حوادثی که در معادن ایران رخ میدهد، مدام افزایش مییابد و توام با آن بر تعداد کارگرانی که جان خود را از دست میدهند و یا صدمات جدی میبینند، افزوده میشود. در همین مدت کوتاهی که از سال جدید میگذرد، اخبار و گزارشهای متعددی از حوادث محیط کار در معادن ایران و مرگ و مصدوم شدن کارگران انتشاریافته است. بر طبق گزارش خبرگزاریهای وابسته به رژیم، در آخرین هفته خردادماه، تنها در معدن زغالسنگ البرز شرقی، چهار حادثه رخ داد. در تاریخ ٢٣ خردادماه، درنتیجه ریزش تونل برناکی در معدن زغالسنگ طزره دامغان، ۲ تن از کارگران جان باختند و یک کارگر مصدوم شد. سه روز بعد، یکی از کارگران در معدن زغالسنگ رزم جا غربی طزره، براثر گازگرفتگی جان خود را از دست داد. در ٢٨ خردادماه در دو حادثه جداگانه، ٢ کارگر در تونلهای « مادر» و «کلاریز» دچار آسیب شدند. البته این حوادث در این معدن تازگی ندارد. سال گذشته نیز حادثهای در معدن زغالسنگ در منطقه طزره دامغان رخداده بود. همزمان با این حوادث، ریزش معدن شن و ماسه همصفا در آمل به خفگی و مرگ یک کارگر انجامید. همچنین در سوم اردیبهشتماه، سه تن از کارگران معدن مس نسیم در خراسان دچار حادثه شدند. در ٣٠ فروردین نیز، در اثر آتشسوزی در معدن زغالسنگ سوادکوه ١١ کارگر مصدوم شده بودند. آخرین خبر از حوادث معادن حاکی است که در ٣٠ خرداد در همین معدن در تونل شماره ۷ ، دو کارگر دچار گازگرفتگی شدند و جان باختند و تعدادی مصدوم روانه بیمارستان شدند. بروز اینهمه حوادث پیدرپی در مدتی کوتاه، حاکی از شرایط بهغایت ناایمن معادن در ایران است که مدام به مرگ و مصدوم شدن گروهگروه کارگران معادن میانجامد. برای سرمایهداران و دولت پاسدار منافع آنها در ایران، اهمیتی ندارد که کارگران جان خود را ازدست میدهند و یا مصدوم میشوند، مهم این است که وقفهای در کار رخ ندهد، معدن با همان شرایط ناایمن به کار خود ادامه دهد و سود سرمایهداران نقصان پیدا نکند. از همین روست که چندساعتی پس از اولین حادثه در معدن زغالسنگ البرز شرقی، بدون این که علت ریزش تونل پیگیری شود، فرماندار دامغان در گفتگو با ایسنا، ضمن اینکه از مرگ دو نفر در حادثه معدنی در طزره دامغان خبر داد، گفت: “بعد از حادثه با انتقال مصدومان و عادیسازی شرایط، در حال حاضر این معدن فعالیت خود را از سر گرفته است. ” به همین سادگی. “با انتقال مصدومان، معدن فعالیت خود را از سر گرفت ! ” پس از وقوع چهار حادثه در این معدن، مدیرکل بازرسی کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در گفتگو با ایلنا، در خصوص حوادث پیدرپی کار منجر به مرگ کارگران البرز شرقی گفت: هنوز نتیجه نهایی گزارش بازرسی را ندیدهام. اما وی ادعا کرد: “هم قبل از حادثه همکاران ما در بازرسیهای استان سمنان بازرسی داشتند و گزارش را ارائه کردند و بعد از حادثه هم که هفته گذشته رخ داد، تیم بازرسی اعزام شد و ستاد تیمی را فرستاد و در حال گزارش دهی هستند که علت حادثه مشخص شود.” اگر به ادعای این مقام دولتی، قبل از حادثه همکاران ایشان “در بازرسیهای استان سمنان بازرسی داشتند و گزارش را ارائه کردند.” پس، این اتفاقات پیدرپی، مرگ و مصدومیت ناشی از ریزش تونل و گازگرفتگی را چگونه باید توضیح داد؟ روشن است که وی دروغ میگوید. اگر این بازرسی صورت گرفته بود و اگر دولت کارفرما را موظف به ایمن سازی معدن کرده بود، نمیبایستی این اتفاقات رخ دهد. لازم به ذکر است که تعداد بازرسان کار در سراسر ایران ٨٠٠ نفر است. این تعداد گویا باید صنایع و معادن و ساختمان سازیها را بازرسی کنند.
اما هر کس میداند که ناایمنی معادن در ایران و مرگ و معلولیت کارگران، مختص این چند روز و این معادن نیست.
اینها فقط چند نمونه از حوادثی است که در طول سه ماهی که از سال جاری میگذرد، در معادن ایران رخداده و به مرگ و مصدومیت تعدادی از کارگران انجامیده است. دلیل آن نیز پوشیده نیست. ناایمنی معادن در سراسر کشور، نبود وسایل و تجهیزات و تکنیکهای پیشرفته کنترل و سنجش گازها و اندازهگیری مشخصات هوا، استفاده از وسایل و تجهیزات کهنه و فرسوده، سیستم تهویه نامناسب و ناکافی در تونل، نبود مسیرهای کمکی برای کمک به تهویه تونل، در دسترس نبودن امکانات فوری پزشکی، درمانی و آمبولانس، نبود کنترل و بازرسی دولتی و زد و بند مقامات و مأموران اداره کار با سرمایهداران که هزینهای برای ایمنسازی محیط کار متقبل نشوند و سود خود را به بهای مرگ و مصدومیت کارگران افزایش دهند. نبود آموزشهای لازم و کافی.
این اتفاقات در حالی رخ میدهند که در طول یک دهه اخیر، صدها کارگر معدن در ایران جان خود را ازدستداده و صدها تن مصدوم و معلول شدهاند. انفجار در معدن یال شمالی طبس که به مرگ هشت تن از کارگران انجامید. حوادث پیدرپی در معادن زغالسنگ کرمان، انفجار گاز در معدن زغالسنگ چشمه پودنه کوهبنان که موجب کشته شدن سه نفر و زخمی شدن شش معدنچی دیگر شد. انفجار در معدن زغالسنگ بابنیزو کرمان که ۱۲ کشته و ٢٠ مصدوم بهجای گذاشت . پیش از آن نیز دو بار در این معدن انفجار رخداده بود. ٨ کشته و زخمی در ریزش معدن زغالسنگ آب نیل کرمان. مرگ ۴٣ کارگر در معدن زمستان یورت در استان گلستان تنها چند نمونه از این حوادثاند.
درحالیکه بر طبق گزارش سازمان بینالمللی کار، در مقیاس جهانی سالبهسال آمار حوادث ناشی از کار کاهشیافته، در ایران بالعکس سالبهسال بر تعداد حوادث کار و جانباختگان و مصدومان حوادث ناشی از کار، بهویژه در معادن افزودهشده است. پزشکی قانونی اعلام کرده است: طی ۱۰ سال گذشته (۱۳۸۷ تا ۱۳۹۶)، ۱۵ هزار و ۹۹۷ نفر در نتیجه حوادث ناشی از کار جان خود را از دست دادند و تعداد تلفات در سال ١٣٩۵ ، ١٠ درصد رشد داشته است.
مدیرکل بازرسی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در اردیبهشتماه امسال گفت: حدود ۱۰ هزار نفر سال گذشته در اثر حوادث کار مصدوم شدند و حدود ۷۰۰ نفر نیز فوت کردند.
به گزارش ایلنا، وی در همایش ملی روز جهانی ایمنی و بهداشت حرفهای در اراک گفت: سال ۹۶ نیز ۸۰۰ نفر در اثر حوادث ناشی از کار فوت کردند.
خبرگزاری مهر در فروردینماه سال گذشته گزارش کرد “بر اساس مطالعات مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت کار، نتایج آمارگیری معادن کشور نشان میدهد در سال ۱۳۹۵، تعداد کل معادن در حال بهرهبرداری کشور ۴۹۱۳ معدن و تعداد شاغلان معادن، ۹۳۴۸۶ نفر بوده است. بر اساس نتایج این طرح، در سال ۱۳۹۵ معادل ۳۷۷ معدن دچار حادثه سقوط شده است. در این معادن، درمجموع ۱۹۱۲ مورد حادثه به وقوع پیوسته که متعاقب آن حدود ۱۹۰۶ نفر دچار حادثه شدهاند. استانهای خراسان جنوبی و کرمان به ترتیب با ۳۸۸ و ۲۶۳ مورد دارای بیشترین تعداد وقوع حادثه بودهاند.”
نتایج این گزارش رسمی از اطلاعات معادن بهخوبی در جدول زیر، افزایش سالانه تعداد حوادث کار و حادثه دیدگان را نشان میدهد .
این جدول درعینحال یک واقعیت پنهان را نیز در درون خود نهفته دارد. به همان میزان که بهویژه از دهه هشتاد، واگذاری مؤسسات تولیدی و خدماتی ازجمله واگذاری معادن به سرمایهداران بخش خصوصی سرعت گرفت، مدام بر تعداد حوادث و قتل و کشتار کارگران معادن افزودهشده است. آمارهای موجود حاکی است که بیش از ٩٨ درصد معادن کشور در اختیار بخش خصوصی است.
اما کارگران معادن در ایران تنها با مرگ و مصدومیتهای ناشی از حوادثی که در معادن رخ میدهد مواجه نیستند. آنها درنتیجه تماس با مواد معدنی، آلی، آلرژنها و دیگر مواد شیمیایی خطرناک با مرگ تدریجی و آرام ناشی از امراض متعدد مواجهاند. بر طبق گزارشهای تحقیقی انتشاریافته، کارگران معادن بهویژه در معادن زغالسنگ، قیرهای طبیعی، گچ ، طلا، فیروزه،مس، زرنیخ ، فسفات ، سرب، سنگهای تزئینی، سیلیس، تالک، و غیره در معرض بیماریهای متعدد قرار دارند.
برونشیت و آسم ، سرطان ریه، اختلال دستگاه قلب عروق و دستگاه عصبی، اختلالهای ذهنی، اختلال در راه رفتن و تکلم ، محدود شدن میدان بینایی، بیماریهای کلیه، سرطان پروستات، پارکینسون، ناشنوایی ، سرطان خون، صدمه دیدن عملکرد دستگاه تولیدمثل، نقص عضو، از دست دادن اعضای بدن و دهها بیماری دیگر از این نمونهاند.
در تحقیقات بسیار محدودی که در ایران بر روی کارگران بر خی معادن صورت گرفته است، کارگران معادن، اغلب به امراض ناشی از کار در معادن و مواد خطرزا مبتلا هستند. در کشوری که حتی ابتداییترین امکانات ایمنسازی معادن رعایت نمیشود، بازرسی جدی نیز وجود ندارد و پیوسته کارگران با ریزش و انفجار معادن مواجهاند و امکانات بهداشتی بسیار محدود است، یا اصلاً وجود ندارد، بحث و صحبتی از مصونسازی کارگران در برابر این بیماریها نمیتواند در میان باشد. در یک گزارش رسمی که تحت عنوان ” نشانگرهای سلامت کارگری، بهبود نیافتهاند” توسط ایسنا در سال ٩۵ انتشار یافت، آمده است: “در حال حاضر، بیماریهای شغلی منجر به فوت، شش تا ۱۲ برابر حوادث ناشی از کار است. روشن است که با توجه به افزایش شدید مرگومیر ناشی از حوادث ناشی کار در دو سال اخیر، بهبودی در وضعیت بهداشتی معادن نیز رخ نداده است. همین گزارش میافزاید: “بر اساس آمارهای منتشرشده ، سالانه حدود ۲۰ هزار حادثه ناشی از کار اتفاق میافتد که از این تعداد نزدیک به ۱۵ هزار حادثه در بخش ساختمانی است. پسازآن، بیشترین میزان مرگومیر در محیط کار به کارگران معادن و کارگران صنایع اختصاص دارد. پزشکی قانونی این آمار را ۱۸۹۱ نفر، وزارت کار ۱۱۵۰ نفر و سازمان تأمین اجتماعی آن را ۱۲۰ نفر در سال گذشته اعلام کردهاند.” گزارشی که خبرگزاری مهر سال گذشته انتشار داد و پیشازاین به آن اشاره شد، نیز میگوید: ” بررسی معادن در حال بهرهبرداری کشور نشان میدهد ۶۰۸ معدن دارای واحد بهداشت، ایمنی و محیط زیست هستند. بهعبارتدیگر، فقط ۱۲.۴ درصد کل معادن در حال بهرهبرداری در کشور دارای واحد بهداشت، ایمنی و محیطزیست هستند و حالآنکه ۴۳۰۵ معدن کشور معادل ۸۷.۶ درصد از کل معادن، در حال بهرهبرداری فاقد واحد بهداشت، ایمنی و محیطزیست هستند.”
در کشوری که بدون هرگونه کنترل و نظارتی در معادن، دست سرمایهداران در استثمار بیرحمانه کارگران باز گذاشتهشده است. سرمایهداران برای کاهش هزینهها و کسب سود بیشتر از ایمنسازی محیط کار سرباز میزنند. در کشوری که کارگران فاقد تشکل مستقل هستند و هر اعتراض آنها به بازداشت و اخراج میانجامد، روشن است که نهتنها بهبودی در شرایط کارگران معادن رخ نداده و نخواهد داد، بلکه همانگونه که تمام شواهد و آمارهای موسسات خود رژیم نشان میدهند، مدام شرایط کار و زندگی کارگران معادن وخیمتر خواهد شد و حوادث ناشی از کار نیز افزایش خواهد یافت. کارگران معادن برای نجات از این وضعیت اسفبار، راهی جز این ندارند که متشکل شوند، برای ایجاد یک تشکل مستقل سرا سری کارگران معادن تلاش کنند و مبارزه متحدی را علیه سرمایهداران و دولت پاسدار منافع آنها، سازمان دهند.
نظرات شما