روزهای ۲۴ و ۲۵ آبان، همزمان با خیزشهای شهری و اعتراضات گسترده و سراسری تودهای که فراخوان آن از قبل اعلامشده بود، یک اتفاق ویژه کارگری نیز رخ داد.روز سهشنبه ۲۴ آبان کارگران بخشهای مختلف شرکت ذوبآهن اصفهان، مطابق فراخوانی که از قبل اعلام کرده بودند، در اعتراض به عدم رسیدگی به خواستهای خود، بهطور یکپارچه دست از کار کشیدند و در محوطه شرکت به راهپیمایی اعتراضی پرداختند. کارگران ذوبآهن اصفهان در صفوفی منظم و با گامهای استوار درحالیکه شعار میدادند”ذوب آهنی داد بزن- حق تو فریاد بزن” پس از راهپیمایی، در مقابل ساختمان اداری و دفتر مدیرعامل شرکت دست به تجمع زدند و خواهان افزایش دستمزد و اجرای صحیح و کامل طرح طبقهبندی مشاغل شدند. خروش یکپارچه کارگران ذوبآهن و شعار “وعده وعید کافیه، سفره هامون خالیه” در تمام فضای این شرکت طنینانداز شد و توجه همگان را برانگیخت.
قبل از آن نیز کارگران بخش کک سازی ذوبآهن با همین خواستها، در روزهای ۱۷ و ۱۸ آبان دست به اعتصاب و تجمع زده بودند اما مدیران شرکت نهفقط به خواستهای کارگران توجهی نکردند بلکه خبر اعتصاب و تجمع کارگران را که تصاویر و فیلم آن در فضای مجازی پخششده بود نیز کتمان و در گفتگو با خبرگزاریهای دولتی از ریشه انکار کردند.سرپرست مدیریت روابط عمومی ذوبآهن اصفهان در کمال وقاحت به “ایرنا” گفت،هیچگونه اعتصاب و تجمعی توسط کارگران این مجموعه صنعتی برپا نشده است. افزون براین و علیرغم اینکه کارگران سختکوش ذوبآهن با تلاش و جدیت خود، در ششماهه اول سال جاری رکورد جدیدی را در تولید و سودآوری کارخانه ایجاد کردهاند، اما مدیریت شرکت در این زمینه نیز به دروغگویی متوسل شد و در اعتصاب ۱۷ و ۱۸ آبان خطاب به کار گران ادعا کرد “کارخانه اوضاع مالی خوبی ندارد”. پاسخ این دروغها را صدها تن از کارگران از همه بخشهای ذوبآهن به نمایندگی از ۱۴ هزار کارگر این شرکت با اعتصاب یکپارچه خود در ۲۴ و ۲۵ آبان دادند.مدیریت شرکت این بار با سراسیمگی و برای مقابله با اعتصاب و جلوگیری از آن، همان روز اول اعتصاب مبلغ یکمیلیون تومان بهحساب کارگران واریز کرد.کارگران ذوبآهن خواهان افزایش دستمزد و اجرای کامل و صحیح طرح طبقهبندی مشاغل هستند و در فراخوان خویش نیز اعلام کرده بودند درصورتیکه جواب قانعکنندهای داده نشود روز ۲۵ آبان نیز به اعتصاب ادامه خواهند داد و چنین نیز کردند.
روز ۲۵ آبان نیز راهپیمایی باشکوه کارگران در محوطه شرکت، آنگاه تجمع در مقابل دفتر مدیریت و سردادن شعارهای کوبندهای چون” فکر نکنید یه روز، این وعدهی هرروزه”، “مشکل ما حل نشه، کارخونه تعطیل می شه” عزم و اراده خود را برای ادامه مبارزه تا تحقق کامل مطالبات خویش نشان دادند.
به دنبال این اعتصاب بزرگ و تهدیدکننده که خطر سرایت آن به دیگر کارخانههای فولادسازی و صنایع دیگر در استان اصفهان وجود داشت، مدیران شرکت همراه نمایندهای از وزارت کار، به میان کارگران رفتند و وعده دادند طی روزهای آینده به خواست کارگران رسیدگی خواهد شد. کارگران ذوب آن هشدار دادند اگر به خواستها رسیدگی و وعدهها عملی نشود، اعتصاب و تجمع را از سر خواهند گرفت.
اعتصاب بزرگ کارگران ذوبآهن اصفهان اگرچه بعد از دو روز و البته بهطور مشروط پایان یافت، اما در شرایط سیاسی و توازن قوای کنونی از برخی جهات حائز اهمیت جدی است.
نکته اول نفس اعتراض و رویآوری کارگران ذوبآهن به مبارزه در شکل اعتصاب و راهپیمایی است. اعتصابات کارگری اعم از اعتصاب اقتصادی یا سیاسی در لحظه کنونی در تمام کارخانهها و صنایع بهویژه صنایع و کارخانههای بزرگ و استراتژیک فوقالعاده مهم و حیاتی هستند. در شرایط پرتلاطم جامعهای که در یکقدمی انقلاب قرارگرفته و این خود، زمینههای مناسبی برای ورود کارگران به مبارزه فراهم میکند، اعتصاب بهطورکلی، اعتصابهای کارگری بهطور خاص بهویژه اعتصابات سراسری اقتصادی و سیاسی نهفقط میتواند روح جدیدی را در فضای انقلابی جامعه بدمد و جنبش انقلابی را چندین گام بلند جلو برد، بلکه ضربه کاری سنگینی بر قلب ارتجاع اسلامی حاکم و تمام نظم موجود وارد میسازد. در چنین شرایطی که جامعه در موقعیت انقلابی قرار دارد نهفقط هر اعتصاب اقتصادی در واحدهایی نظیر ذوبآهن اصفهان میتواند بهسرعت به یک اعتصاب سیاسی بزرگ تبدیل شود، بلکه با همان سرعت و بیشتر از آن، میتواند به سایر واحدها و مراکز کارگری نیز سرایت کند و جنبش اعتصابی بزرگی را علیه رژیم و کل وضع موجود در پی داشته باشد . بیهوده نبود که مدیریت ذوبآهن از همان ساعات اولیه اعتصاب، تمام تلاش خود را به کاربست تا جلوی اعتصاب را بگیرد. مدیران شرکت با دادن وعده و یا امتیازاتی به کارگران، از ادامه و تسری اعتصاب به سایر کارخانهها و گسترش آن جلوگیری به عمل آوردند. بااینهمه، شعله آگاهیبخش و هشداردهنده دیگری که این بار در ذوبآهن اصفهان روشن شد، نور امید دیگری را در دلها برافروخت و بیگمان تأثیرات مثبت و معینی نیز بر سایر کارگران و کل جنبش کارگری برجای گذاشت.
نکته بسیار مهم دیگر درهم شکستن فضای محافظهکاری و حسابگریهای موجود درمیان برخی از کارکنان یا حتی کارگران است. در شرایطی که ما شاهد بودیم کارکنان رسمی نفت مدام درگیر حسابگری بودند و برای پرهیز از اعتصاب و تجمع، دلیلتراشی میکردند یا به بهانه اینکه بر آنها فلان “انگ” زده نشود، شکل مبارزه را آنهم در شرایطی که تودههای مردم در ابعاد بسیار گسترده و حتی میلیونی پا به میدان مبارزه خیابانی گذاشتهاند، تا حد اعتصاب غذا تنزل داده و از اعتراض در شکل اعتصاب و خواباندن چرخهای تولید امتناع میکنند،کارگران مبارز ذوبآهن اصفهان با یک اقدام شجاعانه کارگری، فارغ از این حسابگریها، فراخوان اعتصاب دادند و بر طبق فراخوان خویش عمل کردند. بنابراین اعتصاب کارگران ذوبآهن اصفهان در شرایط فعلی یک اقدام برجسته کارگری بود که نهفقط روی تمام حسابگریها و محافظهکاریها خط قرمز کشید بلکه جسارت و نترسی و پیگیری مبارزه پرولتری را نیز به نمایش گذاشت.
اعتصاب کارگران ذوبآهن اصفهان از جهات دیگری نیز بسیار مهم است. شرکت ذوبآهن اصفهان شرکت بسیار بزرگی است با قدمتی ۵۵ ساله و حدود ۱۸ هزار پرسنل که بیش از ۱۴ هزار نفر آن را کارگران تشکیل میدهند.چندین شرکت دیگر نیز زیرپوشش شرکت ذوبآهن اصفهان هستند.شرکت ذوبآهن نیز بردوش همین کارگران در گردش است که نقش اصلی و تعیینکننده در تولید دارند. کارخانه ذوبآهن اصفهان بزرگترین تولیدکننده محصولات فولادی در خاورمیانه و در مالکیت سازمان تأمین اجتماعی است. این کارخانه سالانه ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار تن محصولات فولادی برای استفاده در صنایع، ساختمان و راهآهن شامل انواع چدن، شمش فولاد، میلگرد و تیرآهن و ریل تولید میکند.درآمد سالانه آن حدود ۲۰۰۵ میلیارد و سود خالص آن بالغبر ۱۵۱۰ میلیارد تومان است. بنابراین اعتصاب در چنین شرکتی آنهم درست در روزهایی که فراخوان اعتراضات تودهای و نبردهای خیابانی دادهشده بود، نهفقط مشوق اعتراض و اعتصاب در سایر واحدها و نوعی همراهی با آنچه در خیابان جاری است به شمار میرود، بلکه درعینحال بخشی از درآمد دولت را نیز از دسترس آن خارج ساخته و به سهم خود بحران مالی رژیم را نیز تشدید میکند.
اجرای کامل و دقیق طرح طبقه بدی مشاغل و افزایش دستمزد، از خواستهای مهم کارگران ذوب آن طی چند سال اخیر بوده است. دستمزدها در ذوبآهن در مقایسه با دستمزد کارگران در شرکتها و صنایع مشابه نیز کمتر است. کارگران ذوبآهن اصفهان دستکم دریکی دو سال اخیر، بارها خواهان افزایش دستمزد و اجرای طرح طبقهبندی مشاغل شدهاند. مرداد سال گذشته (۱۴۰۰)، کارگران در نامهای خواهان رسیدگی به خواستهای خود شدند.آبان همان سال نیز ۱۰ هزار تن از کارگران ذوبآهن اصفهان این خواست را تکرار کردند. اما هیچکس به این خواستها و نامهها توجهی نکرد. در همین رابطه حتی گفتگوهایی نیز میان مدیریت و نمایندگان کارگران صورت گرفت، اما هیچ نتیجه مثبتی برای کارگران در پی نداشت. در اعتصاب و تجمع ۱۷ و ۱۸آبان سال جاری نیز کارگران بخش کک سازی یکبار دیگر خواستهای کارگران را مطرح کردند ولی مدیریت ذوبآهن نهفقط خواست کارگران را نپذیرفت بلکه حتی اعتصاب و تجمع کار گران را نیز از ریشه انکار نمود.این بار کارگران تمام بخشهای ذوبآهن بهطور یکپارچه دست به اعتصاب زدند. اعتصاب گسترده اخیر کارگران ذوبآهن نشان داد که کارگران اشکال کم اثر و اولیه مبارزه مانند نامهنویسی و امضای طومار را کنار نهاده و به اشکال مؤثرتر مبارزه روی آوردهاند. اگر طی یک سال اخیر مدیریت ذوبآهن به کارگران و خواستهایشان وقعی نمیگذاشت و به آن اهمیت نمیداد، اعتصاب گسترده اخیر کارگران، مدیریت را از بیاعتنایی درآورد.
صرفنظر از نکات مهم فوق، نکته بسیار برجسته دیگری که باید به آن اشاره کرد، اتحاد و یکپارچگی کمنظیر کار گران و درجه بالای سازماندهی اعتصاب است. اعتصاب دوروزه کارگران ذوبآهن اصفهان، درواقع ظرفیت و توان بالای هزاران کارگر این شرکت در مبارزه علیه مدیریت و حامیان آن را بهخوبی نشان داد.
همزمان با اعتصاب بزرگ کارگران ذوبآهن اصفهان و در یک هفته اخیر، کارگران در برخی کارخانهها و شرکتهای دیگر مانند مجتمع سیتی سنتر اصفهان، داماش، کارگران سایت ۳ شرکت کروز ، کارگران داروگر تهران، کارگران ایران تایر، کارگران شرکت صنعتی تولیدی مرتب و کارگران شهرداریها نیز اعتصاباتی را سازمان دادند.
تمامی شواهد حاکی از تکثیر بیشازپیش تک جوشهای اعتصاب است. نارضایتی درمیان بخشهای مختلف کارگران بهشدت فزونی گرفته است.ظلم و ستم و استثمار بیحدوحصر از یکسو، اقدامات پلیسی و سرکوبگرانه و فشار دستگاه اطلاعاتی در محیط کار و همچنین کشتار وحشیانه تودههای مردم، جوانان ، زنان و کودکان از سوی دیگر، نفرت کارگران از رژیم جمهوری اسلامی و تمام نظم موجود را صدچندان نموده و خشم بزرگی را در وجود کارگران متراکم ساخته که آماده انفجار است. در بسیاری از مراکز تولیدی، شعارنویسی بر درودیوار محل کار بهطور مخفیانه آغازشده و حتی عکس خمینی و خامنهای را پائین کشیدهاند.
سازماندهی اعتصابهای کارگری در واحدهایی از نمونه ذوبآهن اصفهان، صرفنظر از جایگاه و اهمیت این صنعت و کمیت نیروی کار در آن و تأثیر آن بر رویدادهای جاری جامعه، حاکی از حضور پررنگ کمیته اعتصاب و تشکلهای محکم و بانفوذ کارگری در محل کار و تولید است. آنچه در شرایط کنونی بسیار مهم است این است که کارگران پیشرو ذوبآهن اصفهان و واحدهای مشابه دیگری نظیر فولاد اهواز و معادن سنگآهن، از پیوند و ترکیب کمیتههای اعتصاب موجود، کمیتههای هماهنگی اعتصاب را ایجاد کنند و اعتصابات سراسری اعم از اقتصادی یا سیاسی را سازمان دهند.شواهد موجود نشاندهنده این واقعیت است که حضور کارگران در رویدادهای جاری، با دست زدن به شیوهها و اشکال خاص مبارزات طبقه کارگر پررنگتر میشود. گرچه اعتصابات کارگری در لحظه فعلی با حضور پررنگ و گسترده دهها و صدها هزار کارگر در اعتصابات سیاسی و اقتصادی، هنوز فاصله زیادی دارد، اما تک جوشهای اعتصاب در نفت و ذوبآهن و سایر مراکز کار گری در دو ماه اخیر، دلیلی بر همین جهتگیری است. کارگران قرار نیست ساکت بمانند و ساکت نبودهاند.کارگران ذوبآهن در شعارهای خود بهروشنی هشدار دادند و به مدیریت و حامیان آن خاطرنشان کردند گمان نبرند اعتصاب و تجمعشان فقط یک روزاست و تأکید کردند ” مشکل ما حل نشه، کارخونه تعطیل می شه”
نظرات شما