یادداشت سیاسی- جمهوری اسلامی در طول حیاتاش ، همواره با بحران و تضادهای درونی روبرو بوده است. از یکسو نقش قدرت سیاسی در توضیح و تصاحب ثروت در جناحهای گوناگون طبقهی حاکم سرمایهدار علت این تضادها میباشد و از سوی دیگر بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که جامعه به آن مبتلا بوده، در تضادهای درونی حاکمیت بازتاب یافته و اثر خود را در آن برجای گذاشته است.
اگر نگاهی به سیر تضادها و بحرانهای درونی حاکمیت بیاندازیم، بهخوبی میتوان دید که بهویژه شدت و ضعف این تضادها همواره تابعی از بحرانهایی بوده که جامعه با آن درگیر است. از همینروست که در دوران اخیر و با اوجگیری بیسابقهی بحران اقتصادی، معضلات اجتماعی و بحران سیاسی داخلی و بینالمللی، شدت تضادها و بحران درونی حاکمیت در تاریخ جمهوری اسلامی بهمرحلهای بیسابقه رسیده است. سخنان اخیر رفسنجانی در دیدار با استانداران و برخی مقامات وزارت کشور دوران ریاستجمهوری وی و خاتمی در تاریخ ٢۴ فروردین نمود چنین وضعیتی میباشد.
اگرچه دفتر وی یکروز پس از انتشار سخنان او در سایت “سحام نیوز” آن را تکذیب کرد، اما حتا از پاسخ دفتر هاشمی نیز مشخص بود که خبر واقعیت دارد. در توضیح دفتر هاشمی در رابطه با صحت و سقم خبر آمده بود: “نوعی اعمال سلیقه شخصی و تحریف سخنان ایشان بوده و مطابق با آنچه که در این دیدار بیان شده نمیباشد”. در واقع به جای تکذیب کل خبر، این خبر را ناشی از برداشت غلط منبع خبری سحام نیوز دانسته بود. اما سحام نیوز در یادداشت مجددی که انتشار داد بر این موضوع تاکید نمود که پیش از انتشار خبر، موضوع را با دو نفر دیگر از شرکتکنندگان در نشست مطرح نموده که آنها نیز محتویات خبر فوق را تایید کردهاند. سحام نیوز نوشت: “در ملاقاتی که بیش از ده استاندار و جمعی از معاونین وزارت کشور دوران سازندگی و اصلاحات حضور داشتند، ذکر مطالبی با این اهمیت؛ طبیعتا از دید رسانه ها پنهان نخواهد ماند”. در ادامهی این یادداشت تاکید شده است که “سخنان مهم آقای هاشمی این روزها نقل محافل خاص سیاسی کشور است”. بنابر این تا اینجا مشخص است که این سخنان گفته شده و باز مشخص است که هاشمی از بازتاب سخنان خود آگاه بوده است. اما سعی کرده ضمن بیان این سخنان از پذیرش رسمی و علنی آن نیز به دلیل محافظهکاری همیشگی و نقشی که هم اکنون نیز در ساختار حاکمیت اسلامی دارد شانه خالی کند. اما این سخنان که وبسایت “سحام نیوز” از آن بهعنوان سخنانی مهم یاد کرده چه بوده و چرا رفسنجانی آنها را بر زبان آورده است؟
سحامنیوز روز ٢٧ فروردین با انتشار این خبر، به نقل از یکی از استانداران دوران خاتمی نوشت: “هاشمی با نقل سخنان مفصل خود با رهبری در مورد مسایل و چالشهای اساسی کشور که اتفاقا شب قبل از ملاقات ما بود به اختلاف دیدگاه خود و ایشان اشاره کردند و گفتند اساسا ایشان طور دیگری فکر میکنند و اشکالات موجود را قبول ندارد”. بنابر این تا اینجای کار رفسنجانی خواسته است بگوید که خامنهای حاضر به پذیرش اشتباهات خود نیست و بر ادامهی سیاست خود تاکید دارد.
در ادامه هاشمی بر نقش برجستهی خود در حاکمیت تاکید میکند و این که اساسا وی بوده که خامنهای را خامنهای کرده. وی در این بخش میگوید: “من آقای خامنه ای را از مشهد به تهران آوردم و با دوستان در شورای انقلاب صحبت کردم و به شورا بردم. بسیاری از دوستان با سابقه انقلاب از این کار من گله کردند اما من گفتم حضور ایشان لازم است. مراحل بعد را هم که خود می دانید چگونه بوده”. پس در ادامه نیز خامنهای نمک را خورده و نمکدان را هم شکسته است. آخوندی که در مشهد بوده و کسی او را نمیشناخته از صدقه سری رفسنجانی به شورای انقلاب راه پیدا کرده و باز او بوده که نقش اصلی را در کسب مقام فعلی او یعنی ولایت فقیه داشته است.
او در ادامه بر نقش و موقعیت سپاه در کشور تاکید میکند و البته که این تاکیدیست آگاهانه. وی میگوید: “مهندسی رزمی سپاه امکاناتی از جنگ داشت که در سازندگی کشور می توانست موثر باشد و ما در آن زمان پروژه هایی مثل راه سازی به آنان دادیم؛ هم برای کشور مفید بود و هم برای سپاه، اما حالا سپاه نبض اقتصاد، و سیاست خارجه و داخله را در دست گرفته و به کمتر از کل کشور راضی نیست”. و در پایان نتیجه میگیرد که “اصلاح این وضعیت بدون هماهنگی آقای خامنه ای امکان پذیر نیست”. او از تمام بحثاش این نتیجه را هم میگیرد که حضور وی در انتخابات بنابر این بیهوده است و حاصلی برای او و جناح حامی وی بههمراه نخواهد آورد.
اصل موضوع هم در نتایج این سخنان است و آن اینکه از نظر رفسنجانی مقصر اصلی اوضاع و مانع حل مشکلات خامنهای است، بنابر این تا وقتی که وی بر قدرت است و به این سیاست ادامه میدهد، چشماندازی برای تغییر اوضاع وجود ندارد.
اما چه شده است که رفسنجانی با تمام محافظهکاری و تلاشاش برای باقی ماندن در دایرهی قدرت این گونه به مولای خود میتازد، او را مقصر وضعیت فعلی و انتقادناپذیر نامیده و بازوی اصلی قدرت وی یعنی سپاه را هیولایی مینامد که “امروز به کمتر از کل کشور راضی نیست” و به بیان دیگر حاضر به دادن سهم بقیه نیست.
اگرچه رفسنجانی در سخنان این سالهای خود همواره انتقاداتی را متوجه رقبا کرده، اما نوک تیز این انتقادات همواره متوجه دولت احمدینژاد بود. سخنان اخیر رفسنجانی این تفاوت را دارد که آشکارا و بیپرده به نقش خامنهای و سپاه در بوجود آمدن شرایط فعلی تاکید دارد. سخنان او نشانگر این است که به موازات رشد بحرانهای درونی جمهوری اسلامی، مشروعیت خامنهای نیز در درون حاکمیت بیش از هر زمان دیگر زیر علامت سوال رفته است. اگر خامنهای همواره از پیشرفت و اقتدار کشور میگوید، به سیاهنمایان هشدار میدهد و در نهایت به مختصری گرانی اعتراف میکند که آنهم محصول اقدامات دشمن است، در برابر، رفسنجانی در دیدارهایی که دیگر روزانه شدهاند از ویران شدن کشور سخن میراند، از این که “کشور در مرحله خطر قرار دارد” و از این که سالها طول میکشد تا کشور را به نقطه صفر (پیش از دوران ریاست جمهوری احمدینژاد) برگرداند و البته همه میدانند که خامنهای نقش اصلی را در سیاستهای کشور در طی این سالها داشته است.
اگر به نوشتهی سحام نیوز سخنان اخیر رفسنجانی در محافل درونی حاکمیت دهان به دهان میچرخد و بر روی آن صحبت میشود و اگر رفسنجانی با روشی دیگر همان سیاست “بگم نگم” احمدینژاد را این بار با “گفتم نگفتم” در رابطه با خامنهای در پیش گرفته، نتیجهی شدت بحران، از همپاشیدگی درونی و درماندگی سیاسی حاکمیتیست که دیگر حتا سیاستمدار جنایتکار و کهنهکاری همچون رفسنجانی را نیز بر آن داشته تا با صفآرایی روشنتر در برابر خامنهای، از سویی فشار بیشتری بر وی آورده و از سوی دیگر اعتبار بیشتری برای خود در محافل درونی حاکمیت و نیز محافل خارج از حاکمیت و حتا در عرصهی بینالمللی (بویژه منطقهای) برای خود دستوپا کند. اما واقعیت این است که خامنهای با تکیه بر دستگاههای قدرتمندی که در حولوحوش خود ایجاد نموده، بویژه ارگانهای نظامی و امنیتی همچون سپاه، هیچ امتیازی به هیچکدام از آنها نخواهد داد. اگر هم احمدینژاد را تحمل میکند، تنها منتظر پایان دورهی ریاستجمهوری اوست، در شرایط کنونی خامنهای هرگز حاضر به تحمل احمدینژاد دوم و یا اصلاحطلبی از نوع خاتمی و حتا رفسنجانی نخواهد بود.
نظرات شما