جمهوری اسلامی طی یکرشته گفتگو و زدوبند توأم با ارعاب و تطمیع با دولت عراق و بخشاً حکومت اقلیم در مورد احزاب و گروههای کرد مستقر در نقاط مرزی، خواستار برچیده شدن مقرهای این جریانها از نقاط مرزی شده و بدین منظور یک مهلت ششماهه نیز تعیین نموده که ۲۸ شهریور ۱۴۰۲ به پایان میرسد. جمهوری اسلامی هشدار داده بود که اگر تا پایان این مهلت قرارگاههای این احزاب و گروهها از مناطق مرزی برچیده نشود، مستقلاً وارد عمل خواهد شد و با حملات نظامی هوایی و زمینی به تحرک و فعالیت این نیروها در مناطق مرزی پایان خواهد داد. از حدود یک هفته مانده به پایان این مهلت، رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی بر تحرکات خود و فشار بر دولت عراق و حکومت اقلیم افزود و نهفقط هشدارهای پیشین را تکرار نمود، بلکه با اعزام نیروهای زمینی سپاه و تجهیزات زرهی و توپ و سایر ادوات جنگی به این منطقه، آمادگی خود را برای اجرای تهدیدات و حملات زمینی و هوایی و کشتار نیروهای مستقر در این نقاط اعلام کرد. از پی آن، تحرکات دیپلماتیک دولت عراق و حکومت اقلیم و جمهوری اسلامی سرعت گرفت و در همان حال تهدیدات نظامی جمهوری اسلامی نیز تشدید شد. بعد از دیدار وزرای خارجه ایران و عراق در ۲۲ شهریور، در نشست مشترک خبری متعاقب آن، از” توافق امنیتی” دو کشور برای انتقال نیروهای مستقر در مناطق مرزی به عمق خاک عراق صحبت شد. طرف جمهوری اسلامی اگرچه درنهایت خواهان خلع سلاح این نیروها نیز هست، اما چنین به نظر میرسد که هدف نخست آن، برچیده شدن قرارگاههای نیروهای کرد اپوزیسیون و انتقال افراد به شهرها و اماکن دور از نقاط مرزی است. ابراهیم رئیسی در دیداری که همان روز با فواد حسین وزیر خارجه عراق داشت گفت:” حضور گروهکهای تروریستی در مرز مشترک یا درون خاک عراق بههیچوجه از سوی ایران قابلتحمل نیست”.
فواد حسین وزیر خارجه عراق نیز که به انجام بسیاری از خواستهای جمهوری اسلامی در این رابطه متعهد شده است به جمهوری اسلامی اطمینان داد که به تمام تعهدات خود در مورد برچیدن مقرهای نیروهای کرد اپوزیسیون از مناطق مرزی پایبند بوده است. وی در اثبات جدیت دولت عراق و اجرای توافقنامه امنیتی و خدمتگزاری خود گفت: رسانههای ایران میتوانند یک سفری برای نظارت بر اجرای این توافقنامه داشته باشند. دولت عراق و اقلیم بهطور کامل متعهد بودند و این نقشه انجامشده و تا دو روز دیگر این نقشه پیاده خواهد شد. من میخواهم رسانههای ایران به کردستان عراق بیایند و شاهد اجرای توافقنامه باشند.
فواد حسین همچنین گفت: به هیچ جریان یا گروهی اجازه نخواهد داد از داخل خاک عراق تهدید و تعدی به مرزهای جمهوری اسلامی صورت دهند یا در خاک عراق استقرار یابند. تسنیم از قول فواد حسین نوشت” هدف این است که گروههای تروریستی نزدیک مرز ایران خلع سلاح شوند و به اردوگاههای تحت نظارت سازمان ملل منتقل شوند”.
امیر عبداللهیان وزیر خارجه جمهوری اسلامی نیز در پایان نشست دوجانبه از اقدامات خوب دولت عراق در خصوص خارج کردن نیروهای کرد از مناطق مرزی و تلاش برای خلع سلاح آنها که در مراحل بعدی صورت خواهد گرفت سخن گفت. خبرگزاری تسنیم نیز در همین رابطه همان روز ۲۲ شهریور ادعا کرد تخلیه پایگاههای کومله،پاک(حزب آزادی کردستان )، پژاک (حزب حیات آزاد کردستان) و حزب دموکرات کردستان آغازشده است.
در این بندوبستهای آشکار و پشت پردهی بسیار مهم دولتهای ارتجاعی ایران و عراق و امضای ” توافقنامه امنیتی” این دولتها، جناحها و رهبران احزاب مهم حکومت اقلیم نیز شریک و سهیم بودهاند. در دیدارهای متعدد و مجزای هیئتهایی از حزب دموکرات کردستان عراق و اتحادیه میهنی کردستان عراق و نیز هیئتهایی از حکومت اقلیم با مقامات جمهوری اسلامی در اقلیم و در تهران همهجا تأکید شد که ” اقلیم به توافقنامه ایران و عراق پایبند است”. نیچروان بارزانی نوهی ملا مصطفی بارزانی و رئیس حکومت اقلیم در دیداری که با محمدکاظم آل صادق سفیر جمهوری اسلامی در عراق در شهر اربیل داشت گفت اقلیم کردستان “به هرگونه تهدیدی علیه جمهوری اسلامی از سمت این منطقه اجازه نخواهد داد.”
تمام این زد و بندها و توافقات ضد امنیتی علیه نیروهای کرد مستقر در مناطق مرزی، اعزام گسترده نیرو و تجهیزات نظامی، هشدارها و تهدیدهای پیدرپی دولت تجاوزگر جمهوری اسلامی به کشتار مردم کرد و سازمانها و احزاب مخالف رژِیم، با تشدید بیشازپیش میلیتاریسم در شهرهای مختلف کشور بهویژه شهرهای کردستان همراه بوده است.
همزمان با ارسال ادوات و تجهیزات گوناگون جنگی و اعزام گسترده نیروهای زمینی سپاه به نقاط مرزی، شهرهای کردستان نیز مانند اغلب شهرهای بزرگ کشور یک حالت جنگی به خود گرفت. اعزام گسترده نیروی مسلح و نظامی و تجهیزات جنگی به شهرهای کردستان که از یک هفته قبل از سال گرد قتل حکومتی ژینا(مهسا) امینی (۲۵ شهریور) آغازشده بود، روز ۲۴ و بخصوص روز ۲۵ شهریور به حد نهایی خود رسید. تمام شهرهای کردستان با ورود نیروهای نظامی و سپاه که عموماً با پرواز چند بالگرد همراهی میشدند روبرو شدند. اشنویه، بانه، بوکان، پاوه، پیرانشهر، جوانرود، دیواندره، دهگلان، سقز، سنندج، مریوان، مهاباد و سایر شهرهای کردستان به اشغال نیروهای سرکوب درآمد. ارتجاع هار حاکم از ترس برآمدهای تودهای و اعتراضات خیابانی در کل کشور بهویژه در کردستان، تمام میدانها، چهارراهها و مراکز اصلی و حساس شهرها را به تصرف خود درآوردند. خودروهای ویژه نظامی در میدانها مستقر شدند، در شهرها ایست بازرسی و کنترل رفتوآمد برقرار شد. در برخی شهرها از نمونه بیجار، حتی دست به ایجاد سنگربندی زدند. در سقز امجد امینی پدر مهسا هنگام خروج از منزل بازداشت شد. راههای منتهی به آرامستان آیچی محل دفن مهسا امینی مسدود شد. صدها نیروی مسلح و خودروهای زرهپوش اطراف این گورستان را به اشغال خود درآوردند. در ادامه این اقدامات و بهقصد ایجاد رعب و وحشت، موتورسواران و سایر نیروهای سرکوب دست به مانور و رژه خیابانی زدند. شهرهای کردستان بهکلی وضعیت جنگی به خود گرفت و حکومتنظامی اعلامنشدهای در سرتاسر استان کردستان برقرار شد. تمام این اقدامات ایذایی و سرکوبگرانه، با دستگیریهای گسترده فعالان سیاسی و صنفی در شهرهای مختلف کردستان و دیگر شهرهای کشور همراه بود.
امانالله گشتاسبی فرمانده سپاه بیتالمقدس استان کردستان بازداشت امجد امینی پدر مهسا امینی را تکذیب کرد . وی گفت: پدر مهسا امینی امروز برای رفتن به سر قبر دخترش از خانه بیرون آمد که پس از هماهنگی در مسیر، نیروهای امنیتی او را به محل رسانده بودند و هیچ بازداشتی صورت نگرفته است”!
بله چنانکه میبینید بازداشتی صورت نگرفته است. فقط نیروهای امنیتی که از قرار معلوم پشت در خانه کشیک میدادهاند، همینکه پدر مهسا از خانه خارجشده، نیروهای امنیتی دست به اقدام زده و او را به “محل “رساندهاند!
اقدامات دستگاه امنیتی و سرکوب جمهوری اسلامی بهمنظور تشدید بیشازپیش جو ناامنی و ایجاد رعب و وحشت در جامعه، بسیار فراتر از اینها، فراتر از پادگانی کردن فضای شهرها و گورستانها و فراتر از ممانعت از برگزاری مرام سالگرد و یادبود جانباختگان است.در همین رابطه مهدی رمضانی معاون سیاسی امنیتی و اجتماعی استاندار کردستان نیز جهت ایجاد رعب و هراس درمیان مردم کردستان از یکسو و بیان قدر قدرتی رژیم از سوی دیگر، همان روز ۲۵ شهریور در گفتگوی اختصاصی با تسنیم گفت: روز ۲۵ شهریور، در شهر مریوان و بانه تعدادی از ” سر شبکهها” و ” عناصر وابسته به ضدانقلاب” توسط سربازان گمنام امام زمان بازداشت شدند و مقادیر قابلتوجهی سلاح و مهمات نیز کشف و ضبط شد. این افراد” قصد آشوب و ایجاد ناامنی” داشتند.
هدف جمهوری اسلامی از تمام این اقدامات و ترفندها، اعم از اعزام نیرو و تجهیزات جنگی به مناطق مرزی برای حمله به نیروهای کرد اپوزیسیون مستقر در کردستان عراق یا میلیتاریزه کردن کامل شهرهای کردستان و بازداشتهای وسیع و گسترده، ابراز وجود ، نمایش قدر قدرتی و مهار مبارزات مردم کردستان است. در واقعیت اما این اقدامات نه نشانی از قدر قدرتی، که بیان وحشت جمهوری اسلامی، ضعف و استیصال کامل حکومت و سران آن است.از این گذشته، مردم مبارز کردستان را نیز نمیتوان با چنین اقداماتی مرعوب ساخت. نمیتوان جوانان و مردم ستمکشیده کردستان را از صحنه مبارزه خارج و مبارزاتشان را مهار کرد. تجربه چهلوچندساله حاکمیت جمهوری اسلامی و سرکوب خونین و کشتار وحشیانه و مکرر مردم کردستان نیز ثابت نموده است که کردستان را نمیشود با سرکوب و کشتار وحشیانه مهار کرد. چنانکه بلوچستان و خوزستان و تهران و کل مردم کشور را نمیتوان برای همیشه به بند کشید و آنها را از مبارزه برای سرنگونی نظم موجود و تغییرات بنیادی بازداشت. در همین روز ۲۵ شهریور، واکنش جوانان و مردم کردستان را دیدیم. دیدیم که بهرغم لشکرکشی رژیم استبدادی و دیکتاتوری حاکم و میلیتاریزه کردن شهرها و علیرغم تمام تلاشها و ترفندهای ارتجاع حاکم برای مرعوب ساختن مردم کردستان اما کردستان، یکپارچه وارد اعتصاب شد. جوانان و مردم مبارز کردستان وارد خیابان شدند و بار دیگر شعارهایی چون مرگ بر خامنهای و مرگ بر دیکتاتور در آسمان کردستان طنینانداز شد.
صرفنظر از اهداف و خیالات جمهوری اسلامی اما این واقعیت برکسی پوشیده نیست که بندوبستها و معاملات آشکار و پشت پرده دولتهای ارتجاعی ایران و عراق و همدستی اقلیم کردستان عراق برای تخلیه مقرهای نیروهای کرد اپوزیسیون جمهوری اسلامی مستقر در مناطق مرزی، اقدامی است مطلقاً به زیان این نیروها. این اقدام قبل از هر چیز آسیبهای جدی به ارتباطهای این جریانها با داخل کشور وارد میسازد.
اینکه این گروهها و احزاب در قبال “توافق امنیتی” دولتهای ارتجاعی ایران و عراق و موافقت اقلیم کردستان عراق با آن، چه خواهند کرد، هنوز بهطور کامل روشن نیست. شواهد و شرایط موجود اما، گزینههای اطمینان بخشی را در برابر آنها قرار نمیدهد. برخی از این نیروها به کمک و یاری مجامع بینالمللی، سازمان ملل متحد، سازمانهای حقوق بشری و امثال آن چشم دوخته و به آن امید بستهاند. برخی به دولتها متوسل شده و حتی از دولت آمریکا و همپیمانان آن درخواست نموده در قبال اقدامات و دخالتهای جمهوری اسلامی” احساس مسئولیت” کنند. این نیروها متأسفانه فراموش میکنند و یا منافعشان ایجاب میکند فراموش کنند که دولتها و مجامع بینالمللی و حقوق بشری نیز در اساس از منافع و طبقه حاکم دفاع و تبعیت میکنند و در قبال دفاع از آن، حاضرند بر سر نیروهای اپوزیسیون کشورها معامله کنند. ازیاد نبریم که دولت عراق در همدستی با دولت امریکا چه بلایی بر سر سازمان مجاهدین خلق آورد.
پوشیده نیست اگر این “توافق امنیتی” بهطور کامل عملی شود، فعالیت نیروهای کرد و آینده آنها در منطقه مرزی بهکلی در ابهام فرو خواهد رفت. متأسفانه هیچ چشمانداز مثبت و ره گشایندهای نیز برای رهایی از این مخمصه دیده نمیشود. این رویداد یکبار دیگر نشان داد جنبشهای ملی که به ناگزیر متکی و وابسته به دولتهای ارتجاعی میشوند، نمیتوانند ملیتهای تحت ستم را از ظلم و ستم برهانند و به پیروزی برسند. این رویداد درعینحال یکبار دیگر ثابت نمود که جنبشهای ملی چنانچه بخواهند مطالبات ملیتهای تحت ستم را محقق سازند و به پیروزی برسند، راهی جز پیوستن به جنبش سراسری به رهبری طبقه کارگر ندارند.
متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۳۷ در فرمت پی دی اف:
نظرات شما