سالن خوراکیها، ترشیجات، حلویات، لواشک و قطاب آن دیدنیتراست!!
هر از چند گاهی و در فاصلههای کم، پارچه نوشتههائی در سطح شهر و در میدانها و چهارراهها نصب میگردد که روی آن نوشته شده “نمایشگاه کتاب”. علاقهمندان به کتاب و کتابخوانان و دوستداران مسائل فرهنگی در مقابل این پارچهنویسیها توقف میکنند و با دقت آن را میخوانند با خطی ریزتر نوشته “نمایشگاه کتاب وعلوم قرآنی و نرمافزار و سخت افزار کامپیوتری علوم قرآنی” فوری متوجه میشوند که قضیه از چه قرار است! با دلخوری و نفرت از مقابل پارچهنویسی عبور می کنند، و عطای نمایشگاه را به لقایش میبخشند: “مارا به خیر تو امید نیست شر مرسان!” گاهی دیده میشود که افرادی بی باک و یا ناآشنا به نحوه عملکرد دستگاههای ضد فرهنگی رژیم وارد اینگونه نمایشگاهها میشوند، در همان لحظه های اول ورود دچار شوک میشوند، با چنان فضای ضد فرهنگی وارتجاعی روبرو میشوند که گوئی به آنان توهین و تعرض شده، بور و سرخورده و بیزار از دستگاه مغزشوئی رژیم که صدر و ذیل کتابهای نمایشگاههایش کتاب قرآن، توضیح المسائل، ترسل و کتابهای دینی و مذهبی و تعبیر خواب، گیاه درمانی و کتابهای راز خوشبختی و کلید شادکامی و بسیاری از کتابهای جلدرنگ و روغنی و بی مایه دیگر را تشکیل میدهد روبرو میشوند! این به اصطلاح نمایشگاهها را استانی و چند استانی و گاهی هم کشوری مینامند!
ششمین نمایشگاه کتاب کرمانشاه از نوع اخیر، یعنی نمایشگاه کشوری است! یک هفته پیش از افتتاح درسطح شهر و در خیابانها و میادین و در محل دائمی اجرای نمایشگاهها، پارچه نویسی، پلاکارد، و پوسترهای فراوانی نصب گردیده و به علاقهمندان کتاب، دانشجویان و افراد اهل مطالعه نوید و مژده افتتاح نمایشگاه داده شد، این نمایشگاه در زمانی دایرگردیده که وحشت و ترس از اجرای طرح شوم یارانهها بر سر مردم سایه افکنده، و مردم در یکی از بحرانیترین مراحل دوره سیاسی، اقتصادی و روانی اجتماعی زندگی خود قرار دارند که از ناحیه رژیم به آنان تحمیل گردیده، و بیش از هر زمان دیگری دست مردم با جیبشان غریبهترشده، گرانی جهشی اجناس و کالاهای ضروری در یک ماهه اخیر و چشمانداز نگران کننده از شتاب گرانی در آینده، زندگی روزمره و معیشتی آنان را مورد تهدید بیشتری قرارمیدهد، از این رو تودههای مردم در تنگنا و مضیقه مالی قراردارند، و بطور روزانه اقلامی از سبد خرید روزانه آنان حذف میگردد، و برخی از کالاها و اقلامی که تاکنون استفاده میکردند حکم کالای لوکس و غیر ضروری برای آنان پیدا می کند، کتاب یکی ازکالاهائی است که اگر تاکنون برای برخی از مردم ضروری در ردیف نیازهای آنان بوده، امروز با توجه به گرانی فزاینده و عمومی فاصله مردم با کتاب زیاد تر شده و برای قشر وسیعی غیر قابل دسترسی شده.!
چاپ و نشر کتاب در رژیم جمهوری اسلامی مثل تمام صنایع ساختاری دیگر که یا به رکود کشیده شده و یا در حال درجا زدن بوده است، هیچگاه نتوانست ادامه دهنده منطقی و درست در مسیر اعتلای جامعه و رشد آگاهی مردم قرار گیرد. بعد از سرکوب سالهای دهه شصت و برچیدن نهادهای دمکراتیک برآمده از قیام بهمن، نشر و چاپ نزدیک دو دهه در رکود کامل بود، و جامعه یکی از دورههای سیاه و بیخبری و محرومیت فرهنگی را از سر میگذراند و هر چه زمان رو بجلو میآمد این اختناق و سانسور سهمگینتر میشد، این سختگیری و سانسور بیشتر شامل جلوگیری از آثار نویسندگان ایرانی بود، و حساسیت فراوانی روی آنها ایجاد میشد و نوشتههای آنان کمتر اجازه نشر پیدا میکردند، و کار نشر ترجمههای برگردانده به فارسی با کمی اغماض و چشمپوشی از طرف مسئولین و ضابطین فرهنگی راحتتر انجام میگرفت، البته آثاری که جهتگیری تبلیغی نداشته و تاثیر فوری کمتری روی اذهان داشته. کتابهائی که بحث و جدل کمتری را ایجاد میکردند منتشر میشد، کتابهائی که بیشتر چاپ میشد از نوع کتابهای سرگرم کننده و تخدیری بود! که بخش اعظم قفسههای کتابفروشیها را پر میکرد. در این دوره ضربات سنگینی به آگاهی عمومی و عناصر فرهنگی جامعه وارد شد که غیر قابل جبران بوده، و یادآوری آن دوره برای جامعه فرهنگی فوقالعاده جانکاه و دردآوراست، ستم بیروائی بوده که بر نسلها وارد شد، و بلحاظ تاریخی آثار منفی گرانباری روی ذهنیت و آگاهی جامعه داشت، و موجب عقب ماندهگی جامعه گردید. در تمام این سالها رژیم سعی داشته تا وقفه و تشتت و آشفتگی هر چه بیشتر در آگاهی و ذهنیت عمومی جامعه ایجاد کند، فرهنگ، ادبیات و علوم اجتماعی و تاریخی را که در راستای اهداف دمکراتیک و سعادت تودهها بوده بحاشیه براند، و بجای فرهنگ مردممحور و با قانونمندیهای علمی نسبی مسلط، فرهنگ ارتجاعی پر تناقض، لیبرالی و مذهبی و وهمآلود را جانشین آن کند.
همراه با اولین تکانها و لرزشهای اجتماعی در دهه اخیر و بیداری عمومی، چاپ و نشر کتاب نیز تحت تاثیر شرایط و اوضاعی که در حال تغییر بوده، دچار تغییرات و تحولاتی گردید، که هیچگاه با هدایت و از روی برنامه از پیش تعیین شده از طرف مسئولین و اداره ارشاد اسلامی نبود، انرژی تودهای رها شده، و فشاری که از پایین و از طریق تودهها به بالا وارد میشد، سردر گمی دستگاههای سانسور حاکمیت را بیشتر میکرد، همراه با فراز و فرودهای عمومی جامعه که بیدار شده بود، مهار نشر از عهده حاکمین سیاستگذار فرهنگی رژیم خارج میشد و حوزه آن گسترش مییافت، در این دوره که حکومت با تودههای مطالبهجو روبرو بود، سیاست شل کن سفت کن را در تمام حوزههای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی را عملا اختیار کرده بود تا مهار تودهها را بدست بگیرد، در این فواصل قبض و بسط سیاسی – اجتماعی کتابهای بیشتری از سد سانسور و دیوار اختناق عبور کرده و انتشار مییافت، که نسبت به تمام دوره حیات رژیم جمهوری اسلامی منهای چند سال اول حکومت که تثبیت نشده بود، رونق بیشتری داشت، ذهنیت عمومی جامعه و مغز نیروهای فعال و فکری، جوانان کتابخوان و افراد اهل مطالعه از زنگار زمان اختناق و سانسور زدوده میشد، فضای سرد سالهای تیره و سنگین بی خبری و اختناق بطور نسبی رخت بربست، فرا روی جوانان کتابخوان و افراد اهل مطالعه افقی روشنتری گشوده شد، تا حدودی کتابهای نویسندگان پیشرو و مترقی و آثار مشهور کلاسیک ارزش و جایگاه خود را در میان دانشجویان، جوانان مشتاقان مطالعه و جویای آگاهی بازیافت. جامعه در حال رشد با اکثریت سنی جوان و با سابقه ذهنی قبلی، از صد سال فعالیت روشنفکری و دانشگاه و با یکی دو و سه انقلاب و نیمچه انقلابی را که در پشت سر خود داشت، نشر و چاپ دولتی حتی در این شرایط نسبی رونق نیز نمیتوانست او را راضی کند، محرومیت بیست ساله حرص و ولع ناشی از آن برای کسب آگاهی، موجب شد تا بازار سایه، بازار کتابهای قاچاق و زیراکسی به موازات نشر دولتی رواج پیدا کند، بخش وسیعی از آثار عمدتا سیاسی نوشتههای فارسیزبانان در خارج کشور در داخل کپی و منتشر شود و در اختیار علاقهمندان قرار گیرد، داد و ستد کتاب زیراکسی با اینکه دور از چشم گزمههای فرهنگی انجام میگرفت، عملا برای خودش جائی در بازارکتاب پیدا کرده بود. و هر روز بر تعداد افراد کتابخوان افزوده میشد. نتیجه این روند بر روی آگاهی جامعه شاید بشود گفت در اعتراضات و جنبش عمومی یک سال و اندی اخیر بوده که خود را نشان داد، بسیاری از جوانان، و زنان و مردان معترض به پشتوانه آگاهیهای کسب شده در این مدت به خیابانها آمدند، و در اتحاد و هماهنگی و در همدردی مشترک علیه رژیم بپا خواستند، کم نیستند جوانان پرشور، کارگران زحمتکش، و دانشجویان مبارز و زنان مردان علاقهمند به کارزار اجتماعی که به اتکاء دانستههای دریافتی و اکتسابی در چند سال اخیر، تبدیل به عناصر آگاه و پیشرو و پیشبرنده جنبش آرمانی و تودهای کنونی شده، در کتابفروشیها، و در مراکز فرهنگی و کتابخانهها، و در جمعهای دوستانه همه جا آنان را میبینی که یا به دنبال کتاب مورد علاقه خود که عموما سیاسی و انتقادی و هنری خلاق است میگردند، و یا حول کتابهای نویسندگان مترقی پیشرو و مردمی صحبت میکنند، و یک بار دیگر شبیه به انچه در پیش از بهمن پنجاه و هفت بوده در جریان است، کتابهای معروف به جلد سفید و رمانهای اجتماعی و روشنفکری چاپهای قدیم، دست به دست میگردد و به دیگران معرفی میشود.
از طرف دیگر و در نقطه مقابل این رویکرد به کتاب و آگاهی است که وزارت ارشاد و اداره سانسور رژیم بیشتر از هر زمانی در عمر چندین سالهاش مواجه با کتابهائی بوده که درخواست مجوز چاپ میخواهند، و بدون مجوز چاپ همچنان در این اداره گرد و خاک میخورند! رژیم جمهوری اسلامی و گماردگان فرهنگیش در کرمانشاه و در دیگر جاها اقدام به برپائی به اصطلاح نمایشگاه کتاب میکند، رژیمی که با مکانیسمهای فراوان سانسور، خودسانسوری، تحمیل فرهنگ ایدئولوژیک ارتجاعی خود، با زندانی کردن و کشتن و متواری کردن هزاران فعال فرهنگی و آواره کردن آنان در سرزمینهای دیگر در نابود کردن فرهنگ و خلاقیتهای هنری مردمش میکوشد. کمتر رژیمی در دنیا میتوان سراغ گرفت که شبیه جمهوری اسلامی از فرهنگ و هنر و کتاب و معنویت در رسانههای جورواجورش و تبلیغات مشمئزکنندهاش داد سخن بدهد، و کمتر رژیمی در جهان چون جمهوری اسلامی میتوان یافت که با هزینه کردن ازجیب مردمش و سرمایههای آنان به سرکوب منابع فرهنگی و نابودکردن خلاقیتهای ادبی و هنری آن مردم بپردازد.! رژیمی که بدنبال کودتاهای سیاه و سفید، و بزرگ و کوچک خود علیه مردم معترض، دستگاههای عریض و طویل سرکوب و اختناقش و ولی فقیه جبارش در پی نتیجهگیری از جنبش وسیع و اعتراضی مردم، برای مقابله با بخش دانشجوئیاش، اعلام میکند که علوم انسانی، بمثابه علوم کفر و الحاد است، و باید از رشتههای دانشگاهی حذف گردد، که شامل دوازده رشته از مهمترین رشتههای درسی دانشگاهی علوم پایه اجتماعی است.! انتظار دارید در نمایشگاه کتاب در کرمانشاه چه تولید و محصول فرهنگی به مردم عرضه کند.! جامعه شناسی یکی از این رشتههاست.! چرخ سیستمهای اجتماعی بر پایهی آمار و دادههای اجتماعی گردش میکند و تمام برنامههای اجرائی دورههای چند ساله حکومتها بر اساس این آمارها پی ریزی میشود، چه انتظاری میتوان ازرژیم آمارگریزی داشت که رئیس دولت دروغگویش در رسانههای عمومی همه مسئولین را دعوت میکند تا به بهانه اینکه آمارهای حقیقی روحیه مردم را خراب میکند، و باید به مردم آمار دروغ تحویل داد.
رژیم جمهوری اسلامی با عملکردی سیاهتر از آنچه به قلم آید و گفته شود، نمایشگاه کتاب برگزار میکند.! فکر میکنید چگونه نمایشگاهی در کرمانشاه برقرار میکند؟ و چه کتابهایی به مردم عرضه میشود؟ وقتی که در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با آن همه موقعیت و تبلیغاتی که روی آن انجام گرفت، کتابهای نویسندگان بزرگ مردمی مانند احمد شاملو، صادق هدایت، فروغ فرخزاد و دهها نویسنده خوشنام دیگر اجازه داده نمیشود تا در معرض خرید و دید عموم قرار گیرد و کتابهای آنان را در نمایشگاه جمعآوری میکنند،! انتظار دارید چه کتابهائی در کرمانشاه به نمایش میگذارند؟ در زمانی که راستترین و ارتجاعی و فریبکارترین رژیم ایدئولوژیک مذهبی سوار قدرت است، و بیشترین کینهورزی را با توده و عناصر آگاه و مترقی و هنرمندان و نویسندگان دارد، و راه هر گونه انتشار کتاب را بسته و کمتر عنوان نو و تازهای حتی در بازار کتاب تهران نمیتوانی پیدا کنی، در کرمانشاه چه کتابی را بنمایش میگذارند؟ وقتی که رژیم همه عرصهها را روی هنرمندان، نویسندگان، سینماگران، دانشجویان و همه اهل فرهنگ و هنر بسته، و با سرکوب و تعقیب پیگرد و اختناقی که سراسرجامعه را فراگرفته،! کدام انتشاراتیهای مطرح، فعال و نام آشنای به ذهن در نمایشگاه کتاب کرمانشاه شرکت میکنند؟ طرح نو، مرکز، اختران، نیلوفر، چشمه، آگاه و…؟ نه اینان و نه هیچکدام دیگر!
در تاریخ شش آبان نمایشگاه کتاب کرمانشاه بوسیله نماینده ولی فقیه و امام جمعه کرمانشاه افتتاح گردیده! در این نمایشگاه از کتابهای ارزشمند و بامحتوا و عنوان نو و تازهای خبری نیست،! چون کتابهای نویسندگان در هزار توی ارشاد و سانسور رژیم گم شده،! و تیراژ کتابهای احتمالا به چاپ رسیده تنها هزار نسخه است که در همان روز های اول چاپ و پخش در تهران به فروش میرسد!
احمد رجبی مدیر کل ارشاد اسلامی کرمانشاه میگوید: این نمایشگاه با حضور ۴۲۰ ناشر آغاز به فعالیت کرده، و برخی از خبرگزاری رژیم صحبت از ۵۴۰ ناشر شرکت کننده دارند،! دروغ میگوید و چون دروغ مصلحتی برای حکومتیان نه تنها عیب ندارد که بسیار بجا و پسندیده هم میباشد، در این اختلاف رقم در تعداد ناشران، هیچگونه عیب و ایرادی نمیبیند، رئیس دولت و وزرایش گاهی در امرهای مهمتر از این مورد هم پیش آمده که چند رقم مغایر با هم را برای یک موضوع ارائه دادهاند، و بعد که ته و توی قضیه درآمده بدون اینکه به روی خود بیاورند از طرف آنان یا با سکوت پس گرفته شده یا اصلاح گردیده،! مدیر کل ارشاد کرمانشاه احتمالا لیست انتشاراتیها را از روی پشت جلد کتابها عرضه شده تهیه کردهاند که سقفش بالا میزند و ارقام با هم مغایرت دارد! کلیه این به اصطلاح ناشرین گزینشی و سفارشی بوده که برای پیشبرد اهداف و سیاستهای ارتجاعی، تنگنظرانه و تک صدائی رژیم انتخاب گردیدند، تا در فضای بسته و اختناقی که بوجود آوردهاند هر چه بیشتر مبانی ایدئولوژیک و سیاسی خود را در اذهان مردم رسوخ بدهند، بیشترین فضای سالن اصلی که کتابهای آزاد یا غیر درسی بفروش میرسد اختصاص به انتشاراتهای دولتی دارد، مانند انتشارات وزارت ارشاد، انتشارات وزارت امور خارجه، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، و ناشران جنبی مانند جبهه و برخی دیگر از انتشاراتیهای کمتر شناخته شده، که همه همسو و عموما دولتی هستند و ناشران کرمانشاه و شهرهای اطراف که نشر زیادی در کارنامه خود ندارند و بیشتر از عنوان آنان استفاده میشود. سالنی دیگر چسبیده به این سالن و کمی کوچکتر اختصاص دارد به ناشران و کتابهای کمک آموزشی، فنی و مهندسی، دانشگاهی و کتابهای کودکان، که سالهاست کمتر کار کارشناسی و برنامهریزی مناسب علمی، تربیتی و آموزشی انجام گرفته.
احمد رجبی افزود: در این نمایشگاه ۴۰ هزار عنوان که بالغ بر ۵۰۰ هزار جلد کتاب خواهد بود در فضای بالغ بر ۳ هزار متر مربع در قالب ۲۷۴ غرفه در معرض بازدید و خرید علاقمندان قرار داده شده است.
جمعا سه سالن فضای نمایشگاه را تشکیل میدهند دو سالن موازی بزرگ چسبیده به هم و یک سالن موقت با سقفی کوتاهتر روبری دو سالن موازی که ترشیجات، حلویات، و لواشک و قطاب به بازدیدکنندگان عرضه میکند، دو سالن بزرگ چسبیده به هم، همانطور که گفتیم یکی اختصاص دارد به کتابهای فنی، کمک درسی، دانشگاهی و کتابهای کودک، و سالن دوم که حکم سالن اصلی را دارد به کتابهای آزاد و عمومی اختصاص دارد.
کتابهای آزاد و غیر درسی عرضه شده در نمایشگاه، عموما کتابهای تجاری، بازاری و کتابهائی که حداقل چهار یا پنج سال از انتشار و پخش آنان گذشته و در انبارها خاک میخورده، کتابهای رنگ و روغنی عوامپسند. رژیم برای اینکه به افکار عمومی بقبولاند که جامعه مذهبی است، و تبلیغات خودش را پیش ببرد، در مناسبتهای مختلف وقتی که پای آمار عرضه محصولات فرهنگی و کتاب در میان بوده همواره ادعا داشته رقم بیش از پنجاه درصد اختصاص به کتابهای دینی و مذهبی بوده در نمایشگاه کتاب کرمانشاه سهم و درصد کتابهای دینی و مذهبی از پنجاه و شصت درصد هم بیشتر است! آنچه میماند کتابهای کممایه، کتابهای سرگرمکننده است!!
ششمین نمایشگاه کتاب کرمانشاه- سالن ترشیجات، حلویات، لواشک و قطاباش دیدنیتر است.!!!
یکشنبه نهم آبان هشتاد و نه – م . بید سرخی
نظرات شما