ضرورت و اهمیت شعار “زندانی سیاسی آزاد باید گردد” در لحظه‌ی کنونی

به موازات رشد اعتراضات توده‌ای، بر تعداد زندانیان سیاسی نیز مدام افزوده می‌شود. دلیل آن نیز روشن است، حکومت اسلامی پاسخی جز سرکوب به خواست‌ها و اعتراضات آن‌ها ندارد و زندان به عنوان یکی از ابزارهای سرکوب نقش مهمی در اجرای این سیاست دارد.

در جریان اعتراضات دی ماه و براساس اعتراف مقامات دولتی ۵۰۰۰ نفر دستگیر شدند. همچنین گفته می‌شود ۲۲ نفر که ۲ نفر آن‌ها دانش‌آموز بودند در جریان این اعتراضات به ضرب گلوله مزدوران سرکوبگر رژیم کشته شدند. غلامحسین شهاب، نعمت‌ا‌‌لله شفیعی، حسین شفیع‌زاده، محد ابراهیمی و احمد حیدری در قهدریجان، نعمت‌الله صالحی، اصغر هارون رشیدی، شهاب امان‌اللهی در خمینی شهر، محمد چوباک، محسن ویرایشی، حسین رشنو، حمزه لشنی، احسان خیری و مهدی کهزادی در درود، محسن عادلی در دزفول، آرش خدری و امین رمضانی در مسجد سلیمان، حسن ترکاشوند در کرج از جمله کشته‌شدگان این اعتراضات بودند.

از میان دستگیرشدگان نیز تعدادی در اثر شکنجه جان خود را در بازداشتگاه‌ها از دست دادند. سارو قهرمانی، کیانوش زندی و مریم جعفرپور در سنندج، وحید حیدری و شهاب‌الدین ابطحی‌زاده در اراک، سینا قنبری در زندان اوین.

هم چنین جسد آریا روزبهی بابادی که در تظاهرات دی ماه مفقود شده بود، ۱۹ دی ماه در رود کارون پیدا شد. علی پولادی جوان چالوسی نیز که روز ۲۲ دی ماه از سوی نیروی انتظامی دستگیر شده بود، یک روز بعد به خانواده‌ی وی اعلام شد تا برای تحویل جنازه وی مراجعه کنند. طالب بساطی دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه ایلام نیز که در اواخر بهمن ماه به اتهام ارتباط با حزب دمکرات کردستان دستگیر شده بود، هشت روز بعد در زیر شکنجه جان خود را از دست داد. محمد راجی از دراویش گنابادی نیز که در اعتراضات خیابان پاسداران دستگیر شده بود، زیر شکنجه کشته شد.

مریم فرجی یکی دیگر از بازداشت شدگان دی ماه بود که در تیر ماه به شکل مشکوکی کشته شد. تناقض‌گویی ماموران حکومتی در مورد این قتل آن‌قدر ناشیانه بود که نگاه‌ها همه به سوی باندهای سیاه رژیم جلب شد و در اذهان عمومی کمترین تردیدی در مورد نقش دستگاه‌های سرکوب رژیم باقی نگذاشت.

بعد از دی ماه همچنین بر تعداد زندانیان سیاسی که به دلیل فعالیت در شبکه‌های اجتماعی و یا شرکت در اعتراضات متعدد توده‌ای همچون اعتراضات مردم کازرون در اواخر اردیبهشت دستگیر می‌شوند به شدت افزوده شده است. در ماه‌های اخیر روزانه اخباری از دستگیرشدن فعالین سیاسی به اتهام‌های متعدد از جمله فعالیت در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود.

دستگیری معترضان به تجاوز به ۴۱ دختر در ایرانشهر یک نمونه‌ی دیگر است. در جریان اعتراض جوانان بلوچ به این فاجعه، رژیم اسلامی به جای عذرخواهی و برخورد با عاملان فاجعه، وحشیانه تعدادی از معترضان را دستگیر و با اعمال شکنجه برخی از آن‌ها را وادار به مصاحبه کرد. از جمله دستگیرشدگان نوجوان ۱۶ ساله محمد طیب بزرگ‌زاده است که به دلیل انتشار اخبار بازداشت برادرش عبدالله بزرگ‌زاده بازداشت شد.

در جریان تظاهرات کارگران فولاد (گروه ملی صنعتی فولاد اهواز) در روز ۲۱ خرداد در برابر ساختمان استانداری و پس از حمله ماموران سرکوب با گاز اشک‌آور و باتوم به کارگران، رضا ریحانی و خالد خسرجی فرزندان ۱۷ و ۱۸ ساله دو تن از کارگران که در تظاهرات حضور داشتند، دستگیر شدند اما با گذشت بیش ا ز دو ماه همچنان خبری از سرنوشت آن‌ها در دست نیست.

نه تنها در جریان اعتراضات دی ماه، بلکه پس از آن نیز دستگیری دانشجویان ادامه یافت. به گفته‌ی پروانه سلحشوری یکی از نمایندگان مجلس اسلامی ۱۵۰ دانشجو در حوادث دی ماه و پس از آن بازداشت شدند که دستگیری حدود ۹۰ نفر از آن‌ها توسط وزارت اطلاعات کابینه‌ی روحانی بوده است. در پی صدور احکام سنگین و تداوم دستگیری دانشجویان، در ۳۱ تیر ماه نیز ۶۸ تشکل دانشجویی در اعتراض به دستگیری دانشجویان و صدور احکام سنگین علیه آنان اطلاعیه‌ای منتشر ساختند. در اطلاعیه‌ی این تشکل‌های دانشجویی آمده است: “تعداد دانشجویان زیر تیغ دادگاه‌ها از طیف‌های مختلف فکری و سیاسی و به بهانه‌های مختلف در سراسر کشور آن‌قدر زیاد است که از شمارش خارج شده.” در جریان اعتراضات دی ماه تعدادی از دانشجویان از دانشگاه‌هایی همچون تهران، علامه طباطبایی، بهشتی، دانشگاه هنر تهران، دانشگاه مدنی آذربایجان (تربیت معلم سابق) دستگیر شده بودند و هیچ خبری از تعداد واقعی دانشجویان زندانی در دست نیست.

برخورد حکومت اسلامی در اعتراضات مرداد ماه نیز به مانند گذشته بود. اگرچه از تعداد دستگیرشدگان این دوره از اعتراضات از سوی مقامات حکومتی تاکنون خبری منتشر نشده، اما براساس اخباری که جسته و گریخته در شبکه‌های اجتماعی انتشار یافته، تعداد زیادی نیز در این دور از اعتراضات که از جمله شهرهای تهران، کرج (گوهردشت)، اشتهارد، اصفهان (شهرک صنعتی شاهپور جدید)، شاهین‌شهر، نجف‌آباد، قهدریجان، اهواز، کازرون، شیراز، رشت، زنجان، ساری، قرچک، همدان، قزوین، کرمانشاه، اراک، ارومیه و قم را فرا گرفت دستگیر شده‌اند. تنها براساس یکی از خبرهای منتشره، بیش از ۵۰ زن و دختر جوان و نوجوان که در اعتراضات اخیر تهران دستگیر شده‌اند، به زندان قرچک ورامین انتقال یافته‌اند. به گفتهی دادستان قرچک تعدادی از افراد به دلیل شرکت در اعتراضات و شعارنویسی در این شهر دستگیر شده‌اند. مقامات حکومتی هم چنین از دستگیری تعدادی از معترضان در گوهردشت و اشتهارد خبر داده‌اند. یکی از این دستگیرشدگان نادر افشاری است که پیش از این در اعتراضات دی ماه دستگیر شده بود.

جدا از کشته شدن رضا اوتادی در اعتراضات گوهردشت، براساس برخی از اخبار منتشره دو نفر از دستگیرشدگان در اعتراضات اخیر نیز در زندان (یک نفر در قزلحصار و یک نفر در فشافویه) و در زیر شکنجه جان خود را از دست دادهاند که متاسفانه هنوز اخبار بیشتر و موثقی در این زمینه انتشار نیافته است.

در شاهپور جدید (اصفهان) جسد مجید ابراهیمی جوان ۲۶ ساله که به عنوان طراح صنعتی در این شهرک کار می‌کرد چند روز بعد از اعتراضات در کنار جاده پیدا شد. او مدیر یک گروه تلگرامی در زمینه آموزش فنی بود که ۲۵۰۰ عضو داشت. در این شهرک پس از پایان اعتراضات، ماموران سرکوب رژیم با بهره‌گیری از فیلم‌هایی که تهیه کرده بودند، بسیاری را دستگیر کردند.

فیلم‌هایی نیز از دستگیرشدگان اخیر در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است، از جمله چند دختر و پسر جوان و نوجوان که نام و محل دستگیری خود را از طریق تلفن‌های هوشمند به اطلاع دیگران می‌رسانند.

اقدام آنها در شبکه‌های اجتماعی تاثیر فوقالعادهای داشت. در واقع یکی از موضوعات بسیار مهم در ارتباط با دستگیرشدگان اطلاع‌رسانی در مورد آن‌هاست. واقعیت این است که در جریان حوادث سال ۸۸ و به دلیل حضور “اصلاح‌طلبان” و موقعیت و سیاست این جریان در آن مقطع و بویژه ابزاری که در اختیار داشتند، از وضعیت زندان‌ها گزارشات بیشتری منتشر می‌شد. اما امروز متاسفانه از وضعیت زندانیان سیاسی اخبار محدودی منتشر می‌شود.

برای مثال بی‌بی‌سی فارسی که به گونه‌ای آشکار از جریان فاسد و افشا شده در نزد مردم ایران یعنی اصلاح‌طلبان حکومتی حمایت می‌کند، اغلب اخبار تعداد محدودی از زندانیان سیاسی را که شناخته شده بوده و یا درنزد این رسانه محبوب هستند، منتشر می‌کند.

همانطور که مقامات حکومتی نیز اعتراف کردند (بعد از حوادث دی ماه)، در اعتراضات اخیر اغلب دستگیرشدگان از گروه‌های محروم جامعه از جمله فرزندان کارگران و جوانان بیکار هستند. کسانی که صدایشان نه به رسانه‌های حکومتی راهی پیدا می‌کند و نه به رسانه‌های امپریالیستی. شاید گاهی خبری به طور کلی از دستگیری‌ها منتشر شود،َ اما از سرنوشت و هویت آن‌ها کم‌تر اخباری منتشر می‌گردد. بنابراین یکی از مسائل مهم در این شرایط اطلاع‌رسانی از وضعیت زندانیان سیاسی است که می‌باید از تمامی ابزارها از جمله شبکه‌های اجتماعی برای اطلاع‌رسانی در این موارد بهره جست.

موضوع مهم‌تر اما حمایت از زندانیان سیاسی با شعار “زندانی سیاسی آزاد باید گردد” می‌باشد. اگر زندان ابزار سرکوب است، و اگر به موازات گسترش اعتراضات توده‌ای، برای جمهوری اسلامی زندان به ابزار مهم‌تری برای سرکوب و ایجاد وحشت در میان معترضان تبدیل می‌شود؛ با حمایت از زندانیان سیاسی، و با تبدیل شعار “زندانی سیاسی آزاد باید گردد” به یکی از شعارهای اصلی اعتراضات توده‌ای این ابزار را به ضد آن تبدیل کنیم. با حمایت از زندانیان سیاسی، با حمایت از مقاومت و خواست‌های زندانیان سیاسی، با حمایت از خانواده‌های زندانیان سیاسی و با خواست آزادی فوری و بی‌قید و شرط زندانیان سیاسی، زندان‌ها را نیز به پایگاه و دلیلی برای مبارزه تبدیل کنیم. مبارزه‌ای که تا باز شدن درب زندان‌ها و آزادی تمامی زندانیان سیاسی ادامه خواهد داشت.

 

متن کامل نشریه کار شماره ۷۸۶ در فرمت پی دی اف

 

POST A COMMENT.