سیل زدگان، زخم خوردگان فراموش شده

سه ماه از وقوع بارش باران های شدید و جاری شدن سیل در مناطق وسیعی از ایران گذشته است. سیل ویرانگری که بیش از ۱۴ استان کشور را فرا گرفت و خسارات جانی و مالی فراوانی ببار آورد. طبق آمار پزشکی قانونی دست کم ۷۶ نفر در جریان این فاجعه کشته شدند که ۲۱ نفر آنان فقط در شیراز بودند. خسارات مالی سیل اگرچه ده ها هزار میلیارد تومان برآورد شده اند، اما تاکنون از طرف هیچ یک از نهادهای مسئول جمهوری اسلامی آمار دقیقی از میزان خسارات مالی وارد شده به بخش های کشاورزی، صنعت، تولید، جاده ها، پل ها،احشام و منازل مسکونی، اعلام نشده اند.

جدیدترین آماری که تاکنون اعلام شده است، مربوط به تاریخ ۲۱ خرداد است که خبرگزاری فارس به نقل از علی اصغر پیوندی، مدیر عامل جمعیت هلال احمر ایران، میزان خسارات مالی وارده از سیل را ۴۰ هزار میلیارد تومان اعلام کرده است. مدیر عامل هلال احمر جمهوری اسلامی همچنین تعداد کسانی را که در سیل فروردین ماه آسیب های جدی دیده بودند،۶۸۰ هزار نفر اعلام کرد. ۶۸۰ هزار انسانی که در جریان سیل آسیب های جدی دیده اند، اما امداد رسانی به آنان، آنهم از زبان مدیر عامل هلال احمر کشور به میزان ۶۰ هزار چادر، ۲۰۰ هزار پتو و به میزانی هم توزیع بسته های غذایی ۷۲ ساعته بوده است.

بیان همین ارقام اعلام شده از طرف علی اصغر پیوندی و پاره ای گزارش ها که اینروزها توسط تعدادی از روزنامه های دولتی انتشار یافته اند، به روشنی نشان می دهند که ۶۸۰ هزار انسانی که در جریان سیل ویرانگر دچار بی خانمانی، آسیب دیدگی و آلام روحی شده اند، هم اکنون در چه شرایط اسفباری بسر می برند. خصوصا سیل زدگان استان های گلستان، ترکمن صحرا، مازندران، خوزستان، لرستان و ایلام که به مراتب بیشتر از مناطق دیگر دچار آسیب دیدگی و ویرانی شده اند.

همان سیل زدگان فراموش شده ای که طبق گزارش “مشرق” با انبوهی از مشکلات مادی، روحی و روانی از جمله زندگی به صورت فشرده در چادر و کانکس، بی بهره بودن از سرویس های بهداشتی، نبود آب شُرب و خصوصا نبود وسایل خنک کننده نظیر پنکه در مناطق گرمسیری مواجه اند. زخم خوردگانی که در چادرها اسکان موقت داده شده اند و شب ها حتا تشک برای خوابیدن ندارند و مجبورند روی زمین خشک، شب را به روز برسانند و در شب های سرد نیز از وسایل گرمایی بی بهره اند. در کنار همه این مشکلات و عدم اجرای وعده های داده شده به سیل زدگان، بی توجهی مسئولان حکومتی و فراموش شدن سیل زدگان از طرف دولت جمهوری اسلامی درد بزرگتری است که بر گلوی آنان چنگ انداخته است. موضوعی که در گزارش “مشرق” از زبان یکی از سیل زدگان پلدختر به صراحت به آن اشاره شده است: “مسؤولان اعم از شهردار، فرماندار و سایرین هیچکدام به ما سر نمی زنند که حضورشان باعث دلگرمی ما شود. ما هر روز از این وضعیت نابسامان پیشآمده عصبی تر می شویم و تقاضا داریم مسؤولان به ما بیشتر رسیدگی کنند و مشکلات ما را رفع کنند تا امید به زندگی و آینده در ما ایجاد شود، چراکه ما برای آینده زندگی خود بسیار نگران هستیم”. مسئولانی که در روزهای پر تلاطم سیل بجز یک سری رفتارهای نمایشی کار دیگری انجام ندادند و اکنون پس از فروکش کردن سیل و به فراموشی رفتن معضلات سیل زدگان دیگر نیازی به همان رفتارهای نمایشی هم ندارند.

طبق آمارهای نصف و نیمه ای که تاکنون اعلام شده بیشترین خسارات، خسارات وارده به زمین های کشاورزی و محصولات آن بوده است که بیان گوشه هایی از آن در شهرستان پلدختر و معمولان یک نمای کلی از خسارات وارده و نیز بی مسئولتی دولت جمهوری اسلامی در پاسخگویی به رنج ها و آلام مردم سیل زده را به تصویر می کشد.

حمید رضا کاظمی، نماینده شهرستان پلدختر در مورد میزان خسارات وارده به این شهر اعلام کرده است: در بخش کشاوری حدود هزار میلیارد تومان، در بخش منازل و لوازم خانگی روستایی و شهری حدود یک هزار و ۵۰۰ میلیارد و خسارت راه ها نیز حدود هزار میلیارد تومان بوده است. کاظمی میزان کل خسارت های وارده به بخش های مختلف شهرستان پلدختر را نزدیک پنج هزار میلیارد تومان اعلام کرده است. بیان این میزان خسارت، آنهم فقط در شهرستان پلدختر گویای عمق فاجعه ای است که بر توده های سیل زده و زندگی شان آوار شده است. سیل زدگانی که بخشی از آنان، کماکان در کانکس بسر می برند و بخش دیگری هم به همان منازل آسیب دیده برگشته اند. منازلی که به گفته علی ساری، نمایند اهواز در مجلس ارتجاع، آنچنان ناامن و خطرناکند که مردم سیل زده برای جلوگیری از وقوع حوادث ناگوار بیشتر، مجبورند در طول روز در خانه باشند و شب موقع خواب از خانه بیرون بیایند.

در این میان اما، عملکرد دولت جمهوری اسلامی در پاسخگویی به این همه خرابی ها و ویرانی های وارد شده بر زندگی و هستی مردم بلادیده مناطق سیل زده از جمله آسیب دیدگان شهرستان پلدختر چه بوده است؟ مجموعه اقدامات طیقه حاکم وعده پرداخت بلاعوض ۶ میلیون تومان به مردم آسیب دیده از سیل بوده است که طبق گفته نماینده پلدختر، از این مبلغ نیز تاکنون فقط سه میلیون تومان به آنان پرداخت شده است. همین وضعیت برای کشاورزان منطقه سیل زده گلستان نیز پیش آمده است. استانی که بیشترین درآمد مردم آن از کشاورزی و دامداری بوده که در پی جاری شدن سیلاب در زمین های کشاورزی همه امکانات زیستی خود را از دست داده اند. طبق گفته رئیس نظام صنفی کشاورزی گلستان، قرار بود برای هر هکتار دیمی که خسارت دیده دو میلیون و برای هر هکتار زمین‌های کشاورزی که آبیاری می‌شوند، مبلغ پنج میلیون تومان خسارت پرداخت گردد. که این وعده دولت به اصطلاح “تدبیر و امید” روحانی نیز عمل نشده و تاکنون فقط ۵۰ درصد این خسارت جبران شده است. یعنی برای هر هکتار زمین دیم، یک میلیون تومان و برای هر هکتار زمین کشاورزی ۲.۵ میلیون تومان پرداخت شده است.

پرداخت یک تا سه میلیون تومان به مردمی که نه تنها خانه و کاشانه شان در اثر سیل از بین رفته است، بلکه با به زیر آب رفتن زمین های کشاورزی، دامداری و تعطیل شدن تعداد زیادی از کارخانه های تولیدی، دیگر امکانات زیستی و معیشتی شان نیز از بین رفته است. حال این مردمی که در ناامنی بسر می برند، زمین های کشاورزی خود را از دست داده اند، با تعطیلی کارخانه ها بیکار شده اند، دام های شان فنا شده و اکنون بدون کمترین امکانات زندگی بر تلی از ویرانه های سیل ایستاده و با مشکلات عدیده ای مواجه اند، دولت ارتجاعی و فاسد جمهوری اسلامی لطف کرده و بین یک تا سه میلیون تومان به آنان کمک بلاعوض کرده است.

این است ماهیت نظام جمهوری اسلامی. نظامی که زندگی، رفاه، آرامش و آسایش توده های مردم ایران کمترین جایی در افکار پوسیده و قرون وسطایی آن ندارد. رژیمی که طی چهار دهه بر زندگی توده های مردم ایران چنگ انداخته و با بی رحمی تمام، تا آنجا که برایش مقدور بوده به طور مستقیم و غیر مستقیم کارگران و توده های زحمتکش را کشتار و زندگی آنان را به تباهی و ویرانی کشانده است. توده های سرکوب شده ای که علاوه بر فقر و فلاکتی که مستقیما طبقه حاکم بر آنان روا داشته، هر از گاهی نیز با مجموعه ای از بلایای طبیعی همانند سیل و زلزله مواجه بوده اند. حوادثی ناشی از تلاطمات طبیعت که می توانست برای مردم مناطق سیل زده فاجعه ای با چنین ابعادی به همراه نداشته باشد، اما، در پی بی تدبیری، دزدی، فساد، بی توجهی و عدم صلاحیت مسئولان حکومتی نسبت به شرایط زیستی و ایمن سازی زیرساخت های کشور، هم اینک یک چنین سرنوشت غم انگیز و دردناکی را برای مردم مناطق سیل زده خصوصا شهرهای پلدختر و معمولان در خوزستان و شهرستان آق قلا در استان گلستان رقم زده است.

اکنون تابستان است و فصل گرما و توده های سیل زده ای که این چنین گرفتار بی خانمانی و رنج و آلام شده اند، هنوز هم تنشان داغ است و گرم. پوشیده نیست که با سپری شدن فصل گرما و فرا رسیدن ایام برف و سرما، وضعیت برای آنان ده ها برابر وخامت بارتر از وضعیت کنونی خواهد شد. طی همین سه ماه گذشته، طبقه حاکم و نظام سیاسی پاسدار آن به خوبی نشان داده اند که کمترین توجهی به شرایط زندگی، حل مشکلات سیل زدگان و کاهش رنج و آلام آنان ندارند. در پی بی توجهی طبقه حاکم و نظام سیاسی پاسدار آن نسبت به مشکلات سیل زدگان، شرایط برای آسیب دیدگان سیل به گونه ای پیش رفته است که آنان به کلی فراموش شده اند. انگار نه انگار فاجعه ای این چنین ویرانگر در بیش از ۱۴ استان کشور رخ داده و زندگی۶۸۰ هزار نفر انسان سیل زده به تباهی و ویرانی رفته است.

حال در چنین وضعیتی که دولت بی کفایت جمهوری اسلامی کمترین توجهی به انبوه مشکلات سیل زدگان ندارد، ضرورت تشکیل کمیته های محلی برای برآورد میزان دقیق خسارات وارده در هر شهر و روستا و منطقه بیش از پیش آشکار است. کمیته هایی متشکل از افراد دلسوز، فعال و شناخته شده که بتوانند پیگیر مطالبات توده های سیل زده باشند. سیل زدگان آسیب دیده ای که اینچنین فراموش شده اند. زخم خوردگانی که اگر اکنون و تا پیش از فرا رسیدن برف و سرما نتوانند دولت جمهوری اسلامی را به پرداخت بلاعوض تمامی خسارات وارده به سیل زدگان وادار سازند، یقینا فردا بسیار دیر خواهد بود.

متن کامل نشریه کار شماره ۸۲۷ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.