کارگران صنعت فولاد باید اتحادیه طبقاتی خود را تشکیل دهند

روز ۶ اسفند خیابان های اهواز زیر گام های پر صلابت بیش از ۴هزار کارگر رزمندۀ گروه ملی صنایع فولاد به لرزه در آمدند. در این روز فریادهای حق طلبانه فولادگران در فضای شهر اهواز طنین افکن شد و همۀ کارگران یک صدا فریاد می زدند: «حساب ما پر نشه، اهواز قیامت می شه» . خشم کارگران به کندن ریشه ظلمی نشانه رفته بود که گستاخانه از پرداخت حق زحمت شان سرباز می زند و مزد شان را چپاول می کند. اونیفرم پوشان ارتش کار در حالی هیبت خود را در خیابان به نمایش گذاشتند که پیش از این با اعتصاب خود شش روز بود که چرخ تولید را متوقف کرده بودند. کارگران معترض، اعتصاب، توقف تولید و تظاهرات خیابانی را در مبارزه خود آموزش دیده اند و می روند که دراین روند به فولادی آب دیده تبدیل شوند. این رژه خیابانی در ادامۀ اعتراضات چند هفته ای است که کارگران گروه ملی فولاد در تابستان سال جاری از سر گذرانده بودند.

تجربۀ مبارزه به آنان آموخته است که چرا کارفرما نمی خواهد دستمزد های عقب افتاده اشان را پرداخت کند. همچنان که کارگران کشت و صنعت نیشکر هفت تپه به همین سرنوشت مبتلا هستند و سال هاست که به خصوصی سازی و به تعویق افتادن حقوقشان معترض اند و علیرغم تهدیدهای کارفرما و فشارهای نیروی انتظامی، امنیتی و قضایی از مبارزۀ خود عقب ننشسته اند. این سرنوشت مشترک کارگران هپکو، آذرآب، کمباین سازی، ماشین سازی و پتروشیمی ها و خلاصه همۀ کارگران ایران است. مناسبات سیاسی و اقتصادی حاکم همۀ کارگران را به یک سرنوشت مشترک رسانده است . باید به این مناسات معترض شویم و راه حل شایسته ای را پیش روی طبقه کارگر قرار دهیم. اعتراض طبقۀ کارگر به عقب انداختن مزد کارگران، یک جنبش گستردۀ مطالباتی برای مجبور کردن سرمایه داران به پرداخت مزدهای معوقه و همچنین پرداخت به موقع آن را در دستور مبارزه قرار داده است. برای پرتوان کردن و کارآتر ساختن این اعتراضات باید مبارزه با کارفرمایان با مبارزه با دولت، که نمایندۀ سرمایه داران و مسئول وضع نابسامان کارگران و کل جامعه است، ترکیب شود. باید مبارزۀ اقتصادی به یک مبارزه سیاسی نیز گسترش یابد. به طور مشخص طبقۀ کارگر باید نه تنها سرمایه داران بلکه دولت را نیز مسئول تسویه حساب مطالبات عقب افتاده خود بداند و سمت مبارزه باید به سوی نمایندۀ سیاسی طبقۀ سرمایه دار یعنی دولت هدایت شود. در همین راستا، کارگران آگاه و پیشرو به طبقۀ کارگر راه حلی برای پیشبرد این مبارزه ارائه می دهند. آنان می گویند طبقۀ کارگر در مبارزۀ خود باید دولت را موظف سازد با تقبل بدهی سرمایه داران، مزدهای معوق کارگران را بپردازد. این راه حل چنین است: باید یک صندوق دولتی تأسیس شود که دولت موظف به پرداخت فوری مزدهای عقب افتاده کارگران از محل این صندوق باشد و سرمایه داران بدهی های خود را از بابت این مزدهای به تعویق افتاده به این صندوق بپردازند. یعنی دولت باید موظف شود مزد کارگران را، در صورتی که هر کارفرمائی از پرداخت مزد کارگران خودداری کند یا به دلایل مالی قادر به پرداخت مزدها نباشد، به طور کامل به کارگران بپردازد و آن مقدار از مزد پرداخت نشده از سوی کارفرما بدهی او به دولت باشد. زیرا دولت که نمایندۀ سیاسی طبقۀ سرمایه دار است نباید از تعهد پرداخت کار انجام شدۀ کارگران شانه خالی کند.

بحران ها و نقصان های اقتصادی نظام سرمایه داری از مؤلفه ها و معضلات خود ِ نظام سرمایه داری است. طبقۀ کارگر نباید تاوان حرص و آز سرمایه داران را بپردازد. کارفرمایان صدها برابر بیش از بدهی مزدهای معوقه از سوی دولت وام های کلان دریافت می کنند، یا با اخذ رانت های سرسام آور هزینه های خود را جبران می کنند. مهم تر از آن سرمایه داران به طور متوسط با استثماری معادل ۴٢٠ درصد در حال بهره کشی از نیروی کار کارگران ایران هستند (البته این رقم مربوط به چند سال پیش است و اکنون قطعا بیشتر است). تأمین و پرداخت مزدهای عقب افتاده، مسئولیتی است که باید کل طبقۀ سرمایه دار و دستگاه سیاسی حاکم  برعهده گیرد.

اما راه حل دیگری که بیش از هرچیز کارگران باید به آن دست یابند ایجاد تشکل های طبقاتی خود در هر واحد صنعتی است. کارگران صنعت فولاد ایران باید به اتحاد طبقاتی و تبدیل گشتن به یک قطب قدرتمند در مبارزۀ طبقاتی بیاندیشند. باید خود را در یک اتحادیه مستقل متشکل سازند. آنان تنها از این طریق می توانند بر سرنوشت آیندۀ خود تأثیر بگذارند. اگر همۀ کارگران صنعت فولاد متشکل از مجتمع فولاد خوزستلن و گروه ملی فولاد اهواز از «اتحادیه مستقل صنعت فولاد» برخوردار باشند و این اتحادیه در سرنوشت کارگران و حفظ منافع طبقاتی آنها مداخله داشته باشد، هرگز به دولت اجازه نخواهد داد که کارخانه های صنعتی سود ده را به سرمایه داران و عوامل حکومتی واگذار نمایند. چنین اتحادیه ای می تواند در همکاری و وحدت یا اتحادیه های این ضنعت در شهرها و مراگز دیگر به اتحادیۀ سراسری کارگران صنعت فولاد کشور مبدل گردد. تجربه نشان داده است که واگذار کردن کارخانه به بخش خصوصی منجر به ورشکستگی و تعطیلی این واحد ها گشته است. اتحادیۀ مستقل صنعت فولاد وظیفه دارد از کارگران در مقابل خودسری و اعمال تبعیض و ستم طبقاتی کارفرما و وزارت خانه و سازمان های به اصطلاح متولی امور کارگران حمایت کند و ضمن ایجاد همبستگی و تشویق کارگران به مشارکت در سرنوشت خود به آموزش کارگران برای اهداف برشمرده شده نیز کمک کند. طبقۀ کارگر برای بهبود زندگی، پیشرفت اجتماعی و رفع استثمار باید تشکل های مستقل طبقاتی خود را به وجود آورد. یکی از این تشکل ها اتحادیه یا سندیکای صنعتی در رشته ها و صنایع مختلف و اتحاد این تشکل ها در اتحادیه های سراسری و کنفدراسیون هاست که باید مستقل از دولت، کارفرما، احزاب سیاسی و نهادهای مذهبی سازمان یابند و عمل کنند. تشکل مستقل دیگر طبقۀ کارگر حزب سیاسی مستقل این طبقه است. زیرا طبقۀ کارگر نمی تواند بدون تغییر بنیادی سیاست حاکم بر جامعه، به اهداف خود دست یابد.

عمل طبقۀ کارگر برای تغییر بنیادی وضعیت خود، همان مبارزۀ طبقاتی ِ این طبقه به ضد سرمایه داران و دولت آنها و دیگر نهادهای سیاسی، حقوقی و ایدئولوژیک طبقات استثمارگر است. این مبارزه در سه عرصه اقتصادی – اجتماعی، سیاسی و نظری – فرهنگی صورت می گیرد و تنها در صورتی که این سه مبارزه با هدف واحد یعنی برانداختن نظام سرمایه داری و کارمزدی، محو استثمار و طبقات به طور کلی، انجام شود می تواند به نتیجه برسد. مبارزۀ طبقۀ کارگر ایران از این قانون کلی ِ مبارزات طبقاتی پرولتاریای جهانی مستثنی نیست. مبارزۀ طبقاتی کارگران ایران هم لازم است در همین سه عرصه صورت گیرد و به پیش برده شود.

فعالان کارگری جنوب

فعالان کارگری شوش و اندیمشک

جمعی از کارگران پتروشیمی های منطقۀ ماهشهرو بندرامام

کارگران پروژه های پارس جنوبی

جمعی از کارگران محور تهران – کرج

اسفند ۱۳۹۶      

Kargaran.parsjonobi@gmail.com

POST A COMMENT.