تحریم های ثانوی، تاثیرات و عواقب آن

روز جمعه ۱۱ آبان دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا با صدور بیانیه ای اعلام کرد، از روز دوشنبه ۱۴ آبان (۵ نوامبر) تمام تحریم های نفتی و بانکی ایران را که لغو کرده بود، باز می گرداند. ترامپ با بیان اینکه تحریم های ثانوی، غذا، دارو، محصولات کشاورزی و نیازمندی های “انسان دوستانه” را شامل نمی شود، به صراحت تاکید کرد این تحریم ها سخت ترین نظام تحریمی است که تاکنون دولت آمریکا علیه جمهوری اسلامی وضع کرده است. تحریم هایی که به گفته ترامپ و دیگر مقامات دولت آمریکا، بر کاهش درآمد و دریافت های ارزی جمهوری اسلامی از طریق قطع یا کاهش فروش نفت خام ایران متمرکز شده است.

پس از توافق هسته ای ایران با کشورهای ۱+۵ و پیامد آن لغو قطعنامه های تحریمی سازمان ملل و لغو نسبی تحریم های هسته ای آمریکا علیه جمهوری اسلامی در سال ۲۰۱۵، موجی از کارتل های نفتی و شرکت های بزرگ صنعتی جهت سرمایه گذاری راهی ایران شدند. شوق و ذوق کنسرسیوم های نفتی و صنعتی که با هدف سرمایه گذاری در بخش های هواپیمایی، خودروسازی، صنایع پتروشیمی و دیگر حوزه های نفتی راهی ایران شده بودند، با روی کار آمدن ترامپ و اعلام تصمیم او بر خروج آمریکا از توافق هسته ای به تدریج رو به سردی رفت. اعلام خروج رسمی آمریکا از برجام در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۹۷ و به دنبال آن بازگشت تحریم های اولیه، اوضاع سرمایه گذاری خارجی در ایران باز هم خرابتر شد. از آن پس شرکت های خارجی نه تنها تمایلی برای سرمایه گذاری در ایران نشان ندادند، بلکه کارتل های بزرگ اروپایی همانند توتال فرانسه که قراردادهای چند میلیارد دلاری با جمهوری اسلامی بسته بودند نیز، برای پرهیز از مواجه شدن با تحریم های بانکی آمریکا قرارداد های خود را فسخ و یکی پس از دیگری از ایران خارج شدند.

به رغم اینکه دونالد ترامپ در زمان خروج از برجام، تاریخ ۴ نوامبر ۲۰۱۸ را به عنوان شروع تحریم های نفتی و بانکی اعلام کرد، اما کاهش صادرات نفت ایران از چند ماه پیش شروع شد. خروج ترامپ از توافق هسته ای و تهدیدهای پیاپی او در اعلام مجازات شرکت هایی که بخواهند با جمهوری اسلامی روابط بانکی و سرمایه گذاری داشته باشند، آنچنان موثر واقع شد که حتا پیش از زمان مقرر تحریم های نفتی، تعدادی از کشورها از جمله هند و چین خرید نفت خود از ایران را کاهش دادند و کشورهایی نظیر ژاپن نیز خرید نفت از جمهوری اسلامی را به طور کامل قطع کردند. تا جاییکه به گزارش خبرگزاری رویترز صادرات نفت خام ایران که در ماه آپریل ۵/ ۲ میلیون بشکه در روز بود، در هفته اول اکتبر به ۱/ ۱ میلیون بشکه در روز کاهش یافت. این مقدار حتا تا پایان اکتبر به کمتر از یک میلیون بشکه در روز رسید. (رویترز۹ اکتبر ۲۰۱۸)

با این همه و به رغم اینکه طی یک سال گذشته بسیاری از شرکت های بزرگ سرمایه گذاری و موسسات مالی قراردادهای خود با جمهوری اسلامی را فسخ و از ایران خارج شده اند و صادرات نفت ایران نیز تا پیش از رسیدن به زمان تحریم های نفتی و بانکی به کمتر از یک میلیون بشکه در روز سقوط کرده است، طی روزهای گذشته حسن روحانی از “عقب نشینی آمریکا”، بهرام قاسمی، سخنگوی دولت از “ناکامی آمریکا” در پیشبرد سیاست های تحریمی و خامنه ای نیز از “افول آمریکا” سخن گفته اند.

در واقع به نظر می رسد جمهوری اسلامی هرچه در گرداب بحران های اقتصادی غوطه ور می شود، هرچه نظام در مواجهه با نابسامانی های اجتماعی ناتوان تر و مفلوک تر شده است، به همان اندازه حاکمان مرتجع اسلامی به سیاست “امیددرمانی” و کتمان بن بست نظام روی آورده اند.

بر کسی پوشیده نیست که جمهوری اسلامی هم اکنون در گرداب بحران های ژرف و ناعلاج دست و پا می زند. بانک ها ورشکسته، اقتصاد فروپاشیده و وضعیت مالی رژیم به شدت رو به وخامت است. این همه در شرایطی است که هنوز تحریم های مرحله دوم شروع نشده اند. پوشیده نیست که با شروع تحریم های مرحله دوم که عمدتا بر صدور نفت، صنایع پتروشیمی، بیمه، کشتیرانی، هواپیمایی و مهمتر از همه بر نقل و انتقالات پولی میان بانک ها (سوئیفت) متمرکز است، شرایط اقتصادی و مالی جمهوری اسلامی بسیار وخیمتر از آنچه اکنون است، خواهد شد. در واقع، با تحریم “سوئیفت” جمهوری اسلامی حتا اگر میزانی از نفت خود را به فروش برساند، باز هم به آسانی قادر به دریافت ارز حاصل از فروش نفت خود نخواهد بود.

با این همه و به رغم شرایط شکننده ای که جمهوری اسلامی اکنون در آن قرار دارد، این اما بدان معنا نیست که تمام راه ها به روی حاکمان مرتجع اسلامی بسته شده باشد. دولت ایران دست کم طی ماه های گذشته، مقدار قابل توجه ای ارز و پول پس انداز کرده است. دور زدن تحریم ها و فروش نفت به قیمت ارزان، ذخیره سازی میلیون ها بشکه نفت در بنادر چین برای روز مبادا، فروش نفت از طریق کشتی های بزرگ نفتی سرگردان در آب های بین المللی، موسوم به “کشتی ارواح” که با رادار خاموش حرکت می کنند تا مشتری های مورد نظر خود را پیدا کنند، از جمله ابزارهای جمهوری اسلامی در دور زدن تحریم ها هستند. هرچند به گفته ظریف وزیر امور خارجه ایران، با دستگیری رضا ضراب تاجر ایرانی- ترکیه و هاکان آتیلا از مدیران سابق هالک بانک ترکیه در آمریکا “همه چشم های دور زدن تحریم ها” کور شده اند، باز هم جمهوری اسلامی راه هایی برای دور زدن تحریم ها خواهد داشت.

علاوه بر ابزارهای فوق که بدان اشاره شد، هیئت حاکمه ایران هنوز به اتحادیه اروپا، چین و روسیه دل بسته است. روزنه های امیدی که هر چند واقع بینانه نیستند، اما برای رژیمی که در منجلاب بحران های متعدد دست و پا می زند، دست کم مفری برای مانور رژیم خواهد بود. کشورهای چین و روسیه که دولت ایران به آنان دل بسته بود، از هم اکنون سفره خود را از جمهوری اسلامی جدا کرده اند. چین علاوه بر کاهش صادرات نفت، سیستم بانکی خود با جمهوری اسلامی را نیز قطع کرده است. روسیه برای جبران کاهش صادرات نفت ایران، بر صادرات خود افزوده است. مضافاً اینکه، هیچ کدام از پروژه های اقتصادی و مالی اتحادیه اروپا برای دور زدن تحریم های نفتی و بانکی آمریکا تاکنون راه به جایی نبرده اند. اتحادیه اروپا حتا از پیدا کردن کشوری برای دفتر کانال ارتباطات بانکی خود با ایران باز مانده است. روزنامه فایننشیال تایمز به نقل از دیپلمات های اروپایی نوشته است، هیچ کشوری از اتحادیه اروپا متمایل نیست میزبان دفتر کانال یا ساز و کار این اتحادیه برای تبادلات مالی با جمهوری اسلامی با هدف دور زدن تحریم های آمریکا باشد. علاوه بر این، اتحادیه اروپا برقراری کامل مناسبات بانکی و تجاری با ایران را نیز منوط به پذیرش جمهوری اسلامی به شرایط کار گروه اقدامات ویژه مالی (FATF) از جمله قوانین مربوط به مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم کرده است. لوایحی که تاکنون با مخالفت شورای نگهبان روبرو شده و فعلاً چشم اندازی هم برای تصویب آن ها متصور نیست.

همه شرایط موجود، نشان از وضعیت وخامت باری دارد که جمهوری اسلامی هم اکنون در آن گرفتار است. وضعیتی که با شروع تحریم های نفتی و بانکی به طور فزاینده ای تشدید و بحرانی تر خواهد شد. اینکه حسن روحانی در آخرین جلسه هیات دولت گفت: “جمهوری اسلامی از تحریم های آمریکایی هیچ واهمه ای ندارد”، گزافه ای بیش نیست. با این همه، او حق دارد چنین حرفی بزند. چرا که طی چهار دهه گذشته، حاکمان اسلامی با دزدی و چپاول دلارهای نفتی که تماما حاصل کار و تلاش شبانه روزی کارگران ایران بوده است، جیب های خود را پر کرده اند. مسئولان و جیره خواران حکومتی که بر کشتی دریای ثروت ایران سوارند، سال از پی سال پروارتر شده و با ناز و نعمت بیشتری زندگی کرده اند، در عوض توده های مردم ایران مدام فقیر و فقیرتر شده اند. دلارهای نفتی و سرمایه های عظیم کشور در هیچکدام از کابینه‌های جمهوری اسلامی، برای بهتر شدن شرایط زندگی کارگران و زحمتکشان، برای ایجاد رفاه توده ها، بهداشت و درمان و بهتر شدن وضعیت آموزشی فرزندان کارگران وزحمتکشان هزینه نشده است.

در شرایطی که دانش آموزان ایران در بیغوله هایی به نام مدرسه درس می خوانند، دلارهای نفتی ایران برای مدرسه و ابنیه سازی در کشورهای اسلامی هزینه شده اند. در شرایطی که ۸۰ درصد جمعیت ایران زیر خط فقر زندگی می کنند، هرساله میلیاردها دلار درآمد حاصل از فروش نفت برای توسعه طلبی و سیاست های پان اسلامیستی جمهوری اسلامی در سوریه و عراق، یمن و لبنان و بعضا در کشورهای دوردست آفریقایی هزینه می شوند. در دوران احمدی نژاد که ۷۰۰ میلیارد دلار از فروش نفت عاید جمهوری اسلامی شد، کمترین سودی از این درآمد هنگفت برای بهتر شدن وضعیت معیشتی، بهداشت و درمان و شرایط زندگی کارگران و توده های مردم ایران هزینه نشد. مردم ایران چه در دوره تحریم های گذشته و چه در دوره کسب صدها میلیارد دلار درآمد حاصل از فروش نفت، همواره فقیر و فقیرتر شده اند. در عوض دستگاه بوروکراتیک دولتی، ارگان های نظامی، نیروهای امنیتی، اطلاعاتی و نهادهای سرکوبگر، حتا در شرایط تحریم نیز از افزایش کلان بودجه برخوردار شده اند. بودجه هایی که عملا برای بالا بردن توان و قدرت سازماندهی این نهادها برای سرکوب بیشتر توده ها معترض جامعه هزینه شده اند.

حسن روحانی حق دارد با سیلی صورتش را سرخ نگه دارد و بگوید: جمهوری اسلامی از تحریم های آمریکایی هیچ واهمه ای ندارد. او خوب می داند و باید هم بداند که جمهوری اسلامی خود یکی از عوامل اصلی ایجاد تحریم ها و مسبب بروز همه بدبختی های جامعه است. بدبختی و فلاکت هایی که طی چهار دهه بر توده های مردم ایران تحمیل شده است. لذا، کارگران و توده های زحمتکش مردم ایران باید بدانند، تا زمانی که جمهوری اسلامی برقرار است، تا زمانی که دولت مذهبی بر تمام شئونات زندگی آنان حاکم است، رهایی از این وضعیت فلاکت بار موجود محال است. رهایی کارگران و توده های زحمتکش از شرایط نابسامان موجود، تنها و تنها در گرو سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و برقراری حکومت شورایی کارگران و زحمتکشان است. بنابر این، با توجه به بحران های متعدد و با توجه به اعتلای انقلابی موجود در جامعه جا دارد تا شرایط تحریم را به فرصتی مغتنم برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی تبدیل کنیم.

متن کامل نشریه کار شماره ۷۹۶ در فرمت پی دی اف

 

POST A COMMENT.