علت اصلی کاهش شدید تیراژ روزنامه‌ها در ایران

در روزهای گذشته اخباری از تیراژ روزنامه‌ها در برخی از سایت‌های اینترنتی و به نقل از سایت “انصاف‌نیوز” منتشر گردیده که بیانگر تیراژ بسیار ناچیز روزنامه‌ها در ایران است. سایت “انصاف نیوز” در مرداد ماه سال گذشته نیز گزارشی از وضعیت فاجعه‌بار تیراژ روزنامه‌ها منتشر ساخته بود. گزارش اخیر که حدود دو هفته پیش منتشر شده بیان‌گر این است که تیراژ روزنامه‌هایی که به طور مشخص وابسته به یکی از ارگان‌های حکومتی هستند بین ۴۰ هزار تا ۳ هزار نسخه می‌باشد. برای نمونه تیراژ روزنامه ایران وابسته به خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی “ایرنا” ۴۰ هزار می‌باشد و تیراژ روزنامه‌های کیهان و اطلاعات وابسته به “ولی فقیه” به ترتیب ۳۵۰۰ و ۳۰۰۰ نسخه می‌باشند. نکته دیگری که در رابطه با رونامه‌های دولتی گزارش شده است، میزان بالای برگشتی این روزنامه‌هاست که برخی از آن‌ها با وجود کاهش شدید تیراژ حتا تا ۵۰ درصد برگشتی دارند.

وضعیت روزنامه‌های به اصطلاح خصوصی البته بسیار بدتر است. بالاترین تیراژ این نوع روزنامه‌ها متعلق به “خبر ورزشی” با ۱۶۰۰۰ نسخه است. در میان این روزنامه‌ها بسیاری تنها ۱۰۰ نسخه کاغذی و حتا کمتر منتشر می‌کنند. تیراژ روزنامه “شرق” معروف‌ترین روزنامه به اصطلاح اصلاح‌طلب ۶۰۰۰ نسخه است و روزنامه‌های اعتماد، مردمسالاری و ابتکار که مدیران مسئول آنها در اواخر اسفند نامه‌ای به روحانی نوشته و در آن از در آستانه مرگ بودن روزنامه‌های کاغذی گله کرده بودند، وضعیتی به‌مراتب بدتر دارند. تیراژ روزنامه اعتماد ۳۲۰۰ نسخه است که از این تعداد ۷۰۰ نسخه مجانی در مجلس اسلامی توزیع می‌شود، تیراژ روزنامه‌های مردمسالاری و ابتکار نیز به ترتیب ۱۵۰۰ و ۱۰۰۰ نسخه می‌باشد.

عموم این روزنامه‌ها نیز از فروردین ماه سال‌جاری نه تنها از تعداد صفحات خود کاسته‌اند، بلکه هم‌چنین بهای آن‌ها نیز ۱۰۰ درصد افزایش یافته است. برای نمونه بهای هر نسخه روزنامه شرق از ۲ هزار تومان به ۴ هزار تومان و روزنامه کیهان از هزار تومان به دو هزار تومان افزایش یافتند. مدیر مسئول روزنامه شرق در گفتگو با خبرگزاری ایسنا در رابطه با افزایش صددرصدی بهای روزنامه گفت: “ما با زینک ۱۲ هزار تومان و کاغذ ۲ هزار و ۲۰۰ تومانی، روزنامه را به قیمت ۲ هزار تومان منتشر می‌کردیم. این در حالی است که با وجود افزایش قیمت زینگ به ۷۰ هزار و کاغذ به ۱۴ هزار تومان ما همچنان با همان قیمت منتشر می‌شدیم. در واقع هزینه‌ها چند برابر شده‌اند، اما ما همچنان با همان قیمت چند سال پیش منتشر می‌شدیم”.

قوچانی سردبیر روزنامه سازندگی نیز که در گزارش “انصاف نیوز” تیراژ آن ۱۲۰۰ نسخه اعلام شده در یادداشتی مدعی شد که افزایش چند برابری بهای ملزومات چاپ روزنامه از جمله کاغذ علت افزایش بهای روزنامه و کاهش صفحات آن از ۳۲ به ۱۶ صفحه شده است. وی هم‌چنین در واکنش به گزارش “انصاف نیوز” مدعی شد که حداقل تیراژ این روزنامه ۵ هزار نسخه بوده است!!!

واقعیت این است که روزنامه‌های ایران همواره تلاش داشته و دارند تا تیراژ واقعی خود را مخفی نگاه دارند. یکی از دلایل تلاش روزنامه‌ها برای اعلام تیراژ بالاتر دریافت یارانه بیشتر، سهمیه کاغذ بیشتر و آگهی بیشتر است. به گزارش “انصاف‌نیوز” این روزنامه‌ها عموما با زد و بند با چاپ‌خانه‌ها تیراژ روزنامه را به وزارت “ارشاد و فرهنگ اسلامی” بالاتر از واقع اعلام می‌کنند. براساس این گزارش روزنامه “شرق” در نوبت اول سال ۹۸ مبلغ ۱۸۴ میلیون تومان یارانه دریافت داشته است.

خبرگزاری دولتی “ایسنا” نیز در گزارشی بر این مساله مهر تایید زده و می‌نویسد: “روزنامه‌ها اغلب از اعلام تیراژ واقعی روزنامه‌شان به دلایل مختلفی پرهیز می‌کنند یا ترجیح می‌دهند ارقامی را اعلام کنند که به میزان یارانه‌شان لطمه‌ای وارد نکند، از سوی افکار عمومی قضاوت نشوند و به دنبال آن از تعداد آگهی‌هایشان کم نشود”.

اما چرا تیراژ روزنامه‌ها تا این حد کاهش یافته است؟!

اگرچه بحران اقتصادی و به‌ویژه کاهش قدرت خرید اقشار متوسط جامعه تاثیری غیرقابل انکار در میزان خرید و به تبع آن تیراژ روزنامه دارد، و باز اگرچه گسترش شبکه‌های اجتماعی نیز تاثیرات خاص خود را دارند به‌گونه‌ای‌که باعث شده‌اند حتا در کشورهای پیشرفته سرمایه‌داری نیز تیراژ چاپ کاغذی روزنامه‌ها کاهش یابد، اما این دلایل هرگز کاهش تیراژ روزنامه‌ها در ایران را تا به این حد گسترده، توضیح نداده و توجیه نمی‌کنند. علت اصلی را باید در جای دیگری جستجو کرد. یک واقعیت عینی که گواهی‌ست بر این مساله، میزان برگشتی بالای روزنامه‌هاست. در همان گزارش خبرگزاری “ایسنا” که در ۱۷ شهریور ۹۷ منتشر شده آمده است: “با وجود همین تیراژ کم روزنامه‌ها، آمار برگشتی اغلب مطبوعات بالاست و افزایش تیراژ بدون مشتری قطعا کار عاقلانه‌ای نیست”. این خبرگزاری از “فقدان اعتماد عمومی به رسانه‌های کشور، محدودیت در انتشار برخی اخبار و گزارش‌ها، هم‌زبان نبودن با جامعه، حضور پُررنگ مسئولان در تیترهای نخست و گزارش‌های اصلی” به‌عنوان مهم‌ترین عوامل پایین‌ بودن تیراژ مطبوعات کشور نام برده بود.

سایت “انصاف نیوز” نیز در گزارش مرداد ماه ۹۷ خود در رابطه با تیراژ روزنامه‌ها و میزان برگشتی آن‌ها نوشته بود که روزنامه شرق ۵۰ درصد برگشتی دارد و روزنامه اعتماد “به رغم این‌که از ۷ هزار نسخه ۱۵۰۰ نسخه آن در مجلس رایگان توزیع می‌شود، ۶۰ درصد برگشتی دارد”!!! به عبارت دیگر حتا در سال گذشته که بحران اقتصادی و گرانی کاغذ و غیره تا حد امروز نبود تنها ۱۳۰۰ نسخه روزنامه اعتماد به فروش می‌رسید!!!

یک مثال دیگر که می‌تواند این مساله را روشن‌تر سازد، تیراژ میلیونی روزنامه‌ها در سال ۵۷ و در اوج مبارزات توده‌ها علیه رژیم شاه بود. خبرگزاری “ایسنا” در تاریخ ۷ بهمن ۹۷ گفتگویی با بیژن نفیسی روزنامه نگار قدیمی روزنامه اطلاعات دارد. بیژن نفیسی در این گفتگو می‌گوید: “سال ۵۷ شرایط به گونه‌ای شده بود که گاهی برخی مطالبی که هیچ کسی تصور نمی‌کرد امکان چاپ در روزنامه‌های سراسری را داشته باشد، در مطبوعات انعکاس پیدا می‌کرد. اصلاً یکی از مهمترین دلایل افزایش تیراژ مطبوعات در آن برهه تاریخی این بود که مردم احساس کردند دغدغه‌ها، نیازها و جواب بسیاری از سوالاتشان را می‌توانند در روزنامه‌ها بیابند. اگر تیراژ روزنامه‌های آن دوره بالا رفته بود و روزنامه‌ها گاهی در یک روز در چند نوبت به چاپ می‌رسیدند، تنها به این خاطر بود که مردم توانستند دغدغه‌های مشترکی با رسانه‌های آن دوره پیدا کنند. تیراژ میلیونی با امکانات چاپی آن دوره، اتفاق بسیار مهمی در تاریخ رسانه‌ای کشورمان محسوب می‌شود… در تاریخ مطبوعات ما بی‌سابقه بود که روزنامه‌ای در طول یک روز چهار بار با موضوعات جدید چاپ شود”. هم‌چنین افزایش تیراژ روزنامه “آیندگان” پس از قیام ۵۷ تا زمان توقیف آن در ۲۲ مرداد ۵۸ یک نمونه دیگر است، روزنامه‌ای متفاوت از روزنامه‌هایی که پس از قیام به کنترل حاکمیت درآمده بودند. روزنامه “انقلاب اسلامی” در سال ۵۹ هم همین حکایت را دارد. در روزهایی که بنی‌صدر مخالفت خود با خمینی و بویژه حزب جمهوری اسلامی را علنی کرده بود، برای خرید روزنامه “انقلاب اسلامی” متعلق به بنی‌صدر باید سر وقت به دکه روزنامه فروشی می‌رفتید وگرنه تمام نسخه‌های آن به فروش رفته بود.

حتا پس از دوم خرداد ۷۶ و زمانی که بخش‌هایی از توده‌ها بویژه جوانان به جریان به‌اصطلاح اصلاحات دچار توهم شده بودند و نظرات آن‌ها برای این گروه‌ها جاذبه داشت، ما شاهد چاپ روزنامه‌هایی مثل “جامعه” با تیراژ تا ۳۰۰ هزار نسخه بودیم. شمس‌الواعظین سردبیر وقت روزنامه جامعه در این رابطه می‌گوید: “روزنامه جامعه با تیراژ صد هزار آغاز کرد و برنامه این بود که تیراژ روزنامه جامعه بعد از ۳۰ شماره به ۲۰۰ هزار تا برسد اما بعد از ۳۰ شماره به سیصد هزار نسخه رسیدیم که فوق توقع ما بود”.

تمام این واقعیات نشان می‌دهند که به‌رغم ادعاهای مدیران مسئول و سردبیران روزنامه‌های چاپ داخل ایران، علت اصلی کاهش تیراژ روزنامه‌ها نه گرانی و بحران اقتصادی و کاهش قدرت خرید مردم – که البته در محدوده‌ای موثر است(۱) – بلکه بیش از هر چیز نتیجه بی‌اعتمادی توده‌ها به روزنامه‌ها‌یی‌ست که جاذبه‌ای برای مردم ندارند و دیگر کسی به دروغ‌‌پردازی‌های آن‌ها باور ندارد. رسانه‌هایی که واقعیات را سانسور و اخبار را مطابق با منافع یک جناح سیاسی سهیم در قدرت به تصویر می‌کشند.

بنابراین، عدم استقبال از روزنامه‌های منتشره در ایران یک نشانه‌ی دیگر از بی‌اعتمادی کامل توده‌ها به تمامی ارگان‌های دولتی‌ست و از آن‌جایی که روزنامه‌ها نیز همگی وابسته و متعلق به حاکمیت و یا جناح‌های آن می‌باشند، توده‌ها همان‌طور که پیش از این به “صدا و سیمای” جمهوری اسلامی بی‌اعتماد بودند – اکنون و بویژه در شرایطی که اعتراضات توده‌ای شدیدا در حال گسترش است – بی‌اعتمادی آن‌ها به روزنامه‌ها نیز گسترش یافته است.

شعار “اصلاح‌طلب، اصولگرا، دیگه تموم ماجرا” که به یکی از شعارهای توده‌ها از دی‌ماه ۹۶ تبدیل شد، بیان‌گر پایان دوران توهم‌پراکنی جناح‌های حاکم در بین توده‌ها بود و بدیهی‌ست که روزنامه‌های وابسته به حاکمیت نیز به‌عنوان بخشی از همین دستگاه حاکمه و یکی از ابزارهای طبقه حاکم که یکی از وظایف مهم آن‌ها تحمیق توده‌ها و انحراف افکار عمومی است، کارکرد گذشته خودرا از دست داده باشند. روزنامه در ایران برخلاف ادعای مدیران مسئول و سردبیران آن‌ها نه “رکن چهارم دموکراسی” که عامل “توهم‌پراکنی”، دروغ و افترا و زمینه‌ساز سرکوب و تداوم حاکمیت جمهوری اسلامی در ایران بوده‌ و هستند. چاپ روزنامه در جمهوری اسلامی هرگز به معنای پذیرش آزادی بیان از سوی جمهوری اسلامی نبوده و تمامی روزنامه‌های وابسته به حاکمیت نیز وجودشان هرگز به معنای آزادی بیان نبوده و نخواهد بود.

پی نوشت:

۱ – تاثیر بحران اقتصادی و کاهش قدرت خرید توده‌ها البته در مورد تیراژ کتاب‌ متفاوت است. اگرچه در مورد کتاب‌ و تیراژ آن‌ها نیز مساله سانسور یکی از عوامل تاثیرگذار در کاهش تیراژ بوده و هست، اما کاهش قدرت خرید توده‌ها در تیراژ کتاب بسیار پُررنگ و غیرقابل مقایسه با تاثیر آن بر تیراژ روزنامه‌هاست.

نکته جالب توجه این است که بعد از قیام ۵۷ نیز تا قبل از آغاز سرکوب‌های دهه‌ی ۶۰، کتاب‌ها تیراژ بسیار بالایی داشتند که با گسترش سانسور از دهه ۶۰ ما شاهد کاهش تیراژها هستیم. براساس آمارهای دولتی، میانگین تیراژ کتاب در ده سال اول حکومت اسلامی ۷ هزار نسخه بود که در دهه دوم به ۶۲۰۰ نسخه رسید، متوسط تیراژ کتاب در دهه سوم به ۴۷۰۰ نسخه و در دهه چهارم به کمتر از ۲۵۰۰ نسخه رسید. در سال ۹۶ میانگین تیراژ کتاب با کاهش ۱۷ درصدی نسبت به سال ۹۵ به ۱۴۷۰ نسخه رسید. البته میانگین تیراژ کتاب در این سال (منهای کتاب کودک و نوجوان) تنها ۱۰۰۰ نسخه بوده است. در سال ۹۷ حتا شاهد کاهش بیشتر تعداد کتاب‌های منتشره هستیم. تعداد کتاب‌های منتشره در آذرماه سال ۹۷ نسبت به سال ۹۶، در مجموع ۲۴ درصد کاهش داشته است. نکته جالب توجه این است که در همین دوره زمانی تعداد کتاب‌های کمک درسی ۴۷ درصد کاهش یافته‌اند که به‌طور مستقیم نشان‌گر کاهش قدرت خرید مردم است.

از سوی دیگر اما قیمت کتاب روز به روز افزایش یافته و براساس آمارهای رسمی از سال ۹۰ تا ۹۶، ۲۴۷ درصد افزایش داشته‌اند که بدیهی‌ست با کاهش قدرت خرید توده‌ها که امروز برای ضروری‌ترین نیازهای خوراکی، درمانی و یا آموزشی فرزندان‌شان درمانده‌اند، کتاب از لیست کالاهای ضروری خانواده بیرون می‌رود.

متن کامل نشریه کار شماره ۸۲۴ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.