اعتصاب کارگران نیشکر هفت‌تپه و درس‌هایی که باید آموخت

از هفتم تا هفدهم مهرماه، کارگران قهرمان نیشکر هفت تپه دست به اعتصابی زدند که در جنبش کارگری ماند گار شد. اعتصابی که به حق می‌توان گفت بعد از اعتصاب کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، نقطه عطفی در جنبش کارگری به شمار می آید.

این اعتصاب نشان داد که آگاهی در میان طبقه ی کارگر تا چه حد رشد یافته و این که نیازهای اساسی جنبش کارگری در این دوره چیست و چه شعارها و قدم هایی را طبقه ی کارگر باید در اولویت قرار دهد.

در سال های اخیر، کارخانه ی نیشکر هفت تپه شاهد اعتراضات متعدد کارگران بوده است. در تمامی اعتصابات گذشته، رژیم با دادن وعده وعید و پرداخت بخشی از حقوق و مزایای عقب افتاده به اعتصاب پایان می بخشید. اما در سوی دیگر، کارگران نیشکر هفت تپه که بارها دست به اعتصاب زده بودند، در جریان مبارزه به تجاربی دست یافتند که نتیجه ی این تجارب را می توان درآخرین اعتصاب کارگران دید. به کارگیری این تجارب که نتیجه ی آن یک پیروزی برای طبقه ی کارگر ایران به همراه داشت به واقع همان چیزی ست که اعتصاب پیروزمند کارگران نیشکر هفت تپه را از سایر اعتصابات متمایز ساخته و به یک نقطه عطف تبدیل کرده است.

پیش از بیان ویژگی های این اعتصاب باید گفت که گرچه کارگران به تمامی خواست های خود نرسیدند و با گرفتن حقوق و مزایای عقب افتاده، به اعتصاب خود پایان دادند ولی همین اقدام هوشیارانه در پایان دادن به اعتصاب و اعلام این که در صورت نرسیدن به سایر خواست های خود بار دیگر اعتصاب خواهیم کرد نشانگر درک درست کارگران از موازنه ی قوا و شرایط می باشد. فراموش نکنیم که کارگران در شرایطی به این خواست ها رسیدند که رژیم با تمامی قوای سرکوب خود، به مانند اعتصاب کارگران شرکت واحد، در برابر کارگران صف آرایی کرده بود، اما روش کارگران دراین اعتصاب به گونه ای بود که از تیغ سرکوب کاست.

اما این ویژگی ها کدامند؟ به طور کلی می توان برای این اعتصاب سه ویژگی اصلی برشمرد. اولین ویژگی اتحاد و اراده ی خلل ناپذیر کارگران دراین اعتصاب بود که بی شک نتیجه اعتصابات متعدد کارگران و تجاربی ست که آن ها در جریان اعتصابات خود به دست آورده بودند. این اتحاد را می توان به طور مثال در شکست تاکتیک رژیم برای پایان دادن به اعتصاب با پرداخت یک ماه حقوق دید و یا ادامه ی اعتراض و اعتصاب در پی سرکوب کارگران در روز پنج شنبه سیزدهم مهرماه دید که کارگران در روز شنبه مصمم تر به اعتصاب و اعتراض خود ادامه دادند. نمونه ی دیگر این اتحاد را می توان در حمایت از نماینده گان شان و کارگران دستگیر شده دید. دستگیری نمایند گان کارگران در نیشکر هفت تپه، منجر به خشم بیشتر کارگران شد. آن ها هم چنین برای آزادی دو تن از دستگیرشد گان در برابر اداره ی اطلاعات تجمع کردند که نتیجه ی آن آزادی رفقای کارگر شان بود.

مصمم بودن کارگران و عدم تزلزل شان هم چنین به رژیم فهماند که نمی تواند با چنین شیوه هائی کارگران را آرام کند. وعده وعید، سرکوب، تهدید و شورشی قلمداد کردن کارگران، دستگیری و ضرب و شتم شان، هیچ کدام نتوانست بر عزم آهنین کارگران غلبه کند. عزم و اراده ای که نتیجه شرایط واقعی زند گی و اتحاد و آگاهی شان است – آن جایی که یکی از این کارگران می گوید: “دیگر چیزی برای از دست دادن نداریم” – یکی از دلایلی ست که منجر به تزلزل رژیم در به کار گیری هر چه بیشتر ابزار های سرکوب و در نهایت عقب نشینی آن شد.

ویژه گی دوم این بود که کارگران به اعتصاب اکتفا نکردند و اعتراضات شان را به بیرون از کارخانه کشاندند. روشی که حمایت سایر مردم را به دنبال داشت و در جریان اعتراضات داخل شهر این حمایت محسوس بود. از جمله این حمایت ها که به واقع ماهیت آن – بیش از ظاهر قضیه – هم برای کارگران و هم برای رژیم مهم بود، شرکت جمعی از کارگران کارخانه ی قند دزفول در اعتراضات کارگران نیشکر بود. حمایت کارگران کارخانه های مختلف از مبارزه یکدیگرهمان موضوع مهمی است که رژیم بسیار از آن وحشت دارد. به این موضوع در ادامه مقاله بار دیگر می پردازیم.

ویژگی سوم اعتصاب در آن بود که کارگران با تلاش و شجاعت تحسین آور خود، اخبار مبارزات خود را به اشکال گوناگون منعکس کردند و این منجر به کسب حمایت بخشی از هم طبقه ای های خود و سایر توده های زحمتکش شد (فراموش نکنیم که کارگران نیشکر هفت تپه از شهرهای گوناگون از جمله اهواز هستند). کارگران هم چنین با ارسال دو نامه برای سازمان جهانی کار و مصاحبه با خبرگزاری ها و رادیوها، خط قرمزهایی را که رژیم تلاش می کند برای ترساندن کارگران ترسیم کند شکسته و با انعکاس اخبار، کار را برای رژیم سخت تر کردند.

در یک کلام باید گفت که کارگران در برابر قوای رژیم به خوبی آرایش یافته و نتیجه ی این آرایش خوب نیز پیروزی شان بود.

اما همان طور که گفته شد، کارگران در این اعتصاب به تمامی خواست های خود نرسیدند. یکی از این خواست ها و در واقع مهم ترین آن ها، ایجاد تشکل مستقل کارگری ست که حالا هر نامی می تواند داشته باشد و در شرایط کنونی این نام اهمیت چندانی ندارد. اما در حقیقت کارگران به نوعی شرایط عینی برای تحقق این خواست را فراهم آوردند . به این معنا که در اصل ایجاد تشکل مستقل کارگری احتیاج به هیچ مجوزی از سوی رژیم ندارد. کارگران به این نتیجه رسیده اند که باید تشکل مستقل داشته باشند و این را تنها با نیروی خود می توانند ایجاد کنند.

همان طور که اعتصاب غیرقانونی ست اما کارگران اعتصاب می کنند، همان طور که تظاهرات غیرقانونی ست اما کارگران تظاهرات می کنند و حتا جاده ها را می بندند و رژیم هم نمی تواند کاری بکند، تشکل مستقل را نیز می توانند به وجود آورند و در این راه احتیاج به هیچ مجوز قانونی نیز ندارند همان طور که برای اعتراضات شان ندارند. کارگران به این تشکل نیاز دارند و این یک ضرورت قطعی برای آنهاست به ویژه پس از این اعتصاب و برای پیگیری خواست های شان، برای جلوگیری از دستگیری و اخراج کارگران و نمایندگان شان و حمایت از آن ها، برای این که بدین وسیله مانع تهاجم رژیم به دستاوردهای کارگران شوند. پس ضرورت تشکل امروز بیش از گذشته برای کارگران نیشکر هفت تپه احساس می شود و کارگران این را باید با تصمیم خود عملی سازند . بدون تردید کارگران با ایجاد تشکل مستقل بهتر می توانند از دست آوردهای مبارزاتی خود دفاع کنند و آنها را بسط دهند.

اما ضرورت دیگری که این اعتصاب نشان داد و پیش روی جنبش کارگری قرار داد، ضرورت حمایت از کارگران یک کارخانه توسط کارگران سایر کارخانجات و سایر نیروهای اجتماعی ست. امروز شاهد اعتراضات وسیع کارگری هستیم. اما هیچ اعتصابی نتوانست تاثیر اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه را داشته باشد و این از این روست که این اعتصاب توانست موضوع را از کارخانه به بیرون بکشاند و این را در سطحی وسیع انجام داد .

حجم اعتراضات و اعتصابات کارگری در سال های اخیر، در تاریخ جنبش کارگری کم نظیر هستند. اما این حرکات کارگری تاکنون به نتایج محدودی دست یافته اند. شاید بزرگترین حاصل اعتراضات و اعتصابات کارگری در سال های اخیر این بوده که کارگران در این مبارزات به این نتیجه رسیده اند که برای رسیدن به خواست های شان باید در سطحی وسیعتر متحد شوند و این همان حلقه ی اساسی برای جنبش کارگری در شرایط کنونی ست. این همان چیزی ست که امروز باید جنبش کارگری بر روی آن متمرکز شود. اتحاد کارگران نه تنها در یک کارخانه که در یک منطقه و یا یک حرفه. به مانند کارگرانی که کارخانه های شان دچار بحران شده و به دلایل گوناگون تعطیل شده اند در یک شهر یا منطقه به طور مثال در شهرهای صنعتی قزوین و رشت که ما شاهد اعتراضات مداوم کارگران آن شهرها هستیم و یا همین طور کارگران کارخانه های نساجی، کارگران کارخانه های تولید قند و شکر و یا کارگران عسلویه که در شرایط وحشتناکی کار و زندگی می کنند. یا باز برای مثال در مورد کارگران نیشکر هفت تپه که می توانند با کارگران سایر کارخانه های مرتبط با نیشکر هفت تپه مانند کاغذ سازی و یا خوراک دام متحد شوند و یا با کارگران کارخانه هایی که درهمین حرفه دچاربحران هستندمانند قند دزفول.

حمایت از اعتراضات کارگری و تلاش جهت انعکاس هر چه بیشتر اعتراضات و خواست های کارگران از جمله موضوعات مهمی ست که پیش روی جنبش کارگری و حامیان آن قرار دارد تا بدین وسیله قدرت سرکوب رژیم را کاهش داده و رژیم را به نوعی در محاصره قرار داد. در شرایط کنونی و با توجه به امکانات اطلاع رسانی، این امر به مراتب سهل تر از گذشته گردیده و امکان پخش اخبار به رغم سانسور و تضییقات همه جانبه در سطحی وسیع فراهم گردیده است. اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه و درس های آن را نباید فراموش کرد. باید آن ها را آموخت و در مبارزه به کار بست.

POST A COMMENT.