کارگران هفت تپه: گام بعدی، کنترل تولید!

متجاوز از چهارهزار کارگر و پرسنل شرکت کشت و صنعت هفت‌تپه، مدت‌هاست در حالت بلاتکليفی بسر می‌برند. بيش از سه‌ماه است که هيچگونه حقوقی به کارگران پرداخت نشده است. کارگران اين شرکت و اعضای خانوادۀ آن‌ها، از نظر اقتصادی و معيشتی، به‌سختی تحت فشار قرار دارند و وضعيت زندگی و تنگنای معيشتی خود را، مکرر در شعار “کارگر هفت‌تپه‌ايم! گرسنه‌ايم گرسنه‌ايم!” بازتاب داده‌اند.

به‌رغم اعتصابات و اجتماعات اعتراضی کارگران در طول يک سال گذشته و به‌رغم اعتصابات يکپارچه اخير کارگران که از ۱۶ ارديبهشت سال جاری آغاز شده و بيش از يکماه ادامه يافته است،اما جمهوری اسلامی و عمال آن در خوزستان، از پذيرش مطالبات کارگران سرباز می‌زنند و در عوض، تمام تلاش‌های سرکوبگرانه خود را بکار برده‌اند، تا کارگران را مرعوب و خسته و فرسوده سازند و سرانجام، کار را به آنجا بکشانند که کارگران به بازخريد اجباری و اخراج تن دردهند تا پروسه واگذاری شرکت، به بخش خصوصی را نيز تسهيل نمايند.

شرکت کشت و صنعت نيشکر هفت‌تپه، يک مؤسسه دولتی است که زير نظر وزارت جهاد کشاورزی اداره می‌شود. اين شرکت که حدود نيم‌قرن از تأسيس آن می‌گذرد، اولين توليد کننده شکر، از نيشکر در ايران است و از چندين بخش، از جمله بخش کشاورزی، کارخانه شکر(نيشکر)، اداره تجهيزات، ترابری، خدمات و خوراک دام تشکيل شده است. ظرفيت اسمی کارخانه نيشکر هفت‌تپه ۱۰۰ هزار تن توليد شکر، ۳۳ هزار تن ملاس، ۳۳۰ هزار تن باگاس و ۵۵ هزار تن خوراک دام است. کشت و صنعت نيشکر هفت‌تپه، مانند کشت و صنعت کارون، کشت و صنعت خوزستان و واحدهای هفت‌گانه طرح توسعه نيشکر (۱) ، شامل کارخانه شکر و برخی صنايع جانبی است. پس از توليد شکر از نيشکر، الياف گياهی باقی مانده برای توليد خوراک دام، کاغذ سازی و توليد ام‌دی‌اف- که نوعی چوب فشرده روکش‌دار برای کابينت است- مورد استفاده قرار می‌گيرد. ملاس، آخرين پساب حاصل از طباخی يا کريستاليزاسيون شکر نيز، در بخش تهيه خوراک دام، صنايع تخميری مانند تهيه الکل و خمير مايه، مورد استفاده قرار می‌گيرد. کشت و صنعت نيشکر هفت‌تپه، يکی از شرکتهائی است که دولت درصدد است آن را به بخش خصوصی واگذار نمايد و گام‌هائی نيز در اين زمينه برداشته است.

از سال ۸۴ تا کنون، تعداد کارگران اين شرکت از ۷۰۰۰ نفر به حدود ۴۰۰۰ نفر تقليل پيدا کرده است و مابقی، يا بازنشست و يا بازخريد و اخراج شده‌اند. کارگران باقی مانده نيز، هيچگونه امنيت شغلی ندارند و هر لحظه در معرض اخراج و بيکاری‌اند. مسئولين دولتی، تصريح کرده‌اند که کشت و صنعت هفت‌تپه را تا سال ۸۹ به بخش خصوصی واگذار می‌کنند، اما قبل از آن بايد با اخراج ۲۰۰۰ کارگر ديگر، “تورم” و “ازدحام نيروی انسانی” شرکت را برطرف سازند و از اين طريق، آن را به مرحله سود دهی برسانند.

در راستای اجرائی کردن همين سياست است که دستمزدهای کارگری، لااقل در سه سال اخير، هيچگاه بموقع و بطور کامل پرداخت نشده است، و کارگران تنها به زور يک سلسله اعتصابات و اعتراض‌های مکرر خود، توانسته‌اند بخشی از طلب‌های خود را وصول نمايند.

عبدالرضا دانائی‌فر، مدير عامل ” شرکت مادر تخصصی توليد محصولات کشاورزی، دامی و صنايع طبيعی”، به خبرگزاری‌های رسمی رژيم گفته است که ” شرکت مادر … ” يازده شرکت (۲) زير مجموعه دارد که با صددرصد سهام دولتی در شش استان قرار دارند و بعد از سودآور شدن، تا سال ۸۹ به بخش خصوصی واگذار می‌شوند. کشت و صنعت هفت‌تپه، يکی از اين شرکت‌هاست که دارائی های آن، از جمله پنج هزار هکتار زمين و کارخانه خوراک دام، برای فروش آماده شده‌اند، سه‌هزار هکتار از زمين‌ها، بصورت اجاره به ” متقاضيان” واگذار شده است و برداشت نی نيز، به پيمان کاران خصوصی واگذار می‌شود.

با فروش زمين‌های زراعی و يا اجاره دادن آنها، چه اين زمينها بطور کلی از بخش کشاورزی حذف شوند و چه به کشت محصولات ديگری اختصاص يابند، در هر حال سطح زير کشت نيشکر و توليد شکر کاهش می‌يابد. نيشکر، ماده اوليه و اصلی کارخانه شکر هفت‌تپه است. کاهش توليد نيشکر، معنايش تعطيل کارخانه شکر است و با تعطيل اين کارخانه، صنايع جانبی آن مانند خوراک دام و کاغذ سازی نيز به محاق تعطيل کشيده خواهند شد.

در برابر اين سياست‌های عميقاً ضد کارگری است که کارگران کشت و صنعت هفت‌تپه، مکرر دست به اعتراض زده‌اند و با سازماندهی يک سلسله اعتصابات و اجتماعات اعتراضی پرشور، قادر شده‌اند در برابر پيشبرد اين سياست‌ها ايستادگی و مقاومت نمايند.

اعتصابات و اعتراضات کارگران در طول سه‌سال گذشته، مراحل گوناگونی را پشت سر گذاشته است. اعتصابات کوتاه مدت سال‌های ۸۴ و ۸۵ به اعتصابات مکرر و بلند مدت در ماههای فروردين، خرداد، شهريور، مهر و اسفند سال ۸۶ و پس از آن، به اعتصاب قهرمانانه کارگران که از ۱۶ ارديبهشت سال جاری آغاز شده و بيش از يک ماه ادامه يافته است، گذر نموده و پيوسته متکامل‌تر شده است.کارگران کشت و صنعت هفت‌تپه در طول سه‌سال گذشته، نه‌تنها از اعتصاب به‌مثابه سلاح مؤثر طبقه کارگر عليه طبقه سرمايه‌دار سود جسته‌اند، بلکه در جريان مبارزات پيگيرانه و مستمر خويش عليه مديريت کارخانه و حاميان آن، بارها از اشکال مبارزاتی ديگری مانند اجتماعات اعتراضی، ايجاد راه‌بندان، تظاهرات و راه‌پيمائی در خيابان‌ها نيز استفاده نمودند و با جلب حمايت اقشار زحمتکش شهری، خيابان‌ها را به آوردگاه کارگران و زحمتکشان از يک سو، و مزدوران حکومتی و حاميان آنها، از سوی ديگر، مبدل ساختند.

کارگران کشت و صنعت هفت‌تپه، در طول سه‌سال گذشته نه فقط نسبت به سياست‌های ضدکارگری رژيم و هيأت مديره شرکت، دست به اعتراض و اعتصاب زده‌اند، بلکه در جريان اعتصابات و اجتماعات اعتراضی، وحدت و انسجام خويش را نيز روز به روز مستحکم‌تر ساخته‌اند. ارتباط ارگانيک و تنگاتنگ کارگران پيشرو و سوسياليست، با توده کارگران، بيش از پيش تعميق يافته است. شناخت و آگاهی توده کارگران از ماهيت افراد، نيروها و نهادهای وابسته به حکومت دقيق‌تر و شعار‌های کارگران نيز راديکال‌تر شده‌است. پتانسيل کارگران پيشرو به منظور بسيج توده کارگران و برای سازماندهی اعتصابات يا ساير اشکال مبارزاتی، به نحو چشمگيری افزايش يافته است. فعالان کارگری و رهبران اعتصاب، با هوشياری قابل تحسينی، تمام کوشش‌های رژيم و عوامل آن برای مرعوب ساختن کارگران و ايجاد تفرقه و دودستگی در ميان آن‌ها را خنثا ساختند. دروغ‌ها و وعده‌های توخالی مسئولين دولتی را افشا، و مذاکره در پشت درهای بسته را رد کردند. با وجود آنکه صفوف کارگران به کرّات مورد يورش وحشيانه مزدوران سرکوبگر قرار گرفت و ده‌ها تن از کارگران و فعالان کارگری مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و يا به دادگاه احضار شده و بازداشت شدند، اما هيچيک از اين اقدامات سرکوبگرانه، تزلزلی در ارادۀ جمعی کارگران به ادامه مبارزه ايجاد نکرد. کارگران متحداً به حمايت فعال از کارگران پيشرو و رفقای کارگر سخنگوی خود برخاستند. پايان اقدامات پليسی و پرونده سازی برای فعالان کارگری، به يکی از خواستهای اصلی عموم کارگران تبديل شد. دفاع پيگير و حمايت جانانۀ کارگران از رهبران و فعالان کارگری، در عين آنکه نشان دهندۀ ارتقاء سطح آگاهی کارگران و تشخيص اهميت حضور کارگران پيشرو برای ادامه مبارزه متشکل است، در عين حال تأثيرات بلاانکار مثبتی بر روحيه عموم کارگران و بالاخص کارگران پيشرو اين مجتمع بر جای گذاشت.

کارگران کشت و صنعت هفت‌تپه، در جريان اعتصاب طولانی مدت خود، اعضای خانواده خويش را نيز در سطح نسبتاً وسيعی به ميدان مبارزه و رو در روئی با دولت و مزدوران آن کشاندند. خواست تشکل کارگری و سنديکا، اگر در آغاز در سطح محدودی عنوان می‌شد، اکنون نه فقط به خواست عموم کارگران تبديل شده است، بلکه با صدور اطلاعيه‌ای با امضای “هيأت بازگشائی سنديکای کارگران شرکت نيشکر هفت‌تپه” اين سنديکا، عملاً اعلام موجوديت کرده است. کارگران کشت و صنعت هفت‌تپه، به‌رغم تمام فشارها و تهديدها و دشواريها، در برابر سياست دولت ايستادند، استوار و يکپارچه به اعتصاب ادامه دادند و توانستند حمايت و پشتيبانی بسياری از کارگران، تشکل‌ها، نهادها، سازمان‌ها و احزاب را در داخل و خارج کشور جلب نمايند.

اين‌ها، تماماً از زمره دستاوردهای اعتصاب و مبارزه کارگران هفت تپه است. اگر که کارفرما و يا دولت در مواردی ولو جزئی، به خواست کارگران تن سپرده‌اند، در نتيجۀ همين اعتصابات يکپارچه و استمرار مبارزه کارگران بوده است. بدون اينها دولت مدت‌ها قبل از اين، سياست ” تعديل نيرو” را با شدت بيشتری به‌مرحله اجرا گذاشته و تکليف اين شرکت را نيز يکسره ساخته بود.

با وجود اين و همانطور که تا کنون شاهد بوده‌ايم، اعتصابات کارگران هفت‌تپه برغم دستاوردهای مفيد و بلاانکاری که همراه داشته است، اما از جهت متحقق ساختن مطالبات کارگران، تا کنون نتايج مطلوب را ببار نياورده است. مطالبات کارگران بلاجواب مانده است. مديريت شرکت و حاميان آن از پذيرش مطالبات کارگران طفره رفته‌اند و به نحو آگاهانه‌ای سعی کرده‌اند کارگران را خسته و مستأصل سازند. نه فقط حقوق کارگران به موقع پرداخت نمی‌شود، بلکه حقوق‌های عقب افتاده نيز پرداخت نمی‌شود. کارگران به دادگاه احضار و بازداشت می‌شوند. نزديک به ۴۰۰۰ کارگر همچنان بلا‌تکليف‌اند، هيچگونه ضمانت شغلی ندارند و در لبۀ پرتگاه اخراج و بيکاری‌اند.

تجربه اعتصاب کارگران شرکت نيشکر هفت‌تپه، به روشنی نشان می‌دهد که، اعتصاب مجزا و جدا افتاده در يک بخش، برای عقب راندن کارفرما و دولت کافی نيست و می‌تواند با مقاومت و بی اعتنائی کارفرما و دولت روبرو شود. بنابر اين کارگران شرکت نيشکر هفت‌تپه بايد دست به اقدامات ديگری بزنند و در فکر راه‌هائی باشند که اعتصاب آنها، از حالت يک اعتصاب مجزا و تک افتاده به درآيد.

هفت تپه، نيازمند حمايت‌های عملی و پيوستن ساير کارگران به اعتصاب است. هفت‌تپه نيازمند گشوده شدن جبهه جديدی در خوزستان و ساير استانهای کشور است. کارگران هفت‌تپه هم زنجيران خود را مخاطب قرار داده و آنها را به ياری طلبيده اند. اکنون نوبت مخاطبين است که به اين صدا، روشن‌تر و محکم‌تر پاسخ دهند. مشکل کارگران هفت‌تپه، مشکل تمام کارگران است. اکثر کارگران خوزستان بويژه کارگران کشت و صنعت ها، شرايطی مشابه کارگران هفت‌تپه دارند. ۲۵ هزار کارگر کشت و صنعت‌های کارون و خوزستان که بيش از پنج ماه است حقوق نگرفته‌اند، بايد فعالانه به حمايت از رفقای خود در کشت و صنعت هفت‌تپه برخيزند و با خواباندن کارها، اعتصاب را به ديگر بخشها تسری دهند. کارگران آگاه و پيشرو کشت و صنعت هفت‌تپه، بايد به تلاش‌های خود برای جلب حمايتهای عملی کارگران شرکت نفت ادامه داده و آن را گسترش دهند. بايد به هر طريقی که شده و فرضاً از طريق ايجاد کميته‌ها و گروه‌های ويژه، دامنه ارتباط گيری با ساير کارگران و جلب حمايت آن‌ها، بويژه کارگران صنايع نفت و گاز، پتروشيمی، آب و برق،مخابرات، راه‌آهن و امثال آن و همچنين ارتباط گيری با عموم توده‌های زحمتکش مردم به قصد جلب حمايت آنها را گسترش داد.

اعتصاب منفرد و تک افتاده در شرکت کشت و صنعت هفت‌تپه، با مقاومت و بی اعتنائی دولت روبرو شده است. البته اگر بحث از اعتصاب در يک بخش استراتژيک مثلاً نفت در ميان می‌بود، نتايج آن می‌توانست تا حدودی متفاوت باشد. چرا که با توقف توليد نفت، شاهرگ حياتی رژيم نيز مسدود می‌شود. از اينرو رژيم نمی‌تواند در برابر اعتصاب و مطالبات کارگران اين بخش بی‌تفاوت بماند. اما در مورد کارخانه‌های توليد قند و شکر از جمله کارخانه نيشکر هفت‌تپه، اينطور نيست. اعتصاب مجزا و تک افتاده در يک واحد توليد شکر، معضل جدی برای رژيم ايجاد نمی‌کند. دولت در حمايت از تجار و واردکنندگان شکر، عوارض گمرکی را برمی‌دارد و يا کاهش می‌دهد و آن‌ها نيز به هر ميزان که بخواهند، شکر وارد می‌کنند. اگر مصرف داخلی شکر در يک سال، يک‌ميليون و ۸۰۰ هزار تن است و فرضاً يک ميليون و ۲۰۰ هزار تن در داخل توليد می‌شود و به ۶۰۰ هزار تن شکر وارداتی نياز است، مشاهده می‌کنيم که يک قلم دوميليون و ۵۰۰ هزار تن شکر وارد می‌شود. روشن است وقتی که بازار از شکر اشباع است، اعتصاب و خواباندن توليد شکر در يک کارخانه نيز، دولت را به دردسر نمی‌اندازد.

بنابراين کارگران کشت و صنعت هفت‌تپه، اضافه بر تلاش و فعاليت برای ارتباط گيری و کسب حمايت مؤثرتر ساير کارگران، بايد اشکال جديدتری از مبارزه را برای تحقق مطالبات و پيشرفت مبارزات خود پيدا کنند. کارگران شرکت نيشکر هفت‌تپه، بارها تأکيد کرده‌اند که خود، توانائی راه اندازی کارخانه و ادامه توليد را دارند. کارگران نيشکر هفت‌تپه، بايد اين توانائی را به مرحلۀ اجرا بگذارند. بايد درهای کارخانه را باز کنند، از تعطيلی کارخانه جلوگيری نمايند، توليد را از سر گيرند و خود کنترل کارخانه و توليد را بدست گيرند. با ايجاد گروهها و کميته‌های ويژه‌ای از کارگران بخش کشاورزی، امور مربوط به کاشت و برداشت محصول را تحت کنترل خود درآوردند و اکيداً از فروش زمينهای زراعی و کاهش سطح زير کشت نيشکر جلوگيری بعمل آورند.

کارگران می‌توانند از محل فروش توليدات کارخانه نيشکر و صنايع جانبی آن به ساير کارگران و مردمی که به حمايت از کارگران هفت‌تپه برخاسته‌اند، دستمزدها و از جمله دستمزدهای عقب افتاده خود را تأمين کنند.

مستقل از هر گونه نتايجی که از راه‌اندازی کارخانه و کنترل توليد توسط کارگران حاصل شود، اما يک نکته مسلم است و آن اينست که وضع، از اين که هست بدتر نخواهد شد. کارگران هفت‌تپه وارد فاز جديدتری از مبارزه می‌شوند و مسائل جديدتری را تجربه خواهند کرد. اگر بخواهيم جنبش اعتراضی کارگران هفت‌تپه در مرحله کنونی مبارزه متوقف نشود، اگر بخواهيم جنبش اعتصابی کارگران هفت‌تپه که امروز به قلب تپنده جنبش کارگری تبديل شده است، با پيشرفتهای جديدی همراه شود، بايد روشهای جديدی را که متضمن اين پيشروی است بکار بنديم. راه‌اندازی کارخانه و کنترل توليد توسط کارگران، مراقبت، نظارت و کنترل کاشت و برداشت نيشکر که گردش کليه بخش‌های کشت و صنعت به آن وابسته است، کارگران کشت و صنعت نيشکر هفت‌تپه را وارد مرحلۀ جديدی از مبارزه و روياروئی با کارفرما و حاميان آن خواهد ساخت.

در هر حال اين را همۀ ما بايد بدانيم که موفقیت کارگران هفت‌تپه، در گرو اتحاد مبارزاتی، حمايتهای عملی ساير بخش‌های طبقه کارگر و سراسری شدن اعتصاب و مبارزه کارگری است.

بگذار انديشه سلب مالکيت از سرمايه‌داران، مصادره کارخانه‌ها و راه اندازی توليد توسط خود کارگران بيش از پيش به عنوان يک ضرورت و خواست اصلی کارگری جای خود را باز کند. بگذار بيکاره بودن و زائد بودن سرمايه‌دار، در اقدام و عمل مستقيم کارگران ماديت پيدا کند!

زير نويس‌ها:

۱- طرح توسعه نيشکر، شامل هفت کشت و صنعت می‌باشد. اين کشت و صنعت‌ها عبارتند از کشت و صنعت “دعبل خزائی” واقع در ۳۰ کيلومتری جاده اهواز-آبادان. “سلمان فارسی” واقع در ۳۵ کيلومتری همين جاده. “امير کبير” واقع در ۳۵ کيلومتری جاده اهواز –خرم‌شهر. “حکيم فارابی” و ” ميرزا کوچک‌خان” واقع در ۴۰ کيلومتری همين جاده. “دهخدا” واقع در ۳۰ کيلومتری جاده اهواز- دغاقله . “خمينی” واقع در ۳۰ کيلومتری جاده شوشتر-اهواز.

هر يک از اين کشت و صنعت‌ها شامل حدود ۱۰۰۰ کارگر قراردادی و ۵۰۰ کارگر در قالب شرکت‌های تابعه پيمانکاری می‌باشد.

۲- شرکت‌های زير مجموعه ” شرکت مادر تخصصی توليد محصولات کشاورزی، دامی و صنايع طبيعی” عبارتند از: ۱- کشت و صنعت و دامپروری مغان ۲- شرکت کشاورزی و دامپروری سفيد رود ۳- کشت و صنعت شهيد بهشتی ۴- کشت و صنعت شهيد رجائی ۵- کشت و صنعت جيرفت ۶- کشت و صنعت نيشکر هفت‌تپه ۷- مجتمع صنعتی گوشت فارس ۸- شرکت بهره‌برداری و صنايع چوب فريم ۹- نکا چوب ۱۰- شرکت جنگل شفا رود ۱۱- شرکت پرورش کرم‌ابريشم ايران.

POST A COMMENT.