روز جهانی زنِ دیگر و دیگرگونهای در پیش است. دیگر، چرا که سالی گذشت و دیگرگونه در پسِ اعتراضات سراسری اخیر محرومان و تهیدستان. در کورانِ مبارزات اوجیابنده کارگری. اعتراضاتی که پا از ممنوعهها فراتر گذاشتند و زنان، در عبور از این ممنوعهها، از پیشگامان بودند. هستند.
“دختران خیابان انقلاب” پیوندگاه خواهندگان “کار، نان، آزادی” و برابری جنسیتیاند. با دریافت جوشش جامعه و رویدادهای آتی. چرا که خود از این خواهندگاناند. پس، در خیابانها، بر بلندیها شدند، حجاب اجباری را بر سر چوبی کرده و بر نبود برابری و آزادی اعتراض کردند. آنها بر حق انتخاب آزادانه پوشش، پایفشاری. هرچند بسیاری، پیشتر هم در برابر حجاب اجباری “مطلوب” حاکمان مقاومت کرده و به سخره گرفته بودندش، اما این بار، دختران انقلاب، کنشپذیر نیستند، بلکه کنشگرانیاند مدعی خیابانها و فضاهای عمومی، بیهراس از واکنش خشن و ددمنشانه گزمکان و فریاد “واویلا اسلام” مرتجعان.
گرچه دختران خیابان انقلاب، چند ده تن بیش نیستند، اما پشتوانهشان همدلی و توافق توده زنان و مردان است. همداستانیی زنان انقلاب. زنان و مردان کارگر و زحمتکش، کمونیست و چپ، آزادیخواه و برابریطلب. به همین دلیل نیز تن به خطر دادهاند، با وجود فروکش موج اولیه اعتراضات سراسری. دختران انقلاب، ادامهدهندگان راه زنانیاند که ۱۷ اسفند ۵۷ به خیابانها آمدند و بر فرمان حجاب اجباری خمینی شوریدند. شورشی که حتا برای اندک مدتی، اسلامگرایان نورسیده را عقب راند.
اما امروز، زنان ایران، از همان حجاب اجباری خمینی و همدستانش، خنجری ساختهاند تا بر پهلوی رژیم ساخته و پرداختهشان فرود آورند. حجاب اجباری، آن تکه پارچهای نیست که بر زنان تحمیل شده است. این حجاب نمادیست از تمامی تبعیضها و ستمهای تحمیلی دهههای اخیر بر زنان؛ نمادی از تمایل دینمداران حاکم به بیرون راندن زنان از عرصههای اجتماعی و همزمان نیاز طبقه حاکم به نیروی کار ارزان زنان؛ دوگانهای که بیکاری را بهرهی زنان کرده است و بیگاری را؛ نمادی از مُهرِ “جنس دوم” بر زنان به مدد قوانین شرعی؛ نمادی از تولید و بازتولید مردسالاری؛ نمادی از تحمیل نقش همسری و مادری به زنان بدون برابری با شوهران، یا حق مادری بر فرزندان؛ نمادی از سلب حقوق نیمی از جامعه.
با سرکوب خونین اوایل دههی شصت، وقفهای پدید آمد و گسست آگاهی و بیتجربهگی، جبرِ پس از آن بود. راه درازی طی شد. در این مسیر بودند فریبکارانی که تمامی همّ خود را به کار بستند تا زنان را به دریوزگی به درگاه تبعیضگران و ستمکاران ببرند. وعدههای فراوانی میدادند. میگفتند: “سیاهیلشگر ما شوید تا ما به نان و نوایی برسیم، سهم شما هم فراموش نمیشود.” برخی، سیاهیلشگر شدند و سهمی نبردند. میگفتند “صبر کنید و مدارا تا تکه استخوانی از دهان این درندگان برباییم و به شما دهیم.” بودند کسانی که باور کردند. زمان گذشت و جز زنانی معدود از تبار و همرأی حاکمان زنستیز، توده زنان نصیبی که نبردند، هیچ، قانون پشت قانون و فرمان پشت فرمان صادر شد تا همان اندک بقایا هم ربوده شود. مدعی شدند اسلام با حقوق زنان سازگاری دارد و معجون مضحک “فمینیسم اسلامی” را ساختند. تاریکاندیشان “اصلاحطلب”، همان همدستان دیروزین خمینی در برپایی جمهوری اسلامی، برای زدودن مرز تودههای مردم با خود، خود را صدای توده زنان نامیدند. بی آن که درد مشترکی با آنان داشته باشند. غدارانی، نیز، داخلی و خارجی، جارچیشان. چرا که هدف یکی بود: حفظ جمهوری اسلامی و سامانهی طبقاتی مطلوبشان. کسانی آمدند و مدعی شدند: “کلیدها را ما در دست داریم.” به زودی روشن شد که آنان کلیددارند، اما کلیددار دوزخ.
هرچند، این راه دراز به بیهودگی نگذشت. در این راه، ادعاها، محک زده شدند؛ راهکارها آزمون شدند؛ تجربهها اندوخته شدند. تجربههایی که امروز توشه راهاند. در این راه، پرده فریب و توهم از هم دریده شد و زنان دریافتند با همه دشواریها و مشقتها، چنگ زدن به هر خس و خاشاکی، راهگشا نیست؛ دریافتند خود، چشمهی جوشان نیروی تغییر و دگرگونیاند؛ دریافتند توانمندی در کنشگری در سپهر عمومیست؛ دریافتند پیوند مبارزهشان با مبارزات عمومی و سراسری، حقوقشان را بازمیگرداند و پیروزی را میسر میسازد. مبارزه برای جدایی کامل دین از دولت. برای سرنگونی رژیم دینی زنستیز.
حجاب اجباری، نمادیست از وضعیت فرودست زنان ایران، و شوریدن بر آن، شوریدن بر فرودستیست. رژیم هم وقوف دارد. از همینرو هراسان و ددمنشانه به مصاف زنان معترض میرود. چرا که میداند مبارزه زنان، در ادامه، از مبارزه با حجاب اجباری درخواهد گذشت و به گسترههای دیگر میگسترد. آگاه است این مبارزه، پارهایست ناگسستنی از مبارزات کارگران و زحمتکشان برای رهایی از نکبت جمهوری اسلامی و رهایی از نظام سرمایهداری.
بیدلیل نیست که روز جهانی زن، در ابتدا، روز جهانی زنان کارگر نام داشت. این روز از دل مبارزه زنان کارگر برای کاهش ساعات روزانه کار و برای کسب حق رأی پدیدار گشت. پایهگذاران این روز، سوسیالیستها و کمونیستهایی بودند، مدافع زنان کارگر، برابری کامل زنان با مردان در تمامی عرصههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، همرزم زنان و باورمند به لزوم پیوند میان مبارزات زنان و کارگران. آنان بودند که روز جهانی زن را در سراسر جهان برقرار و پایدار کردند. رویدادهای دی ماه، از اعتراضات سراسری تا اعتراضات زنان، تأیید دیگری بود بر این تجربه که در میانهی اقیانوسی از ستم و نابرابری، هیچ جزیرهای به تنهایی نمیتواند به حقوقاش دست یابد.
پس اکنون که روز جهانی زن دیگری در پیش است، زنان و مردان کارگر و زحمتکش، زنان و مردان کمونیست و چپ، زنان و مردان برابریطلب و آزادیخواه دست به دست هم دهیم و در روز جهانی زن پیشارو بار دیگر، خیابانها را به تصرف خود درآوریم و روز زن دیگرگونهای را رقم زنیم.
روز جهانی زن بر تمامی کوشندگان رهائی زن و برابری زن و مرد، گرامی باد
متن کامل نشریه کار شماره ۷۶۴ در فرمت پی دی اف
نظرات شما