نشست سالانه مجاهدین خلق تحت عنوان “ایران آزاد” از ۲۲ تا ۲۴ تیر ۹۸ به مدت سه روز در “اشرف۳” قرارگاه مجاهدین واقع در حومه تیرانا پایتخت آلبانی برگزار گردید. در اجلاس اخیر مجاهدین و شورای ملی مقاومت آنها که مانند اجلاسهای پیشین بسیار پُر زرق و برق و پُر هزینه بود و مجاهدین نیز سروصدای زیادی پیرامون آن به راه انداختند، آنطور که سایت مجاهدین اعلام کرد، “صدها تن از شخصیتهای بینالمللی” از ۵۰ کشور و سه هزار تن از اعضای مجاهدین و مخالفان رژیم شرکت داشتند. مریم رجوی این اجلاس را “یکی از مهمترین تجمعات سالیانه مقاومت” خواند. از جمله “شخصیت”های شرکتکننده در این اجلاس که همگی وظیفه داشتند در ازاء وجوه و هدایای دریافتی کلان، از مجاهدین و شورای ملی مقاومت آنها حمایت کنند، میتوان از این افراد یاد نمود؛ رودی جولیانی شهردار سابق نیویورک، وکیل شخصی دونالد ترامپ که در عینحال وکالت رضا ضراب از مسئولان پولشویی جمهوری اسلامی در ترکیه را نیز برعهده دارد و پای ثابت نشستهای سالانه مجاهدین است. گتی ایمیج وزیر کشور سابق آمریکا، جورج کیسی ژنرال سابق ارتش آمریکا، جوزف لیبرمن معاون کاندیدای ریاست جمهوری سابق آمریکا، لنس گودن عضو کنگره آمریکا، تدپو و دوهوارباکر از اعضای سابق کنگره آمریکا، لوئیس فری مدیر سابق اف بی آی، اینگرید بتانکورد نامزد سابق ریاست جمهوری آمریکا، برنارد کوشنر وزیر خارجه پیشین فرانسه، استفان هارپر و جان برد نخستوزیر و وزیرخارجه سابق کانادا، پاندکی مایکو نخستوزیر پیشین آلبانی و چندین دوجین دیگر از همین قماش. در این اجلاس اگرچه ظاهراً شاهزاده ترکی فیصل رئیس سابق سازمان اطلاعات عربستان سعودی حضور نداشت، اما جای وی را “شخصیت”های مشابهای پر کرده بودند. بسیاری از این “شخصیت”ها در تعریف و تمجید از مجاهدین و مریم رجوی، باید به حضار یادآوری میکردند که “آلترناتیوی که در برابر رژیم تروریستی جمهوری اسلامی وجود دارد، شورای ملی مقاومت به رهبری خانم رجوی است”. رودی جولیانی علاوه بر این، مجاهدین خلق را “جنگجویان آزادی” نامید. وی همچنین رهبران حکومت اسلامی را به “قتلعام و جنایت علیه بشریت متهم کرد” و چنین اعلام کرد “آمریکا در کنار مردم ایران است و از مبارزه برای آزادی حمایت میکند”!
در اینکه رژیم جمهوری اسلامی و تمام رهبران و مسئولان اصلی آن، جنایات بسیار فجیعی را علیه مردم ایران مرتکب شدهاند و بیاستثناء تمام آنها باید محاکمه و مجازات شوند و به سزای اعمال جنایتکارانه خود برسند، هیچ فرد آزادیخواهی شک و تردید ندارد و کسی بخواهد یا نخواهد، تودههای مردم زحمتکش ایران با سرنگون ساختن رژیم حاکم آن را اجرا خواهند کرد. اما پرسش این است ادعای جولیانی در مورد “بشریت” و “آزادی” که خود یکی از مهرههای دستگاه امپریالیستی آمریکاست که جنایات فجیع و بسیار بزرگی در ویتنام، کوبا، شیلی، افغانستان، عراق و در سرتاسر جهان مرتکب شده است و ناگهان به یاد مردم ایران افتاده است، واقعا چند درصد از مردم ایران را میتواند فریب دهد؟ روشن است که آزادی “آزادیخواهانی” از نوع بوش و ترامپ و جولیانی را که همه جهان شاهد بودهاند که چگونه آزادیخواهان و انقلابیون را بطور وحشیانه به شلاق و به خون کشیدهاند، هیچ بخشی از مردم ایران را فریب نمیدهد. مساله مجاهدین البته مردم و باور مردم نیست. مجاهدین سالهاست که روی مردم ایران حساب نمیکنند و توده مردم در سیاستها و تاکتیکها و استراتژی این سازمان جایی ندارند. مهم نیست که مردم این حرفها را باور میکنند یا نه. مهم این است که مجاهد اجلاسهای پر زرق و برق سالانه برگزار کند، حمایت مهرههای دولتهای امپریالیستی و ارتجاعی بانام و نشان و یا حتا بینام و نشان را جلب کند و با تبلیغات شعفانگیز و ایجاد حالت نشئگی که باید تا نشست بعدی کش داده شود، مریدان مسعود و مریم رجوی رهبران غائب و حاضر مجاهدین را به خود مشغول کند.
مریم رجوی در نطق افتتاحیه خود به تلاش اعضای مجاهدین خلق در برپاساختن قرارگاه مجاهدین در آلبانی اشاره کرد، که یک قطعه زمین را که ۲۰ ماه قبل به آن منتقل شدند را به یک مرکز بزرگ که تمامی مراکز و ضروریات زندگی را دارد و “پذیرای گردهمآیی سالیانه اپوزیسیون ایران است” تبدیل کردند. او گفت این “شروع جدید از راهپیمایی بزرگ میلیونی آزادی است”!
جالب است که بدانید این تلاشها، تقدیر و تمجید و تعجب مهمانان مریم رجوی را نیز برانگیخت. رودی جولیانی در دیدار با مریم رجوی، ضمن تقدیر از شخص وی گفت: “سازندگی اشرف ۳ در این فاصله کوتاه برایم باور نکردنی است”! او گفت “این نشان از توانایی مجاهدین برای بازسازی ایران است”. جوزف لیبرمن نیزضمن آنکه گفت، یک دموکرات است اما از اقدامات ترامپ و تحریمها حمایت میکند و آن را اقداماتی قهرمانانه میداند، ساخته شدن این قرارگاه در مدت زمان کوتاه را مورد “تقدیر” قرار داد. برنارد کوشنر وزیر خارجه پیشین فرانسه، پا را از این هم فراتر گذاشت و شهرسازی اشرف ۳ را یک “شاهکار” خواند و ایضا آن را نشانه شایستگی مجاهدین برای بازسازی یک کشور خواند. این مجیزگوییها البته همه جا با تعریف و تمجید از شخص مریم رجوی همراه بود. وی خطاب به مریم رجوی گفت: “شما نمونه بارزی در استقامت و بی همتا برای زنان در جهان هستید”!
تا دلتان بخواهد تعریف و تمجیدهایی از این نمونه. همه بر وفق خواست مجاهدین خلق که به همین تعریف و تمجیدها دل خوش کردهاند سخنرانی کردند. اینطور به نظر میرسید که میان شدت و ضعف تعریف و تمجید از مجاهدین و مریم رجوی با مبالغ دریافتی سخنرانها ارتباطی وجود دارد. مبالغ دریافتی هر چه بالاتر، تعریف و تمجید هم غرّاتر و افزونتر! مجاهدین خلق نه فقط به این شیوهها و تعریف و تمجیدها دل خوش و به آن عادت کردهاند، بلکه این شیوهها و بند و بستها وبریز و بپاشها به جزء مهمی از سیاست آنها تبدیل شده است. مجاهدینی که توانستهاند پس از رانده شدن از عراق ظرف یک سال و نیم در آلبانی البته به یاری پولهای بادآورده دولتها و محافل امپریالیستی و ارتجاعی مانند دولت عربستان، برای خود شهرک و قرارگاهی دست و پا کنند که همه” ضروریات زندگی” در آن مهیا باشد. خصوصاً آنکه تالاری را هم بنا کردهاند که “نماد ورودی آن” با “تالار بهارستان در تهران” مشابهت دارد و “سمبلی از تاریخ سیاسی ایران در اشرف ۳ است”!
میبینید که مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت آنها فکر همه چیز را کردهاند. فقط این نیست که برای مردم رئیسجمهور تعیین کردهاند، بلکه از “نمای تالار بهارستان تهران” نیز غافل نبودهاند.
گفتنیست که در حاشیه اجلاس مجاهدین، کنفرانسهایی مانند کنفرانس “زنان در مقاومت ایران” و کنفرانس “دادخواهی” نیز برگزار شد که در آن به گفته خودشان به “دیکتاتوری شیخان”، “نه” گفتند.
سازمان مجاهدین خلق پس از پایان این اجلاس نیز تبلیغات گستردهای را سازمان داد و چندین روز پیاپی از دستاوردهای آن سخن گفت. مجاهدین از قول واشنگتن تایمز در مورد این اجلاس نوشتند، “کانون جغرافیایی مقاومت جهانی علیه رژیم جنایتکار ایران متولد و ایجاد شد” سازمان مجاهدین شرکت “شخصیتها” و حمایت آنها از مجاهدین و همچنین برپایی تجمعاتی در بروکسل و برلین و بعدتر در استکهلم را “تغییری در تعادل قوای سیاسی و عبور از یک نقطه عطف” خواند.
در سایت مجاهدین، خیالپردازیهای تکراری و کودکانه و جملهپردازی حول این اجلاس از این هم فراتر رفت. دقت کنید: “منظومهای در اشرف ۳ شکل گرفت که در سالهای پایداری و نیز سالهای حضور مقاومت در خارج از ایران بینظیر بود. منظومهای که گویی تمام ایران دستان همگان را گرفته و آنان را برای دیدار خاطرات و شنیدن قصههایش در اشرف میگرداند”!
تا دلتان بخواهد از این جملات و واژههای دهنپرکن و پرطمطراق “منظومه کهشان ۹۸ را باید گل دادن ۱۴ سال پایداری باشکوه برای آزادی در اشرف و لیبرتی دانست که انرژی متکاثف آن پایداری را چون ظهور ناگهانی شهابی و چون کوکبی شبکوب ظلام سلطهگری شیخان را در بهت و حیرت فرو برد”!
و انبوهی از سخنان مشابه این که در بهترین حالت کارکرد آن از یک آبنبات چوبی که برای مشغول ساختن کودکی که به دست وی میدهند بیشتر نیست.
اگر از حرفهای تکراری، شعارهای توخالی علیه “رژیم آخوندی” و “شیخها” و “افسارگسیختگی آخوندها” و خودفریبی بزرگی که مجاهد گرفتار آن است بگذریم و از تعریف و تمجید عمال و مهرههای دول ارتجاعی و امپریالیستی برای ارضاء این جریان صرفنظر کنیم، اجلاس اخیر مجاهدین نیز چیز دیگری نبود جز یک مراسم کلیشهای پر زرق و برق، عکسها و فیلمهای تکراری، فریاد تشویق و شادی شرکتکنندگان، کفزدنهای مکرر برای مریم رجوی و لبخندهای مصنوعی و مشمئزکننده رئیسجمهوری که برای مردم تعیین شده و مهارت وی در دست تکاندادنهای تکراری و نمایشی و بالاخره نمایش لباسهای رنگارنگ گران قیمت البته همه با روسری!
با وجود آنکه صرف هزینههای سرسامآور تدارک اجلاس و دعوت از مدعوین و تجملات و بریز و بپاشها و مخارج سنگین برای آرایش سالنها و صحنهپردازی و نورپردازی، دستگاه فیلمبرداری و غیره و غیره همه باید در خدمت مدرن جلوه دادن این اجلاسها باشند، اما در اجلاسهای مجاهدین و شورای ملی مقاومت آن، تفکیک جنسیتی بطور کامل و به سبک نماز جمعه رعایت میشود و زنان روسری پوش مجاهد در یک طرف و مردان در طرف دیگر سالن مینشینند و پس از پایان هر سخنرانی مریم رجوی، حاضرین از جا بلند میشوند و شعار میدهند “مرگ بر اصل ولایت فقیه”، “زنده باد ارتش آزادی”!
مریم رجوی در این اجلاس البته از ضرورت “پاسخ قاطع بینالمللی” به “افسارگسیختگی آخوندها” نیز سخن گفت. مجاهدین البته تاکنون به هزار و یک زبان از دولت آمریکا و دولتهای اروپایی خواستهاند مصالحه با “آخوندها” را کنار بگذارند و برای سرنگونی آنها وارد عمل شوند. ژنرال جیمز کانوی فرمانده سابق نیروی دریایی آمریکا نیز در جمع مجاهدین در همین اجلاس بر تشدید مجازات جمهوری اسلامی تاکید کرد. محمد محدثین مسئول کمیسیون خارجی شورای ملی مقاومت مجاهدین نیز پس از این اجلاس گفت، این نشست به معنای آمادگی مجاهدین برای سرنگونی رژیم است. اما از بداقبالی آنها ترامپ و دولت امپریالیستی آمریکا فعلا قصد سرنگونی جمهوری اسلامی را ندارد. مجاهدین خلق باید به همین اجلاسهای سالیانه و تجمعات اعتراضی از نوع بروکسل و برلین و استکهلم دلخوش باشند تا شاید روزی روزگاری و تحت شرایط جنگی ویژهای دولت آمریکا تصمیم بگیرد به شکل فعالتری از مجاهدین استفاده کند. مجاهدین خلق عجالتا بایستی در اشرفها مشق حکومتداری کنند به امید روزی که امپریالیسم آمریکا نقش مهمتر و بیشتری به این سازمان محول کند و همان کسانی که مجاهدین را در عراق خلعسلاح کردند، دوباره مسلح کنند و “مریم مهر تابان” را با سلام و صلوات به تهران ببرند! بنابراین “راهپیمایی بزرگ به سوی آزادی” که مریم رجوی از آن سخن میگوید، در واقع جز یک راهپیمایی نکبتبار و خفتانگیز برای بندگی و سرسپردگی بیشتر نیست.
امروز هر کس این را میبیند و میداند که سازمان بورژوائی مجاهدین خلق بازیچه دست دولت امپریالیستی آمریکا و دول ارتجاعی منطقه مانند عربستان سعودی شده است. کارگران و زحمتکشان ایران مستقل ازاینکه مجاهد چه خیالاتی درسرمی پروراند، درتدارک سرنگونی انقلابی رژیم ارتجاعی و سرکوبگر جمهوری اسلامی هستند. کارگران ، معلمان، دانشجویان،بازنشستگان،زنان و جوانان و عموم تهیدستان نه فقط برای سرنگونی ارتجاع حاکم مبارزه می کنند بلکه برسینه ارتجاع امپریالیستی و منطقه ای نیزدست رد زده اند.افزون براین ها مردم ایران درطی چهل سال، ازتحولات سازمان مجاهدین بی اطلاع و غافل نبوده و ماهیت این جریان را نیز شناخته اند. مجاهدین از لحظهای که مسعود رجوی سرنوشت این سازمان را به سرنوشت صدام حسین گره زد، پیش از آنکه هنوز به دامان اربابان بزرگتری پناه بَرَد، فاتحه این سازمان را خواند. در حال حاضر نیز سازمان مجاهدین بهطور واقعی نه نفوذی در میان تودههای مردم زحمتکش ایران دارد و نه سیاستها، تاکتیکها و استراتژی این سازمان با وضعیت و خواستهای مردم ایران خوانایی دارد. تمام سرنوشت مجاهدین خلق در گرو این است که دولت امپریالیستی آمریکا چه تصمیمی در مورد آنها اتخاذ کند.ازاین روست که راهی ندارد جز آنکه عجالتا با مشتی شعارهای توخالی و تکراری و خودفریبی که در اجلاسهای آن تجلی مییابد، سر کند.
نظرات شما