در این گزارش سعی شده در مورد نیروهای قراردادی نفت ، نیروهای رسمی و همینطور پیمانکاری و در کل از مجموعه نفت یک آمار دقیقتری داشته باشیم.
طبق آخرین آمار بهدستآمده، چهل هزار نیروی رسمی در مجموعه وزارت نفت مشغول بکار هستند. ۸۵۰ نیروی قرارداد مدت معین که قرارداد دهساله دارند (در ادامه در مورد این نیروها توضیح بیشتری میدهیم). نیروهای قرارداد مدت موقت ۳۴ هزار نفر هستند. دوازده هزار و پانصد نفر از این نیروها مدرک بالای لیسانس تا دکترا دارند. مابقی مدرک فوقدیپلم و دیپلم دارند. از این نیروها در مجموعه نفت، نوزده هزارتا در منطقه خوزستان مشغول بکار هستند.
نیروهای پیمانکاری صد و ده هزار نفر( ۱۱۰ هزار) میباشند که در کل مجموعه نفت مشغول به کار هستند. یکسری از این نیروها، نیروهای پروژهای میباشند. درواقع بخش اصلی این نیروها یعنی نزدیک به هفتادتا هشتاد درصد نیروی پیمانکاری نیروهای پروژهای میباشند که در پروژه هائی مثل عسلویه، پتروشیمیها و بخشهای مختلف نفت کار میکنند. بخش اصلی این نیروها در عسلویه و پتروشیمیها مشغول بکار هستند. قرارداد کاری این نیروها اساساً حسابوکتاب مشخصی ندارد. بدینصورت که قراردادها از یک ماه تا شش ماه دارای نوسان هست و درواقع با اتمام کار، قرارداد کار نیز به پایان میرسد. یعنی پیمانکار یک پروژه را برمیدارد و این نیروها را بکار میگیرد و هر حقوقی را که دوست داشت به این کارگران میدهد. مرخصی کارگران در این مدت را نیز پیمانکار تعیین میکند و تابع قانون کار و اداره کار نیست. پیمانکار هر جور دلش خواست برای نیرو تصمیمگیری میکند. یعنی نهفقط در مورد شرایط کار نیروی کار، که برای زندگی کارگران نیز تصمیم میگیرد بهنحویکه بعضاً نزدیک به پنج تا شش ماه کارگران نمیتوانند به خانواده خود سر بزنند. به همین دلیل این کارگران تحتفشار بسیار و مضاعفی قرار دارند. هیچگونه امکانات رفاهی در اختیارشان قرار نمیگیرد، تنها یک گیتی هست یک کانکسی هست برای خواب شب در اختیارشان گذاشتهشده است و ازآنجاکه هیچگونه امکانات تفریحی وجود ندارد،این موضوع باعث شده که بسیاری به مواد مخدر روی آورند. ناگفته نماند که در پروژههای عسلویه ، انواع مواد مخدر بهوفور یافت میشود.
یک سری دیگر از نیروها، نزدیک به چهار تا پنج هزار نفر در پروژههای حفاری و بخش مناطق نفتخیز مشغول بکار هستند. این نیروها نیز بهصورت اقماری کار میکنند یعنی چهارده روز کار و چهارده روز استراحت دارند. این نیروها نسبتاً شرایط بهتری دارند و میتوانند به خانوادههای خودسر بزنند. اما این نیروها نیز در عمل چهارده روزی که سر کار هستند درواقع یک ماه در اختیار شرکت میباشند، زیرا محل خواب نیز در همان محیط کار هست و هرلحظه و با هر اتفاقی باید سر کار حاضر باشند. برای این نیروها نیز هیچگونه امکانات رفاهی موجود نیست و در این چهارده روز تنها یا کار هست و یا خواب و این باعث شده که کارگران حتی از غذا خوردن نیز زده و منصرف میشوند زیرا چنان خسته هستند که ترجیح میدهند بجای غذا خوردن فقط بخوابند. این خستگی جسمی و روحی باعث میشود که حتی زمانی که بعد از چهارده روز به خانه خود بازمیگردند نیز از جمع فراری باشند و دو سه روز اول کاملاً خود را از جمع کنار میکشند. احساس میکنی که مثلاً کیف پولت که در جیبت است وقتی از محیط دکل خارج میشوی با آن کاملاً بیگانه هستی و از خود میپرسی این مال چه کسی است؟ در آن محیط حتی با پول نیز غریبه هستی و هیچ ارزشی برای خریدوفروش برایت ندارد. درواقع یک دنیای دیگر است. وقتی پس از چهارده روز به یک دنیای دیگر میایی، یک مدت که میگذرد عملاً روابطت نسبت به اجتماع سرد میشود و قطعاً دیگر آن رغبت و میل گذشته نسبت به محیطهای اجتماعی را نداری که این ازنظر روانی جای کار و بررسی دارد و روانکاوی باید بشود و مسئله خیلی مهمی است چراکه در درازمدت میتواند برای آن نیرو مشکل ایجاد کرده و او را از زندگی ساقط کند.
یک بخش دیگر از نیروها، که مدت معین نام دارند و نزدیک به ۸۵۰ نفر میباشند که سفارشی وزارت نفت هستند و هر دولتی که سر کار باشد، نمایندهها و یا افراد نزدیک به نمایندههای مجلس و اعضای کابینه، فرزندان و آشنایان خودشان را وارد کار میکنند و قرارداد مدت معین با اینها بسته میشود. این قرارداد مدت معین دهساله هست که تا پایان دو دوره کابینه یعنی هشت سال یا حتی ده سال باقی میمانند و بعداً نیروی آزاد هستند و بستگی دارد که آیا دولت بعدی اینها را میخواهد یا نه اگرچه در عمل نیرویی که ده سال کارکرده است عملاً توسط دولت بعدی کنار گذاشته نمیشود و این باجی است که دولت به مجموعه مجلس میدهد. این نیروها در بهترین جاها و در وزارتخانه مشغول به کار هستند و حقوقشان نیز برابر با نیروهای رسمی است و از وضعیت خوبی برخوردار میباشند.
طی اعتراضات اخیر کارگران نفت، وزارت نفت سریعاً نیروهای رسمی را ارزشیابی کرد و بر آن مبنا به آنها وعده رسیدگی داد و در برابر نیروهای پیمانی خود را تبرئه و ادعا کرد نیروهای پیمانکاری زیرمجموعه نفت نیستند و درنتیجه پیمانکار میبایست برای آنها برنامهریزی کند. اما مگر پیمانکار با کی قرارداد بسته است؟ پیمانکار با وزارت نفت قرارداد دارد و وزارت نفت میبایست از آنها بخواهد که به خواستهها رسیدگی شود. متأسفانه پیمانکار دستش کاملاً باز است، اختیار تام دارد و کارگران پیمانی را آزار داده و بهشدت استثمار و حقشان را پایمال میکند. درعینحال در مورد نیروهای قراردادی، وزارت نفت مدعی شده است که اینها تابع قوانین وزارت نفت هستند و نیروی قراردادی تابع قوانین نیروی کار نیست . وزارت نفت که سیوچهار هزار نیرو را زیرمجموعه وزارت نفت کرده است اما هیچگونه امکاناتی نیز به آنها نداده است . خودش قانون دستنویس کرده که این نیروها تابع قانون اداره کار نیستند و زیرمجموعه اداره نفت هستند خب در این صورت بند ۱۰ چرا شاملشان نمیشود؟ طبق بند ده هر کدی که در فیش حقوقی نیروی رسمی درج میشود برای نیروی قراردادی نیز باید درج شود. اما این نیز شامل نیروهای قراردادی نمیشود و کار که به اینجا میرسد میگویند این نیرو قراردادی است و رسمی نیست! درعینحال با وضع قوانین مندرآوردی و استثمار شدید این نیرو، حتی بعد از ده سال کار نیز در حالت بلاتکلیفی نگاه داشته شدهاند. یازده ماه در سال کارگر میشود و یک ماه میشود کارمند ! دوباره برای عید کارمند حساب میشود و بعد مجدداً کارگر. بدینصورت که عیدی را کارمندی بگیرد و پاداش را کارگری ! که درواقع میزان پاداش یک نیروی رسمی یا کارمندی بین شش تا هفت میلیون تومان است ولی وقتی این نیروی قراردادی را کارگری حساب کنند پاداش یکمیلیون تومان است. در سال دو نوبت پاداش داده میشود و این نیروها در سال دو میلیون فقط میگیرند. ولی نیروی رسمی چهارده میلیون تومان برای پاداش دریافتی دارد چون کارمند حساب میشود. ولی ماههای بعد مجدداً کارمند میشود که عیدی را کارمندی بگیرد. سؤال اینجاست که این قوانین را کی نوشته است که یازده ماه کارگر باشی و یک ماه بشوی کارمند که عیدیات را کارمندی بدهند؟ طبقه حاکم و وزارت نفت این قوانین را نوشتهاند برای سود بیشتر خودشان و هیچ اهمیتی برای این نیروها قائل نیستند . به همین دلیل این نیروها میبایستی بیشتر فشار بیاورند و مبارزه کنند تا بتوانند به حقوق خودشان برسند. آنچه مسلم است هیچ دولت و هیچ ارگانی این روند را به نفع نیروی کارگری تمام نخواهد کرد چون این وضعیت فقط به نفع خودشان است و هر دولتی سرکار باشد همین روند را ادامه میدهد.
فقط کارگر است که میبایست به فریاد خودش برسد و با اتحاد و مبارزه، حق خود را بگیرد.
نظرات شما