درحالیکه رژیم ارتجاعی و توسعه طلب جمهوری اسلامی سرگرم تقویت تجهیزات موشکی و سلاح های جنگی است و هزینه های هنگفتی را از جیب مردم به آن اختصاص داده است و در حالیکه سران حکومت نیز مدام رژیم اسرائیل را تهدید می کنند و به صراحت یا به تلویح از جنگ با رژیم اسرائیل و گستراندن درگیریهای نظامی و جنگ به کل خاورمیانه به ویژه راههای آبی حمل و نقل نفت سخن میگویند، هر روز گروه های بیشتری از مردم علناً نفرت و انزجار خود از کشتار و درگیریهای نظامی ومخالفت خویش با جنگ و جنگ طلبان را اعلام میدارند.
تودههای زحمتکش مردم که جنگ ارتجاعی ایران و عراق را تجربه نموده، فجایع بیشمار ناشی از جنگ را به چشم خود دیده اند و یا از آن مطلع شده اند، هرگز خواهان تکرار چنان فجایعی نیستند. مردم ایران کشتار و خرابی و ویرانی و آوارگی ناشی از جنگ را با گوشت و پوست خود لمس کرده اند. بازماندگان آن فجایع و کشتارها نیز با جنگ و مصائب آن بیگانه نیستند. ازیاد نمی بریم که جنگ، چگونه دههاهزار جوان و نوجوان و فرزندان کارگران و زحمتکشان را به کام مرگ کشید، صدها هزار قربانی و مصدوم برجای گذاشت. فراموش نمی کنیم که آن جنگ ارتجاعی و پیامدهایش چون کشتار و تخریب مراکز کار و زندگی، ، آوارگی و دربدری، فقر و فلاکت و بدبختی، بیکاری و گرسنگی، روزگار صدها هزار تن از مردم زحمتکش را تباه کرد. جنگ تنها برای دارودسته خمینی و سرمایه داران و تجاری که در پرتو جنگ سودهای هنگفتی به چنگ میآوردند البته “نعمت” بود. جنگ که بهانه خوبی به دست حاکمیت داده بود تا کارگران آگاه و پیشرو و نیروهای کمونیست و انقلابی و شوراها و تشکل های کارگری را سرکوب و قلع و قمع کند البته برای ارتجاع حاکم ” نعمت ” بود. برای توده مردم اما جز کشته شدن و از دست دادن فرزندان خود و جز برباد رفتن دستاوردها و آزادی های سیاسی نسبی که در جریان سرنگونی نظام سلطنتی به دست آورده بودند و جز زندان و و سرکوب و تشدید خفقان نبود.
بنابراین دلیل اصلی نفرت از جنگ و مخالفت با سیاستها و کسانی که بر طبل جنگ میکوبند و به طور مشخص جنگ میان دو دولت پان اسلامیست و ارتجاعی جمهوری اسلامی و دولت نژاد پرست، اشغالگر و صهیونیست اسرائیل به خودی خود مشخص است و خیلی روشن است که چنین جنگی برسر منافع دو دولت ارتجاعی ، برتری جویی و هژمونی برمنطقه است و هیچ ربطی به کارگران و زحمتکشان ندارد و این موضوعی نیست که از چشم توده های آگاه پنهان مانده باشد. اما حتی اگر چنین وسعت دیدی هم وجود نمیداشت و جنگ طلبان قادر میشدند اهداف و مقاصد خود را پنهان کنند، باز همان تجارب عینی جنگ ایران و عراق کافی بود که علیه گسترش درگیریهای نظامی باشند و باجنگی تمام عیار مخالفت کنند. ازاین رو بدیهی است که توده مردم با چنین درگیریها و جنگی مخالف باشند. روشن است که در این میان، بخش های آگاه تر، پیشروتر و متشکل تر مردم پیشقدم شوند وبه اشکال گوناگون با جنگ مخالفت کنند و نفرت و بیزاری خود را اعلام کنند.
به نمونه های متعدد و گوناگون ابراز مخالفت علنی با جنگ افروزی و مقاصد جنگ طلبانه حاکمیت میتوان اشاره کرد.
بازنشستگان تأمین اجتماعی که در زمره فقیر ترین اقشار جامعهاند برای رسیدن به خواست های خود سالهاست تجمعات اعتراضی هفتگی و سراسری برپا میکنند. کرمانشاه و برخی از شهرهای خوزستان مانند شوش، اهواز و دزفول به دومرکز مهم تجمعات اعتراضی بازنشستگان تبدیل شدهاند. انسجام و سازمانیافتگی در میان بازنشستگان به ویژه در کرمانشاه از رشد خوبی برخوردار شده است. بازنشستگان کرمانشاه که هربار با ابتکار عمل و شعارهای تازهای پا به میدان مبارزه گذاشته و همواره پیشگام مبارزات این بخش از زحمتکشان بوده اند. نخستین اتحاد عمل ها و تجمعات مشترک میان بازنشستگان تأمین اجتماعی و بازنشستگان فرهنگی در کرمانشاه، با ابتکار عمل بازنشستگان آگاه این منطقه رقم خورده است. تجمعات مشترک بازنشستگان تأمین اجتماعی با شاغلان نیز از ابتکار عمل های فعالان کرمانشاه بوده است. در تجمع اعتراضی مشترک روز سه شنبه ۱۵ آبان که فراخوان آن از قبل صادر شده بود، گروههای مختلف بازنشستگان فرهنگی و تأمین اجتماعی حضورداشتند. “انجمنهای صنفی فرهنگیان شاغل و بازنشسته کرمانشاه، اسلامآباد و هرسین، مطالبهگران تأمین اجتماعی، بهداشت و درمان، مخابرات و دیگر صنوف حقطلب و عدالتخواه” امضا کننده فراخوان بودند. تجمع روز سه شنبه ۱۵ آبان نه فقط از این جنبه مهم بود که اتحاد عمل بزرگ تری درصفوف بازنشستگان و شاغلان شکل گرفت و مجموعه ای از بازنشستگان و شاغلان چند شهر از بخش های مختلف باشعار “اتحاد، اتحاد، علیه فقر و فساد” وارد خیابان شدند، بلکه ازاین نظر نیز بسیار مهم و درخور توجه بود که در تجمع مشترک خود، شعارهای ضد جنگ سردادند.
بازنشستگان کرمانشاه، پیش از آن نیز مبتکر شعار ” جنگ افروزی کافیه، سفرهی ما خالیه ” بودند که نخست در تجمع روز یکشنبه آنها در تاریخ ۶ آبان سرداده شد و یک هفته بعد در تجمعات بازنشستگان تأمین اجتماعی شوش و اهواز تکرار شد. تجمع مشترک بازنشستگان روز ۱۵ آبان با دو شعار جدید ضد جنگ همراه بود: ” نه جنگ میخوایم نه کشتار،رفاه میخوایم ماندگار” ، “تورم، گرانی، نه به جنگ و ویرانی”.
بدین ترتیب باز نشستگان کرمانشاه که پیش ازاین پیشگامی خود را در زمینه سازماندهی اتحاد عمل و همچنین طرح شعار ضد جنگ به اثبات رسانده بودند، در تجمع مشترک خود یکبار دیگر ضمن بیان خواست های خود، به هرگونه جنگ افروزی و کشتار و ویرانی با صدایی رسا چنانکه همه جنگ طلبان بشنوند،نه گفتند.
شایان ذکر اینکه بازنشستگان کرمانشاه در تجمع مشترک خود، با شعار ” آهوی دریایی آزاد باید گردد” از این دختر دانشجوی علوم و تحقیقات نیز حمایت کردند. روز شنبه ۱۲ آبان، آهوی دریایی که از مزاحمت، سوء رفتار و اعمال فشار نیروهای حراست و بسیج برای تحمیل پوشش اسلامی و حجاب اجباری که با حمله به وی و پاره کردن لباس همراه بود، به شدت خشمگین شده بود، به نشانه اعتراض در محوطه دانشگاه اقدام به در آوردن لباس خود کرد. بازنشستگان کرمانشاه در زمره نخستین کسانی بودند که به صورت متشکل ازاین زن شجاع و جسور حمایت کردند و خواستار آزادی فوری وی شدند. بازنشستگان کرمانشاه با طرح شعار ” آهوی دریایی آزاد باید گردد” یکبار دیگر رشد آگاهی سیاسی و حساسیت خود را نسبت به کل مسائل جامعه نشان دادند، چنانکه در شعارهای ضد جنگ و جنگ افروزان نیز نشان داده بودند.
علاوه بر موضعگیری و شعارهای ضد جنگ بازنشستگان کرمانشاه، شوش و اهواز، در چند روز اخیر دوبیانه مهم نیز درهمین زمینه انتشاریافت که جا دارد به آن ها نیز اشاراتی داشته باشیم.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه در تاریخ ۱۰ آبان بیانیه ای با عنوان ” ضرورت آتش بس فوری و پایدار در منطقه ” انتشار داد که حاوی نکات مهمی در باره مناقشات نظامی و موضعگیری در قبال اقدامات دوجانبه دولت های ایران واسرائیل است. سندیکای کارگران شرکت واحد در این بیانیه ضمن اشاره به جنگ ویرانگر و کشتار مردم غزه و لبنان، خواهان خروج ارتش اشغالگر اسرائیل از مناطق اشغالی فلسطین و در عین حال خواهان پایان درگیریها و مناقشات نظامی و اقدامات تلافی جویانه دولت های ایران واسرائیل شده است. بیانیه با اشاره به جنگهای منطقه ای و نزاع قدرت های جهانی، هشدار داده است که در چنین جنگهایی کارگران و عموم توده های مردم، گوشت دم توپ قدرت ها و دولت های درگیر در جنگ شده و بیشترین هزینه های انسانی، اقتصادی و سیاسی بر دوش آن ها نهاده میشود. بیانیه در ادامه می افزاید؛ جنگ افروزی یا حتی ایجاد فضای جنگی هیچگونه منفعتی نه در کوتاه مدت و نه در بلند مدت برای کارگران ندارد. جنگ، از خانواده های کارگری قربانیان بیشتری خواهد گرفت، فقر و تنگدستی و وخامت اوضاع معیشتی را تشدید خواهد نمود و در عین حال سرکوب و بی حقوقی بیشتری، به بهانه “وضعیت جنگی” بر کارگران تحمیل خواهد شد.
بیانیه سندیکای کارگران شرکت واحد، ضمن اشاره به تجربه تلخ جنگ ایران و عراق و پیامد های آن، ازجمله متلاشی کردن تشکل های مستقل کارگری توسط حاکمیت، اخراج و بازداشت و به زندان افکندن کارگران پیشرو و فعال در سندیکاها و شوراهای مستقل کارگری، اعدام های گسترده، کشتار وسیع فرزندان کارگران و زحمتکشان در جبهه های جنگ،به واقعیت تلخ دیگری نیز اشار میکند که حتی پس از جنگ نیز بار اصلی” دوران سازندگی” بازهم بر دوش طبقه کارگر بود. بیانیه سندیکای کارگران شرکت واحد با نه به جنگ و سیاستهای جنگ طلبانه پایان می یابد:” به جنگ نه بگوییم، سیاستهای جنگطلبانه و میلیتاریستی را محکوم کنیم، و برای برقراری عدالت، آزادی، برابری و صلحی پایدار و کلیه ملزومات آن بکوشیم.”
افزون بر سندیکای کارگران شرکت واحد، کانون صنفی معلمان تهران نیز با صدور بیانیه ای در ۱۵ آبان تحت عنوان ” بیانیه تحلیلی کانون صنفی معلمان تهران درمحکومیت گسترش جنگ و کشتار در خاورمیانه” ضمن ابراز نگرانی عمیق خود از گسترش بیشتر جنگ و خشونت در منطقه خاورمیانه، اقدامات نظامی دولت اسرائیل علیه مردم بی دفاع فلسطین و کشتار و نسل کشی شهروندان فلسطینی را محکوم کرد. بیانیه در عین حال ” سیاست خارجی ماجراجویانه و اقدامات نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی مانند حماس و حزبالله را نیز محکوم ” نموده است. دربیانیه کانون صنفی معلمان تهران چنین قید شده است که “حاکمان جمهوری اسلامی باید به عنوان یکی از عوامل این بحران مورد نقد و بازخواست قرار گیرند. در طول چهل سال گذشته حکومت بتدریج ضمن تقلیل حق مردم فلسطین برای مبارزه با اشغالگری، به حمایت از دو گروه حماس و حزبالله؛ با راهبردی غلط و فرسایشی نهتنها کمکی به گشایش مسئله فلسطین نکرده بلکه منافع مردم ایران را نیز دستمایه ماجراجوییهای منطقهای خود قرار داده است و بیم آن میرود کشور را به جنگی ویرانگر که دستاوردی جز فقر و فلاکت و کشتار برای مردم ایران نخواهد داشت، وارد کند.” درادامه، بیانیه کانون صنفی معلمان تهران خواهان پایان فوری سیاستهای جنگ طلبانه حکومت شده و در پایان به تمام کسانی که برطبل جنگ میکوبند هشدار داده است که چنین جنگی فاجعه بار است و پیامد آن جز ویرانی، فقرو گرسنگی نخواهد بود.
این نمونه ها به خوبی نشان میدهند که توده های زحمتکش مردم ایران مخالف گسترش درگیریهای نظامی و جنگ و کشتاراند.
اگرکه کارگران بازنشسته در تجمعات مکرر و روزمره خود علیه جنگ شعار میدهند، اگر که بازنشستگان فرهنگی و سایر بازنشستگان نفرت خود را از کشتار و درگیری های نظامی و گسترش آن با صدای بلند اعلام می کنند، اگر که کارگران متشکل در سندیکای کارگران شرکت واحد با هرگونه جنگ افروزی و جنگ میان دو دولت ارتجاعی اسرائیل و جمهوری اسلامی اعلام میکنند، اگرکه معلمان و فرهنگیان مخالف جنگاند و خواهان پایان فوری سیاستهای جنگ طلبانه حکومت شده اند، این به معنای آن است که توده های زحمتکش مردم مخالف جنگاند.
مخالفت با جنگ و کشتار و جنگ افروزی، گرایش عمومی توده های مردم زحمتکش ایران است. کارگران و زحمتکشان و عموم تهیدستان جامعه که بار اصلی جنگ ها بر دوش آنهاست، با جنگ و کشتار مردم فلسطین در غزه به دست ارتش اشغالگر اسرائیل مخالفاند، با تلاش های جنگ افروزانه جمهوری اسلامی مخالفاند، با گسترش درگیری های نظامی در منطقه و شعله ور شدن یک جنگ تمام عیار میان دو دولت اسرائیل و جمهوری اسلامی مخالف و خواهان پایان درگیری های کنونیاند. حرف دل مردم زحمتکش در لحظه حساس فعلی این است:” نه جنگ میخوایم نه کشتار، رفاه میخوایم ماندگار ”
متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۹۵ در فرمت پی دی اف:
نظرات شما