گسترش اعتصابات کارگری و چشم‌انداز اعتلاء جنبش طبقاتی کارگران

سال جاری باگسترش اعتراضات واعتصابات کارگری آغاز شده است. اگرچه تاکنون تنها حدود شش هفته از سال ٨۷ گذشته است واین مدت زمان کوتاه برای ارائه یک ارزیابی بالنسبه دقیق از چشم انداز جنبش طبقاتی کارگران می تواند ناکافی باشد، اما کم و کیف اعتراضات واعتصابات کارگری در طی همین دوره کوتاه، و در بطن شرایطی که مشخصه اصلی آن، تشدید اختناق سیاسی، افزایش فشارهای اقتصادی، ادامه وتشدید تعرضات طبقه حاکم، علیه طبقه کارگر بوده است، چشم انداز امید بخش تری را فراروی اعتلاء جنبش کارگری می گشاید. مطالعه وبررسی اعتصابات کارگری در طی این دورۀ ولو کوتاه، به ما کمک می کند تا با واقعیت های جاری در جنبش کارگری، مطالبات کارگری، اشکال مبارزات کارگری و در یک کلام، شرایطی که جنبش کارگری در آن به سر می برد، به طور ملموس ترودقیق تری آشنا شویم وارزیابی خود را نیز بر متن این شرایط و واقعیت ها استوارسازیم.

در طی یک ماه ونیم اخیر، کارگران در سراسر ایران، به تجمعات اعتراضی واعتصابات متعددی دست زده اند که برای سهولت کار، دراینجا ما تنها سه نمونه از این اعتصابات، که درعین حال ازمهمترین اعتصابات کارگری درسال جاری می باشند را مورد بررسی قرار می دهیم.

اعتصاب کارگران کشتی سازی ایران صدرا

اعتصابات اخیر در شرکت ایران صدرای بوشهر، زمانی آغاز شد که کارفرمای این شرکت، بیش از ۴٠٠ کارگر کشتی سازی را که مدت قرارداد آنها تمام شده بود،درآخرین روزهای سال ٨۶ اخراج کرد. کارفرما به این بهانه که “ماهیت کار کشتی سازی و سکو سازی، سفارشی و غیر دائمی است و از میزان سفارش ها کاسته شده است” اما در واقع به منظور واگذاری امور شرکت به پیمانکار وکاهش هزینه های خود، دست به اخراج کارگران زد.

با اعلام این خبر، کارگران اخراجی ازنخستین روزهای سال ٨۷، تجمعات اعتراضی خود را در برابر کارخانه آغاز کردند و در ادامه آن، در برابراستانداری بوشهر، دست به تجمع زدند وخواستار باز گشت به کار و تضمین شغلی خود شدند. اگرچه به کارگران وعده داده شد که به مشکل آنان رسیدگی می شود، اما از انجا که هیچگونه اقدام عملی دراین مورد صورت نگرفت، اجتماعات اعتراضی کارگران اخراجی در برابر نهادهای دولتی وکارخانه، به تناوب ادامه یافت.

کارگران اخراجی، حتا یک بار هم از ورود کارگرانی که هنوز در شرکت کار می کردند، به کارخانه جلوگیری به عمل آوردند. با وجود آنکه اجتماع اعتراضی کارگران درروز ٢۴ فروردین به شدت سرکوب شد ونیروهای انتظامی واطلاعاتی، شماری از کارگران را بازداشت نمودند، اما کارگران که می دانستند کار، برای همه کارگران هست و از نیت واقعی کارفرما مبنی بر واگذاری امور شرکت به پیمانکار که نتیجه بلافصل آن قطع مزایا وعدم رعایت حداقل های مصرح در قانون کار بود، آگاه بودند، زیر بار اخراج نرفتند.

کارگران اطلاع داشتند که شرکت ایران صدراعلاوه بر آنکه ساخت ونصب پنج سکوی نفتی وحفاری را در دستور کار خود دارد، قرارداد ساخت٢۴ کشتی بزرگ کانتینر بری ونفتی رانیز منعقد نموده که هنوز ساخت آنها آغاز نشده است،ازاینرو به هیچ وجه حاضر نبودند در برابر تصمیم کارفرما کوتاه بیایند و پیگیرانه بر مطالبات خود پای فشردند.

اجتماعات اعتراضی مکرر کارگران، استمرار مبارزه و پیگیری کارگران برای بازگشت به کار از یک سو، و احتمال گسترش اعتراضات کارگری وتسری آن به دیگربخش های این شرکت، سرانجام مسئولین استان را که قبلا دستور سرکوب کارگران را صادر کرده بودند،وادارساخت که با مصوبه ای، کارفرما را به بازگرداندن کارگران به سرکار مکلف سازد ودر عین حال به ظاهر متعهد شدند که کارخانه را از لحاظ تأمین سفارش تولید نیز مورد حمایت قرار دهند. بدین ترتیب تجمعات اعتراضی کارگران که نزدیک به یک ماه ادامه داشت ، نتیجه داد. در اثر استمرار مبارزه و پیگیری کارگران اخراجی، قراردادهای جدیدی با کارگران بسته شد و کارگران موفق شدند از ٢۷ فروردین، دوباره به سر کار برگردند. شایان ذکر است که این قراردادها نیز سه ماهه است واین احتمال وجود دارد که کارفرما در پایان سه ماه، مجددا دست به اخراج کارگران بزند. کما این که در سال گذشته نیز به همین شیوه عمل کرده است.

اعتصاب کارگران لاستیک سازی البرز (کیان تایر)

اعتصابات کارگران لاستیک سازی البرز در سال جاری نیز چه از لحاظ خواست ها وچه در مورد انگیزه ها، درواقع ادامه اعتصابات واعتراضات آنان در اواخر سال گذشته است و به نحو لاینفکی با آن گره خورده است. اعتصاب متجاوز ١٢٠٠ کارگر لاستیک سازی، زمانی آغاز شد که کارفرما نه فقط چهارماه حقوق کارگران را نپرداخته بود، بلکه به بهانۀ نداشتن مواد اولیه، تصمیم به انحلال کارخانه واخراج کارگران گرفت. در برابر این اقدام ضدکارگری، کارگران لاستیک سازی، هم در آغاز وهم در ادامه اعتصاب خود، دست به ابتکارات جالبی زدند ودر حین مبارزه و مقاومت متحدانه خود، از اشکال وشیوه هائی سود جستند که در ثمربخش شدن اعتصاب ومقاومت کارگران در برابر سرمایه داران موثر واقع شد. یکی از ابتکارات کارگران، پوشیدن کفن بود.

کارگران با پوشیدن کفن به طور دستجمعی، از همان آغاز اعتصاب، عزم خویش به ایستادگی ومقاومت تا پای جان را به سرمایه داران اعلام کردند. کارگری که چهارماه حقوق نگرفته است، کارگری که دستمزدش کفاف هزینه اش رانمی دهد، کارگری که خودش وخانواده اش در شرایط بسیار بد معیشتی و در فقر و بدبختی و گرسنگی به سر می برند، کارگری که درزندگی کنونی اش هیچگونه تأمینی دیده نمی شود، کارگری که با داشتن کار، به مرگ تدریجی محکوم شده است وحالاهم کارفرما تصمیم گرفته است وی را اخراج نماید، با پوشیدن کفن، به سرمایه داران ودولت حامی آن ها اعلام کرد که هیچ هراسی از مرگ ندارد و زندگی سراپا خفت و بدبختی وی نیز چندان بهتر از مرگ نیست. کارگر لاستیک سازی البرز با این اقدام سمبلیک، به کارفرما وحامیان آن فهماند که دیگر کارد به استخوانش رسیده است و دارد از پای در می آید. کفن پوشی کارگر لاستیک سازی معنای دیگری نداشت جز آنکه اگر قرار است از پای در آید، همان بهتر که با مسببین بدبختی خویش چنگ در چنگ شود و در رویاروئی با آن ها از پای در آید. هزار و یک دلیل واقعی وساده، به کارگر نهیب می زند، در این رویاروئی، وضع از این که هست بدتر نمی شود. تشدید فشارهای فزاینده اقتصادی ومعیشتی بر گردۀ این کارگران- و بسیاری از کارگران دیگر- به مرحله ای رسیده است که کارگران بارها وبه زبان های مختلف، شرایط زندگی حقارت آمیز کنونی را که نظام سرمایه داری بر آنان تحمیل نموده است، نفی کرده اند و به صراحت گفته اند که در این نبرد و رویاروئی چیزی ندارند که از دست بدهند.

اما این، یگانه ابتکار کارگران کیان تایر در جریان مبارزه ومقاومت طولانی مدت آنها نبود. کارگران لاستیک سازی (کیان تایر) به محض آن که از تصمیم کارفرما به انحلال کارخانه باخبر شدند، کارخانه را به اشغال خویش در آوردند و شبانه روز به محافظت از کارخانه پرداختند. بدین ترتیب بیست شبانه روز متوالی، تمام کارگران در کارخانه ماندند وکسی کارخانه را ترک نمی کرد، مگربرای استحمام که آن هم به نوبت انجام می شد وکارگران به کارخانه بازمی گشتند. پس از آن که فرمانداری اسلام شهر رسیدگی به خواست های کارگران را پذیرفت و به کارگران قول داده شد که مطالبات آن ها پرداخت و تولید از سرگرفته شود، کارگران نیز کارخانه را ترک کردند. با این همه، این وعده ها هم توخالی از آب در آمد. بیست روز از سال٨۷ هم گذشته بود که هنوز نه از پرداخت مطالبات کارگری خبری بود ونه ازتهیه وام توسط کارفرما برای تأمین مواد اولیه و راه اندازی تولید! لذا، تجمعات اعتراضی کارگران درمحوطه کارخانه ادامه یافت. کارگران با تجمع وروشن کردن آتش درمحوطه کارخانه، به اعتراض خود ادامه می دادند تا این که روز٢۴ فروردین، وقتی که کارخانه، ظاهرا به دلیل بدهکاری به بانک وسازمان تأمین اجتماعی پلمب شد، کارگران نیز بی معطلی مبارزات اعتراضی خود را به بیرون از کارخانه کشاندند و با آتش زدن لاستیک ومواد زائد کارخانه، جاده تهران- اسلام شهر را مسدود ساختند. کارگران لاستیک سازی با این اقدام و تجمع خیابانی، نه فقط توانستند توجه بسیاری از مردم اطراف کارخانه را به اعتصاب خود جلب نمایند، بلکه همچنین توانستند پیام اعتصاب خویش را از طریق سرنشینان وسائل نقلیه در این جاده ، به گوش سایرکارگران و زحمتکشان نیز برسانند.

به دنبال این اقدام شجاعانه کارگران، نیروهای سرکوب انتظامی ولباس شخصی های زیادی که از قبل در ساختمان های اطراف مستقر شده بودندوشمارآن هابسیاربیشترازکارگران بود، ابتدا سعی کردند ازنزدیک شدن جمعیت هزار نفره ای که درپی اقدام کارگران، درمحل جمع شده بودند، به اعتصاب کنندگان جلوگیری نمایند و سپس به طور وحشیانه ای به کارگران یورش بردند وبه ضرب و شتم آنان پرداختند. کارگران نیز به داخل محوطه کارخانه پناه بردند، در حالی که تردد چند دستگاه بولدوزر و کامیون های آتش نشانی درمحل نیز، تعجب کارگران را برانگیخته بود.

همین که هوا اندکی تاریک شد، بولدوزرها نیز به کار افتادند. با تخریب دیوار کارخانه، نیروهای سرکوب به درون کارخانه ریختند و به جان کارگران افتادند وپس از دستگیری و بازداشت شمار زیادی ازکارگران، آنها را به پاسگاه احمد آباد مستوفی منتقل کردند. با این وجود، روز بعد، دهها تن از کارگران، همراه اعضاء خانواده کارگران دستگیر شده، در اعتراض به بازداشت کارگران، ابتدا در برابر دادگاه چهاردانگه وسپس در مقابل پاسگاه احمد آباد دست به تجمع زدند و خواستار آزادی کارگران شدند.

رژیم جمهوری اسلامی و دستگاه سرکوب آن نیز چاره ای نداشت جز آن که کارگران را آزاد کند و با گرفتن تعهد از کارگران، آنها را آزاد نمود.

نکته مهم دراین کشاکش ورویارویی این است که به رغم یورش وحشیانه به کارگران و بازداشت اکثریت کارگران، اما از آنجا که هم کارفرما و هم دولت حامی وی، به عزم و ارادۀ راسخ کارگران به ادامه پیکار پی برده بودند، راه دیگروگزینه دیگری جز عقب نشینی نداشتند. از این رو به فوریت دوماه حقوق عقب افتاده کارگران را پرداختند و پذیرفتند که کارخانه ادامه کاری داشته باشد و تمام ١٢٠٠ کارگر این کارخانه، به کار باز گردند. نیروهای سرکوب که از ٢۴ فروردین، با تخریب دیوار، کارخانه را به اشغال خود در آورده بودند، روز ۳٠ فروردین مجبور به ترک کارخانه شدند. آخرین خبرها حاکی از آن است که مواد اولیه نیز ولو برای مدت کوتاهی، برای تولید فراهم شده وکارگران از صبح روز شنبه هفتم اردیبهشت ماه، شروع به کار کرده اند.

پدیده منحصر به فرد و جالبی که در جریان اعتصاب ومقاومت کارگران لاستیک سازی رخ داد، امتناع غرورانگیز مأموران آتش نشانی از اجرای دستور فرمانده یگان های ضد شورش بود. شش مأمور آتش نشانی که شجاعانه از ریختن آب جوش بر سر کارگران خودداری نموده و آب را به روی آسفالت خیابان ریختند، مورد غضب فرماندهی نیروی سرکوب قرار گرفتند و به جرم اقدام حمایتی از کارگران، بازداشت شدند.

اعتصاب کارگران شرکت نیشکرهفت تپه

اعتصابات کارگران شرکت نیشکرهفت تپه درسال جاری نیز، ادامۀ سلسله اعتصابات این کارگران درسال گذشته است. آخرین اعتصاب کارگران هفت تپه درسال گذشته به تاریخ ١۳ اسفند ٨۶ برمیگردد که درآغاز، ١۷٠٠ کارگرنی بُر دست ازکارکشیدندوظرف دوروز، اعتصاب تمام بخش های این شرکت رادربرگرفت.بیش از۳٠٠٠ کارگر، باخواست پاداش آخرسال ، پرداخت دوماه حقوق عقب افتاده وحق ایجادسندیکای کارگری، بطوریکپارچه دست به اعتصاب زدند.هزاران کارگراعتصابی که ازشایعه فروش زمین های زراعی واخراج دوهزارکارگراین شرکت و واگذاری آن به پیمانکار، درنگرانی دائمی بسرمی بردند،بارهادربرابردفترمدیریت دست به تجمع زدند. نمایندگان کارگران باحفظ هوشیاری وآگاهی رسانی بموقع به کارگران، تمام تلاش های کارفرماونیروهای اطلاعاتی ، برای ایجادتفرقه ودودستگی درمیان کارگران وشکست اعتصاب راخنثاساختند.

بااینهمه ازآنجاکه تاپایان سال ٨۶ تنها یک ماه ازحقوق معوقه به کارگران پرداخت شد، کارگران از٢٠ فروردین٨۷ باردیگراعتصاب یکپارچه خود را آغازکردندوخواستارتحقق مطالبات خودشدند.کارگران درطی هشت روزاعتصاب مداوم که باتجمعات اعتراضی دربرابردفترمدیریت همراه می شد، باردیگرتوانستند تلاش های سرکوب گرانه وتفرقه انگیزهیأت مدیره وعمال ریزودرشت آن راخنثاسازند. درطی این اعتصاب، کارگران بارهاتوسط نیروهای سرکوب واطلاعاتی مورد تهدید قرارگرفتند.به منظورارعاب، خبرچینی وتدارک سرکوب، انبوهی ازلباس شخصی هابه میان کارگران اعزام شدند. یکی ازاعضاء هیأت مدیره بنام ابوالعباسی، رسماًکارگران پیشرو و فعال راتحت فشارقرارداده بودکه ازکارگران بخواهدبه اعتصاب پایان دهند. اما هیچکدام از این ترفندها مؤثرواقع نشدوکارگران اعلام کردندکه تاپرداخت کامل مطالبات خود، به اعتصاب ومبارزه ادامه خواهندداد.

آخرین اقدام ارعاب گرانه بمنظورایجاد جورعب و وحشت درمیان کارگران وعقب راندن آن ها، احضاریه هائیست که ازسوی دادگاه انقلاب دزفول، برای پیشروان ونمایندگان گارگران این شرکت فرستاده شده است. این احضاریه هابرای فریدون نیکوفرد، علی نجاتی، محمدحیدری، جلیل احمدی ورمضان علیپور، که سال گذشته نیزبه جرم دفاع ازحقوق کارگران وپیگیری مطالبات کارگری، دستگیروپس ازچندین هفته بازداشت، باسپردن وثیقه های سنگین آزادشدند، ارسال شده است وازآنان خواسته شده است که درتاریخ ۳٠ اردیبهشت، خودرابه دادگاه انقلاب دزفول معرفی نمایند.

مطالبات کارگری، اشکال مبارزات کارگری وچشم اندازجنبش طبقاتی کارگران

نیازی به توضیح این مسأله نیست که مطالبات کارگری، همانطورکه دراعتصابات موردبررسی ماهم دیده می شود، جز خواست تشکل کارگری وسندیکا، عمومأمطالباتی هستندکه کارگران درواکنش وبرای مقابله بایورش طبقه سرمایه داربه سطح معیشت کارگری وبرای پیشگیری ازتعرضات بیشتراین طبقه، مطرح کرده اندومطالبات دفاعی محسوب می شوند. به رغم دفاعی بودن مطالبات کارگری اما، ماشاهد روندهای مثبتی درمبارزات کارگری هستیم که ازجمله می توان به رویکردبیش ازپیش کارگران به اعتصابات طولانی مدت ، تجمعات اعتراضی مداوم ، درگیرشدن بیش ازپیش خانواده های کارگری بامبارزات کارگران،استفاده از تاکتیک اشغال شبانه روزی کارخانه وکاربست روش های مبارزاتی دیگری مانندآتش زدن لاستیک و ایجاد راه بندان ، برای جلب توجه وحمایت سایرکارگران وزحمتکشان اشاره نمود.

ازنکات مهمی که درعین حال وجه مشترک اعتصابات مورد بررسی ماهم هست، استمرار مبارزه و پی گیری کارگران برای تحقق مطالبات خویش است. کارگران، با ارادۀ راسخ تروامیدواری بیشتری، درمقابل کارفرما می ایستند. نحوه مقابله کارگران باکارفرماودولت وخنثاسازی تاکتیک های تفرقه افکنانه آن ها نیزدرعین آنکه نشان دهنده آگاهی کامل کارگران ازامورکارخانه واهداف ضدکارگری کارفرماودولت حامی آن است ، درعین حال بیان گرهوشیاری کارگران بویژه پیشروان کارگریست که به رهبران عملی مورد اعتماد کارگران تبدیل شده اند. امروزاگر کارگری درجریان اعتصاب ومبارزه دستگیروبازداشت شود، حتا اگررژیم برای ارعاب سایرکارگران، مهرضدانقلاب هم بر کارگر دستگیر شده بزند، اینطورنیست که آب ازآب تکان نخورد ویاسایرکارگران نسبت به آن بی تفاوت بمانند.برعکس، وضعیت جنبش کارگری امروزبه جایی رسیده است که کارگران آشکاراوفعالانه دراینگونه مسایل دخالت می کنند، برای آزادی رفقای خود، دست به تجمع واعتراض می زنند ، ازنمایندگان مورداعتمادخوددفاع وحمایت می کنندوازاین بابت هیچ ترسی به خودراه نمیدهند.

باید در نظر داشت که گسترش اعتصابات واعتراضات وارتقاء اشکال مبارزاتی کارگری، در شرایطی صورت می گیرد، که تعرضات طبقه حاکم علیه طبقه کارگر ادامه یافته و تشدید شده است. افزایش نرخ تورم و بالا رفتن مداوم قیمت ها در سال جاری از یک سو، و ناچیز بودن دستمزدهای کارگری از سوی دیگر، عموم کارگران و خانواده های کارگری را به فقر و گرسنگی و تنگدستی کشنده ای سوق داده است. بارها از زبان کارگران شنیده ایم که از تأمین خورد وخوراک و حتا تأمین نان و چند تا سیب زمینی و تخم مرغ نیز عاجزند. از سوی دیگر میزان اخراج ها و بیکاری سازی کارگران در سال جاری، به نحو حیرت آوری افزایش یافته است. در همین یک ماهی که از سال ٨۷ می گذرد، در بروجرد بیش از هزار کارگر اخراج شده اند، در قزوین هزار کارگر، در خراسان رضوی هفتصد، اراک، سقز و عسلویه نیز هر کدام سیصد کارگر اخراج شده اند. بنا به آمار انتشار یافته در سایت های وابسته به رژیم، در فروردین ماه بیش از پنجاه هزار کارگر یعنی روزانه متجاوز از ١۶۷٠ کارگر از کار اخراج شده اند.

علاوه بر تشدید فشارهای اقتصادی، اختناق سیاسی نیز تشدید شده است. احضار و بازداشت و فشارهای سیاسی که علیه کارگران و پیشروان کارگری اعمال می شود، بیش از پیش افزایش یافته است.

درست در دل این شرایط سخت ودشوار وتشدید فشارهای اقتصادی و در متن این اخراج ها و بازداشت ها وتشدید اختناق وفشارهای سیاسی است که کارگر صدای اعتراض اش را رساتر کرده است ودر این آغاز سال، استوارتر ومصمم تر وارد عرصه نبرد شده است. شرایط سخت وطاقت فرسای موجود، راه دیگری در برابر کارگران نگذاشته است جز آن که با عزمی قاطع برای نبردآماده باشند و تا پای جان علیه سرمایه داران ومناسبات ظالمانه موجود بجنگند.

کمیت مبارزات واعتصابات کارگری در همین آغاز سال، روندی روبه افزایش را نشان می دهد، که این مبارزات در اشکال متنوعی بروز نموده و با ابتکارات کارگری توأم بوده است. نارضایتی توده کارگران از وضعیت موجود فوق العاده افزایش یافته است. کارگران دیگر تاب تحمل مشکلات ووضعیت موجود را ندارند و پیوسته به اعتراض واعتصاب روی می آورند. اگر جنبش کارگری واعتصابات کارگری در همین مسیر و به همین شکلی که در آغاز سال جاری خود را نشان داده است، ادامه پیدا کند- که دلیلی بر نفی این روند وجود ندارد- معنای آن این است که اعتصابات کارگری بیش از پیش گسترش خواهد یافت و جنبش کارگری وارد مرحله نوینی از اعتلاء می شود که علائم آن را در همین دورۀ کوتاه نیز می توان مشاهده کرد.

این واقعیت برکسی پوشیده نیست که تشدید سرکوب واختناق سیاسی و قلع و قمع جنبش کارگری ودیگر جنبش های اجتماعی که رسالت آن بر دوش دولت احمدی نژاد قرار گرفته بود، تا بدان وسیله، رژِیم جمهوری اسلامی را از بحران برهاند، باشکست روبرو شده است.

درحال حاضر، علاوه بر رشد وبالندگی جنبش کارگری، جنبش دانشجوئی نیز سیر بالنده ای را طی می کند. جنبش معلمان نیز پس از یک دوره کوتاه کم تحرکی نسبی، روند رو به گسترش خود را آغاز کرده است. جنبش زنان نیز از این شرایط برکنار نخواهد ماند. تک جوش های اعتراضات توده های شهری نیز اندک اندک افزایش پیدا می کند و بر وسعت و دامنه مبارزات توده ای افزوده خواهد شد. تردیدی نیست که تشدید تضادهای طبقاتی ونارضایتی عمومی، و نیز گسترش اعتصابات کارگری واعتراضات توده ای، در درون هیئت حاکمه نیز شکاف خواهد انداخت. علائم اولیه ی شکاف در درون هیئت حاکمه را نیز از هم اکنون می توان در مشاجرات تند لفظی واختلاف میان مسئولین حکومتی مشاهده کرد. اگر روند اوضاع به همین گونه طی شود، بحران سیاسی نیز تشدید می شود، جنبش های توده ای ودر رأس آنها، جنبش طبقاتی کارگران رشد واعتلاءنوینی خواهند یافت.

POST A COMMENT.