۳ دلار، دستمزد روزانه کارگر

به روال هرسال، در آخرین روزهای سال ۱۴۰۳ سرمایه‌داران حاکم بر ایران و دولت پاسدار منافع آن‌ها با مشارکت پادوان سرمایه در تشکل‌های دولت ساخته، تصمیم گرفتند تحت عنوان جعلی افزایش دستمزد بازهم بر ابعاد فقر و سیه‌روزی  کارگران بیفزایند. درحالی‌که در طول چند سال اخیر سطح معیشت کارگران به‌شدت تنزل کرده،  قیمت کالاها ساعت‌به‌ساعت افزایش می‌یابد و تورم چهارنعل به‌پیش می‌تازد، درحالی‌که تشکل‌ها و فعالان کارگری خواستار افزایش حداقل دستمزد به بالای خط فقر معادل ۴۰ میلیون تومان شدند،  سرمایه‌داران به روال گذشته تصمیم گرفتند وخامت شرایط زندگی کارگران را ازآنچه هم که تاکنون بوده است، وخیم‌تر کنند. آن‌ها شیادانه و فریبکارانه برای سرپوش گذاردن بر سیاست‌های ضد کارگری کاهش واقعی دستمزد کارگران، ادعای افزایش دستمزد را نمودند و اعلام کردند که حداقل دستمزد کارگران برای سال آینده بر مبنای ۳۰ روز کار، از هفت میلیون و ۱۰۰ هزار تومان به ۱۰ میلیون و ۳۹۹ هزار تومان افزایش خواهد یافت.  یعنی رقمی در حدود ۳ میلیون تومان. این ظاهراً  افزایش ۳ میلیونی دستمزد چیزی جز فریب و نیرنگ نیست. برخلاف این ادعا نه‌فقط  در سال جدید حتی ذره‌ای در بهبود دستمزد واقعی و فقر و فلاکتی که کارگران با آن مواجه‌اند، رخ نخواهد داد، بلکه برعکس، در پشت این ظاهراً افزایش، کاهش دستمزد نه‌فقط کارگران حداقل بگیر، بلکه سایر سطوح مزدی در سال جاری است. سرمایه‌داران ادعا می‌کنند که دستمزد کارگران در سال ۱۴۰۴ افزایش‌یافته است. وقتی‌که چنین ادعائی مطرح می‌شود آن‌هم با ادعای فریبکارانه ۴۵ درصد، ظاهراً چنین به نظر می‌رسد که در سال جدید بهبودی در قدرت خرید و سطح معیشت و رفاه کارگران رخ خواهد داد. در واقعیت اما نه‌تنها هیچ بهبودی در وضعیت کارگران رخ نخواهد داد، بلکه برعکس به روال سال‌های گذشته امسال هم وضع کارگران بدتر و فقر و بدبختی آن‌ها افزایش خواهد یافت. کافی است که هر کس نظری به افزایش قیمت‌ کالاها و خدمات در فاصله چندهفته‌ای که دستمزد سال جدید تعیین‌شده، بیندازد تا عمق فریبکاری سرمایه‌داران و دولت‌ آن‌ها به‌وضوح آشکار شود. تنها در طول ۳ هفته بهای دلار ۱۰ درصد و توأم با آن بهای بسیاری از کالاها و خدمات موردنیاز روزمره کارگران شدیداً افزایش‌یافته و چنانچه وضع اقتصادی و نرخ تورم خراب‌تر ازآنچه که اکنون هست، نشود، در همین ماه‌های نخست سال جاری افزایش ادعائی حداقل دستمزد درنتیجه تورم نیست و نابود خواهد شد و آنچه بر جای می‌ماند بازهم کاهش دستمزد کارگران خواهد بود. به‌عبارت‌دیگر نه‌تنها در سال جاری دستمزد افزایش نداشته بلکه حداقل دستمزد به‌حسب قدرت خرید کارگران تا پایان سال دست‌کم یک‌سوم ارزش خود را در مقایسه با سال گذشته نیز از دست خواهد داد. این وضعیتی است که کارگران همه‌ساله با آن مواجه بوده‌اند. سرمایه‌داران و دولت آن‌ها هرسال ادعا کرده‌اند که دستمزد کارگران افزایش‌یافته، اما برخلاف این ادعا، آمار سالانه دستمزد‌ها نه افزایش بلکه کاهش را نشان داده است. اگر به سطح دستمزدها در یک دهه اخیر نظر افکنیم،  ارزش دلاری حداقل دستمزد کارگران در سال ۹۰ در هرماه بیش از ۲۰۰ دلار بود،  اکنون این رقم  به کمتر از ۱۰۰ دلار کاهش‌یافته و روند نزولی همچنان ادامه خواهد یافت. یعنی در طول بیش از یک دهه قدرت خرید و سطح معیشت کارگران ۵۰ درصد تنزل یافته است. سابق بر این، سطح نازل دستمزد کارگران ایران با کشورهای دیگر خاورمیانه مقایسه می‌شد، اکنون دیگر این فاصله آن‌قدر افزایش‌یافته که قابل قیاس با هیجیک از کشورهای منطقه  نیست. چگونه می‌توان دستمزد ۱۰۰ دلاری ماهانه کارگران ایران را با کشورهای دیگر منطقه مقایسه کرد درحالی‌که این مبلغ در عربستان سعودی  ۱۰۶۵دلار، عمان ۸۴۴ دلار، بحرین ۷۹۶، قطر ۴۹۵، امارات ۴۰۸ ، کویت ۳۲۷، ترکیه ۴۹۲، عراق ۳۹۲ دلار است. چیزی نمانده است که سطح دستمزد کارگران ایران به سطح فقیرترین مردم گرسنه جهان در صحرای جنوب آفریقا برسد که با معیارهای بانک جهانی ۵ / ۲ دلار در روز است.  حداقل دستمزد کارگران ایران هم‌اکنون رقمی حدود ۳ دلار در روز است. با این حداقل دستمزد ناچیز که اگر با تمام افزوده جنبی آن با ۳۰ روز کار به رقمی ۱۲ تا ۱۵ میلیون با دو فرزند هم افزایش یابد، یک کارگر چگونه می‌‌تواند زندگی کند، درحالی‌که لااقل ۶۰ درصد آن هزینه اجاره خانه است. چه چیزی برای کارگر باقی می‌ماند تا غذا و پوشاک خانواده‌‌ خود را تأمین کنند. به چند نمونه از  قیمت مواد غذائی در اسفندماه به نقل از روزنامه‌های رسمی نگاه کنیم تا اوج فاجعه‌ای که کارگران با این دستمزدهای ناچیز با آن مواجه‌اند، آشکارتر گردد.

شقه، سردست و راسته گوسفند هر کیلو۷۶۰ هزار تومان، ران گوسفند۹۸۰ هزار، گوشت گوساله۵۹۰ هزار، گوشت چرخ‌کرده مخلوط ۴۸۵ هزار، ران مرغ بدون کمر۸۵ هزار، گوشت چرخ‌کرده مرغ۱۷۰ هزار، تخم‌مرغ (شانه ۳۰ عددی) ۱۵۰ هزار، پنیر سفید ۴۰۰ گرمی۵۶ هزار، ماست ۹۰۰ گرمی۴۱ هزار، کره ۱۰۰ گرمی۶۰ هزار، خامه ۲۰۰ گرمی۵۵ هزار، شیر بطری پرچرب۳۴ هزار، ماکارونی ۷۰۰ گرمی قطر۳۳ هزار، قند ۷۰۰ گرمی۴۵ هزار، شکر۴۹ هزار، روغن آفتابگردان ۵ / ۱ لیتری (پخت‌وپز)۱۰۰ هزار، رب گوجه‌فرنگی ۶۷ هزار، برنج هاشمی۱۸۵ هزار، برنج طارم۱۷۵، لوبیا قرمز بسته‌بندی فروشگاهی (۹۰۰ گرم)۲۲۱ هزار، لوبیاچیتی بسته‌بندی فروشگاهی (۹۰۰ گرم) ۲۷۹هزار،عدس بسته‌بندی فروشگاهی (۹۰۰ گرم)۲۱۹ هزار، لپه بسته‌بندی فروشگاهی (۹۰۰ گرم)۲۲۷ هزار، نخود بسته‌بندی فروشگاهی (۹۰۰ گرم)۲۲۷ هزار، چای ایرانی ۴۵۰ گرم  ۱۸۹ هزار، چای خارجی ۵۰۰ گرم۴۶۹ هزار تومان.

روشن است که با این قیمت‌های سر به فلک کشیده اجناس موردنیاز روزمره، نه‌فقط کارگران حداقل بگیر و بازنشستگان بلکه متجاوز از ۹۰ درصد کارگران سایر سطوح نیز قادر نیستند یک زندگی حداقلی داشته باشند. اگر هیچ نسبتی میان دستمزدی که کارگران دریافت می‌کنند با بهای کالاهای موردنیاز و نرخ تورم افسارگسیخته وجود ندارد، این سؤال اغلب مطرح می‌شود  که با این افزایش قیمت‌ها و دستمزدهای ناچیز، کارگران چگونه زندگی خود را می‌گذرانند؟ باید گفت بدبختانه کارگران به باری که سرمایه‌داران بر دوش آن‌ها تحمیل کرده تن داده و این بار را بر دوش خود و خانواده‌شان قرار داده‌اند. زن و مرد خانواده کارگری برای این‌که بتوانند هزینه زندگی فلاکت‌بار خود را تأمین کنند، ناگزیر شده‌اند با دستمزد‌های ناچیز که گاه به حداقل‌های تعیین‌شده دولتی هم نمی‌رسد، کار کنند یا کار دومی علاوه بر کار روزانه ۸ ساعت پیدا کنند، یا چندین ساعت اضافه‌کاری در همان کارخانه داشته باشند. اما این هم جوابگو نیست. فرزندان آن‌ها نیز مدرسه را رها می‌کنند و به‌عنوان کودک کار کمک‌خرج خانواده می‌شوند. بر طبق آخرین آمار رسمی ، بازماندگان سالانه از تحصیل که عموماً فرزندان کارگران و زحمتکشان‌اند، رقمی حدود یک‌میلیون اعلام‌شده است. به گزارش اقتصاد نیوز: بررسی داده‌های مرکز آمار ایران نشان می‌دهد که سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ در مقاطع تحصیلی مختلف ۹۲۹ هزار و ۷۹۸ نفر از تحصیل بازماندند. سال گذشته، ۱۵ تا ۱۷ ساله‌ها بیشترین تعداد بازماندگی از تحصیل را داشتند. این است شرایطی که کارگران در آن زندگی می‌کنند.

این وضع، تباه‌کننده جسم و جان خانواده‌های کارگری ایران است. کارگران نباید این شرایط وحشتناک و تحقیر‌کننده را تحمل کنند. تجربه به‌وضوح نشان داده است که مبارزات جداگانه و منفرد کارگران کارخانه‌ها و مؤسسات خدماتی حتی برای افزایش دستمزد، دست آوردی که لااقل از طریق آن وضع معیشت کارگران اندکی بهبود یابد، در پی نداشته است. دولت استبدادی پاسدار نظم سرمایه‌داری حاکم بر ایران، دست سرمایه‌داران را برای تشدید استثمار کارگران تا حد مرگ و سرکوب مطالبات برحق آن‌ها باز گذاشته است. برای نجات از این فاجعه هیچ معجزه‌ای رخ نخواهد داد. هیچ‌کس جز خود کارگران و مبارزه آن‌ها، نجات‌بخش آن‌ها نیست. مادام که کارگران ایران به مبارزه‌ای متشکل و سراسری با طبقه سرمایه‌دار و دولت استبدادی پاسدار نظم سرمایه‌داری روی نیاورند، جز وخامت روزافزون شرایط مادی و معیشتی، سرنوشتی ندارند و سال‌به‌سال بیش از پیش به فقر و بدبختی سوق داده می‌شوند. چاره کار، مقابله متشکل کارگران با سرمایه‌داران و دولت است. تا وقتی‌که چنین مقابله‌ای رخ ندهد، نه‌تنها هیچ چشم‌اندازی برای بهبود شرایط حتی معیشتی کارگران وجود ندارد، بلکه همان‌گونه که تاکنون دیده‌ایم و تجربه آشکارا نشان ‌داده‌ است، سال‌به‌سال وضع وخیم‌تر و شرایط زندگی کارگران اسف‌بار تر خواهد شد. تنها یک مبارزه متشکل سراسری می‌تواند کارگران را از فقر و فلاکت و وضعیت اسف‌بار کنونی که استبداد سرمایه به کارگران تحمیل کرده، نجات دهد.

 

متن کامل نشریه کار شماره ۱۱۱۴  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.