روز سه شنبه هشتم آبان ۱۴۰۳ کلیات لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ با ۱۴۶ رأی موافق از مجموع ۲۴۹ رأی مأخوذه در مجلس ارتجاع به تصویب رسید. (۹۶ رأی مخالف و ۴ رأی ممتنع بود).
یکی از مختصات بارز بودجه سال ۱۴۰۴ افزایش قابل توجه بودجه نظامی است. مسعود پزشکیان پیش از آن از ضرورت ” تقویت بنیه دفاعی کشور” سخن گفته بود. فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت نیز پس از تصویب کلیات لایحه بودجه، در جمع خبرنگاران افزایش ۲۰۰ درصدی بودجه نظامی را اعلام کرد. وی گفت:” اهتمام براین بوده است که نیازمندیهای دفاعی کشور برطرف شود و توجه ویژهای به این موضوع شده است، از این رو افزایش قابل توجه بالغ بر ۲۰۰ درصدی را در بودجه نظامی کشور شاهد بودیم”.
بودجه نظامی سال ۱۴۰۴ در حالی نسبت به بودجه نظامی سال جاری سه برابر و نسبت به بودجه نظامی ۱۴۰۱ چندین برابر افزایش یافته که برای نمونه از بودجه اختصاصی به کالاهای اساسی ۳ میلیارد دلار کاسته شده، سهم ۱ / ۱۳ درصدی آموزش و پرورش از بودجه دولت درسال ۱۴۰۱ در بودجه سال ۱۴۰۴ به ۸ / ۹ درصد کاهش یافته است. نرخ ارز ترجیحی نیز از ۲۸۵۰۰ تومان به ۳۷ هزارتومان افزایش داده شده است که معنایش افزایش ۳۰ درصدی قیمت هاست.
صرف نظر از موارد مشخصتر یا جزئیات بودجه از نمونه منابع درآمدی پیش بینی شده که به تجربه ثابت شده بطور کامل محقق نمی شود و کسری بودجه قطعی است و صرف نظر از هزینه های پیش بینی شده در بودجه که باز بنا به تجربه، چنین هزینه هایی بیشتر از ارقام ذکر شده است، اما همین دو نکته یعنی افزایش ۲۰۰ درصدی بودجه نظامی و نحوه برخورد و تنظیم بودجه با مواردی که به زندگی و معیشت مردم ارتباط پیدا میکند و به نمونه هایی از آن اشاره شد، نشان دهنده این واقعیت است که در تنظیم بودجه و بودجه نویسی کسی در فکر مردم، زنگی مردم، آموزش و بهداشت و رفاه مردم نیست. بودجه که بازتقسیم ارزشهای آفریده شده توسط طبقه کارگر است به نحوی تنظیم میشود که در این باز تقسیم حتی تا حد ممکن چیزی نصیب کارگران و توده زحمتکش مردم نشود، بلکه درست بدانجا اختصاص یابد و درآنجا هزینه شود که اهداف و منافع قدرتمندان و طبقه حاکم ایجاب میکند.
در بودجه سال ۱۴۰۴ سهم نیروهای مسلح از درآمد صادرات نفت و گاز و میعانات گازی که قبلاً یعنی در بودجه سال جاری ۴۷ درصد بود، به ۵۱ درصد افزایش یافته است. ماجرا ازاین قرار است که تقسیم درآمدهای نفتی تا کنون بدین شکل بوده که ۴۸ درصد آن سهم “صندوق توسعه ملی” می شده که در اختیار شخص خامنه ای است. ۵ / ۱۴ درصد آن، سهم شرکت ملی نفت و ۵ / ۳۷ درصد سهم دولت بوده است. در بودجه سال ۱۴۰۴ از ۵ / ۳۷ درصد سهم دولت، ۵۱ درصد، سهم نیروهای مسلح شده است. به عبارت دقیق تر از ۱۱۹۶ هزار میلیارد تومان (همت) سهم دولت از درآمد صادرات نفت و گاز و میعانات گازی، ۵۶۱ همت سهم نیروهای مسلح و ۵۰۹ همت به دولت اختصاص دارد . ۱۲۶ همت باقی مانده نیز قرار است صرف ” طرح های خاص” ! ” نهادها” شود!
در همین رابطه و مطابق پیش بینی لایحه بودجه، روزانه یک میلیون و ۶۵۰ هزار بشکه نفت صادر خواهد شد که ۴۲۰ هزار بشکه آن، به عنوان سهم نیروهای مسلح در نظر گرفته شده است. یعنی چیزی حدود ۲۴ درصد! و به تقریب اینکه از هر چهار بشکه نفت، یک بشکه به حلقوم نیروهای مسلح و عمدتاً سپاه ریخته میشود. از نظر ارزش یورویی، نفتی که در اختیار نیروهای مسلح قرار می گیرد، بالغ بر ۱۱ میلیارد یورو است. این رقم در بودجه سال جاری (۱۴۰۳ ) حدود ۴ میلیارد یورو است. بدین ترتیب مشاهده می کنیم پولی که در بودجه سال ۱۴۰۴ از محل فروش و درآمد نفت در اختیار نیروهای مسلح قرار میگیرد، نسبت به سال جاری ۲۷۵ درصد افزایش یافته است.
نا گفته نماند که سهمیه نفتی که در بودجه سال آینده به نیروهای مسلح اختصاص یافته عمدتاً تحویل سپاه پاسداران میشود و سپاه، از کانال های گوناگون از جمله از طریق قاچاق، نفت را به هر شکل که میخواهد به پول تبدیل میکند.
افزون بر همه این ها در بودجه سال ۱۴۰۴ تصریح شده است که ۲۸درصد از سهمیه “صندوق توسعه ملی” از محل درآمد نفت نیز به عنوان قرض در اختیار دولت قرار می گیرد.دولت نیز در اینکه هرمقدار آن را که بخواهد صرف نیروهای مسلح کند یا به فرض در اختیار سپاه قدس و امثال آن قرار دهد، چندان محدودیتی ندارد. پیش از این نیز شاهد بوده ایم که حتی بعد از تصویب بودجه، هرزمان که نظام و رهبر آن اراده کرده اند، مبالغ کلانی چه از محل ” صندوق توسعه ملی” چه از محل اختصاص نفت ودرآمد ناشی از آن، در اختیار سپاه پاسدارن قرار گرفته است.
باید درنظر داشت که بودجه نظامی که در لایحه گنجانده شده و در مجلس به تصویب رسیده است، تنها بخش رسمی و علنی بودجه است. بخش مهم دیگر، بودجه های محرمانه است که مستقل از ارقام اعلام شده در بودجه، صرف دستگاه نظامی و نیروهای مسلح میشود که در جایی منعکس نمیشود.
این واقعیت بر کسی پوشیده نیست که دولت های ارتجاعی و جنگ افروز، به ویژه زمانی که در جنگ یا تدارک جنگ هستند، بخش زیادی از بودجه را صرف جنگ و تجهیزات جنگی و نظامی میکنند. دولت جمهوری اسلامی در زمرهی دولت هایی است که به خاطر پیشبرد اهداف و سیاستهای پان اسلامیستی و مداخله جویانه خود از همان اول به قدرت رسیدنش با برخی از دولت های ارتجاعی دیگر وارد نزاع و درگیری نظامی و حتی جنگ تمام عیار( جنگ جمهوری اسلامی و رژیم صدام حسین) شده است. تشدید بحران در منطقه خاورمیانه، گسترش درگیریهای نظامی رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی با دولت صهیونیست و نژاد پرست اسرائیل، صرف نظر از رونق بخشیدن کم سابقه به بازار پرسود صاحبان کارخانههای سازنده و فروشندگان تسلیحات نظامی و تجهیزات گوناگون جنگی، فشار بر دوش مردم منطقه و کشورهای خریدار سلاحهای جنگی را تشدید نموده است.
با تشدید تنش و درگیریهای نظامی اسرائیل و جمهوری اسلامی ، هردو دولت می کوشند قدرت نظامی خود را افزایش داده و به تجهیزات گوناگون جنگی مجهزشوند. تا انجا که به دولت فاشیستی اسرائیل برمیگردد، این دولت صرف نظر از مبالغ کلانی که صرف بودجه نظامی میکند، اما همواره مورد حمایت همه جانبه قدرتهای امپریالیستی به ویژه دولت آمریکا قرارداشته است. در جریان درگیریهای نظامی اخیر منطقه و تجاوز ارتش اشغالگر اسرائیل به غزه و لبنان نیز همه گونه بمب و تانک و هواپیمای جنگنده و اقسام تسلیحات پیشرفته در اختیار آن قرار داده شده است. به یک معنا بخشهایی از سودهای انحصارات امپریالیستی و غارت سرمایه جهانی به ویژه انحصارات امریکایی صرف کمک به دولت نژاد پرست اسرائیل و کشتار مردم بیدفاع غزه و لبنان شده است.
در رژیم ارتجاعی و پان اسلامیست جمهوری اسلامی اما تمام بار میلیتاریسم و نظامی گری مستقیماً بر دوش مردم ایران قرار دارد. جمهوری اسلامی هر سال بودجه نظامی خود را افزایش داده و این بار که مجموعه سیاستها ی ارتجاع اسلامی و ارتجاع صهیونیستی به تشدید درگیریها نظامی منجر شده و بحران در کل منطقه را حدّت بخشیده است، برای افزایش ۲۰۰ درصدی بودجه نظامی بار دیگر دست در جیب مردم می برد و فشار برگرده مردم زحمتکش را افزایش میدهد.
بودجه سال ۱۴۰۴ در اساس یک بودجه جنگی است. بوی جنگ طلبی و ادامه سیاستهای پان اسلامیستی و ارتجاعی از همه جای آن به مشام میرسد. بودجه نظامی را چه کسانی باید تأمین کنند؟ کارگران و زحمتکشان. هزینه موشکهای رنگارنگ و تجهیزات جنگی را چه کسانی باید بپردازند؟ بازهم کارگران و زحمتکشان و توده های زحمتکش مردم ایران. مردم این هزینه ها راچگونه خواهند پرداخت و دولت چگونه آن را بر گرده کارگران و زحمتکشان خواهد انداخت؟ از طریق گران تر کردن کالاهای اساسی مورد نیاز مردم، از طریق گران تر شدن و دور از دسترس تر شدن خدمات اجتماعی، بهداشتی ،آموزشی و پزشکی، افزایش قیمت بنزین و نان و برق و امثال آن. ازطریق افزایش مالیات های مستقیم و غیر مستقیم، بالا رفتن نرخ ارز، چاپ اوراق قرضه و اسکناس های بدون پشتوانه، بالا رفتن نرخ تورم، کاهش ارزش پول و قدرت خرید و دریک کلام انداختن تمام بار هزینه، بر دوش مردم.
بودجه جنگی و جنگ افروزی در حالی به تصویب مجلس ارتجاع رسیده است که مردم زحمتکش ایران از جنگ و کشتار، از خرابی و ویرانی به شدت متنفر و با آن مخالفاند. سران رژیم پان اسلامیست حاکم و رژیم صهیونیستی اسرائیل مرتب علیه هم رجز خوانی و یکدیگر را به پاسخی قاطع و دندان شکن تهدید میکنند. خامنه ای و دار و دسته حامی و نزدیک وی، آمریکا و اسرائیل را به حمله دندان شکن تهدید می کند. نتانیاهوی فاشیست و جریان راست افراطی حاکم بر اسرائیل دنبال بهانه ای است که درگیریهای نظامی کنونی به مرحله ای بالاتر و گسترده تر تبدیل شود. بسیاری از جریان های بورژوازی اپوزیسیون طرفدار رژیم چنج نیز برای طرفین هورا میکشند وبرای آغاز یک جنگ گسترده لحظه شماری میکنند. در این میان رژیم صهیونیستی و تجاوزگر اسرائیل در راستای گسترش درگیریهای نظامی و ضربه به جمهوری اسلامی از طریق وارد کردن ضربات مرگبار بر نیروهای نیابتی آن، مترصد است برای نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی در عراق، سرنوشتی مشابه حماس و حزب الله را رقم زنَد.
افزایش ۲۰۰ درصدی بودجه نظامی بر مدار نیات جنگ طلبانه و ادامه سیاستهای پان اسلامیستی و ارتجاعی در حالی صورت میگیرد که اکثریت مردم جامعه در فقر و نداری زندگی میکنند و تنگناها و فشارهای اقتصادی روزگار کارگران و زحمتکشان را سیاه کرده است. ارتجاع اسلامی در حالی بودجه نیروهای مسلح را برای گسترش درگیریهای نظامی و حتی جنگ احتمالی فراتر از درگیریهای نظامی تا کنونی افزایش میدهد، که کارگران و زحمتکشان و عموم توده های تهیدست جامعه با سیاستهای جنگ افروزانه حکومت و هرگونه جنگ احتمالی به شدت مخالفند و این مخالفت را نیز در شعار ها و تجمعات اعتراضی خود به صراحت بیان کرده اند. یک نمونه آشکار آن شعاری است که بارنشستگان تأمین اجتماعی کرمانشاه در تجمع روز یکشنبه ششم آبان سردادند. کارگران باز نشسته با صدای بلند اعلام کردند:” جنگ افروزی کافیه، سفره ما خالیه “!
این شعار که از دل جامعه برخاسته است و دیروز در صفوف کارگران بازنشسته کرمانشاه شنیده شد ، امروز در تجمعات بازنشستگان تأمین اجتماعی شوش و اهواز طنین افکن شد وفردا در تجمعات اعتراضی سراسری پرستاران و گروههای اجتماعی دیگر تکرار خواهدشد ، نشان می دهد که توده های مردم ایران از جنگ و سیاستهای پان اسلامیستی و جنگ افروزانه رژیم حاکم نفرت دارند. توده های مردم زحمتکش ایران خواهان کار، نان و آزادیاند، از فقر و ظلم و ستم و نابرابری به ستوه آمده اند، خواهان رفاه و برابریاند، خواهان پایان اضطراب و نگرانی و در دست گرفتن سرنوشت خویشاند.
نفرت از سیاستهای پان اسلامیستی و جنگ افروزانه اما هنوز به معنای از موضوعیت افتادن جنگ افروزی و خطر جنگ و پایان اضطراب و نگرانی نیست. تنها با به زیر کشیدن دولت جنگ طلب و دولت پان اسلامیستی و ارتجاعی جمهوری اسلامی است که خطر و سایه جنگ و جنگ افروزی و هزینه های هنگفتی را که صرف آن میشود می توان از سپهر جامعه پاک کرد. تنها با تشدید مبارزه و انقلاب و سرنگونی جمهوری اسلامی و استقرار حکومت شورایی است که می توان بر اضطرابها و نگرانیها و فضای جنگی نقطه پایان گذاشت، سرنوشت خویش را در دست گرفت ، به کار و نان و آزادی و رفاه رسید و فقر و ظلم و ستم و نابرابری را از ریشه برانداخت.
نظرات شما