زنده باد اراده بازنشستگان تامین اجتماعی برای تغییر

پس از تجمع پرشکوه بازنشستگان تامین اجتماعی در برخی از شهرهای کشور به تاریخ ۲۳ آذرماه، در روزهای یکشنبه ۱۴ و ۲۱ دی‌ماه بار دیگر بازنشستگان تامین اجتماعی با برگزاری تجمعاتی حتا پرشکوه‌تر از تجمع ۲۳ آذرماه به خیابان‌ها آمده و خواست‌های برحق خود را فریاد زدند. هم‌چنین در شبکه‌های اجتماعی فراخوان‌های متعددی برای تجمع سراسری دیگری در روز ۷ بهمن منتشر شده و در تهران قرار است این تجمع در برابر سازمان تامین اجتماعی واقع در خیابان آزادی برگزار گردد.

در روز یکشنبه ۲۱ دی‌ماه براساس فراخوان برخی از تشکل‌های بازنشستگان، در تهران، قزوین، کرج، شیراز، شوش، رشت، اراک، اصفهان، اسفراین، مشهد، تبریز، خرم‌آباد و برخی دیگر از شهرهای کشور بازنشستگان دست به تجمع اعتراضی زدند. در تهران بازنشستگان تامین اجتماعی از ساعت ده و ۳۰ دقیقه در برابر مجلس اسلامی تجمع خود را آغاز کردند.

فریاد فریاد از این همه بیداد، خواسته اصلی ما حقوق طبق تورم، بازنشسته می‌میرد ذلت نمی‌پذیرد، هم مجلس هم دولت بس است فریب ملت، شعارما این زمان معیشت است ودرمان، فقط کف خیابون بدست می‌آد حق‌مون، از جمله شعارهای بازنشستگان در این تجمع بودند.

در روز یکشبنه ۱۴ دی‌ماه نیز بازنشستگان در بسیاری از شهرهای کشور هم‌چون تهران، تبریز، یزد، اهواز، اراک، مشهد، شیراز، سنندج، اصفهان، شوش، بجنورد، کرمانشاه، شوشتر، رشت، همدان و قزوین دست به تجمع اعتراضی زده بودند. درتهران این تجمع در ساعت ۱۰ و سی دقیقه در برابر سازمان کار و تامین اجتماعی در خیابان آزادی برگزار شد، جایی که تجمع بازنشستگان توجه و حمایت عابران و مسافران وسایل نقلیه را به خود جلب کرد. بازنشستگان با شعارهایی هم‌چون حقوق ما ریالیه هزینه‌ها دلاریه، فقط کف خیابون به دست میاد حق‌مون، کشتی بازنشسته دیگه به گل نشسته خواست‌های برحق خود را فریاد برآوردند. بازنشستگان هم‌چنین خواستار استعفای رئیس سازمان تامین اجتماعی و وزیر تعاون، کار و امور اجتماعی شدند. در برخی از شهرها گروه‌های دیگری از نمونه کارگران راه‌آهن به بازنشستگان پیوستند. درمشهد جمعی با شعار “غذا نیست، ترس نیست” به جمع بازنشستگان تامین اجتماعی که سفره‌ای خالی پهن کرده بودند پیوستند.

در تجمع ۲۱ دی بازنشستگان در برابر مجلس اسلامی و در حالی که برخی شعار “نماینده مجلس حمایت حمایت” سر داده شده بود، داود رضوی از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و یکی از بازنشستگان شرکت‌کننده در این تجمع از پشت بلندگو توضیحاتی در مورد عملکرد مجلس و دیگر نهادهای حکومتی در طول تمام این سال‌ها داد. وی گفت: “مجلس در طول۴۰ سال گذشته نه تنها کاری برای ما نکرده بلکه منابعی رو هم که داشتیم به مرور از ما گرفتن … توی این ۴۰ سال ۴ تا بیمارستان نتونستند بسازند با این همه بودجه… شرح حال امروز ما نشان گر این هست که ما یک نماینده مستقل نداشتیم برای همین ما باید پشت هم باشیم هر کدوم‌مون می تونیم به ۵ تا همکار و بازنشسته بگیم در این اجتماعات شرکت کنه. تنها راه رسیدن به حقمون همین اجتماع است که می‌تونیم به کمک همدیگر همبستگی و اتحادمون رو نشون بدیم”. سخنانی که مورد تشویق و حمایت شرکت‌کنندگان در این تجمع قرار گرفت.

در این تجمع هم‌چنین یکی از زنان بازنشسته تامین اجتماعی در مورد تبعیض بین بازنشستگان، پوشالی بودن همسان‌سازی اعلام شده از سوی دولت، دزدی دولت از جیب کارگران و بازنشستگان و غیره سخنانی ایراد کرد. وی گفت: “حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی تنها از ۱۰۰ هزار تومان تا یک میلیون تومان افزایش پیدا کرد… دولت نه تنها پول تامین اجتماعی را نمی‌دهد بلکه ۲۶ گروهی که باید از سوی دولت مورد حمایت قرار بگیرند به صندوق سازمان تامین اجتماعی وصل کردند در حالی که باید برای اون‌ها صندوق حمایتی از سوی دولت تشکیل شود و این وظیفه دولت است نه این که از جیب ما بازنشستگان بردارند… با نرخ دلار سال آینده که قرار است در مجلس تصویب شود تورم چند برابر افزایش پیدا می‌کند و حقوق و مستمری ما نه سالانه بلکه باید ماهانه و مطابق با افزایش تورم افزایش یابد”.

افزایش مستمری‌ها و اجرای کامل و صحیح همسان‌سازی از مهم‌ترین خواست‌های بازنشستگان تامین اجتماعی است که عموما زیر خط فقر زندگی می‌کنند. در واقع بازنشستگان با این مطالبه، خواستار حقوقی بالای خط فقر هستند، بازنشستگانی که بسیاری از آن‌ها به‌رغم سال‌ها کار و تلاش هم‌چنان اجاره‌نشین هستند. مساله درمان رایگان و امکانات درمانی مناسب برای بازنشستگان یکی دیگر از خواست‌های مهم و برحق آن‌هاست. دزدی دولت از سازمان تامین اجتماعی که تمامی اموال آن متعلق به کارگران و بازنشستگان است، اداره این سازمان توسط دولت و عدم امکان دخالت و نظارت بازنشستگان بر اموال سازمان تامین اجتماعی یعنی اموالی که متعلق به خود آن‌هاست، از دیگر اعتراضات مهم بازنشستگان تامین اجتماعی است. دولتی که مدافع منافع سرمایه‌داران است و بار معضلات مالی خود را بر دوش کارگران شاغل و بازنشسته انداخته و به اشکال گوناگون دست در جیب آن‌ها می‌کند که در سخنان بازنشستگان در تجمع ۲۱ دی نمونه‌هایی از آن بیان شد. دولتی فاسد که تصمیم دارد حتا از میزان عیدی بازنشستگان که این‌گونه در چنگال فقر اسیر شده‌اند بدزدد.

همگان بیاد دارند که وقتی تضادهای درونی حاکمیت به مرحله اعتراض به ریاست مرتضوی بر سازمان تامین اجتماعی کشیده شد، برخی از دزدی‌های بی‌حساب مدیران وقت و قبلی این سازمان از جیب کارگران رسانه‌ای شد. نوار دیدار مرتضوی با برادر لاریجانی را نیز همگان به یاد دارند و همین‌طور سکه‌های طلایی را که از جیب کارگران و بازنشستگان توسط مرتضوی و دیگر روسای سازمان تامین اجتماعی به نمایندگان مجلس و دیگران اهدا می‌شد. در واقع اهمیت نشستن بر کرسی ریاست سازمان تامین اجتماعی در طول تمامی این ۴۰ سال به دلیل چنگ انداختن بر ثروت سازمان تامین اجتماعی و چپاول و بهره‌گیری از آن بوده است.

اما شاید مهم‌ترین نکته‌ای که در رابطه با ۳ تجمع اخیر بازنشستگان تامین اجتماعی باید بر روی آن انگشت گذاشت این باشد که چرا با وجود آن‌که نه تنها کرونا در شهرهای ایران بیداد می‌کند، بلکه هوای تهران نیز در طول این روزها بویژه در دی ماه ۱۳ روز آن برای همه گروه‌ها ناسالم و ۱۱ روز آن برای گروه‌های حساس ناسالم بوده است، بازنشستگان ۳ بار به خیابان‌ها آمده و می‌خواهند این تجمعات را هم‌چنان تا رسیدن به خواست‌های‌شان ادامه دهند؟!

این اعتراضات بیان‌گر آن هستند که تحمل شرایط کنونی برای بازنشستگان دیگر غیرممکن شده است. بازنشستگان که عموما از نظر میزان سلامت در میان گروه‌های پرخطر قرار دارند با وجود این شرایط به خیابان‌ها آمدند تا فریاد بزنند که دیگر حاضر به تحمل شرایط کنونی نیستند و این شرایط طاقت‌فرسا دیگر قابل تحمل نیست. آن‌ها هم‌چنین نشان دادند که راه خود را انتخاب کرده و مصمم هستند تا رسیدن به خواست‌های خود به مبارزه ادامه دهند. آن‌ها که سال از پی سال در فقری عمیق‌تر غوطه‌ور می‌گردند در جریان عمل و سال‌ها کار و زندگی و مبارزه به این نتیجه درست رسیدند که هیچ تغییر مثبتی در شرایط کنونی‌شان رخ نخواهد داد مگر آن که همان‌طور که خودشان فریاد زدند به خیابان‌ها آمده به مبارزات‌شان تداوم بخشیده و این گونه مطالبات‌شان را پیگیری کنند و این تنها راه تحقق خواست‌های‌شان است. این که هر بار بازنشستگان با انرژی و اراده‌ای بیشتر و مصمم‌تر پا به خیابان‌ها گذاشته و حق خود را طلب کردند بیان‌گر همین واقعیت‌‌ است. این که بازنشستگان هر بار از پی اعتراض خیابانی تاریخ اعتراض بعدی را مشخص می‌کنند و دست در دست یکدیگر می‌گذارند نیز بیان‌گر همین واقعیت است.

اما جدا از این مساله، یک نکته بسیار مهم دیگر نیز وجود دارد و آن این‌که مبارزات پیگیر و اراده بازنشستگان در تداوم اعتراضات خود می‌تواند الگویی باشد برای دیگر گروه‌ها و جنبش‌های اجتماعی. مهم‌ترین خواست‌های بازنشستگان همان خواست‌هایی‌ست که دیگر گروه‌های اجتماعی نیز دارند. اعتراض به شرایطی که باعث شده است امروز حداقل ۸۰ درصد جامعه زیر خط فقر بسر برند، شرایطی که باعث شده است میلیون‌ها انسان گرسنه سر بر بالین بگذارند، شرایطی که در یک سو سرمایه‌داران و مقامات حکومتی قرار دارند که از همه امکانات مالی و غیره برخوردارند و در کاخ‌هایی زندگی می‌کنند که در دنیا نمونه‌های آن محدود است و از سوی دیگر مردمی که برای تامین ابتدایی‌ترین نیازهای خوراکی خود درمانده، از امکانات درمانی و بهداشتی مناسب بی‌بهره‌اند و تنها سعی می‌کنند امروز را به فردا برسانند به امید فردایی بهتر.

فاجعه اما این‌جاست که با تداوم وضعیت کنونی همه ارزیابی‌ها از بدتر شدن شرایط دهشتناک کنونی خبر می‌دهند. حتا به اعتراف اقتصاددانان حکومتی نیز چشم‌انداز بحران اقتصادی رکود – تورمی در سال آینده تیره‌تر از سال جاری است و البته تنها نگاهی به بودجه سال ۱۴۰۰ این موضوع را تایید می‌کند. اما این تمام ماجرا نیست. اصل ماجرا این است که در چنین شرایطی دولت مصمم‌ است تا حقوق و مستمری و دستمزدها را تنها ۲۵ درصد افزایش دهد و این یعنی فقری دردناک‌تر برای کارگران، معلمان، بازنشستگان و دیگر حقوق‌بگیران زحمتکش جامعه در سال آینده.

بنابراین همان‌طور که بازنشستگان تامین اجتماعی در عمل به این نتیجه رسیدند که تداوم شرایط کنونی مرگ تدریجی‌ و فقری کشنده است و تنها راه برای بهبود شرایط زندگی‌شان، مبارزه در کف خیابان است و نه فقط مبارزه در کف خیابان بلکه تداوم آن، دیگر گروه‌های اجتماعی نیز می‌توانند و باید از این تجربه که خود نیز سال‌ها آن را زندگی کرده‌اند بهره جسته و مانند بازنشستگان مبارزه خود را به کف خیابان‌ها آورده، تداوم بخشیده، متحد شده و در کنار دیگر گروه‌های اجتماعی دست در دست یکدیگر نهند.

این حق تمامی انسان‌هاست که فارغ از توانایی‌های جسمی و روحی، جنسیت، ملیت، رنگ، مذهب و غیره، از تمامی امکانات لازم برای داشتن یک زندگی خوب بهره ببرند. کار، مسکن، تغذیه مناسب، بهداشت و درمان مناسب، آموزش رایگان و برابر و با کیفیت، آزادی بیان و اندیشه، آزادی تجمع و اعتصاب همگی بخشی از حقوق اولیه و غیرقابل انکار تمامی انسان‌ها هستند. این وظیفه‌ی دولت است که این شرایط یعنی یک زندگی خوب و آزاد را برای همه‌ی آحاد مردم فراهم سازد، اما این در حالی‌ست که در ایران دولت خود به بزرگ‌ترین مانع برای دستیابی به یک زندگی انسانی، خوب، آزاد و بالای خط فقر برای آحاد مردم تبدیل شده است.

بدون تردید اتحاد و همبستگی کارگران و دیگر زحمتکشان جامعه هم‌چون معلمان، پرستاران و بازنشستگان می‌تواند چرخه‌ی کنونی را که حاصل حاکمیت دزدان ، فاسدان و سرمایه‌سالاران و در راستای منافع طبقه حاکم سرمایه‌دار است به نفع آن‌ها، به نفع کارگران و زحمتکشان و خواست‌های برحق‌شان تغییر دهد.

متن کامل نشریه کار شماره  ۹۰۴ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.