یادداشت سیاسی- ۸ مارس روز جهانی زن، همچون سالهای گذشته در پهنهای به وسعت جهان، به اشکال گوناگون و در مراسمی با رنگها و جنسهایی متفاوت جشن گرفته شد. از مراسم و هدایای دولتی در کشورهای آسیای میانه گرفته تا لاهور پاکستان که زنان با خواستهای ویژهی خود حضوری چشمگیر داشتند. در اروپا جدا از مراسمی که احزاب رسمی و پارلمانی در کشورهای گوناگون برگزار کردند، فعالین حقوق زنان نیز در مراسم متعددی ضمن گرامیداشت روز جهانی زن، به طرح مسایل زن امروز پرداختند. در حالیکه احزاب رسمی در این کشورها در مراسم روز جهانی زن با برگزاری سمینارهایی با موضوعاتی چون “زنان چه نقشی را در گذار از بحران اقتصادی میتوانند برعهده بگیرند” تنها بهفکر انداختن هر چه بیشتر بار بحران بر دوش زنان بودند، در مراسمهایی که بخش رادیکال جنبش زنان در این کشورها بر پا کرد درست بر عکس به فشاری که به زنان در اثر سیاستهای ریاضت اقتصادی وارد میآید همچون دستمزدهای پایینتر، افزایش بیکاری، کاهش خدمات اجتماعی بهویژه برای مادران، مشکلات تحصیلی و مانند آن پرداخته شد و به این سیاستها تاختند.
از هندوستان و فیلیپین گرفته تا قاهره و تونس، از مکزیک و نیکاراگوئه تا برزیل و پرو از آمریکا و کانادا تا آفریقای جنوبی و آلمان و انگلیس در همه جا این روز جشن گرفته شد. جدا از خواست برابری حقوقی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و اعتراض به خشونت علیه زنان، اعتراض به تحمیل بار بحران اقتصادی به زنان یکی از موضوعاتی بود که شعارهای زنان را در این روز به خود اختصاص داد. برجستهتر شدن مسایل اقتصادی در مراسم ٨ مارس امسال، نتیجهی واقعیتهای زندگی زنان در جهان کنونی است که منجر به بدتر شدن وضعیت شغلی و معیشتی آنها گردیده است. در این مراسم گفته شد که همچنان زنان در برابر کار برابر از دستمزدهای پایینتری برخوردارند، زنان همچنین در شرایط مساوی از شانس کار کمتری نسبت به مردان برخوردار هستند. به زندگی بردهوار زنان در کشورهایی چون بنگلادش، پاکستان و هندوستان اشاره شد، به تجارت زنان و سود سرشار مردانی که در این کار مشارکت دارند اشاره شد، به وادار شدن زنان به تن فروشی برای نجات از گرسنگی، و به همهی جنایاتی که در قرن بیستویکم و در این جهان متمدن علیه زنان میشود، اشاره شد.
در ترکیه کشور همسایهی ایران تظاهرات، نمایشها و مراسم متعددی در شهرهای مختلف برگزار گردید. حتا افغانستان نیز که تا چندی پیش و در زمان حاکمیت طالبان، زنان حق بیرون آمدن از خانه را نداشتند در شهرهایی چون کابل و هرات مراسمی به این مناسبت برگزار شد. در کابل گروهی از زنان با برگزاری یک راهپیمایی از نبود امنیت و نابرابری در عرصههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، تحقیر و تجاوز به زنان، و استفاده از مذهب برای اعمال این نابرابری اعتراض کردند. اما نکتهی مهم این است که در هیچ کدام از این اعتراضات و یا نمایشهای خیابانی هیچکس متعرض زنان نشد. حتا در افغانستان مردسالار نیز زنان این امکان را پیدا کردند که بدون تعرض مردسالاران به خیابان بیایند، خواستهای خود را مطرح کرده و این روز را پاس بدارند.
اما در روزی که زنان در سراسر جهان با هلهله و فریاد به خیابان آمده بودند، این زنان ایران بودند که همچنان از برگزاری مراسم این روز بدلیل ممنوعیت آن توسط حکومت اسلامی، محروم باقی ماندند. آخرین باردو سال پیش در چنین روزی بود که زنان ایران عزم خود را جزم کردند تا به خیابانها بیایند و رژیم برای آنکه مانع اعتراض و برخاستن صدای حقطلبانهی آنها شود، تمام خیابانها را به تسخیر نیروهای سرکوب خود در آورد، و زنان که مجالی برای جمع شدن در خیابانها نیافتند به تسخیر پیادهروها بسنده کردند. اما رژیم حتا همان را نیز تحمل نکرد و به زنان در پیادهروها هجوم آورد.
امسال – هشت مارس سال ٢٠١٣ – برای زنان ایران با خبر پیدا شدن جسد زن جوان و مجهولالهویهای که بین ٣٠ تا ٣۵ سال سن داشت آغاز شد. او که در شهر مشهد کارتنخواب بود، بر اثر سرما جان خود را از دست داده بود.
در میانهی روز، خبر قتل یک زن به نام “زعفران محمدی” در روستایی از توابع شهرستان سروآباد مریوان توسط پدرش منتشر گردید. این زن ٣٠ ساله که دارای ۵ فرزند بود از طرف شوهرش طلاق داده شده بود و این گناه بزرگ زنی بود که پدرش بر مسند قضاوت و جلادی نشسته بود. این جنایت در حالی صورت گرفت که در یکی از بندهای قطعنامهی روز جهانی زن که توسط کمیته برگزارکننده ٨ مارس ٢٠١٣ در سنندج صادر شده است، آمده بود: “زن برده و ناموس کسی نیست، خشونتهای ناموسی شدیدا محکوم است”.
اما هشت مارس برای زنان ایرانی ادامه داشت و در تاریکی شب هیاهوی دیگری برپا شد. شبپرستان چماقبدست با حمله به خوابگاه دانشجویان دختر دانشگاه تهران (خوابگاه چمران)، شیشههای خوابگاه را برای ایجاد رعب و وحشت در میان دانشجویان دختر که تمام روز را برای یک حق صنفی خود اعتراض کرده بودند، شکستند. دانشجویان دختر به قانون جدیدی که ورود به خوابگاه را بعد از ساعت ٩ و ٣٠ دقیقه شب ممنوع میکرد اعتراض داشته و خواهان لغو این قانون بودند. درگیری دانشجویان با مسوولین خوابگاه و حراست تا ساعاتی از شب طول کشیده بود، حتا نیروی انتظامی وارد ماجرا گردید که با مقاومت دانشجویان دختر مجبور به عقبنشینی شد.
قبل از ٨ مارس، حکومت اسلامی شاخ و شانههایاش را برای زنان کشیده بود. یک روز قبل از روز جهانی زن با حمله به خانهی چند فعال سیاسی در سنندج که گویا در تلاش برای برگزاری مراسم روز جهانی زن بودند، آنها را با توهین و تحقیر دستگیر نمود. هر چند که این تحرکات رژیم مانع از این نشد که در مکانهایی به دور از چشم پلیس، این روز توسط زنان و مردان آگاه، بویژه در شهرهای کردستان گرامی داشته شود، بههمانگونه که سالیان سال است، زنان و مردان آگاه ما این روز را اینگونه گرامی میدارند. در بند زنان اوین نیز مراسمی برای ٨ مارس برگزار گردید. زندانیان سیاسی زاهدان، تعدادی از دانشجویان، مادران پارک لاله و کانون نویسندگان ایران پیامهایی به مناسبت این روز انتشار دادند. مجلهای نیز از سوی کانون مدافعان حقوق کارگر به مناسبت این روز منتشر گردید. و اینها تمام فرصتی بود که زنان ایرانی برای ابراز وجود خود در هشت مارس ٢٠١٣ یافتند.
اما زنان ایرانی در خارج از کشور و با استفاده از فضایی که در خارج از ایران وجود دارد، در مراسمهایی پُرشمار این روز را گرامی داشتند و صدای زنان ایرانی، صدای زنان کارگر و زحمتکشی شدند که از حق فریاد زدن و بیان دردها و آلامشان محروم هستند.
هشت مارس سال ٢٠١٣ نیز اینگونه گذشت، به امید روزی که زنان ایران آزادانه و پُرشمار به خیابانها آمده و حماسههایی پُرشکوهتر از هشت مارس سال ۵٧ رقم بزنند.
نظرات شما