تنشآفرینیهای اخیر جمهوری اسلامی در منطقه با این هدف که دولت آمریکا را وادار به نرمش بیشتری در مذاکرات احیای برجام کند، برخلاف انتظار مقامات سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی نتیجهی عکس داد و به فشار بر جمهوری اسلامی و تقویت مواضع دولت آمریکا انجامید. باید دید که تنشهای این چند روزه و تهدیدات مداوم دولتهای اسرائیل و ایران به کجا خواهد انجامید؟ آیا براستی دولت اسرائیل در صورت به نتیجه نرسیدن در شورای امنیت و تشدید تحریم و فشارهای بینالمللی بر جمهوری اسلامی، به طور مستقل وارد عمل خواهد شد؟
روز ۵ شنبه ۷ مرداد (۳۰ ژوئیه)، نفتکش “ام وی مرسر استریت” که تحت مالکیت یک شرکت ژاپنی و مدیریت شرکت اسرائیلی “زودیاک” قرار داشته و با پرچم لیبریا در حرکت بود، در آبهای نزدیک به ساحل کشور عمان با پهپاد مورد حمله قرار گرفت و دو خدمه انگلیسی و رومانیایی آن کشته شدند. به گفتهی خدمه کشتی یک روز قبلتر (۲۹ ژوئیه برابر با ۶ مرداد) نیز دو پهپاد کشتی را مورد حمله قرار داده بودند که این حملات ناموفق بوده و پهپادها در دریا سقوط کرده بودند.
دولت اسرائیل بلافاصله جمهوری اسلامی را عامل این حمله اعلام کرد. سپس دولتهای لیبریا، رومانی و انگلیس با ارسال گزارشی از این واقعه به شورای امنیت سازمان ملل، خواستار بررسی این حمله شده و انگشت اتهام را به سوی ایران نشانه رفتند. دولت آمریکا نیز از موضع این کشورها حمایت کرده و جان کربی سخنگوی وزارت دفاع آمریکا گفت “آمریکا با متحدان خود پاسخ هماهنگی به اقدام دولت ایران خواهد داد” وی در توضیح این پاسخ هماهنگ گفت: ” پاسخ هماهنگ الزاما به معنای پاسخ نظامی نیست. روشن است که ما تعهدات فراوانی نسبت به امنیت در منطقه داریم ولی من وارد جزئیات پاسخ هماهنگ نمیشوم”.
روز دوشنبه نفتالی بنت نخستوزیر دولت اسرائیل در ادامه تهدیدات علیه دولت ایران خطاب به مقامات جمهوری اسلامی گفت: “دورانی که منطقه را به آتش بکشید و خود در تهران آسوده بنشینید به سر آمده است”، او گفت: “اسرائیل جامعه جهانی را در این ماجرا بسیج میکند اما میتواند خود نیز مستقلا اقدام کند”. در همین روز آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا نیز در سخنان خود حمله به نفتکش را کار جمهوری اسلامی دانست و بار دیگر تاکید کرد که دولت آمریکا در هماهنگی با دولتهای انگلیس، اسرائیل، رومانی و دیگر کشورها پاسخی جمعی به جمهوری اسلامی خواهد داد.
هنوز آتش ماجراجویی جمهوری اسلامی فروکش نکرده بود که جمهوری اسلامی دست به ماجراجویی دیگری زد و تلاش نمود تا یک کشتی حمل آسفالت با نام “آسفالت پرینسس” را که با پرچم پاناما در دریای عمان به سمت تنگه هرمز در حالت حرکت بود، روز سه شنبه ۱۲ مرداد برُباید.
وبسایت “ارگوس مدیا” براساس فایل مکالمات گارد ساحلی امارات متحده عربی و کارکنان کشتی “آسفالت پرنسس” اعلام کرد که تعدادی ایرانی به قصد ربودن کشتی وارد آن شده بودند. روزنامه تایمز نیز به نقل از منابع دولتی بریتانیا ضمن تایید این موضوع نوشت “خدمه کشتی موتورهای آن را از کار انداختند تا نتواند حرکت کند، سپس کشتیهای جنگی آمریکا و عمان رسیدند و نیروهای ایرانی سوار بر قایقهای خود شده و رفتند”. همچنین “بیزینس اینسایدر” از یک مقام دولت آمریکا نقل کرده است که “افراد مسلحی که لباس گارد ساحلی ایران را بر تن داشتند، پس از آنکه به زور وارد کشتی شدند، به ضرب و شتم خدمه و تخریب تجهیزات کشتی پرداختند و پس از هفت ساعت شیئی را از کشتی برداشته و از آن خارج شدند… هواپیمای ما از افراد مسلح ایرانی که وارد کشتی شده بودند، عکسبرداری کرد”.
تلاش ناموفق نیروهای سپاه پاسداران برای ربودن یک کشتی، به هر دلیلی که بود، فشار بر دولت جمهوری اسلامی را افزایش داد. روز چهارشنبه ۱۳ مرداد، وزرای خارجه و دفاع اسرائیل جلسهای با نمایندگان کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل برگزار کردند و ضمن بیان اینکه “دولت ایران برای تولید سلاح هستهای تنها ۱۰ هفته فرصت نیاز دارد”، با ارائه اسنادی دولت ایران و به طور مشخص دو تن از فرماندهان سپاه را بهعنوان عامل مستقیم حمله پهپادی به کشتی “ام وی مرسر استریت” اعلام کردند. آنها با بیان اینکه “ایران تمامی بندهای اجرایی توافق هستهای موسوم به برجام را نقض کرده است” خواستار اجرای تحریمهای بیشتری علیه دولت ایران شدند. تنها ساعتی پیش از آن، سفیر اسرائیل در سازمان ملل، نامه رسمی شکایت علیه دولت ایران را به دبیرخانه سازمان ملل ارائه کرده بود. او با حضور در نشست شورای امنیت گفت: “ایران ثبات منطقه را تهدید میکند، ایران را تحریم کنید”.
محاصره دیپلماتیک دولت ایران از سوی دولت اسرائیل که با همراهی دولتهای آمریکا، انگلیس و رومانی همراه شده بود، جمهوری اسلامی را وادار به واکنش انفعالی کرد. فرماندهان سپاه پاسداران یکی پس از دیگری هرگونه دخالت سپاه را در ماجرای حمله پهپادی و تلاش برای رُبودن نفتکش رد کردند. سپاه پاسداران در بیانیهای که در وبسایت خود منتشر کرد نوشت: “براساس اطلاعات نیروهای امنیتی، نیروهای مسلح ایران و کلیه شاخههای مقاومت اسلامی در خاورمیانه هیچ نقشی در حادثه خلیج عمان نداشتهاند”.
روز چهارشنبه ۱۳ مرداد زهرا ارشادی سفیر و معاون نمایندگی دائم جمهوری اسلامی در سازمان ملل در نامهای به رئیس شورای امنیت گزارش سه دولت انگلیس، رومانی و لیبریا در رابطه با نقش دولت ایران در حمله پهپادی را رد کرد. در همین روز محسن بهاروند نیز که بهتازگی بهعنوان سفیر دولت ایران در انگلیس تعیین شده با ارسال نامهای به دبیرکل سازمان بینالمللی دریانوردی (آیمو) که در لندن مستقر است، ضمن رد نقش ایران در حمله پهپادی به نفتکش نوشت: “رفتارهای ماجراجویانه و مغرضانه تعداد خاصی از کشورها، با زبانی آمیخته با زور و تهدید، علیه جمهوری اسلامی، نه تنها ناقض اصل عدم توسل به زور بر مبنای منشور سازمان ملل متحد میباشد، بلکه امنیت دریانوردی بینالمللی را در درازمدت در منطقه به خطر میاندازد”.
مشخص بود که جمهوری اسلامی در موضعی کاملا دفاعی قرار گرفته و با این پاسخها کسی راضی نخواهد شد. روز جمعه وزرای خارجه گروه هفت متشکل از آمریکا، انگلیس، آلمان، فرانسه، ایتالیا، کانادا و ژاپن با انتشار بیانیهای اعلام کردند “همه شواهد موجود بهوضوح حاکی از دست داشتن ایران در حمله به نفتکش مرسر استریت است… رفتار ایران در کنار حمایت این کشور از نیروهای نیابتی و بازیگران غیردولتی مسلح، صلح و ثبات بینالمللی را تهدید میکند”.
در همین روز و در نشست شورای امنیت سازمان ملل، نمایندگان دولتهای انگلیس، فرانسه، آمریکا، نروژ، ایرلند و استونی موضوع حمله به نفتکش “ام وی مرسر استریت” را مطرح کرده و نماینده انگلیس شواهد و مدارک دخالت جمهوری اسلامی در حمله به نفتکش را به شورای امنیت ارائه داد. نماینده انگلیس در سازمان ملل بعد از تحویل مدارک به شورای امنیت در دیدار با خبرنگاران گفت: “ارزیابی ما که بر اساس جمع آوری بقایای به دست آمده از حمله به کشتی مرسر استریت است، نشان میدهد سیستمی که در این حمله از آن استفاده شده همان است که در پهپاد شاهد ۱۳۶ بکار رفته و این نوع پهپاد تنها در ایران ساخته میشود”. وی گفت: “بریتانیا میداند که ایران مسئول این حمله است. ما میدانیم این حمله عمدی و حساب شده بود. فعالیتهای ایران و حمایت این کشور از نیروهای نیابتی و شبه نظامیان، صلح و امنیت بین المللی را تهدید میکند. بریتانیا از ایران میخواهد تا این فعالیتها را متوقف کند”. وی همچنین از بررسی این موضوع در نشست روز دوشنبه نهم اوت (۱۸ مرداد) شورای امنیت که در رابطه با امنیت کشتیرانی و به ریاست نارندرا مودی نخستوزیر هند برگزار میشود، خبر داد.
زهرا ارشادی سفیر و معاون نماینده دائم جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد در واکنش به اسناد ارائه شده از سوی انگلیس و پس از اظهارات نماینده انگلیس در جمع خبرنگاران، در میان خبرنگاران حاضر شده و با بیان اینکه “ما الان سخنان تحریفشدهای را درباره حادثه کشتی مرسر استریت شنیدیم”، بدون اشاره مشخص به اسناد ارائه شده، بار دیگر هرگونه دخالت جمهوری اسلامی را بهطور کلی رد کرد و مانند سایر مقامات جمهوری اسلامی اسرائیل را عامل بی ثباتی در منطقه دانست.
البته جمهوری اسلامی سعی کرد از طریق “حزبالله لبنان” نیز فشار را بر اسرائیل افزایش دهد و روز چهارشنبه ۱۳ مرداد تعدادی راکت از جنوب لبنان به سمت اسرائیل شلیک شد. اگرچه هیچ گروهی مسئولیت این حمله را نپذیرفت، اما همگان میدانستند که تنها حزبالله میتواند پشت این حمله باشد. در پی این حمله راکتی، دولت اسرائیل نیز ضمن استفاده از آتش توپخانه، با هواپیمای جنگی مناطقی را در جنوب لبنان بمباران کرد.
این اولین بار بود که پس از جنگ ۳۳ روزه، دولت اسرائیل با استفاده از هواپیمای جنگی مناطقی از لبنان را بمباران می کرد. پس از این واقعه حزب الله لبنان ۲۰ راکت به سمت اسرائیل شلیک کرد و این بار به بهانهی پاسخ به حمله هواپیماهای جنگی اسرائیل، مسئولیت حملات راکتی را پذیرفت. از وقایع قابل ذکر در این رابطه مخالفت و ممانعت ساکنان شهرک “شویا” در بخش “حاصیبا” در جنوب لبنان با شلیک راکت توسط حزبالله به سمت اسرائیل از منطقهی آنها بود که نیروهای حزبالله را مجبور به ترک منطقه کردند.
واقعیت این است که حزبالله در لبنان با موقعیت دشواری روبرو شده و بهشدت در حال از دست دادن موقعیت خود در میان مردم لبنان است. این که حسن نصرالله اعلام کرد “بزودی ایران برای لبنان سوخت از طریق دریا و زمین میفرستد و همه چیز هماهنگ شده” در واقع جزئی از تلاشهای حزبالله برای حفظ موقعیت خود در صحنه سیاسی لبنان است. در روزهای گذشته همچنین چند تن از اعضای حزبالله توسط اعضای یک طایفه سنی کشته شدند که حسن نصرالله خواستار تحت تعقیب قرارگرفتن قاتلان شد و گفت حزبالله از هرگونه جنگ داخلی امتناع میکند.
البته این تنها حزبالله لبنان نیست که در وضعیت دشواری قرار گرفته است، واقعیت این است که در سایر کشورها نیز نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی از وضعیت مناسبی برخوردار نیستند. یمن نیز به یکی از معضلات جمهوری اسلامی تبدیل شده و هزینههای زیادی جنگ در یمن مستقیم و غیرمستقیم به جمهوری اسلامی تحمیل میکند. این همه در شرایطیست که جمهوری اسلامی جدا از معضلات شدید مالی، بحران اقتصادی و بحران کرونا، از همه مهمتر با بحران سیاسی و نارضایتی و اعتراضات روبهرشد تودهای روبروست.
این اولین بار نبود که جمهوری اسلامی برای رسیدن به اهداف سیاسی خود، در منطقه آتشافروزی میکند. برای نمونه جمهوری اسلامی بارها برای باجخواهی اقدام به رِبودن کشتی در خلیج فارس و دریای عمان کرده است که آخرین نمونه آن کشتی متعلق به کرهجنوبی با هدف دسترسی به پولهای بلوکه شده نفت در کرهجنوبی بود. حمله پهپادی جمهوری اسلامی به پالایشگاه آرامکو در عربستان سعودی در شهریور ۹۸ یک نمونه دیگر است که بهرغم تکذیب همیشگی جمهوری اسلامی، آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل براساس تحقیقات انجام شده از سوی کارشناسان این سازمان، اعلام کرد منشاء موشکها و پهپادهای استفاده شده در حمله به تاسیسات نفتی آرامکو ایرانی بودهاند. برایان هوک رئیس “گروه اقدام ایران” در دولت ترامپ نیز همان زمان این حمله را یک اقدام جنگی از سوی دولت ایران دانست. اما نتیجه چه بود؟ هیچ!! هیچ اقدامی در رابطه با ایران صورت نگرفت و البته دلیل دارد.
واقعیت این است که نه دولت ترامپ و نه دولت بایدن و نه دولتهای اروپایی هیچکدام اختلاف اساسی با جمهوری اسلامی ندارند. از سوی دیگر وجود دولتی مانند جمهوری اسلامی نعمت بزرگی برای دولت اسرائیل و سیاستهای فرصتطلبانهی آن برای تحت الشعاع قرار دادن مساله فلسطین بوده و هست. اگر خوب به موضوع نگاه کنیم جمهوری اسلامی حتا در برخی از عرصهها منفعت بسیاری برای قدرتهای امپریالیستی غربی داشته است. اکنون هم همانطور که جان کربی سخنگوی وزارت دفاع آمریکا گفت هیچ اقدام نظامی قرار نیست علیه جمهوری اسلامی صورت گیرد. دولت آمریکا دنبال این است که از تنشهای اخیر برای تحت فشار قراردادن جمهوری اسلامی برای تمکین به خواستهای خود بهره ببرد و در این راه همراهی کامل دولتهای اروپایی را نیز با خود دارد. در این میان فشار اسرائیل با توجه به رابطهی خوب این دولت با چین و بویژه روسیه، کار را برای این دو دولت نیز مشکل میکند، اگرچه آنها بدون تردید از حمایت از جمهوری اسلامی دست برنمیدارند اما باعث فشار این دولتها به جمهوری اسلامی برای “متعادل کردن” سیاستهای منطقهای آن میشود. چرا که چین و روسیه (بویژه چین) از تنشآفرینی جمهوری اسلامی در منطقه سودی نمیبرند. امپریالیسم چین به دنبال افزایش سهم خود از بازار جهانی است و برخلاف امپریالیسم آمریکا نقش چندانی در صادرات اسلحه ندارد. چین همچنین با تنشهایی که میتواند بر بهای نفت بیافزاید مخالف است، اما آمریکا به عنوان صادرکننده نفت مشکل چندانی با این مساله ندارد.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که جمهوری اسلامی از همه سو در رابطه با سیاستهای خارجی خود تحت فشار است و بهجز مواردی محدود و خاص که با روسیه همراه است، هیچ متحد مهمی در این عرصه ندارد. البته ناگفته نماند که دولت اسرائیل همواره حملاتی را حتا از داخل خاک ایران به مراکز اتمی جمهوری اسلامی داشته و بارها به کشتیهای جمهوری اسلامی در آبهای آزاد حمله کرده است و باز خواهد کرد. این اتفاقیست که میتواند بیافتد اما چیز جدیدی نیست. به اعتراف جهانگیری تاکنون ۱۲ بار اسرائیل به کشتیهای ایرانی حمله کرده است.
ابراهیم رئیسی در حالی سکاندار کابینه جمهوری اسلامی شد که در سخنان خود در مجلس در مراسم “تحلیف” عنوان کرد که از هر راهحل دیپلماتیکی برای احیای برجام حمایت میکند که از همان ابتدا با یک معضل بزرگ روبرو شد که کار جمهوری اسلامی را برای امتیازگیری و امتیاز ندادن در مذاکرات برجام سختتر از گذشته کرده است. مذاکراتی که براساس گفتههای مقامات اروپایی یک ماه دیگر ممکن است از سر گرفته شود.
نظرات شما