سرمایهداری حاکم بر ایران سالهاست گرفتار یک بحران مزمن و چارهناپذیر اقتصادی است. این بحران طی چند سال اخیر بهویژه پس از تحریمها، پیوسته ژرفتر و حادتر شده است. تمام دادههای اقتصادی پیش از کرونا، گویای عمیقتر شدن بحران رکود- تورمی، تعطیل و توقف پیدرپی واحدهای تولیدی یا تولید زیر ظرفیت در بسیاری از این واحدهاست. اقتصاد بیمار و بحرانزده و رکود حاکم بر بسیاری از بخشهای صنعتی و تولیدی، تنها در ظرف چند سال، شمار بیکاران را به ۱۰ میلیون افزایش داد. میلیونها زن و مرد بیکار و تحصیلکرده دانشگاهی جویای کار، درمانده از تلاش برای کار و اشتغال به اعماق فقر و تهیدستی و گرسنگی راندهشدهاند. کرونا و عواقب آن اما بهروشنی بر عمق و دامنه این بحران بسی افزوده و آن را به مرحله ستیز نهایی رسانده است. پس از شیوع بیماری کرونا، تنها در یک بازه زمانی بسیار کوتاه، صدها هزار تن دیگر بیکار و به خیابان پرتابشدهاند. با ادامه وضع موجود، زمان زیادی به درازا نمیکشد که میلیونها تن دیگر بیکار میشوند و بهصف دهمیلیونی بیکاران میپیوندند. تمام شرایط و نشانهها، حاکی از آن است که اوضاع بهمراتب وخیمتر ازآنچه اکنون هست خواهد شد و تراکم فشار در صفوف تهیدستان و بیکاران و بیچیزان، تکانهای شدید اجتماعی را در دستور کار جامعه قرار خواهد داد.
روزی نیست که روزنامهها و رسانههای دولتی، خبر تعطیلی این مؤسسه و آن کارخانه و بیکاری هزاران کارگر در این یا آن بخش صنعتی و خدماتی را اعلام نکنند. صدها هزار کارگر ساختمانی و کارگران صنوف بیکار شدهاند. تنها در مشهد ۴۰ هزار و در مازندران ۸۰ هزار کارگر ساختمانی بیکار شدهاند. صدها هزار کارگر ساختمانی در دیگر شهرها و استانهای کشور نیز دچار سرنوشت مشابهی شدهاند. موضوع فقط به کارگران ساختمانی خلاصه نمیشود. صدها هزار کارگر در بخش خدمات ازجمله هتلداری، صنعت توریسم، دفاتر هواپیمایی، سفرهای بینشهری و خارجی، رستورانها و قهوهخانهها و امثال آن نیز کار خود را ازدستداده و بیکار شدهاند. مسدود شدن مرزهای زمینی، دریایی و هوایی توسط کشورهای همسایه به خاطر جلوگیری از شیوع بیماری کرونا و قطع مبادلات تجاری و بازرگانی، رکود را در تمام آن بخشهایی که در این زمینه فعال بودهاند در پی داشته و دهها هزار نفر شغل خود را ازدستدادهاند. در واحدهای صنعتی نیز چه آنها که تعطیلشدهاند، چه آن دسته که با کاهش تولید به فعالیت ادامه دادهاند، صدها هزار کارگر اخراج و از کار بیکار شدهاند. طبق اظهارات هوشیار فقیهی معاون اقتصادی و برنامهریزی اتاق اصناف ایران، یکمیلیون و ۶۰۰ هزار نفر فقط در واحدهای صنعتی شغل خود را از دست میدهند. بسیاری از رشتههای تولیدی برای مثال در حوزه تولید و توزیع لوازم بهداشتی که از قبل هم با مشکل واردکردن و تأمین مواد اولیه روبرو بودند، پس از ماجرای کرونا عملاً تعطیلشده و کارگران این واحدها بیکار شدهاند. روزنامه شرق ۸ اردیبهشت ۹۹ مینویسد: در ده روز گذشته دستکم ۱۰۰ هزار کارگر در مازندران، گیلان و لرستان بیکار شدهاند.روزنامه اعتماد مینویسد: ۴۰ درصد قطعه سازان تعدیل نیرو داشتهاند و تاکنون بیش از ۱۰۰ کارخانه قطعهسازی تعطیل و ۲۰۰ هزار کارگر قطعهسازی بیکار شدهاند. صنایع خودروسازی و پتروشیمی نیز بخشی از بازار پیشین خود را ازدستدادهاند و وضعیت فروش و کسب مجدد این بازارها عجالتاً نامعلوم است. علی ربیعی سخنگوی کابینه روحانی چند روز پیشتر گفت ۱ میلین و ۵۰۰ هزار کارگاه تعطیلشدهاند و بالاخره مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش خود مورخ ۹ فروردین ۹۹ اعلام کرد بین ۲ میلیون و ۸۰۰ هزارتا ۶ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر از شاغلین به خاطر بحران کرونا شغل خود را از دست خواهند داد.
هیچ نهاد یا مؤسسهای نیست که به وضعیت انبوه میلیونی بیکاران رسیدگی و معاش آنها را تأمین کند. نامنویسی گسترده بیکاران برای دریافت بیمه بیکاری، وخامت وضعیت معیشتی و فقر و تنگدستی میلیونها بیکار را به نمایش میگذارد. در فاصله ۳۰ فروردین تا ۸ اردیبهشت یعنی در ظرف فقط ۱۰ روز ۶۵ هزار نفر در قم،مازندران، کرمانشاه،چهارمحال و بختیاری و سبزوار برای دریافت بیمه بیکاری نامنویسی کردهاند. همین چند روز پیش ۳۰۰ کارگر کارخانه تعطیلشده زرین برای دریافت بیمه بیکاری به سازمان تأمین اجتماعی معرفی شدند. تنها تا پایان فروردین ۶۳۰ هزار نفر برای دریافت بیمه بیکاری ثبتنام کردهاند. در استان اصفهان از ۲۸ اسفند ۹۸ تا ۱۶ فروردین ۹۹ بیست هزار نفر برای دریافت بیمه بیکاری نامنویسی کردهاند. محسن نیرومند مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان اصفهان در گفتگو با تسنیم کثرت نامنویسی برای دریافت بیمه بیکاری را “نگرانکننده” خواند و گفت اگر تعداد نامنویسیها بر همین منوال باشد، “چنانچه کل اعتبار کشور را هم به اصفهان تخصیص دهیم، پوشش تمام متقاضیان امکانپذیر نخواهد بود.”
درحالیکه صف بیکاران و متقاضیان دریافت بیمه بیکاری پیوسته طولانیتر و متراکمتر میشود، اما بنا به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس بیش از ۷۰ درصد افراد بیکار شده، پوشش بیمهای ندارند و یعنی اینکه مشمول دریافت بیمه بیکاری نمیشوند. فراتر از این، حتی همهی آن ۳۰ درصدی که پوشش بیمهای دارند نیز برای دریافت بیمه بیکاری معرفی نمیشوند. سخنان مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی خراسان شمالی در این زمینه گویا و تأیید همین مدعاست.ایلنا به نقل از وی مینویسد: سالانه ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ نفر در استان متقاضی بیمه بیکاری میشوند. اما کرونا باعث پنج برابر شدن این رقم شده است. ایلنا مینویسید تاکنون ۵۹۰۰ نفر نامنویسی کردهاند که از این تعداد ۴۰۵۹ نفر شرایط اولیه برقراری بیمه بیکاری را داشتهاند و اضافه میکند از این تعداد ۱۰۱۴ نفر به اداره کل تأمین اجتماعی برای دریافت بیمه بیکار معرفیشدهاند. بهعبارتدیگر از حدود چهار هزار بیمهشدهای که شرایط اولیه برقراری بیمه بیکاری را داشتهاند نزدیک به هزار نفر یعنی فقط ۲۵ درصد آنان به سازمان تأمین اجتماعی برای دریافت بیمه بیکاری معرفیشدهاند.
مسئولان و مدیرکلهای وزارت کار پیدرپی اعلام میکنند بیمه بیکاری فقط به کسانی پرداخت میشود که اولاً زیرپوشش قانون کار باشند، ثانیاً بیمهشده، دستکم شش ماه حق بیمه پرداخت کرده باشد و ثالثاً کارفرما حق بیمه بیکاری به میزان ۳ درصد مزد بیمهشده را به سازمان تأمین اجتماعی پرداخت کرده باشد. این درحالیست که بسیاری از کارفرمایان سهم بیمه را به سازمان تأمین اجتماعی پرداخت نمیکنند. موضوعی که طی دو سه سال اخیر بیشازپیش رایج شده تا آنجا که دفترچه بیمه کارگران از اعتبار میافتد. ازاینروست که پرداخت سهم بیمه به سازمان تأمین اجتماعی و تمدید بهموقع دفترچه بیمه، به یکی از خواستهای مهم کارگران در بسیاری از اعتراضات کارگری تبدیلشده است.
با این حساب کاملاً روشن است که اکثریت بسیار بزرگ بیکارشدهها، مشمول دریافت مقرری بیمه بیکاری نمیشوند. مسعود بابایی مدیرکل بیمه بیکاری وزارت کار در گفتگو با مهر بهصراحت میگوید” قالیبافان، کارگران ساختمانی و رانندگان مشمول این قانون نمیشوند” و ما اضافه میکنیم کارگران کارگاههای ۱۰ نفره و کمتر که از شمول قانون کار خارجشدهاند و ازلحاظ کمی اکثریت کارگران ایران و بخش زیادی از بیکارشدههای اخیر را نیز تشکیل میدهند، مشمول دریافت بیمه بیکاری نمیشوند، دستفروشها، نظافتچیها، مسافرکشها، پیکهای موتوری، تعمیرکاران لوازمخانگی، کارگران رستورانها، کارگران خدماتی و کارگران فکری در مدارس غیرانتفاعی و نظیر اینها نیز مقرری بیمه بیکاری دریافت نخواهند کرد. نباید فراموش کرد که مقرری روزانه بیمهشدهی بیکار، که در بهترین حالت فقط مشمول ۲۵ درصد کارگران بیکارشده میشود بسیار ناچیز و معادل ۵۵ درصد متوسط مزد روزانه ۹۰ روز قبل از بیکاری بیمهشده است. بر طبق جدول زیر، بیمهشدهی بیکاری که ۶ تا ۲۴ ماه سابقه پرداخت بیمه داشته باشد اگر مجرد باشد ۶ ماه و اگر متأهل یا متکفل باشد ۱۲ ماه مقرری بیمه بیکار دریافت میکند.
حداکثر مدت استفاده از مقرری جمعاً با احتساب
دورههای قبلی |
سابقه پرداخت بیمه | |
برای متأهلین یا متکفلین | برای مجردین | |
۱۲ ماه | ۶ ماه | از ۶ ماه لغایت ۲۴ ماه |
۱۸ ماه | ۱۲ ماه | از ۲۵ ماه لغایت ۱۲۰ ماه |
۲۶ ماه | ۱۸ ماه | از۱۲۱ ماه لغایت ۱۸۰ ماه |
۳۶ ماه | ۲۶ ماه | از ۱۸۱ ماه لغایت ۲۴۰ ماه |
۵۰ ماه | ۳۶ ماه | از ۲۴۱ ماه به بالا |
بنابراین روشن است که با توجه به گرانی کالاها و خدمات و نرخ تورم فزاینده، با مقرری بیمه بیکاری نمیتوان زندگی را اداره کرد. صف دهمیلیونی بیکاران و گرسنگان، فقط با پیوستن ۷۵ درصد از میلیونها کارگری که مشمول دریافت بیمه بیکاری نمیشوند نیست که متراکمتر و سنگینتر میشود، بلکه آن گروه اندک مقرریبگیران بیمه بیکاری نیز در زمرهی همین گرسنگاناند.
البته کابینه روحانی وعده داده است با کارگرانی که در اثر کرونا بیکار شدهاند بر مبنای ماده ۶ قانون بیمه بیکاری عمل کند. در این ماده گفتهشده است” ماده۶- بیمهشدگانی که به علت بروز حوادث قهریه و غیرمترقبه از قبیل سیل، زلزله، جنگ، آتشسوزی و… بیکار میشوند درصورتیکه سابقه پرداخت حق بیمه آنان کمتر از شش ماه باشد، مطابق مشمولینی که دارای شش ماه سابقه پرداخت حق بیمه میباشند، از مقرری بیمه بیکاری استفاده خواهند کرد”
گرچه در اینجا مشخص نمیشود بالاخره تکلیف کسانی که حتی یک ماه حق بیمه نپرداختهاند چه میشود، اما بر طبق این ماده البته باکمی اغماض، آن ۷۵ درصد کارگرانی که در اثر کرونا بیکار شدهاند و مشمول قانون کار نمیشوند حقدارند به مدت شش ماه مقرری بیمه بیکاری دریافت کنند. گرچه روحانی و کابینه وی از هماکنون تلاش کردهاند تا با تردستی این شش ماه را به سه ماه تقلیل دهند.
این واقعیت برکسی پوشیده نیست که نه سرمایهداران و نه دولت آنان به فکر کارگران و بیکاران نبوده و نیستند. جمهوری اسلامی هرگز نخواسته است گرهی از مشکلات کارگران و دیگر اقشار زحمتکش بگشاید. سران رژیم خیلی صریح و آشکار چشم بر واقعیتها میبندند، مشکلات مردم را انکار میکنند، دروغ میگویند، حقایق را وارونه جلوه میدهند و طوری وانمود میکنند که گویا اوضاع بر وفق مراد مردم است و هیچ مشکلی وجود ندارد. حسن روحانی در این اواخر هر بار که لب به سخن گشوده است، جز خودستایی و تعریف و تمجید از وضع موجود و دروغهای بزرگ بهاضافه لبخندهای کریه که قلب کارگران و عموم زحمت کشان را جریحهدار ساخته، تحویل مردم نداده است. همهی هنرمندی وی در این خلاصهشده که خود گوید و خود خندد! و توده مردم را به سُخره گیرد. بدیهی است که وقاحت و شیادی حسن روحانی و نحوه برخورد کل نظام سیاسی حاکم با مردم در ارتباط با کرونا و عواقب آن، خشم و نفرت کارگران و زحمتکشان را فزونتر و متراکمتر و عزم و اراده آنان برای انتقام و به زیر کشیدن تمام نظم موجود، راسختر ساخته است.
سران حکومتی باید این را بدانند و تا حد زیادی به آن پی بردهاند که نتیجهی تعمیق بیشازپیش بحران اقتصادی، تشدید فزاینده فشارهای معیشتی و تراکم خشم و نارضایتی در صفوف میلیونی بیکاران و تهیدستان و عموم کارگران و زحمتکشان، برآشوبی گرسنگان است. موج جدیدی از شورشها، قیامها، اعتصابها و تکانهای بزرگ اجتماعی درراه است. این موج تا به زیر کشیدن تمام نظم موجود ادامه خواهد داشت.
نظرات شما