نان قرضی، گوشت قسطی، حکومت اسلامی

گرانی بیداد می‌کند. دستمزد اغلب کارگران حتا پاسخ‌گوی نیازهای خوراکی آن‌ها نیست. بیش از ۸۰ درصد مردم زیر خط فقر زندگی می‌کنند و میلیون‌ها انسان، از کودک و زن و مرد، جوان و میانسال و کهنسال گرسنه سر بر بالین می‌گذارند. این ارمغان حکومت اسلامی‌ برای مردم سرزمینی‌ست سرشار از ثروت، حکومتی که پاسدار جبار یکی از وحشیانه‌ترین نظام‌های سرمایه‌داری حال حاضر جهان است. بیهوده نیست که این سرزمین میزبان ثروتمندترین و فقیرترین مردم حال حاضر جهان است.

در ۴۲ سال حاکمیت اسلامی، زندگی و شرایط معیشتی توده‌های کار و زحمت سال از پی سال به وخامتی بیشتر گرایید. اما پاسداران نظمی که به تمام معنا در فساد غرق شده و نشان انحطاط کامل نظام سرمایه‌داری‌ را بر پیشانی دارد، هیچ پاسخی به فریادهای خروشان گرسنگان و ستم‌دیدگان جامعه نداده‌اند، جز به رخ کشیدن “مشت آهنین” خود.

خامنه‌ای دیکتاتوری که در راس این نظام سفاک قرار دارد، روز ۵ شنبه ۱۴ اسفند با وقاحتی که هیچ مرزی را نمی‌شناسد با اشاره به گرانی و مشکلات معیشتی مردم، گفت: “این وضع در آستانه عید غصه بزرگی ایجاد کرده است. البته اجناس مانند میوه‌ها فراوان است اما قیمت‌ها بسیار بالا است که سود این قیمت بالا هم به جیب باغداران زحمتکش نمی‌رود بلکه نصیب دلال‌ها و واسطه‌های سودجو می‌شود و ضرر آن به مردم می‎رسد…. این مشکلات، همه راه‌حل دارد و بارها در جلسات متعدد این نکات را تذکر داده و راه‌حل‌های مورد نظر کارشناسان را به مسئولان گفته‌ایم”.

خامنه‌ای که حتا در جزئی‌ترین امور دخالت می‌کند و به خود اجازه می‌دهد در اموری که هیچ سر رشته‌ای هم ندارد مانند واکسن دخالت کرده و با ممنوع کردن ورود واکسن‌های مورد تایید “سازمان بهداشت جهانی” زندگی مردم را به بازی بگیرد، آن وقت در مورد گرانی که مردم به اندازه عمر این حکومت درگیر آن هستند، در جلسات “خصوصی” به “مسئولان” تذکر داده و “راه‌حل‌ها” را می‌گوید!!!

او نمی‌گوید که این راه‌حل‌ها را چرا جمهوری اسلامی ۴۲ سال است در پستو قایم کرده و تنها در جلسات “خصوصی” از آن‌ها یاد می‌شود و عموم مردم نه از این راه‌حل‌های “کارشناسانه” خبر دارند و نه هرگز در زندگی واقعی خود آن را لمس کرده‌اند!!! او به‌عنوان بالاترین مقام حکومتی نمی‌گوید که چرا به اندازه عمر این حکومت مردم درگیر بیکاری و گرانی هستند و امروز در خیابان‌ها شعار می‌دهند “گرانی و بیکاری، بلای جان مردم”!! و بالاخره او نمی‌گوید که با این همه راه‌حل‌های “کارشناسانه”، چرا سال از پی سال گرانی و بیکاری بیشتر و شرایط معیشتی کارگران و زحمتکشان بدتر می‌شود!! البته او یک چیز را درست می‌گوید، گرانی، بیکاری و دیگر معضلات معیشتی مردم راه حل دارد و راه حل آن نیز در اولین قدم سرنگونی جمهوری اسلامی است.

جامعه کنونی ایران، سال‌هاست که از مرزهای فاجعه گذر کرده است و با گذر زمان بر عمق فاجعه به صورتی تصاعدی افزوده می‌شود. دیگر چیزی برای از دست دادن باقی نمانده است. بیهوده نیست که در روزهای آخر سال بوی عید به مشام نمی‌رسد. روزهایی که بهترین خاطرات برجامانده از زندگی‌های به غارت رفته‌مان بود. اما سال‌هاست که حتا آن خاطرات نیز جای خود را به عرق شرم داده‌اند. شرم نه گفتن به فرزند، شرم بی‌پولی، شرمی که ارمغان گرانی‌‌ست، شرمی که ارمغان دستمزدهایی‌ست که مدام آب می‌روند.

نان قرضی، گوشت قسطی، حکومت اسلامی. نصف ران مرغ، گردن مرغ، پای مرغ، حکومت اسلامی. در این سرزمین، در ام‌القرای اسلام، مردمانی هستند که نان را قرضی می‌خرند و طعم گوشت را فراموش کرده‌اند. مردمانی هستند که از آب آشامیدنی سالم محروم هستند، چون فقیر هستند، چون کار ندارند، چون محروم هستند. در این سرزمین، در ام‌القرای اسلام، مردمانی هستند که مسکن ندارند، چون پول ندارند، چون اجاره‌ها سرسام‌آور است، چون اجاره از دستمزد کارگر بیشتر است، بیغوله‌هایی به جای مسکن، حکومت اسلامی. در این سرزمین مردمانی هستند که حاضرند ته کیف پول خود را با نصف ران مرغ معاوضه کنند، نه برای خود که برای کودکان‌شان. فروش گوشت قسطی سه ماهه با چک کارمندی، صف نان، صف روغن، صف مرغ، صف تخم‌مرغ، کرونا در صف، بیماری در صف، مرگ در صف…. روزنامه آفتاب اقتصادی نوشت: “قیمت ماهی ۳۰۰ درصد گران شد، امسال ماهی از سفره شب عید حذف خواهد شد”، حکومت اسلامی.

بی‌شرمانه بانگ برمی‌آورند: “همه چیز فراوان است”، “مردم هر جا صف می‌بینند می‌ایستند و حتا در ابتدا نمی‌دانند صف مرغ است، یا روغن یا حبوبات”، “۵ میلیون تن کالا در بنادر داریم و ۵ میلیون تن ذخایر استراتژیک”. بازرگانان هندی اما به دلیل کاهش ذخیره روپیه جمهوری اسلامی در هند از بستن قراردادهای جدید برای صادرات برنج، چای و شکر به ایران امتناع می‌کنند. فقر است، پول نیست، گرانی است، کار نیست. مردم در صف خرید نوروز: صف برنج، صف چای، صف روغن، صف حبوبات، صف مرغ، مردم در صف، خبرگزاری‌های حکومتی بند را آب می‌دهند و می‌نویسند: “روغن کمیاب”، “فروش روغن با کارت ملی”.

بی‌شرمانه بانگ برمی‌آورد، آن‌که کلیدش تنها درب ثروت‌های افسانه‌ای را برای سرمایه‌داران گشود: “هیچ کالایی بدون هماهنگی با ستاد اقتصادی افزایش نیابد”، “مرغ ۲۰۴۰۰ تومان”، مرغ نیست، مرغی که کلیددار از ۶۴۰۰ تومان به ۳۰ هزار تومان رساند، مردمی به دنبال پای مرغ، به دنبال سنگدان، به دنبال گردن.

پیدا کرد: مشکل گرانی نیست، مشکل گرانفروشی‌ست. رئیس ستاد تنظیم بازار در پی سخنان خامنه‌ای راه حل را اعلام کرد: “نظارت بیشتر بر اصناف”، قاسم نوده فراهانی رئیس اتاق اصناف اما می‌گوید: “گرانفروشی نیست، گرانی است”. عضو هیات مدیره اتحادیه باغداران می‌گوید: “قیمت کود در یک‌سال ۵ برابر شده، قیمت تراکتور از ۷۰ تا ۸۰ میلیون تومان سال گذشته به ۵۰۰ میلیون تومان رسید”. رسانه‌های حکومتی: “۱۴۰ درصد افزایش بهای روغن در یک سال”، “دو برابر شدن بهای برنج خارجی تنها در طی چند ماه”.

بی‌شرمانه بانگ برمی‌آورند: “نوروز است و مردم دست به احتکار زده‌اند” و این‌گونه فقر را انکار می‌کنند، و مردمان ایستاده در صف با ماسکی بر دهان و بینی را، مردمانی که دیده نمی‌شوند، مردمی که برای دیده شدن به فریاد نیاز دارند، به اتحاد، به انقلاب.

دزدان و فاسدانی که از سفره همان مردم می‌دزدند، از حاصل کار کارگران پروار می‌شوند، اما وقتی که از افزایش دستمزد کارگران سخن گفته می‌شود، بی‌شرمانه بانگ برمی‌آورند: “وای تورم، وای اسلام”.

مرکز آمار گزارش می‌دهد: “بهمن ماه تورم سالانه ۲/ ۳۴ درصد و تورم نقطه‌ای ۲/ ۴۸ درصد”، اما کسی نمی‌فهمد در حالی که شاخص تغییر قیمت کالاهای وارداتی در طول یک سال براساس گزارش همین مرکز ۸/ ۵۸۸ درصد افزایش یافته، یعنی قیمت و هزینه کالاهای وارداتی حدودا ۶ برابر شده و باز براساس همان گزارش تورم قیمت کالاهای صادراتی ۲۰۹ درصد است، چگونه تورم برای کارگران در حدود ۳۰ و ۴۰ درصد باقی مانده است!!!

اما براستی چرا؟! براستی چرا باید در صف روغن و مرغ و برنج و حبوبات ایستاد؟ آن‌هم در دوران کرونایی؟! خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران، همان برادران قاچاقچی با اسکله‌هایی بی‌شمار، نوشت: “امسال حدوود ۳۲ میلیارد دلار برای واردات کالای اساسی اختصاص یافت در حالی که این رقم در سال گذشته ۵۰ تا ۵۵ میلیارد دلار بود” و در ادامه اعتراف کرد که در سه ماه ابتدای سال هیچ ارزی توسط بانک مرکزی برای واردات اختصاص نیافت و به دلیل دیر عملکردن برای خرید نهاده‌های دامی، “این محصول ۳۰ درصد بالاتر از قیمت جهانی خریداری شد”، ۳۰ درصد دلار ۴۲۰۰ تومانی پرید و دلار کالاهای اساسی نیز از ۵۰ تا ۵۵ میلیارد به ۳۲ میلیارد دلار رسید، کمبود کالاهای اساسی، دزدی، فساد، حکومت اسلامی.

مسعود خوانساری رئیس اتاق بازرگانی تهران گفت: “در دو سال گذشته ۱۰۰‌ میلیارد دلار پول از ایران خارج شده است”، پیش از او مرکز پژوهش‌های مجلس در خرداد ۹۷ از خارج شدن ۵۹ میلیارد دلار پول در سال‌های ۹۵ و ۹۶ از ایران خبر داده بود. ۱۵۹ میلیارد دلار در چهار سال به اعتراف مقامات رسمی، گرانی، کمبود کالاهای اساسی، حکومت دزدان، سرمایه‌داران دزد، حکومت اسلامی.

پول‌های مردم در جیب سرمایه‌داران، استثمار کارگران، پول بازنشستگان، حق زحمت معلمان و پرستاران، در جیب سرمایه‌داران، از ترکیه تا ونزوئلا، از امارات تا مالزی و تا جزایر بهشت مالیاتی.

پول‌های مردم در شکل هسته‌ای، میلیاردها دلاری که پر کشید، حاصل کار و زحمت کارگران، یک فقره: ده میلیارد دلار برای دو درصد برق کشور، پول‌هایی که برباد رفت. زحماتی که به تاراج رفت. پول مردم به شکل موشک، پول مردم برای جنایت، برای کشتار زنان و کودکان در یمن، پول مردم برای ویرانی سوریه، پول مردم در جیب شبه نظامیان، پول مردم برای ترویج خرافات، پول مردم در جیب صدا و سیما، پول مردم در اسلحه سپاه پاسداران، اسلحه‌ای به روی مردم.

پول مردم در جیب خامنه‌ای، صندوق توسعه ملی، ستاد اجرایی فرمان امام، آستان قدس رضوی، بنیاد مستضعفان، پول مردم برای اسارت مردم، “گرانی بیکاری بلای جان مردم”، “تا حق خود نگیریم از پا نمی‌نشینیم”…. “نابود باد نظام سرمایه‌داری”، “نابود باد جمهوری اسلامی”، “برقرارباد حکومت شورایی”.

خیار ۲۰ هزار تومان، گوشت ۱۶۰ هزار تومان، تخم مرغ دانه‌ای ۱۲۰۰ تومان، مرغ ۳۰ هزار تومان، مسکن متر مربع ۲۶ میلیون تومان. مسکن پر، مسافرت پر، دیدار عزیزان، فامیل و دوستان پر، زیبایی زندگی پر، لذت و شادی پر، ساعات استراحت پر، روزهای تعطیل پر، گوشت پر، خیار پر، گوجه پر، پرتقال پر، موز پر، کیوی پر، مرغ پر، نان…

نان را به مساوات تقسیم کنیم، تا سوختبری در آتش نسوزد، تا کولبری بر روی مین نرود، تا کودک کاری نباشد، تا کارتن‌خواب و گورخواب نباشد، تا کودک محروم از آموزش خودسوزی نکند، تا درد نباشد، تا رنج نباشد، تا ستم نباشد، تا پدری نگران سرنوشت فرزند نباشد، تا مادر آسوده سر بر بالش بگذارد، تا شادی باشد برای همه، عدالت باشد، برابری باشد، و آزادی را در هر کوچه بو کنیم، حس کنیم و با آن زندگی کنیم. کار، نان، آزادی – حکومت شورایی.

متن کامل نشریه کار شماره ۹۱۱ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.