“تا حق خود نگیریم، از پا نمی نشینیم”

بازنشستگان تامین اجتماعی روز شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۹، در شهرهای مختلف کشور همچون تهران، مشهد، کرج، اصفهان، ایلام، شیراز، اهواز، بجنورد، رشت، ساری و کرمان در مقابل سازمان و اداره کل تامین اجتماعی تجمعات اعتراضی برپا کردند. این تجمعات اعتراضی که دست کم در بیش از ۱۰ استان ایران برگزار شد، در اعتراض به عدم همسان سازی مستمری خود با مشاغل هم ردیف و عدم اعمال سابقه استحقاقی مشاغل سخت و زیان آور در متناسب سازی حقوق بازنشستگان صورت گرفت.

بازنشستگان تامین اجتماعی بیش از یک دهه است که برای همسان سازی حقوقی خود با سایر کارکنان دولت و بازنشستگان مشاغل هم ردیف در حال پیگیری و مبارزه هستند. در ادامه همین مبارزات پیگیر و مستمر آنان بود که سرانجام قانون همسان سازی حقوق بازنشستگان با شاغلین هم‌ردیف توسط دولت جمهوری اسلامی تصویب و قرار شد از سال ۱۳۸۹ اجرایی گردد.

با گذشت بیش از ۱۰ سال، نه فقط این مصوبه، به اجرا در نیامده است، بلکه با گذشت هر سال اجحافات دیگری هم به بازنشستگان تامین اجتماعی تحمیل شده است. نمونه اش، عدم اعمال سابقه استحقاقی مشاغل سخت و زیان آور است، که از طرف دولت به مجموعه تبعیضات اعمال شده بر بازنشستگان تامین اجتماعی اضافه شده است.

بر اساس قانونِ مشاغل سخت و زیان آور، کارگرانی که مشمول کارهای سخت و زیان آور می شوند، محاسبات بیمه ای شان در ازای هریک سال برابر با یک و نیم سال است. یعنی آنان با ۲۰ سال سابقه کاری بازنشسته می شوند و به میزان۳۰ روز مستمری می گیرند. تامین اجتماعی اما برای پاسداری از منافع سرمایه داران حاکم بر کشور در محاسبه همسان سازی حقوق بیمه پرداختی برای کارگرانِ مشمول قانون مشاغل سخت و زیان آور، به جای ۳۰ سال فقط ۲۰ سال را محاسبه کرده است. اعمال این تبعیض و بی حقوقی، آنچنان خشم بازنشستگان تامین اجتماعی را برانگیخت که آنان برای احقاق حق خود، آنهم در این شرایط سخت و خطرناک شیوع ویروس واگیردار کرونا روز ۲۵ مرداد در بیش از ۱۰ استان کشور اقدام به برپایی تجمعات اعتراضی کردند.

به گفته مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی، هم اینک دولت مبلغ ۳۳۰ هزار میلیارد تومان به این سازمان بدهکار است. اکنون اما پس از سال ها مبارزه و به رغم اینکه ۱۰ سال از تصویب قانون همسان سازی حقوق بازنشستگان با شاغلین هم ردیف سپری شده است، دولت هیچ اقدامی برای عملی کردن این مصوبه خود انجام نداده است. دولت حتا از بازپرداخت بدهی ۳۳۰ هزار میلیارد تومانی خود به سازمان تأمین اجتماعی خود داری کرده و در عوض تنها سهام ۹ کارخانه به ارزش ۳۲ هزارمیلیارد تومان را در ازای بدهی خود به سازمان تامین اجتماعی واگذار کرده که این سهام را در بازار بفروشد تا صرف تامین منبع مالی همسان سازی شود. اقدامی صرفا تبلیغاتی برای باز هم به اجرا در نیاوردن قانون همسان سازی حقوقی بازنشستگان تامین اجتماعی و سر دواندن آنان به ناکجا آباد وعده های دروغین و پوشالی دولت. تا جاییکه شورای بازنشستگان ایران نیز در باره این تجمع سراسری و بدهی دولت به سازمان تامین اجتماعی هشدار داده و نوشته است: “خطاب به مسئولین اعلام می داریم که در اسرع وقت، بجای اجحاف آشکار و تضییع حقوق بازنشستگانی که در شرایط سخت و بیماری زا سال های مدیدی مشغول به کار بوده و هم اکنون با کوله باری از درد و رنج بازنشسته شده اند، لازم و ضروریست که بدهی ۳۰۰ هزار میلیارد تومانی را در فرصت باقیمانده تا تمام نشدن دوران دولت فعلی، تسویه نمایند”.

موضوع برپایی تجمعات اعتراضی بازنشستگان تامین اجتماعی، امر امروز و دیروز نیست. بیش از ده سال است که آنان برای تحقق همسان سازی حقوق و دیگر مطالبات بر زمین مانده شان به برپایی تجمعات اعتراضی در مقابل ادارات دولتی، مجلس ارتجاع و مراکز استانی روی آورده اند. موارد زیر، تنها نمونه هایی از تجمعات اعتراضی بازنشستگان طی دو سال اخیر است.

روز سه شنبه، ۲ بهمن ۱۳۹۷، جمعی از بازنشستگان در مقابل وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با مطالبه برخورداری از سهم ارزش افزوده این صندوق برای بازنشستگان دست به تجمع اعتراضی زدند. بازنشستگان روز ۳۱ تیرماه ۹۸ نیز، در حرکتی سراسری مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند. در این تجمع اعتراضی، بازنشستگان کشوری از ارگان ها و نهادهای مختلف از جمله بازنشستگان آموزش و پرورش با شعار “تا حق خود نگیریم، از پای نمی نشینیم”، نسبت به “همسان نشدن شرایط بازنشستگان، بیمه ناکارآمد و ناکافی بودن خدمات رفاهی” اعتراض کرده و خواهان “رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای بازنشستگان در تمامی زمینه های مادی و معنوی” شدند.

سه ماه بعد، در روز ۱۹ آبان ۱۳۹۸، مجددا گروه های مختلفی از بازنشستگان در مقابل مجلس ارتجاع تجمع اعتراضی بر گزار کردند. این اعتراضات و تجمعات که اینبار به دعوت چندین تشکل مستقل بازنشستگان از سراسر کشور شکل گرفت، بسیار گسترده تر از دفعات پیشین بود. به دلیل گستردگی فراخوان دهندگان و حضور وسیع بازنشستگان در این تجمع اعتراضی، یک حکومت نظامی اعلام نشده در خیابان های اطراف بهارستان ایجاد شد. درست زمانی که این تجمع در حال برگزاری بود، نیروهای امنیتی و پلیس با خشونت و ضرب و شتم کم سابقه ای به اجتماع بازنشستگان حمله کرده و تعدادی از شرکت کنندگان را بازداشت کردند. در این اجتماع، بازنشستگان تامین اجتماعی، کشوری و فولاد در اعتراض به سیاست های بودجه ای دولت و مجلس در مقابل بهارستان و سازمان برنامه و بودجه گرد آمده بودند. اجرای همسان سازی، بالا رفتن مستمری ها، برقراری خدمات درمانی رایگان و با کیفیت، و اجرای دقیق مدیریت خدمات کشوری از جمله مهمترین مطالبات بازنشستگان شرکت کننده در اجتماع ۱۹ آبان ۹۸ در مقابل مجلس ارتجاع بود. تجمعی که شرکت کنندگان با سر دادن شعارهایی نظیر “معیشت منزلت سلامت، حق مسلم ماست”، “این همه بی عدالتی، هرگز ندیده ملتی”، “خط فقر ۸ میلیون، حقوق ما ۲ میلیون”، “گرانی تورم، بلای جان مردم” و “پلیس برو دزد را بگیر”، خواهان تحقق مطالبات خود شدند. دو ماه بعد، در ۲ دی ماه ۹۸ نیز، صدها تن از بازنشستگان در اعتراض به وضعیت بد معیشتی و نادیده گرفته شدن شرایط شان در بودجه سال آینده، در مقابل مجلس اسلامی اجتماع کردند. در این تجمع اعتراضی، بازنشستگان همانند اجتماعات پیشین، با سر دادن شعارهایی نظیر “تا حق خود نگیریم، از پا نمی نشینیم” بر تداوم مبارزات خود تاکید کردند.

نزدیک ترین اعتراضات بازنشستگان به لحاظ زمانی، ماه پیش در روز ۲۵ تیر صورت گرفت. در این روز، صدها تن از بازنشستگان تامین اجتماعی در ۱۱ شهر و استان کشور از جمله تهران، تبریز، اهواز، اصفهان، مشهد، کرمانشاه، اراک، البرز و کرج در مقابل ساختمان های اداره و تامین اجتماعی تجمع و تظاهرات برپا کردند و خواستار تحقق مطالبات بر حق خود شدند. افزایش مستمری ها متناسب با هزینه های زندگی، همسان سازی حقوق بازنشستگان با شاغلان هم ردیف و ارتقاء سطح خدمات درمانی و بی نیازی از بیمه تکمیلی، از جمله فوری ترین مطالبات بازنشستگان در اجتماع ۲۵ تیر ۱۳۹۹ بود. تجمعی که در اوج شیوع بیماری واگیردار کرونا انجام شد. و حالا، یک ماه بعد از آخرین تجمع اعتراضی بازنشستگان تامین اجتماعی، آنان مجددا روز ۲۵ مرداد در بیش از ۱۰ شهر و استان کشور اقدام به تجمعات اعتراضی کرده و همچنان خواهان رفع تبعیضات، همسان سازی مستمری و دیگر مزایای خود با مشاغل هم ردیف در بخش های دیگر دولتی شده اند.

آنچه مستمری بگیران و بازنشستگان را طی بیش از ۱۰ سال به مبارزات پیگیر و برگزاری تجمعات اعتراضی در مقابل مجلس، سازمان برنامه و بودجه و دیگر ادرات دولتی در مراکز استان ها کشانده است، شرایط وخامت بار معیشتی، فقر و فلاکت غیر قابل تحمل و دیگر اجحافاتی است که بر آنان تحمیل شده است. بر کسی پوشیده نیست، که عموم بازنشستگان تامین اجتماعی، چه اکثریت آنان که حداقل بگیر هستند و چه آنهایی که مستمری شان فراتر از یک حداقل بگیر است، جملگی در شرایط زیر خط فقر زندگی می کنند. در شرایط کنونی که ارزش ریال به صورت روزانه کاهش می یابد و در پی افزایش لجام گسیخته قیمت دلار، قیمت اقلام خوراکی و سایر کالای مصرفی کارگران و زحمتکشان بر حسب برابری دلار مدام در حال افزایش است، شعار بازنشستگان معترضی که در اجتماع روز ۱۹ آبان ۱۳۹۸ در مقابل مجلس فریاد می زدند “خط فقر ۸ میلیون، حقوق ما ۲ میلیون”، اکنون حتا همان ۸ میلیون تومان درخواستی یک سال پیش آنان نیز دیگر جوابگوی متوسط هزینه های یک خانواده کارگر و زحمتکش نیست. از این رو به روشنی می توان دریافت که بازنشستگان به طور عموم و بازنشستگان تامین اجتماعی به طور خاص، در چه شرایط سخت و دشواری زندگی می کنند.

حقوق مستمری بگیران حداقل بگیر تامین اجتماعی، با افزایش ۲۶ درصدی مورد نظر دولت در سال جاری به انضمام تمام مزایایی که می گیرند، در نهایت کمی بیش از ۲ میلیون تومان است. با این مبلغ، حتا خورد و خوراک یک خانوار دو نفره طی یک ماه تامین نمی شود، چه رسد به ادامه زندگی برای خانوار بازنشستگانی که در یک مسکن اجاره ای زندگی می کنند و چه بسا فرزندانی هم در خانه دارند که یا بیکار هستند و یا مشغول تحصیل اند، که در این صورت باید هزینه های آنان را نیز خود تامین کنند.

با چنین شرایط سخت و دشواری که بازنشستگان در آن دست و پا می زنند و برای برون رفت از این وضعیت بیش از ده سال است که به تجمعات اعتراضی روی آورده اند، پاسخ دولت اما همواره سرکوب، دستگیری و زندانی کردن فعالان صنفی بازنشستگان و در نهایت دادن یک سری وعده های پوشالی بوده است. چنانکه در مواجهه با برپایی تجمع اعتراضی ۲۵ مرداد نیز، فقط شاهد وعده های پوشالی دولت بودیم. محمود واعظی، رئیس دفتر حسن روحانی روز چهارشنبه ۲۹ مرداد، در حاشیه جلسه هیئت دولت در باره همسان سازی حقوق بازنشستگان گفت: تلاش دولت همواره این بوده است که حقوق بازنشستگان به تدریج افزایش یابد و امروز رئیس جمهور دستور دادند تا حکم ها زده شود”.

این وعده های پوچ و بی ارزش در شرایطی داده می شود که بازنشستگان نسبت به کل روند همسان سازی مورد نظر دولت معترض اند و اساسا اقدامات این چنینی دولت را قبول ندارند. مضافا اینکه، مشکل بازنشستگان نه تنها با اعمال اینگونه سیاست های فریبکارانه دولت حل نمی شود، بلکه دادن وعده های قطره چکانی افزایش مستمری بازنشستگان، حتا در صورت اجرایی شدن هم، کفاف جایگزینی همان افزایش تورم افسار گسیخته سالانه نیز نمی شود، تا چه رسد به اینکه بخواهد گشایشی در وضعیت وخامت بار معیشتی آنان ایجاد کند.

بازنشستگان در ده سال گذشته و به طور اخص در دو سال اخیر با مبارزات پیگیرشان نشان داده اند که به رغم تمام فشارها، بگیر و ببندها و اعمال سرکوب های شدید، لحظه ای از ادامه مبارزه دست بر نداشته اند. بازنشستگان در تمام تجمعات اعتراضی خود از جمله در تجمع گسترده ۱۹ آبان ۱۳۹۸ در مقابل مجلس و نیز تجمع ۲۵ تیر ماه ۱۳۹۹ با سر دادن شعار “تا حق خود نگیریم، از پا نمی نشینیم” خواهان اجرای فوری همسان سازی واقعی، افزایش مستمری ها متناسب با هزینه های زندگی، برقراری خدمات درمانی رایگان و بی نیازی از بیمه تکمیلی، و اجرای دقیق مدیریت خدمات کشوری بوده اند.

به رغم آن‌که ده سال از تصویب قانون همسان سازی حقوق بازنشستگان با شاغلین هم‌ردیف گذشته است، اما دولت کمترین اقدامی برای به اجرا درآوردن این مصوبه خود انجام نداده است. براستی چرا؟

چطور شد که معلمان و بازنشستگان، طی یک رشته مبارزات گسترده تصویب قانون “نظام هماهنگ پرداخت حقوق” را به دولت تحمیل کردند، اما پس از آن به رغم همه تجمعات اعتراضی و مبازرات مستمری که طی ده سال گذشته داشته اند، قادر به تحقق مطالبات خود از جمله اجرای همان قانون همسان سازی حقوقی مصوب دولت جمهوری اسلامی نشده اند؟ روشن است که تحقق این مطالبات، یک مبارزه جدی و همگانی تری را می طلبد. در ده سال گذشته به رغم برپایی اجتماعات متعدد معلمان و بازنشستگان، ما هرگز شاهد تجمعات ۲۰ تا ۳۰ هزار نفری معلمانی که روز ۲۳ اسفند ۱۳۸۵ در میدان بهارستان مقابل مجلس ارتجاع دست به اعتراض زدند، نبوده ایم. عین همین نقیصه در برپایی تجمعات اعتراضی بازنشستگان هم وجود دارد. در مورد بازنشستگان هم، تا کنون هرگز شاهد تجمعات اعتراضی در ابعاد چند هزار نفری نبوده ایم. دلیل این نقیصه مبارزاتی هم، چه در مبارزات معلمان و چه در مبارزات بازنشستگان، فقدان تشکل های مستقل قوی و سراسری است. تشکل های مستقل و سراسری که بتوانند توده های وسیع بازنشسته را در ابعادی به مراتب وسیع تر از اجتماعات کنونی بسیج کنند. چرا که تنها با گسترش ابعاد مبارزه و حضور بسیار فراگیرتر بازنشستگان در تجمعات اعتراضی پیش رو است که می توان دولت را به عقب نشینی و اجرای مصوبه همسان سازی واقعی وادار کرد.

متن کامل نشریه کار شماره ۸۸۴ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.