معضلاتی که پرستاران زحمتکش و فداکار در ایران با آنها مواجه هستند، بسیارند و بهرغم تمام اعتراضات و مبارزات چندین سال گذشته، مطالبات آنها همچنان تحققنیافته باقی است. یکی از این معضلاتی که پرستاران و عموم تودههای مردم ایران از آن لطمات جدی دیده و میبینند، کمبود فاحش پرستار در سیستم بهداشتی و درمانی ایران است. چند ماهی است که مقامات وزارت بهداشت و درمان رژیم، وعده رفع این معضل را با استخدامهای جدید میدهند. اخیراً معاون پرستاری وزارت بهداشت که همچون دیگر مقامات دولتی جز وعدههای توخالی، اظهارات غیرواقعی بهقصد فریب، وظیفه دیگری ندارد، در گفتگو با خبرگزاریهای رژیم، ضمن اذعان به این واقعیت که” جامعه پرستاری هم با مشکلات عدیدهای دستوپنجه نرم میکند” و اعتراف به نارضایتی پرستاران از تحقق نیافتن مطالباتشان، ادعا کرد که در جهت تحقق یکی از معضلات پرستاران، کمبود پرستار در بیمارستانها، گامهای عملی برداشته خواهد شد و در سال جاری ۹۰۰۰ پرستار استخدام خواهد شد. ” اگر امسال این ۹۰۰۰ نیرو جذب بشوند و تا سال ۱۴۰۴ ادامه پیدا کند ما دیگر مشکلی از بابت کمبود کادر پرستاری و خطاهای مربوط در سیستم سلامت کشور نخواهیم داشت. این ادعا بهکلی دور از واقعیت است.” نخست اینکه “اگرها” تاکنون هیچ گرهی از معضل کمبود پرستار در مراکز درمانی ، حل نکرده است. استخدام ۹۰۰۰ پرستار، همانگونه که ایشان آن را با “اگر” همراه ساخته است، بهرغم وعدهای که وزیر بهداشت باوجود کمبود بودجه، برای تحقق آن داده است، فعلاً پادرهواست. اما نکته مهم این است که معاون پرستاری وزارت بهداشت، یک دروغ بزرگ تحویل پرستاران و مردم ایران میدهد و ادعا میکند که گویا اگر این روال استخدام سالانه تا ۱۴۰۴ ادامه یابد ” دیگر مشکلی از بابت کمبود کادر پرستاری و خطاهای مربوط در سیستم سلامت کشور نخواهیم داشت.”
ایشان در آبان ماه ۹۷ در گفتوگو با ایرنا گفت:” ۱۵۰ هزار پرستار در بیمارستانها و مراکز درمانی مشغول خدمت هستند، اما با توجه به استانداردها به حدود ۱۲۰ تا ۱۵۰ هزار پرستار دیگر در این مراکز نیاز داریم.”
اگر سیاست دولت در مخالفت با جذب و استخدام نیرو و نیز ورشکستگی مالی روزافزون دولت را که مدام آشکارتر میشود، نادیده انگاریم و فرض کنیم که هرسال ۹ هزار پرستار استخدام میشوند، بیش از ۱۶ سال یعنی تا سال ۱۴۱۳ و نه ۱۴۰۴به طول خواهد انجامید که این ۱۵۰هزار پرستاری که اکنون بر طبق نظر معاون وزیر باید کمبود کادر پرستاری بیمارستانها را حل کند، استخدام شوند. بعداً توضیح خواهیم داد که برای رسیدن به پایینترین حد استاندارد جهانی لااقل به ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار نیروی جدید نیاز است. اما در این فاصله شانزده سال چه اتفاقات جدیدی در قیاس با وضعیت کنونی کادر پرستاری رخ خواهد داد. از زبان خود خانم معاون پرستاری وزارت بهداشت بشنوید. وی چند ماهی قبل از این مصاحبه، در گفتگوی دیگری با خبرگزاری ایرنا گفت:” هرسال حدود ۶ هزار پرستار بدون اینکه نیرویی جایگزین آنها شوند، بازنشسته میشوند. علاوه بر پرستارانی که بهطور طبیعی بازنشسته میشوند، تعداد زیادی از پرستاران هستند که به علت سختی این شغل و بارکار بالای آن و شیفت های اجباری و کار در شیفت شب، در سن زیر ۳۰ سالگی تقاضای بازنشستگی زودهنگام میدهند و از سیستم پرستاری بیمارستانی خارج میشوند و تعداد این پرستاران واقعاً کم نیست. همزمان تعداد تختهای بیمارستانی و بخشهای بیمارستانی در کشور افزایشیافته است. تختهای بیمارستانی تخصصیتر شدهاند و مسلم است که نیروی پرستار بیشتری میخواهند، همزمان باروری در بین نیروهای کار ازجمله پرستاران که اغلب زن هستند، افزایشیافته و تعداد بیشتری از پرستاران به مرخصی زایمان میروند. در اکثر بیمارستانها حداقل ۱۰ درصد پرستاران یا مرخصی زایمان هستند یا شیردهی دارند، همه این مسائل باعث میشوند که تعداد پرستاران نسبت به نیاز بیمارستانها کمتر شود و فشار کاری بیشتری به پرستاران وارد شود.” به لیست معاون وزیر، پدیده مهاجرت سالانه صدها تن از پرستاران باتجربه کشور درنتیجه فشار کار خردکننده و حقوق ناچیز و نیز پرستارانی که این شغل را ترک میگویند و نیاز به بیمارستانهای جدید درنتیجه افزایش تعداد سالمندان نیز افزوده میشود. وقتیکه این خروجی پرستاران در طول هر سال را در نظر بگیریم، روشن میشود که آنچه استخدامشده، تنها جبرانکننده تعدادی است که به هر علتی از سیستم پرستاری حذف شدهاند. بنابراین نهفقط رقمی قابلملاحظه بر تعداد کنونی پرستاران افزوده نخواهد شد، بلکه شکاف میان وضع موجود با استاندارد جهانی عمیقتر خواهد شد و اگر امروز وزارت بهداشت میگوید، با یک کمبود ۱۵۰ هزارنفری پرستار مواجه هستیم، ۱۶ سال دیگر، کمبود پرستار سه تا چهار برابر این رقم خواهد بود. اظهارات معاون وزیر بهخوبی نشان میدهد که وعدههای وزارت بهداشت پوشالی است. جمهوری اسلامی راهحلی برای این معضل ندارد و مادام که بر ایران حاکم است، در بر همان پاشنه گذشته میچرخد. نهتنها بهبودی در شرایط کار و رفاه و آسایش پرستاران و کیفیت بهداشت و درمان تودههای مردم ایران رخ نخواهد داد، بلکه سالبهسال وضع بدتر و وخیمتر خواهد شد. همانگونه که در بودجه سال جاری هم دیدهایم، رژیم که با ورشکستگی مالی روبهرو است، مدام بودجه بخشهای مختلف، بهویژه آنهایی را که با زندگی مردم ارتباط دارند، کاهش میدهد. حتی اگر این بودجه کاهش هم نیابد، سیاست اقتصادی نئولیبرال جمهوری اسلامی بهویژه در کابینه روحانی از همان آغاز کاهش استخدامهای دولتی بوده است. چنانچه واقعاً هم بخواهند تعدادی را استخدام کنند، عمدتاً به شکل پیمانی و شرکتی و قراردادی خواهد بود. چنانچه معاون وزیر در بهمنماه ۹۷ اعلام کرد” از سال ۹۳ تا امسال، ۲۷ هزار و ۱۸۴ پرستار استخدامشدهاند که ۱۵ هزار و ۵۶۷ نفرشان استخدام رسمی و بقیه بهصورت شرکتی و قراردادی استخدامشدهاند.” بخش خصوصی درمان هم تکلیفش روشن است. تلاش سرمایهداران این بخش نیز همواره این بوده است که بدون استخدام رسمی، با کمترین تعداد پرستار و پرداخت کمترین دستمزد و بیشترین ساعات کار، سود بیشتری به جیب بزنند. بنابراین با توجه به آنچه گفته شد، تعجبآور نیست، در کشوری با ۸۰ میلیون جمعیت، کل پرستاران در سیستم بهداشتی و درمانی ۱۴۰ تا ۱۵۰ هزار تن باشد.
در بهمنماه ۹۶ معاون وزیر بهداشت در گفتوگو با خبرنگار سلامت ایرنا گفت: “حدود ۱۴۰ هزار پرستار شاغل در کشور داریم و لازم است تعداد پرستاران کشور حداقل دو برابر شود.”
حیرتآور اینکه یک سال بعد در۱۷ بهمن ۹۷ در یک نشست خبری که در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برگزار شد، اعلام کرد:” ۱۸۰ هزار پرستار در بیمارستانهای دولتی، غیردولتی، خصوصی و خیریه فعالاند.” اینکه چگونه در فاصله یک سال ۴۰ هزار بر تعداد پرستاران افزوده میشود، در زمره معجزاتی است که فقط از جمهوری اسلامی و کارگزاران آن ساخته است.
معاون وزیر ادعاهای بیاساس خود را در مورد تعداد پرستاران بیکار نیز تکرار میکند و درحالیکه دهها هزار پرستار بیکار در کشور وجود دارد و گروهی که نتوانستهاند استخدام شوند، در جستجوی کار دیگری برآمده یا مهاجرت میکنند، مدعی است که در ایران تقریباً پرستار بیکار وجود ندارد و حداکثر رقمی را که ذکر میکند ۵ هزار نفر است که آنها هم میخواستهاند در محل زندگی خودشان استخدام شوند و نیازی به آنها نبوده است. به فرمایشات ایشان توجه کنید: ” در اکثر شهرها تقریباً پرستار بیکار نداریم. در بعضی استانها ما تعداد مشخصی پرستار بیکار داریم که درمجموع ۵۰۰۰ پرستار بیکار در کشور میشوند. در خیلی از استانهای ما خیلی نیاز هست و اعلام نیاز هم میکنند، اما کسی نمیرود. از طرفی در برخی از استانها هم به دلیل عدم توزیع درست دانشکدهها، بیش از نیاز استان پرستار تربیتکردهاند و پرستار هم میخواهد در همان استان و همان بیمارستانی که میخواهد بکار گرفته شود.” اما همزمان با وی رئیسکل سازمان نظام پرستاری کشور در اسفند ۹۷ گفت: ۳۰ هزار پرستار بیکار در کشور وجود دارد. حال اگر آنگونه که معاون وزارت بهداشت میگوید، پرستار بیکاری وجود ندارد، معلوم نیست وزارت بهداشت چگونه میخواهد تناقض استخدام سالانه ۹ هزار پرستار را حل کند؟
اما عواقب کمبود پرستار چیست؟ قبل از هر چیز، صدمات جدی به عموم مردم ایران وارد میآورد که با مراکز درمانی سروکار دارند، سطح نازل خدمات درمانی، افزایش خطا و مشکلات متعددی که در موارد متعدد منجر به مرگ بیماران میشود. این کمبود پرستار تأثیرات بسیار وخیمی بر شرایط کار، سلامت وزندگی پرستارانی برجای گذاشته که باید بار چند پرستار را بر دوش بکشند.
فشار کار یکی از معضلات جدی پرستاران است. درحالیکه در اغلب کشورهای جهان در ازای هر هزار نفر ۵ تا ۱۰ کادر پرستاری وجود دارد، در ایران این عدد ۶ / ۱ نفر است و در برخی شهرها به ۱ نیز نمیرسد. این عدد در کشورهای اروپائی ۱۰ پرستار و متوسط جهانی آن نیز به ازای هر یک هزار نفر ۳ تا ۶ پرستار است. پایینترین سطح آن نیز سه پرستار است. حتی در کشورهایی همچون گرجستان و ارمنستان، به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت، ۶ نیروی پرستاری وجود دارد. در برخی از بیمارستانها در ایران ۸ تا ۱۰ بیمار به یک پرستار سپرده میشود و در برخی شهرستانها این رقم حتی به ۱۵ نیز میرسد، درحالیکه در اغلب کشورها به ازای یک پرستار ۲ الی سه بیمار وجود دارد. روشن است که تحت چنین شرایطی فشار کار خردکنندهای بر پرستار وارد میآید و مراقبت مطلوبی هم از بیمار نمیتواند وجود داشته باشد.
کمبود پرستار در ایران بهاضافه کاری اجباری و افزایش ساعات کار تا ۱۲و حتی ۱۸ ساعت کار انجامیده است و حالآنکه ساعات کار پرستاران در اغلب کشورها حداکثر ۶ ساعت است. پوشیده نیست که یک چنین فشار کاری پرستار را فرسوده و زندگی او را تباه میکند. این فشار کار آنقدر شدید و طاقتفرساست که گاه اخباری از مرگ پرستاران درنتیجه فشار کار انتشار یافته است. وزارت بهداشت جمهوری اسلامی بهجای کاهش ساعات کار، مدام اضافهکاری اجباری را افزایش میدهد. معاون وزیر بهداشت در پاسخ به این مسئله میگوید: ” در حال حاضر با کمبود نیروی پرستار مواجه هستیم و با توجه به حجم زیاد بیماران مراجعهکننده به بیمارستانها، همه پرستاران مجبور بهاضافه کاریهای اجباری هستند و نمیتوانند به همه بیماران بهخوبی رسیدگی کنند.”
با تمام فشاری که یک پرستار متحمل میشود، حیرتآور اما این است که حقوق پرستاران در ایران در نازلترین سطح جهانی قرار دارد.
معاون پرستاری وزیر بهداشت چند ماه پیش گفت:”حداقل حقوق پرستاران در بیمارستانهای خصوصی یکمیلیون و ۵۰۰ هزار تومان بهعلاوه دریافت مبلغ کارانه و حداقل حقوق پرستاران بیمارستانهای دولتی دو میلیون و ۴۰۰ هزار تومان به همراه کارانه و اضافهکار است و حداقل دریافتی کارانه در بخش دولتی ۸۰۰ هزار تومان است.” قبلاً نیز ایرج حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت درباره حقوق پرستاران گفته بود: “متوسط درآمد پرستاران با ۸۰ ساعت اضافهکار و کارانه ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است.”این در حالی است که اختلاف درآمد یک پرستار با متخصص ۲۰ برابر است.
فرض کنیم که متوسط حقوق پرستاران در هرماه، همان ۳ میلیون تومانی باشد که معاون کل وزارت بهداشت و درمان میگوید، میشود معادل ۲۳۰ دلار در هرماه یا ۲۷۶۰ دلار در سال . حال در نظر بگیرید که در ده کشور برتر جهان، حقوق سالانه پرستار از حداقل ۲۷ هزار دلار شروع میشود تا ۱۲۵ هزار دلار در بالاترین سطح آن. حقوق یک پرستار در عربستان سعودی هم ماهانه بین۲۰۰۰ تا ۴۰۰۰ دلار است. با این اوصاف، وقتیکه حقوق پرستاری در ایران چنان پائین است که جبرانکننده هزینه زندگی نیست، تعجبآور نخواهد بود که پرستاران بهاضافه کاری تن دهند و یا حتی در بیمارستانهای خصوصی نیز جنبی کار کنند.
پرستاران با مبارزات خود ۱۲ سال پیش مجلس را واداشتند که تعرفه گذاری خدمات پرستاری را تصویب کند. رژیم اما حتی از اجرای قانونی که مصوبه مجلس خودشان است و میتواند کمی حقوق پرستاران را افزایش دهد، سرباز زده است. دلیل آنهم پوشیده نیست. میخواهند دستمزد پرستاران را پائین نگهدارند تا آنها را مجبور بهاضافه کاری در شیفت های متوالی کنند.
معاون پرستاری وزارت بهداشت اما میگوید: ” متأسفانه اعتبار قانون تعرفه گذاری تأمین نشده و قانونی که بودجه آن دیده نشده است، ضمانت اجرایی ندارد.”
جمهوری اسلامی حتی مانع از بازنشستگی پرستاران در سن مقرر ۲۰ سال درنتیجه مزایای مشاغل سخت شده است تا پرستاران را بازور به ادامه کاری وادارد.
معاون پرستاری وزارت بهداشت در گفتوگو با ایلنا افزود:”طبق قانون بازنشستگی پرستاران باید آنها با ۲۰ سال کار بازنشسته شوند، اما ما نمیتوانیم پرستارانمان را با ۲۰ سال کار بازنشسته کنیم، چرا چون نیاز به حضور کادر پرستاری در بیمارستانهایمان داریم.” وی با گستاخی تمام حتی یکی دیگر از قوانین خودشان را زیر پا میگذارد.
پرستاران تاکنون مکرر خواستار تحقق مطالبات خود و تغییر در نظام عقبمانده بهداشت و درمان کشور بودهاند. جمهوری اسلامی اما کمترین توجهی به خواست آنها نکرده است.
یک سال پیش در اول تیرماه ۹۷ بود که ۱۷ هزار پرستار در یک نامه سرگشاده خواستار اجرای مهمترین مطالبات خود، ازجمله اجرای قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری، حذف قاصدک و جدا شدن اضافهکاری و کارانه، تعیین تکلیف تبدیل وضعیت همکاران قراردادی، پیمانی، شرکتی، بهکارگیری نیروهای اداری مانند منشی و… جهت کم کردن بارکاری پرستاران، اجرای صحیح قانون ارتقای بهرهوری در تمام دانشگاهها و برای تمام گروهها ،اجرای صحیح قانون بازنشستگی مشاغل سخت و زیانآور، ایجاد تسهیلات مناسب جهت ارتقای همکاران بهیاری به پرستاری، مامایی، اتاق عمل و…،حذف اضافهکار اجباری در بخشهای دولتی و کنترل و نظارت بر بخشهای خصوصی جهت کنترل سقف اضافهکار، کف حقوق یک پرستار برای یک شیفت موظف پنج میلیون تومان، استخدام پرستاران، برخورداری پرستاران بخش خصوصی از امنیت شغلی مناسب، شدند، اما بازهم هیچ پاسخی به این مطالبات برحق پرستاران داده نشد.
اما چرا این مطالبات همچنان بیجواب ماندهاند؟ پاسخ این است که پرستاران نا متشکلاند و از ابزار مؤثر مبارزه برای تحقق مطالبات خود استفاده نکردهاند. پرستاران تشکل مستقل خود را ندارند و گروههایی که تحت عنوان تشکل پرستاران وجود دارند، ساختهوپرداخته خود رژیماند و وظیفه آنها ایجاد شکاف در میان پرستاران و ایجاد مانع بر سر راه مبارزات پرستاران است. علاوه بر این، جمهوری اسلامی رژیمی نیست که با مذاکره و نامهنگاری، مطالبات مردم زحمتکش را برآورده سازد. این رژیم را باید با مبارزات مؤثر و متشکل واداشت که مطالبات را بپذیرد. کافی است که پرستاران حتی فقط در تهران به حربه اعتصاب متوسل شوند تا مقامات رژیم ناگزیر شوند سراسیمه به سراغ آنها بیایند و لااقل برخی از مطالبات را عملی کنند. معاون پرستاری بر سر هر مطالبهای که بخواهد حقوق پرستاران را بهبود بخشد یا از فشار کار بکاهد، از نبود بودجه و اعتبارات دم میزند. اما میدانیم که رژیم برای هزینههای کلان نیروهای مسلح خود، مبالغ چند میلیارد دلاری از صندوق ذخیره ارزی به آنها اختصاص میدهد، نوبت به کارگر، معلم و پرستار که میرسد، ادعا میشود که برای تحقق مطالبات آنها بودجه نیست و اعتبار لازم تخصیص داده نشده است. پرستاران چارهای ندارند جز اینکه تشکل مستقل خود را ایجاد کنند و به اشکال مؤثر و برّای مبارزه از نمونه اعتصاب رویآورند.
نظرات شما