کانون نویسندگان ایران با انتشار بیانیه ای درتاریخ ۱۰ دی ۹۸ نسبت به رأی دادگاه تجدید نظر سه تن از اعضای کانون به نام های رضاخندان (مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن که در مجموع به ۱۵ سال و ۶ ماه زندان محکوم شده اند، شدیداً اعتراض کرد. کانون نویسندگان ایران ضمن اشاره به این احکام ناعادلانه که توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر تهران و در غیاب متهمان و وکلای آن ها روز ۷ دی ۹۸ صادر شده است، از تمام نهادهای فرهنگی و انسان های آزادیخواه و مدافعان آزادی بیان خواسته است که نسبت به این احکام ظالمانه اعتراض کنند و خواهان لغو آن گردند. این پرونده که چهار سال پیش با شکایت وزارت اطلاعات و اتهاماتی چون “تبلیغ علیه نظام”، “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه کشور” علیه کانون نویسندگان ایران (از این پس کانون) گشوده شده و انتشار خبرنامه داخلی کانون، بیانیه ها، تدوین کتاب با موضوع تاریخ کانون و حضور در مراسم سالانه دو تن از کشته شدگان قتل های سیاسی زنجیره ای محمد مختاری و محمدجعفر پوینده و همچنین شرکت در مراسم گرامیداشت احمد شاملو، به عنوان مستندات و مصادیق اتهام عنوان شده است.
پروژه ی پرونده سازی علیه کانون و اعضای آن، بخشی از پروژه بزرگتریست در مقیاس تمام جامعه به قصد مرعوب ساختن فعالان سیاسی و فرهنگی و فعالان تمام جنبش های اجتماعی. پرونده سازی علیه اعضای کانون و دادگاه و محاکمه و زندان آن ها نیز برای ترساندن اعضاء و بازداشتن آن ها از هر گونه فعالیت ازادیخواهانه در دفاع از آزادی های سیاسی، مقابله با سانسور و فعالیت متشکل فرهنگیست. آنچه که به عنوان مصادیق جرم علیه اعضای کانون عنوان شده نیز در واقع چیز دیگری جز دفاع از آزادی بیان و اندیشه بی هیچ حصر و استثنا نیست که از اهداف اصلی کانون است. امروز کمتر کسی ست که نداند این سه عضو کانون تنها به دلیل مبارزه با سانسور و دفاع از آزادی های سیاسی محاکمه و محکوم شده اند.
اعمال فشار و تهدید و بازداشت و حبس نویسندگان و اعضای کانون به سه عضو یاد شده خلاصه نمی شود. در هفته اول دی، دو عضو دیگر کانون نیز بازداشت و زندانی شده اند. شنبه یک دی، مأموران سرکوب و امنیتی رژیم پس از هجوم به منزل آرش گنجی مترجم و منشی کانون و تفتیش محل و ضبط برخی لوازم و مدارک، او را بازداشت و در زندان مورد بازجوئی و تهدید و ارعاب قرار دادند. پنجم دی در جریان مراسم بزرگداشت نوید بهبودی از جانباخته گان قیام آبان در یکی از روستاهای گیلان، احمد زاهدی لنگرودی روزنامه نگار، نویسنده و عضو کانون بازداشت و زندانی شد.
استبداد و ارتجاع حاکم که از هر گونه فعالیت آگاه گرانه و متشکل به ویژه در عرصه فرهنگی به شدت وحشت داشته است، از همان نخستین روزهای حاکمیت خود نه فقط علیه سازمانها و احزاب سیاسی چپ کمونیست، بلکه علیه عموم آزادیخواهان و روشنفکران انقلابی به قهر و سرکوب و کشتار متوسل شده است. نیازی به تأکید نیست که تشدید سرکوب و زندان و اعمال قهر و خشونت به اعضای کانون محدود نبوده است. در مراسم های بزرگداشت جانباختگان قیام ابان که روز ۵ دی در شهرها و استان های مختلف از جمله در گورستان بهشت سکینه کرج، در شهریار، تهران، قزوین و ده ها شهر دیگر برگزار شد، صدها تن بازداشت و یا مورد ضرب و جرح نیروهای انتظامی و امنیتی رژیم قرار گرفتند. بازداشت ها و دستگیری ها در تمام طول دو هفته ی پس از قیام پیوسته ادامه یافته است. جعفر ابراهیمی دبیر آموزش و پرورش، عضو کانون صنفی معلمان تهران و بازرس شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران نیز روز ۵ دی ۹۸ در بهشت سکینه کرج بازداشت شد. طی دو هفته اخیر تعداد زیادی از شرکت کنندگان در قیام ابان بازداشت و تعداد دیگری مفقود شده اند. هشتم دی شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر، حکم ۵ سال زندان، دو سال ممنوعیت از شبکه های اجتماعی و گوشی هوشمند حسن سعیدی عضو فعال سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه را تأیید کرد. جلسه رسیدگی به شکایت وزیر اطلاعات از اسماعیل بخشی کارگر مبارز هفت تپه، روز سوم دی ماه ۹۸ در شعبه ۱۰۲ دادگاه های کیفری ۲ شهرستان دزفول برگزار شد. نهم دی سه فعال کارگری بازداشت و در اوین زندانی شدند. دهم دی سپیده قلیان طی ابلاغیه ای به شعبه ۱۰۷ دادگاه دزفول احضار شد که قرار است ۱۶ دی محاکمه شود. ندا ناجی که یازده اردیبهشت ۹۸ و در جریان تجمع مسالمت آمیز روز جهانی کارگر بازداشت شد، کماکان در زندان است. بیدادگاه رژیم که ندا ناجی را به ۵ سال و نیم حبس محکوم نموده، درخواست وکیل وی برای صدور قرار وثیقه و آزادی موقت وی را نپذیرفته است. برای لیلا حسین زاده دانشجوی علوم اجتماعی دانشگاه تهران که در جریان وقایع دی ماه ۹۶ بازداشت و به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شده و این حکم دردادگاه تجدید نظر نیز تأیید شد، هم اکنون پرونده جدیدی تشکیل داده اند که دادگاه بدوی این پرونده قرار بود ۱۴ دی برگزار شود. زهرا اسدپور فعال حقوق زنان روز شنبه ۱۴ دی توسط نیرهای وزارت اطلاعات در محل کار خود در رشت بازداشت و منزل وی مورد تفتیش واقع شد. آنیشا اسداللهی از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر نیز همین روز به شعبه اجرای احکام زندان اوین احضار و در آن جا بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. ده ها تن از فعالان جنبش دانشجوئی، معلمان، زنان و فعالان سایر عرصه های اجتماعی در زندان اند. مقاومت در برابر این فشارها و مبارزه علیه ارتجاع حاکم در شکل گسترده ای ادامه دارد.
بازداشت و تهدید و حکم زندان اعضای کانون نویسندگان ایران نیز جزئی از همین پروسه سرکوب عمومی و گسترده است و تا آن جا که به نویسندگان مستقل و کانون نویسندگان ایران در طول ۵۰ سال فعالیت اش برمی گردد، رژیم مستبد و تاریک اندیش حاکم، به همه و هر گونه سرکوب و فشار و توطئه و کشتاری علیه آن ها دست زده است. چنان که کانون نیز خود به درستی اعلام نموده است “این فشارها و زندان ها بهائیست که کانون نویسندگان ایران در عمر پنجاه ساله خود و برای مبارزه با سانسور و دفاع از آزادی بیان بارها پرداخته است”.
تاریک اندیشان حاکم که همواره بر این خیال بوده اند با تشدید فشار و سرکوب و پرونده سازی قادرند کانون نویسندگان ایران را ازهم بپاشانند و یا مانع فعالیت آن گردند، هر بار به توطئه جدیدی علیه آن دست زده اند اما نتوانسته اند این چراغ را خاموش کنند. پاسداران نظم استثماری و ارتجاعی حاکم در هراس از این که در شرایط سرکوب و خفقان و ممنوعیت فعالیت احزاب و سازمان های سیاسی چپ و کمونیست و در غیاب حضور فعال و گسترده آن ها، در بحران ها و تلاطمات سیاسی جامعه که روندی تعمیق یابنده داشته، این کانون و فعالیت های آگاه گرانه آن بتواند در تداوم و تعمیق مبارزات توده ای و پیشرفت جنبش های اجتماعی نقش تقویت کننده ای ایفا کند، علاوه بر سرکوب مداوم و پیوسته کانون، اما در چنین مقاطعی سرکوب را شدت بخشیده و منحنی سرکوب و انواع فشار و پرونده سازی علیه کانون و اعضای آن در چنین بازه هائی سیر صعودی داشته است.
پاسداران و مروجان کهنه پرستی و تاریکی کمتر از شش ماه بعد از خیزش توده ای دی ماه ۹۶ که یک دوران انقلابی را رقم زد، روز جمعه چهارم خرداد ۹۷ به قصد جان کانون، به محل برگزاری مراسم پنجاه سالگی کانون وحشیانه یورش برده و اموال آن را به تاراج بردند. سه هفته بعد از آن نیز در ۲۷ خرداد ۹۷، ۳۰ دوره مجموعه چهارجلدی کتاب “پنجاه سال کانون نویسندگان ایران” که به همین مناسبت و در طی یک سال پژوهش و گردآوری مداوم و تلاش خستگی ناپذیر اعضای کانون تهیه و چاپ شده بود همه را یکجا توقیف کردند.
احضارها، بازداشت ها و بازجوئی ها و تهدیدهای مکرر کانون و اعضای آن از جمله صدور حکم ۱۵ سال و ۶ ماه زندان برای سه تن از اعضای کانون نیز درست در همین دوران و بر بستر بحران عمیق سیاسی و شرایط متحول و متلاطمی ست که صدها هزار تن از مردم زحمتکش و تهیدست را علیه تمام نظم موجود به خیابان کشاند . قیام چند روزه و سراسری آبان ۹۸ تمام ستون های نظم حاکم را به لرزه انداخت و ترس و وحشت مرگ را به جان رژیم و سران آن انداخت. ارتجاع حاکم بر این خیال بوده است که با تشدید اقدامات سرکوبگرانه و یک رشته تهدیدها و پرونده سازی ها و پاپوش دوزی برای کانون و فعالان آن، می تواند کانون نویسندگان و اعضای آن را از فعالیت بازدارد و از اشاعهی اهداف و اندیشه های آزادیخواهانه آن جلو گیری نماید. اما تمامی شواهد موجود و فعالیت های کانون حاکی از شکست و ناکامی کامل مرتجعین است.
کانون نویسندگان ایران در تمام دوران حیات ۴۰ ساله جمهوری اسلامی، با صدور به موقع بیانیه ها و اطلاعیه ها و موضعگیری های اصولی و غالباً رادیکال، همواره در بطن جامعه و تحولات ان حضور داشته است. این کانون به استناد مواضع و عملکردش عموماً حامی جنبش طبقه کارگر و سایر جنبش های اجتماعی و در کنار کارگران، معلمان، دانشجویان، بازنشستگان، زنان و جوانان و همه آزادیخواهان و مخالفان سانسور و مدافعان آزادی بیان و اندیشه بوده است. دفاع از حقوق کارگران و حمایت از مبارزات کارگری در مواضع و بیانیه های کانون از برجستگی خاصی برخوردار بوده است. در یورش ارتجاع به کارگران و تشکل های کارگری همواره در صف نخست اعتراض کنندگان بوده و در سمت کارگران ایستاده است. در سوانح “طبیعی” از نوع سیل و زلزله و آتش سوزی و انفجار معادن و امثال آن نیز همواره در کنار مردم آسیب دیده بوده و در حد توان خود وارد کمک رسانی و حمایت های میدانی شده است. مخالف و معترض دادگاه های فرمایشی و صدور احکام ظالمانه علیه متهمان پرونده هفت تپه و بازداشت شدگان مراسم اول ماه مه در مقابل مجلس بوده خواهان آزادی بی قید و شرط کارگران زندانی و عموم زندانیان سیاسی بوده است. افشا کننده ی اعتراف گیری های اجباری زیر شکنجه و مستندسازی های حکومتی علیه فعالان جنبش کارگری و حامیان طبقه کارگر بوده و از دفاع از حقوق زنان و کودکان کار و حقوق دموکراتیک اقلیت های مذهبی و ملی و امثال آن نیزغافل نبوده است. در ده ها بیانیه و اطلاعیه کانون، در زمینه های گوناگون و متنوع به ویژه از دی ماه ۹۶ تا کنون به صراحت و روشنی از آزادی های سیاسی و حقوق دموکراتیک توده های مردم از جمله آزادی بیان و اندیشه دفاع و علیه نقض کنندگان آن موضع گیری شده است. مقابله با سانسور و سانسورچی و استبداد و حاکمیت سانسورچیان نیز به همان درجه، صریح و روشن بوده است. کانون نویسندگان ایران به رغم سرکوب و زندان و حتی قتل برخی اعضای آن، به عنوان یک جریان زنده و پویا و مبارز به حیات خود ادامه داده و در دو سال اخیر نیز با ابتکار عمل های جدید، دامنه فعالیت خود را گسترش داده است.
کانون علاوه بر برگزاری هر ساله مراسم بزرگداشت دو تن از اعضا خود محمد مختاری و محمدجعفر پوینده و یادآوری این نکته که این دو نویسنده در جریان قتل های سیاسی زنجیره ای ربوده و سر به نیست شدند، اجازه نداده است ارتجاع حاکم بر این رویداد خونین و فجیع، گرد فراموشی بپاشد. در عین حال هر بار که مقامات امنیتی رژِیم اعضاء کانون را مورد تهدید قرار داده و کانون را از برگزاری مراسم منع کرده اند، کانون نویسندگان نیز این تهدیدات و مانع تراشی ها را به موضوع افشاگرانه دیگری علیه رژیم تبدیل نموده است.
از سال ۸۷ که کانون روز ۱۳ آذر را “به یاد و نکوداشت کوشش های سانسورستیزان به ویژه جعفر پوینده و محمد مختاری” روز مبارزه با سانسور اعلام نموده است، هر ساله بیانیه های مهم و افشاگرانه ای به همین مناسبت صادر و برنامه هائی را نیز به مرحله اجرا گذاشته است.
کانون نویسندگان ایران با راه اندازی یک کانال تلگرامی، فعالیتی را تحت عنوان “” قیچی” نام دیگر سانسور است” سازمان داده است که در آن اعضای کانون تجارب و مشاهدات خویش در ارتباط با سانسور دولتی را بیان می کنند و دستگاه سانسور و ممیزی حکومت را در شکل وسیع و گسترده ای افشا می کنند. کانون با تهیه و انتشار منظم “گزارش آزادی بیان در هفته ای که گذشت” اطلاع رسانی مفید و گسترده ای را سازمان داده و مهمترین خبرهای مربوط به دستگیری ها، محاکمات و امثال آن را نشر داده است. “یک پرسش و چند پاسخ” کارزار مبارزاتی دیگر کانون است که هر بار با طرح یک پرسش، پاسخ چند تن از اعضای کانون را منتشر می کند. برای نمونه، چرا از برگزاری مراسم یادبود محمدجعفر پوینده و محمد مختاری جلوگیری می کنند؟ پرسشی ست که اعضای کانون به ان پاسخ داده اند و در خلال این پرسش و پاسخ هاست که عرصه های گسترده تری از اقدامات سرکوبگرانه رژیم افشا می شود. کانون در چند ماه اخیر سه شماره نشریه اینترنتی “بیان آزاد” را انتشار داده است که آخرین شماره آن تا این لحظه، آذر ۹۸ انتشار یافته و ویژه ۱۳ آذر روز مبارزه با سانسور است. افزون بر این ها بسیاری از اعضای کانون نیز در گفتگو با رسانه های خبری و انتشار مقالات، نقش فعالی در دفاع از آزادی های سیاسی و افشاء رژیم و سیاست های سرکوبگرانه آن ایفا نموده اند. کانون نویسندگان ایران در بیانیه ۲۹ آبان خود با عنوان “به سرکوب مردم معترض پایان دهید”، از مردم معترض و قیام کننده در سراسر کشوردفاع کرد. به گلوله بستن و کشتار مردم معترض را توسط رژیمی که در چهار دهه گذشته، کارگران، معلمان، زنان، دانشجویان، نویسندگان و فعالان سیاسی و مدنی که برای بیان مطالبات خود دست به اعتراض زده اند و یا تشکلی ایجاد کرده اند، مورد یورش و سرکوب قرار داده است محکوم نمود. کانون در این بیانیه تأکید نمود به رغم آن که روال معمول سرکوب خشونت بار حاکمیت که ۴۰ سال ادامه داشته، اکنون تشدید شده است، با این وجود نمی تواند اعتراضات مردم را خاموش کند.
مجموعه این تلاش ها و فعالیت ها و دیگر فعالیت های کانون به ویژه در شرایطی که سایه سرنگونی بر سر رژیم گسترانده شده است، خشم و کینه ارتجاع حاکم علیه کانون برای انتقامجویی از آن را دوچندان کرده است.
ارتجاع حاکم انواع فشارها و محدویت ها را علیه کانون نویسندگان ایران و اعضای آن به کاربرده است، از بازداشت و بازجوئی و شکنجه و حبس و حتی قتل گرفته تا تلاش برای تخریب چهره کانون و اعضای آن. کانون اما علاوه بر تولید آثار هنری و ادبی و فرهنگی، در برابر همه ی این اقدامات و توطئه ها ایستادگی نموده، با پرداخت هزینه به مقاومت و مبارزه علیه سانسور و ظلم و استبداد ادامه داده و چراغ کانون را پرنورتر از گذشته روشن نگاه داشته است.
با تشدید و تعمیق بحران سیاسی بسیار محتمل است که ارتجاع حاکم بازداشت و سرکوب را بیش از این تشدید کند و با دست و دل بازی بیشتری به صدور حکم قتل و زندان درازمدت بپردازد. از این رو باید هوشیاربود و علیه رژیم و دادگاه ها و احکام آن به اعتراض برخاست. باید از کانون نویسندگان ایران حمایت کرد و خواهان لغو فوری احکام صادره در مورد سه عضو این کانون وآزادی فوری و بی قید و شرط دو عضو دیگر آن شد. تلاش بی وقفه استبداد و حاکمیت سانسورچیانی که کمر به نابودی کانون نویسندگان ایران بسته بودند، با شکست و ناکامی روبرو شده است. کانون نویسندگان ایران یک تشکل مبارز مردمیست که نسل جوانی از نویسندگان، شاعران، مترجمان و هنرمندان را در دامان خود پرورش داده و روز به روز شکوفاتر شده است. کانون نویسندگان ایران رسماً حساب خود را از امثال محمود دولت آبادی ها و بله قربان گوها و حامیان جناح های حکومتی و گریزندگان به صف دشمنان مردم به کلی جدا کرده و محکم و استوار در صف مردم ایستاده است. پرونده تشکلی را که در اعماق قلوب روشنفکران انقلابی، کارگران و زحمتکشان پیشرو ریشه دوانده و در میان اقشار نسبتاً وسیعی از مردم محبوبیت یافته است، نمی توان با بازداشت و محاکمه و حبس چند تن از اعضای آن بست و آن را تعطیل کرد. برعکس دور نیست روزی که ارتجاع حاکم و تمام نظم پوسیده استبدادی و استثماری حاکم توسط کارگران و توده های زحمتکش مردم ایران به زیر کشیده شود، آفتاب آزادی بر تمام پهنه کشور تابشی بی دریغ آغاز کند، کانون نویسندگان ایران و همه طرفداران آزادی بی قید و شرط بیان و اندیشه و مخالفان ظلم و ستم و استثمار به جشن و پایکوبی بنشینند.
نظرات شما