در پی فراخوان تشکلهای بازنشستگان و حمایت تشکلهای مستقل کارگری و معلمان از این فراخوان، روز یکشنبه ۱۷ اسفند هزاران نفر از بازنشستگان درشهرهای مختلف کشور ازجمله اراک، اصفهان، اردبیل، اهواز، ایلام، ارومیه، بجنورد، تبریز، خرم آباد، رشت، ساری، سنندج، شوش، شاهرود، شوشتر،شیراز، کرج، کرمان، قزوین، مشهد، نیشابور، هفتتپه، یزد و چند شهر دیگر تجمعات اعتراضی برپا کردند. در تهران که نیروهای امنیتی و انتظامی از ساعات اولیه صبح روز یکشنبه ۱۷ اسفند باحضور گسترده درمقابل وزارت کار و ساختمان سازمان تأمین اجتماعی، محل تجمع را به اشغال خویش درآورده بودند، با هجوم وحشیانه به تجمع بازنشستگان، کارگران ، معلمان و سایر تجمع کنندگان، تعدادی را مجروح و شمار دیگری را نیز بازداشت کردند.تا کنون اسامی سه تن از بازداشت شدگان به نامهای اسعد مفتاحی کارگر اسنپ فود، کامیار فکور روزنامه نگار و اسماعیل گرامی اعلام شده است.
بیش از یک دهه است کارزار مبارزاتی جمعیت چندمیلیونی بازنشستگان تأمین اجتماعی برای افزایش مستمریها و همسانسازی آن با دریافتی شاغلان همردیف خود ادامه دارد. نزدیک به ۴میلیون(۱) بازنشسته تأمین اجتماعی درزمره ی محرومترین و فقیرترین اقشار جامعه هستند که با مستمری ناچیز ماهانه، ازفشار هزینهها و گرانی نیازهای زندگی مستأصل و عاصی شده و در تنگناهای شدید اقتصادی و معیشتی به سر میبرند. تنگناها و فشارهایی که هرسال بر ابعاد و شدت آن افزودهشده و این کارگران زحمتکش بازنشسته را محرومتر و فقیرتر ساخته و آنان را به کف خیابان کشانده است. اعتراض بازنشستگان به وضع موجود و مبارزه برای تغییر و بهبود شرایط زندگی، سابقهای دستکم ۱۰ ساله دارد. از سال ۸۹ که قانون مدیریت خدمات کشوری به تصویب رسید اما هرگز بهطور کامل و دقیق اجرا نشد، تاکنون، این اعتراضات و مبارزه در اشکال گوناگون ادامه داشته است. بر پایه این قانون میبایستی تبعیض میان گروههای مختلف بازنشستگان( لشگری، کشوری و تأمین اجتماعی) برداشته و درزمینهٔ دریافتی بازنشستگان با شاغلان همردیف، همسانسازی انجام شود که هرگز چنین نشد. تشدید و تداوم مبارزات بازنشستگان در دو سال گذشته، سبب شد که دولت در مرداد سال جاری به نحو فریبکارانهای چندرغازی به مزد این بازنشستگان اضافه و موضوع همسانسازی را ماستمالی کند. این تلاش فریبکارانه اما بلافاصله با اعتراض سراسری بازنشستگان در ۲۵ مرداد ۹۹ پاسخ گرفت. اعتراضات پرشور و سراسری و مکرر بعدی بازنشستگان تأمین اجتماعی و تأکید براین خواست محوری نشان داد که آنها نهفقط آگاهتر و هوشیارتر از آن هستند که مرتجعین حاکم بتوانند فریبشان دهند، بلکه درعینحال این واقعیت را نیز نشان داد که بازنشستگان تأمین اجتماعی روی خواست همسانسازی محکم و استوار ایستادهاند و مصمماند تا تحقق کامل خواستهای خود به مبارزه ادامه دهند.
انعکاس این عزم و اراده را بهروشنی در سازماندهی تجمعات و اعتراضات سراسری میتوان دید. صرفنظر از مبارزات روبه گسترش بازنشستگان در دو سال گذشته، تنها در ۱۰۰ روز اخیر ۸ تجمع و اعتراض سرتاسری را( ۲۳ آذر ۱۴ و ۲۱ دی، ۷ و ۲۶ بهمن ۳، ۱۰ و ۱۷ اسفند) سازمان داده و خواهان تحقق خواستهای خود شدهاند. افزون بر اجرای کامل و صحیح همسانسازی،ارتقاء سطح خدمات درمانی، درمان رایگان، مسکن مناسب، افزایش مستمری برابر سبد معیشت حداقل ۱۲ میلیون تومان، از دیگر مطالبات بازنشستگان است که بعضاً در شعارهایی مانند “حقوق ما ریالیه، هزینهها دلاریه”، ” شعار ما این زمان، معیشت است و درمان”، ” خواسته اصلی ما،حقوق طبق تورم”، گرانی، تورم، بلای جان مردم”، ” ظلم و ستم کافیه، سفره ماخالیه” نیز انعکاس یافته است.
بخش دیگری از شعارها و مطالبات بازنشستگان تأمین اجتماعی، شعارها و مطالبات سیاسی است که درعینحال بازتابدهنده روحیه اعتراضی و رزمجویانه آنان است. از آن جمله است شعار ” بازنشسته میمیرد، ذلت نمیپذیرد” ، ” هم مجلس هم دولت، بس است فریب ملت”، ” فریاد، فریاد از اینهمه بیداد”، ” تا حق خود نگیریم، از پا نمینشینیم” و شعار بسیار مهم ” فقط کف خیابون، به دست میاد حقمون”. هزاران بازنشسته تأمین اجتماعی با این خواستها و شعارها ، بارها به خیابان آمده، در مقابل مجلس، سازمان تأمین اجتماعی، سازمان برنامهوبودجه و وزارت کار تجمع اعتراضی برگزار نموده و درمواردی نیز دست به راهپیمایی و تظاهرات زدهاند.
این اعتراضات و مبارزات مستمر بازنشستگان تأمین اجتماعی، چه ازنظر خواستها و شعارها و چه بهویژه ازنظر سازماندهی، بهوضوح یکروند تکاملی را پیموده است. پیشرفت در جه سازماندهی تا آنجاست که در پایان هر تجمع، قرار تجمع بعدی گذاشته میشود و این قرار، چه در سطح تهران و استان مرکزی، چه در سطح سایر شهرها و استانها بهطور همزمان به اجرا گذاشته میشود. شمار شهرها و تعداد شرکتکنندگان در این مبارزات رو به فزونی بوده است. حضور زنان بازنشسته در صفوف مقدم مبارزه نیز چشمگیرتر شده است. در سخنرانیها، سردادن شعارها و قرائت قطعنامهها نیز زنان پیشقدم شدهاند. در بسیاری از تجمعات سراسری، علاوه بر مردان وزنان بازنشسته، همسران مردان بازنشسته نیز وارد خیابان شده و دوشادوش مردان در اعتراضات شرکت جستهاند. بازنشستگان تأمین اجتماعی با استمرار مبارزه و پایداری و حضور قاطع در کف خیابان، این پیام را به عموم زحمتکشان رساندهاند که برای احقاق حقوق، جز مبارزه و سازماندهی اعتراض راه دیگری وجود ندارد. بازنشستگان نشان دادند که حتی در سختترین شرایط نیز میتوان ابتکار به خرج داد و با تلفیق مناسب کار و فعالیت علنی و غیرعلنی، اعتراض تودهای را سازمان داد و زیر پای استثمارگران و مستبدان را داغ کرد. بیهوده نیست که خانه کارگر و سران مزدور آن از نمونه حسن صادقی چاقوکش معروف و رئیس بهاصطلاح اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری پس از انتشار فراخوان تجمع از سوی تشکلهای مستقل بازنشستگان، وارد معرکه شدهاند. این مزدوران برای ایجاد اخلال درحرکت اعتراضی بازنشستگان، با صدور چندباره اطلاعیه و اعلام تجمع، تلاش کردهاند نسبت به تاریخ اعلامشده توسط تشکلهای مستقل، در میان بازنشستگان شک و تردید و سردرگمی ایجاد کنند بدان خیال که اقدام مستقل بازنشستگان را با شکست روبرو سازند و تعدادی از بازنشستگان را بهصف خود بکشانند. با این ترفندها اما، از سوی تشکلهای مستقل، هوشیارانه مقابله شده و این تلاشهای مذبوحانه خنثیشده است. کارگران شاغل و بازنشستگان، تشکلهای دولتی و سران مزدور آن را میشناسند و به این فراخوانها وقعی نمیگذارند. این مزدوران خبرچین و شاخکهای حسی دستگاه امنیتی درمیان کارگران و بازنشستگان البته وضعیت روحی و حالت انفجاری درمیان کارگران و بازنشستگان را به اربابان خویش گزارش میکنند و خطر انفجار را به دستگاه حکومتی هشدار میدهند. آنها میکوشند با انعکاس جنبههایی از اوضاع معیشتی وخامتبار کارگران و همچنین اوضاع سیاسی و فضای حاکم درمیان کارگران و بازنشستگان و شرایطی که آنها را به خیابان کشانده است دستگاه دولتی را متوجه خطری سازند که کل نظم موجود را تهدید میکند. در جریان فراخوان اخیر تجمع در روز ۱۷ اسفند مقابل وزارت کار و سازمان تأمین اجتماعی نیز بار دیگر همان شیوه مذبوحانه و اخلالگرانه را به کاربست و با اعلام تاریخ تجمع، سعی کرد درمیان بازنشستگان سردرگمی ایجاد کند. گرچه طرفی از آن نبست و نتوانست خللی در اقدام اعتراضی بازنشستگان تأمین اجتماعی وارد سازد و چنین است که بازی ایجاد اخلال در حرکت اعتراضی بازنشستگان، جای خود را به سرکوب مستقیم آن داد.
اما با سرکوب نمیتوان کارگران، معلمان زحمتکش و بازنشستگان را خاموش و پیام مهمی که در استمرار مبارزه آنها نهفته است زایل ساخت. پیام بازنشستگان تأمین اجتماعی روشن است. ادامه مبارزه در کف خیابان و اینکه یگانه راه احقاق حقوق، اتحاد و استمرار مبارزه متشکل است. این پیام بازنشستگان تأمین اجتماعی درمیان کارگران شاغل بازخورد وسیعی داشت که در شکلگیری یک حرکت عملی مشترک کارگران، معلمان و بازنشستگان پژواک یافت. فراخوان تجمع سراسری بازنشستگان در ۱۷ اسفند، با استقبال کارگران و معلمان روبرو شد ، اردوی کارگران و زحمتکشان را فشرده و محکم ساخت و تحت عنوان “دفاع از حق زندگی” ، دفاع گسترده از حداقل مزد ۵ / ۱۲ میلیونی را در پی داشت. پیشتر از آن با انتشار بیانیه “تشکلهای مستقل کارگران، بازنشستگان و معلمان” در ۲۶ بهمن ۹۹ پیرامون حداقل مزد سال ۱۴۰۰ و تأکید بر رقم ۵ / ۱۲ میلیون تومان بهعنوان حداقل مزد ماهانه، بذر این اتحاد و هماهنگی پاشیده شده بود. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه، کانون صنفی معلمان و گروه اتحاد بازنشستگان ابتکار عمل تنظیم و انتشار این بیانیه را در دست داشتند و ۵ تشکل دیگر ( کمیته هماهنگی،اتحاد بازنشستگان، شورای بازنشستگان، اتحاد سراسری بازنشستگان و کمیته پیگیری) نیز آن را امضا کرده بودند. به دنبال آن، فراخوان مشترک تشکلهای مستقل کارگران، بازنشستگان و معلمان برای تجمع در روز ۱۷ اسفند مقابل وزارت کار و سازمان تأمین اجتماعی و در حمایت از بازنشستگان تأمین اجتماعی انتشار یافت. این بیانیه و فراخوان با استقبال و پشتیبانی کمنظیر کارگران روبرو شد. بخشهای متشکلتر کارگران بلافاصله با صدور بیانیههایی از مزد ماهانه بالای ۱۲ میلیون و فراخوان تجمع حمایت کردند. فولاد اهواز در بیانیهای مورخ ۷ اسفند از بیانیه مشترک مزد و فراخوان تجمع و خواستهای فراخوان دهندگان حمایت کرد. کارگران رسمی نفت نیز که پیش از آن اعلام کرده بودند مزد ماهانه هیچ کارگری نباید از ۱۲ میلیون تومان کمتر باشد، از بیانیه مشترک مزد و فراخوان تجمع پشتیبانی کردند. کارگران معادن مس و صنایع ساوه نیز از این بیانیه و فراخوان حمایت کردند. کارگران غیررسمی نفت و مؤسسات وابسته، با صدور بیانیهای در ۱۴ اسفند، از بیانیه مشترک مزد و حداقل مزد بالای ۱۲ میلیون و همچنین از فراخوان تجمع حمایت کردند. کارگران غیررسمی نفت در بیانیه کوتاه خود” جنبش برای افزایش دستمزد به بالای ۱۲ میلیون” را ” یک جنبش اجتماعی” خوانده و تأکید نمودند برای افزایش دستمزد به بالای ۱۲ میلیون، در تدارک اعتصاب دیگری هستند. نفت در بیانیه کوتاه حمایتی خود نوشت:” ما کارگران دیگر به فقر و بندگی تن نمیدهیم و با تمام قوا در مقابل هرگونه تعرضی به زندگی و معیشتمان میایستیم”. سندیکای کارگران شرکت واحد، سندیکای کارگران هفتتپه و گروه اتحاد بازنشستگان با تهیه تراکتهای گوناگون تبلیغات گستردهای را در شبکههای اجتماعی سازمان دادند. طیف گستردهای از کارگران، بازنشستگان و معلمان حول مطالبه حداقل مزد بالای ۱۲ میلیون بسیج شدند.
اوضاع وخامت بار اقتصادی و تنگناها و فشارهای معیشتی، تورم و گرانی و چند برابر شدن قیمت خوراکیها، پوشاک، مسکن، محرومیت از بهداشت و درمان مناسب، ادامه زندگی اکثریت کارگران و زحمتکشان را دشوار، غیرقابلتحمل و غیرممکن ساخته است. شرایط عمومی درزمینهٔ نازل بودن مزد و مستمری و دریافتی ماهانه، وضعیت مشابه و تقریباً یکسانی را برایشان رقمزده است. درآمد ناکافی است و هزینه را پوشش نمیدهد. اکثریتقریببهاتفاق کارگران و بازنشستگان تأمین اجتماعی و معلمان زیرخط فقر زندگی میکنند. از امکانات بهداشتی و درمانی مناسب محروماند. نمیتوانند شکم خود و خانواده را سیر کنند. از پس اجاره خانه برنمیآیند و روزبهروز فقیر و فقیرتر شدهاند. بنابراین طبیعی است اگر مزد و دریافتی ماهانه به محور تبدیل شود تا همپای خواستهای دیگری چون”درمان رایگان، آموزش رایگان، تأمین مسکن مناسب، حق ایجاد تشکل مستقل،آزادی تجمع، امنیت شاغلین و عدالت اجتماعی” همه برگرد آن حلقه زنند و پرچم مبارزه مشترک برای افزایش مزد حداقل به بالای ۱۲ میلیون را به اهتزاز درآورند. درد مشترک است و درمان درد مشترک، رزم مشترک! سازماندهی مشترک تجمع ۱۷ اسفند مقابل وزارت کار و تأمین اجتماعی، مستقل از نحوه برخورد رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی با آن، گام مثبتی است در سمتگیری صدور اطلاعیه و بیانیه و اعلام موضع، به یک مرحله پیشرفتهتر و گذار به سازماندهی مبارزه عملی. این گام مهم و مثبت را باید ارج گذاشت و جای پای گامهای بعدی را هموار کرد. به هر شکل ممکن باید از خواستها و مبارزات کارگران، بازنشستگان و معلمان حمایت کرد و اتحاد و هماهنگی میان تشکلهای سازمانده رزم مشترک را تقویت نمود.
صفوف خود را متراکم و مستحکم کنیم. رزم مشترک را سازمان و گسترش دهیم. موانع را از پیش پای خویش برداریم تا درد مشترک را درمان کنیم.
زیرنویس:
حسام نیکو پور مدیر آمار، اطلاعات و محاسبات سازمان تأمین اجتماعی در ۳۰ مهر ۹۹ اعلام کرد درحال حاضر ۳ میلیون و ۹۵۴ هزار مستمریبگیر تأمین اجتماعی هست.
نظرات شما