازماندهی کارگران را تقویت کند و وظیفه اعمال کنترل و نظارت کارگری را انجام دهد، به وجود آورده است.خوشبختانه هم سندیکای مبارز کارگران هفتتپه و هم اسماعیل بخشی و دیگر کارگران پیشرو هفتتپه به این نیاز مبرم و مهم آگاهی دارند و نهفقط در طرح ضرورت تشکل، بلکه برای ایجاد آن نیز پیشقدم شدهاند. سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه در بیانیه خود مینویسد” آنچه در شرایط کنونی بسیار حائز اهمیت است این هست که کارگران باید در اولین اقدام، خود را در تشکل مستقل کارگری سازماندهی کنند. تشکلی که به نیروی کارگران ایجادشده باشد و بتواند با نظر و خرد جمعی کارگران خود را سازماندهی کند.” اسماعیل بخشی نیز طی ده روز اخیر بارها بر ضرورت تشکل و نظارت کارگران بر امور شرکت تأکید نموده و ضمن اشاره به سابقه تشکل یابی در هفتتپه، از راهاندازی “مجمع نمایندگان” برای ایجاد و رسمیت داد به تشکل مستقل کارگران هفتتپه سخن گفته است.
تا جایی که به امر تشکل یابی و ایجاد تشکل مستقل کارگران هفتتپه برمیگردد، میتوان در جهت ایجاد، تقویت و تحکیم دو شکل مشخص سازمانی که در هفتتپه سابقه دارد تلاش نمود.
در مرحله اول بسیار ضروری و مهم است که کارگران هفتتپه، تشکل مستقل خود را که بتواند مبارزات کارگران را در مرحله کنونی سازمان دهد و موضوع بسیار مهم و حیاتی کنترل و نظارت کارگری را عملی سازد ایجاد و تقویت کنند. سوابق فعالیت کارگران آگاه هفتتپه البته حاکی از این واقعیت است که نطفهها و ماتریال اولیه چنین تشکلی که بانام شورای مستقل کارگران هفتتپه متشکل از نمایندگان کارگران بخشهای مختلف در پاییز سال ۹۷ به وجود آمد وجود دارد. اما این هنوز کافی نیست. تغییر و تحولات و تجارب سهساله اخیر و نیز شرایط جدید بعد از خلع ید از مالک خصوصی، ایجاب میکند که کارگران هفتتپه در اولین اقدام خود یک تشکل مستقل و انسجامیافته را سازمان دهند. بسیار مهم است که این تشکل به همت و ابتکار خود کارگران ایجاد شود، از ماندات و حمایت بدنه کارگری برخوردار باشد و بتواند خود را تحکیم کند. مهم نیست این تشکل چه نامی داشته باشد، مهم اما این است که کارکرد و وظایف آن با شرایط کنونی و اعمال کنترل و نظارت کارگری منطبق باشد. جنبش کارگری جهانی تجارب گوناگونی را در این زمینه به ثبت رسانده و اشکالی از سازماندهی را در دستور کار کارگران کشورهای مختلف قرار داده است که با سنتها و تجارب مبارزاتی کارگران خوانایی داشته است. در برخی کشورها کارگران در چنین مقاطعی خود را در کمیسیونهای کارگری متشکل نمودهاند. در پارهای دیگر از کشورها کمیتههای کارگری را سازمان دادهاند و در برخی دیگر شوراهای کارگری. البته شورا نه به معنای ارگان اعمال قدرت و اراده سیاسی کارگران، بلکه برای اعمال کنترل و نظارت کارگری از نمونه آنچه در ایتالیا به وجود آمد. این تشکلها علیرغم آنکه نامهای مختلفی دارند و همگی با طبقه سرمایهدار و رژیم سیاسی حاکم درگیر و چنگ در چنگ شدهاند، اما اهم وظایف آنها اعمال کنترل و نظارت کارگری بوده است. کارگران متشکل در چنین تشکلهایی ضمن انجام وظایف یادشده و در پروسه مبارزه طبقاتی دانش و آگاهی سیاسی خود را نیز ارتقا میدهند . در ساختار این تشکلها این استعداد و ظرفیت وجود دارد که خود را برای نیازهای مراحل عالیتر و پیشرفتهتر مبارزه طبقاتی آماده کنند. برخلاف اتحادیههای صنفی کارگری، این تشکلها میتوانند مبنای قابلیتهای پرورش پرولترها را فراهم سازند و آگاهی سیاسی کارگران را افزایش دهند. اینگونه تشکلهای مستقل کارگری استعداد آن رادارند بدان درجه رشد و ارتقا یابند که نهفقط این یا آن شرکت و کارخانه، بلکه تمام جامعه را اداره کنند. بنابراین بدون فوت وقت باید تشکل مستقل کارگران هفتتپه را سازمان داد و پروسه کنترل و نظارت کارگری را آغاز کرد.
در مرحله بعدی، سندیکای مبارز کارگران نیشکر هفتتپه و ضرورت ترمیم و بازسازی آن است. قریب به ۱۴ سال از بازگشائی سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه در آبان سال ۱۳۸۷ گذشته است.فعالیتهای مثبت و خدمات سندیکا به کارگران هفتتپه را حتی دشمنان این سندیکا نیز نمیتوانند انکار کنند. سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه در طی این سالها، تحولات گوناگونی را از سر گذرانده است. بسیاری از فعالان اصلی آن بارها بازداشت و زندانیشدهاند. برخی دیگر از اعضای اولیه هیئتمدیره، سندیکا را ترک نموده و یا اخراج شدهاند. پایهگذاران اصلی سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه از همان آغاز و حتی پیش از اعلام رسمی موجودیت سندیکا، مورد تعقیب و پیگرد و سرکوب دستگاه امنیتی قرار گرفتند. اما بهرغم تمام دشواریها و محدودیتها و هزینهها، این سندیکا به همت کارگران آگاه و پیشرو و با حمایت گسترده کارگران هفتتپه پا گرفت.تعقیب و پیگرد مداوم پلیسی و پروندهسازی برای فعالان سندیکا از یکسو، خرابکاریها و سمپاشیهای عناصر وازده سابقاً عضو سندیکا از سوی دیگر، ضربات ملموسی بر سندیکا وارد ساخت و نهفقط موانع جدی بر سر راه ایفای نقش سندیکا بهعنوان یک تشکل تودهای ایجاد کرد، بلکه مانع از این شد که سندیکا در مقاطع مختلف و لازم، مجمع عمومی خود را برگزار نماید. اکنون با توجه به شرایط و موقعیت استثنایی که پیروزی کارگران هفتتپه آن را رقمزده است، وقت آن است که سندیکای کارگران هفتتپه تحرکی تازه از خود نشان دهد- البته تا آن جا که یک سندیکای کارگری تحت حاکمیت ارتجاع اسلامی و در غیاب آزادیهای سیاسی میتواند حیات فعالی داشته باشد- و مجمع عمومی خود را به هر شکل ممکن و مناسب برگزار نماید تا کارگران هفتتپه بتوانند اعضای کافی برای هیئتمدیره سندیکا انتخاب کنند، خون تازهای در رگان سندیکای محبوب خویش جاری سازند و برای همیشه بر تمام بدگوییها، سمپاشیها و حرفهای بیپایه بدخواهان و دشمنان سندیکا پایان دهند.
نکته بسیار مهم دیگر در لحظه کنونی مبارزات کارگران هفتتپه، بازگشت به کار اسماعیل بخشی، محمد خنیفر، ایمان خضری، سالار بیژنی و بقیه کارگران اخراجی است. اخراج این کارگران تماماً در دوره اسدبیگی دزد و فاسد و ابر قاچاقچی ارز رخداده و بهکلی از اعتبار ساقط است. این کارگران اخراجی بهفوریت باید به سرکارهای خود بازگردند و تمام خسارات دوره اخراج بایستی به این کارگران پرداخت شود. لباس کاری که در روز جشن پیروزی کارگران هفتتپه از طرف کارگران به اسماعیل بخشی هدیه داده شد، حرف آخر کارگران در مورد بازگشت به کار اسماعیل بخشی بود. کارگران هفتتپه البته برای تحقق این خواست مبارزه کرده و تلاشهای زیادی انجام دادهاند، اکنون اما باید به نحو جدیتری این خواست را دنبال کنند و آن را عملی سازند.
موارد یادشده کمترین اقداماتی است که کارگران هفتتپه در این دوره میتوانند آن را دنبال کنند. اکنونکه کارگران هفتتپه طعم نخستین مرحله پیروزی را چشیدهاند و شور و شوق و روحیه مبارزاتی بهویژه اعتمادبهنفس در میان کارگران بالا است، وقت آن است که این اقدامات را نیز عملی سازند. رأی دادگاه در مورد خلع ید از اسدبیگی و رستمی و ابطال واگذاری کشت و صنعت نیشکر هفتتپه در زمستان ۹۹ صادر شد اما بهرغم خواست و اصرار کارگران هفتتپه، این رأی و تصمیمگیری در رسانهها و بهطور رسمی اعلام نشد. “تسنیم” علت تأخیر در اعلام حکم دادگاه را “تمهید شرایط انتقال مالکیت توسط دولت و جلوگیری از به وجود آمدن مشکلات کارگری ” اعلام کرد. اما هرکس این را میداند که جناحهای حکومتی سرگرم تبلیغات انتخاباتی و بازارگرمی برای خود هستند و هیچ بعید نیست که خواستهاند از رویدادهای کارگری در هفتتپه و ماجرای خلع ید از بخش خصوصی، به سود خود بهرهبرداری کنند. اعلام خبر خلع مالکیت از اسدبیگی و رستمی سه ماه بعد از صدور رأی و همزمانی آن با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری، آشکارا یک بهرهبرداری تبلیغاتی به سود یک جناح حکومت است. شواهد دیگری نیز حاکی از آن است که پارهای از رسانهها به بحثهایی دامن زده و حتی گفتگوها و نظرات برخی کارگران را نیز انعکاس دادهاند تا در آستانه مضحکه انتخاباتی، فضای حاکم بر رسانهها را اندکی تلطیف دهند. تردیدی در این مسئله نیست که حاکمیت و جناحهای آن از هر موضوع و هر فرصتی به سود خود استفاده میکنند. کارگران نیز میتوانند با ارزیابی از شرایط، از موقعیت کنونی استفاده نموده ، صدای خود را رساتر سازند و گامهای مهمی برای متشکل شدن خویش بردارند. استفاده وسیع از شبکههای مجازی، سخنرانیها بحث و گفتگو در رسانهها در همین راستا است. اینها فعالیتهای بسیار تأثیرگذار و مهمی هستند که درحال حاضر اسماعیل بخشی، ابراهیم عباسی، یوسف بهمنی، محمد خنیفر و برخی دیگر از کارگران پیشرو هفتتپه دارند انجام میدهند. اکنون اما باید عرصهی فعالیت را گسترش بیشتری داد . باید دستبهکار شد و تشکل مستقل کارگران هفتتپه را دایر کرد، سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه را ترمیم و بازسازی کرد و همه کار گران اخراجی را به سرکار بازگرداند. کارگر هفتتپه قبل از هر موضوعی اکنون باید این نکته ملکه ذهنش باشد که ” ما میتوانیم”.
نکته بسیار مهم دیگری که تحت هر شرایطی نباید فراموش کرد، توطئه علیه فعالان کارگری، توطئه علیه حامیان کارگران هفتتپه، توطئه علیه تشکل مستقل و سندیکای مبارز کارگران نیشکر هفتتپه و خدشهدار ساختن مبارزات کارگران هفتتپه است.
پروندهسازی علیه فرزانه زیلابی وکیل جسور کارگران هفتتپه که در این سالها همواره در کنار و یاور کارگران هفتتپه بوده است، نمونهای از اقدامات سرکوبگرانه و توطئه آمیز علیه کارگران است. سوءاستفاده از تجمع و جشن و سرور کارگران و آوردن پرچم جمهوری اسلامی و نیز تهیه بنر با امضای “کارگران نیشکر هفتتپه” مبنی بر تشکر از نمایندگان مجلس و ابراهیم رئیسی به خاطر خلع ید از اسدبیگی، نشانه و نمونهی دیگری از اقدامات توطئه گرانه طبقه حاکم است. بدون شک تلاشهای زیادی انجامشده و انجام خواهد شد که مبارزات دلاورانه و فعالیتهای موفقیتآمیز کارگران هفتتپه نادیده گرفته و یا خدشهدار شود. اما مبارزات شجاعانه و اعتصابات مکرر و چندین ساله کارگران هفتتپه قابل کتمان نیست و علاوه براین کارگران هفتتپه نیز هوشیارتر، آگاهتر و باتجربهتر از آن هستند که در دام چنین خرابکاریهایی گرفتار شوند و یا با چنین ترفندهایی بتوان به مقابله آنها رفت. کارگران هفتتپه با حفظ اتحاد و هوشیاری و استقلال مبارزاتی و با ایجاد و تحکیم تشکل مستقل کارگران هفتتپه و انجام اقداماتی که فوقاً به آن اشاره شد، بهسادگی قادرند این تیپ توطئهها را نیز خنثی سازند و از همه این پیچها و کمینگذاریها به سلامت و سرافرازی عبور کنند.
نظرات شما