مدتی است، موضوع اعتیاد و گسترش روز افزون آن در میان جوانان و نوجوانان بخصوص دختران کم سن و سال به یکی از بحران های عمیق اجتماعی در ایران تبدیل شده است. تبعات ویرانگر اعتیاد و عوارض اجتماعی ناشی از آن، طبیعتا تنها در محدوده همان افرادی که به مصرف مواد مخدر روی می آورند، باقی نخواهد ماند. وقتی یک فرد در جامعه به اعتیاد آلوده می شود، از همان ابتدا مجموعه ای از افراد پیرامونی او، از پدر و مادر و فرزندان و دیگر افراد خانواده گرفته تا دوستان و نزدیکان در ارتباط با او به طور مستقیم و غیر مستقیم با تبعات روانی و اجتماعی این پدیده درگیر می شوند.
هم اکنون بحران اعتیاد و تعمیق ناهنجاری های ناشی از گسترش آن در ایران، آنچنان شتاب گرفته است که پاره ای از مسئولان ستاد به اصطلاح مبارزه با مواد مخدر جمهوری اسلامی نیز با اذعان به گسترش اعتیاد در گروه های سنی پایین، نسبت به عوارض اجتماعی آن هشدار داده اند. رضا تویسرکان منش، مدیر کل درمان و حمایت های اجتماعی ستاد مبارزه با مواد مخدر روز شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۰، ضمن اشاره به افزایش اعتیاد به مواد مخدر در کشور گفت: “حدود ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر مصرف کننده مستمر مواد مخدر وجود دارد. این رقم معادل ۴ /۵ درصد جمعیت فعال کشور است. یک میلیون ۶۰۰ هزار نفر نیز در کشور به صورت غیر مستمر و تفننی مواد مخدر مصرف می کنند. در مجموع ۴ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر در کشور مواد مخدر مصرف می کنند”. طبق گفته تویسرکان منش، تریاک، هروئین و اقسام دیگر مواد مخدری که از تریاک گرفته می شوند، عمده مصرف مواد افیونی در کشورند و دیگر مواد محرک و روانگردان، از جمله حشیش، شیشه و یا ترکیبی از مواد محرک جدید نیز در جامعه توزیع و مصرف می شوند که نسبت به مصرف تریاک و هروئین سهم کمتری دارند.
جدای از بروز ناهنجاری های گوناگون اجتماعی، مرگ و میر ناشی از اعتیاد نیز در زمره اولین خطراتی ست که شخص معتاد را تهدید می کند. بر اساس گفته مدیر کل درمان و حمایت های اجتماعی ستاد مبارزه با مواد مخدر، سالانه حدود ۴ تا ۵ هزار نفر در کشور به دلیل مصرف مواد مخدر جان خود را از دست می دهند. یعنی در هر شبانه روز حدود ۱۲ تا ۱۳ نفر بر اثر مصرف مواد مخدر می میرند. حمید رضا صرامی، مدیرکل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر در ایران نیز اعلام کرده است که سالانه ۷ هزار و ۵۰۰ نوزاد معتاد در ایران متولد می شوند. به این ترتیب، نیم درصد از زنانی که هر سال باردار می شوند، فرزند معتاد به دنیا می آورند.
باید توجه داشت آمارهای فوق، چه آن تعدادی که به مواد مخدر مبتلا هستند و چه آنهایی که در اثر اعتیاد می میرند، تماما آمارهای رسمی و دولتی هستند. آمارهایی که دست کم در یک دهه گذشته تقریباً ثابت مانده اند و هرساله با کمی تغییرات از طرف مسئولان جمهوری اسلامی تکرار می شوند. آمارهای غیر رسمی اما ابعاد فاجعه بارتری را نشان می دهند. از نظر کارشناسان غیر دولتی، تعداد واقعی معتادان به مراتب بیشتر از آمارهای رسمی و دولتی است. برای نمونه، فرزانه سهرابی، معاون “موسسه پژوهشی کادراس” با اشاره به اینکه بین ۵ تا ۷ میلیون نفر در ایران تجربه حداقل یک بار مصرف مواد مخدر را دارند، از رشد ۸ درصدی اعتیاد در جامعه خبر داده است. به گفته او، ۱۰ درصد از رقم فوق را زنان تشکیل می دهند. محمد رضا محبوب فر، کارشناس آسیب های اجتماعی نیز با تاکید بر فاجعه بار بودن وضعیت اعتیاد در کشور گفته است: “سن اعتیاد در ایران به ۸ سال رسیده در حالیکه میانگین سن شروع مصرف مواد مخدر در کشور به ۱۲ سال کاهش یافته است”. به گفته محبوب فر، “شمار معتادان ایران نسبت به سال ۹۰ دو برابر شده است. ۱۴ درصد جمعیت ایران معتاد هستند و با احتساب جمعیت ۸۵ میلیونی ایران، حدود ۱۲ میلیون ایرانی معتاد هستند. از این تعداد چهار و نیم میلیون نفر هم مصرف کننده مداوم هستند”.
اکنون کمتر کسی است که به نقش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران در گسترش دامنه اعتیاد در ایران واقف نباشد. سال هاست برای عموم توده های مردم ایران روشن شده است که “برادران قاچاقچی” سپاه پاسداران، یکی از عاملان اصلی توزیع مواد مخدر و گسترش پدیده اعتیاد در جامعه هستند. جمهوری اسلامی و دستگاه های امنیتی و قضایی آن مستقیما در گسترش اعتیاد و توزیع مواد مخدر نقش دارند. حاکمان اسلامی، برای پنهان کردن سیاست ویرانگر خود در امر اعتیاد، اولا با ارائه آمارهای غیر واقعی، تلاش می کنند تا میزان اعتیاد را در جامعه کمرنگ نشان دهند و در ثانی با توسل به سرکوب و دستگیری و اعدام هر ساله تعداد کثیری از خرده قاچاقچیان مواد مخدر که از دایره باندهای تحت کنترل “برادران قاچاقچی” خارج هستند، می کوشند تا خود و نظام جمهوری اسلامی را در ذهنیت توده های مردم به عنوان کسانی که در صف اول مبارزه با قاچاق مواد مخدر قرار دارند، جا بیاندازند.
فراموش نباید کرد که فعالیت مافیایی سپاه پاسداران و “برادران قاچاقچی” در امر توزیع و خرید و فروش مواد مخدر و کسب درآمدهای میلیاردی، فقط به داخل ایران محدود نبوده، بلکه در گستره جهانی هم رواج دارد. از آنجا که ایران یکی از مهمترین گذرگاه های قاچاق مواد مخدر در جهان است، از این رو بیشترین مواد مخدر تولیدی در کشورهای همسایه از طریق ایران و تحت کنترل سپاه پاسداران به کشورهای اروپایی ترانزیت می شود. نمونه ها فراوانند. در سال ۱۳۷۳ در کشور آلمان با کشف یک شبکه قاچاق مواد مخدر، فاش شد که جمهوری اسلامی نه تنها در قاچاق مواد مخدر به اروپا نقش دارد، بلکه پول های حاصل از فروش را نیز صرف خرید و قاچاق تجهیزات هسته ای از جمله خرید اورانیوم کرده است. با کشف این شبکه، مشخص شد که یکی از گردانندگان شبکه قاچاق مواد مخدر و مواد رادیواکتیو، فردی به نام “حبیب الهی” معاون اسبق وزیر نفت جمهوری اسلامی بوده است. مورد دیگر در ایتالیا کشف شد. در فروردین ۱۳۹۶، مقام های ایتالیا موفق به شناسایی یک شبکه وابسته به نیروی قدس سپاه پاسداران شدند که مشغول مدیریت تعدادی از شبکه های قاچاق مواد مخدر به اروپا بود. منابع امنیتی ایتالیا فاش کردند که “این شبکه شامل ۹ نفر عراقی وابسته به شبه نظامیان حشدالشعبی عراق به رهبری یک فرمانده سپاه پاسداران بنام “غلامرضا باغبانی” بوده که مواد مخدر را از طریق عراق و ترکیه به ایتالیا و از آنجا به سراسر اروپا قاچاق می کردند”. در شهریور ۱۳۹۹ نیز، یک محموله بزرگ قاچاق مواد مخدر در رومانی کشف شد. این محموله شامل ۲ هزار و ۲۵۰ کیلوگرم به ارزش ۷۱ میلیون دلار بود که در یک کشتی از مبدا بندر لاذقیه سوریه که در کنترل سپاه پاسداران بود، در رومانی کشف و ضبط شد. موارد فوق نشان می دهند که جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران تا چه حد در ایجاد شبکه های مافیایی برای توزیع و قاچاق مواد مخدر در ایران و خارج از ایران نقش دارند.
فاجعه مرگبار اعتیاد در ایران معضل امروز و دیروز نیست. بحران اعتیاد از دهه های گذشته به صورت فاجعه ای مرگبار کشور را فرا گرفته است. بحرانی ای که با گذشت هر سال شدت بیشتری یافت و اکنون مصرف مواد مخدر به حدی رسیده است که به سنین تا ۸ سال هم سرایت کرده است. روشن است، در جامعه ای که فقر و بیکاری درآن بیداد می کند، در جامعه ای که جوانان آن، از کمترین امکانات تفریحی برخوردار نیستند، در جامعه ای که دانش آموزان و دختران و پسران آن به جرم تفریحات سالم در خیابان و پارک ها دستگیر و راهی زندان و بند می شوند، در جامعه ای که قدم زدن دختران و پسران جوان با هم جرم است و در همان حال پنجاه نوع مواد مخدر از شیشه و کراک گرفته تا حشیش و تریاک و هروئین، همانند نقل و نبات در جای جای کشور و حتا در جلوی درب مدارس توزیع می شود، روی آوری جوانان به مصرف مواد مخدر امری عادی خواهد بود. در کشوری که به برکت وجود “برادران قاچاقچی” دسترسی به مواد مخدر بسیار سهل و آسان و راه خرید و فروش آن برای همگان باز است، طبیعی است که مصرف مواد مخدر و توزیع آن در گستره وسیعی رواج خواهد یافت. در جامعه و در سایه حکومتی که زنان آن، در کنار معضل بیکاری از تمام آزادی های فردی و اجتماعی محرومند، در نظامی که زنان آن همواره در معرض انواع ستم، تعرض و تبعیضات جنسیتی قرار دارند، روشن است روی آوری زنان به مواد مخدر و به دنبال آن تن فروشی حتا در میان زنان تحصیل کرده امری عادی خواهد شد. در جامعه ای که گردش مالی مواد مخدر در آن، ۱۶۰۰ میلیارد دلار است و در همان حال صدها هزار نفر از تحصیل کرده های دانشگاهی با عدم امنیت شغلی و آینده ای ناروشن مواجه هستند، شنیدن اینکه ۳۳ درصد معتادان و قاچاقچیان کشور دارای مدرک لیسانس و یا مدرک بالاتر هستند، اصلا تعجب آور نیست. برای میلیون ها نیروی جوان و تحصیل کرده دانشگاهی که کمترین مفری به لحاظ امکانات رفاهی، تامین معاش روزانه و دیگر نیازهای فردی و اجتماعی خود ندارند، وسوسه ورود به چرخه خرید و فروش مواد مخدر برای کسب درآمدهای کلان، هرگز امری غیر عادی نخواهد بود.
بحران اعتیاد در ایران فراتر از آمار و ارقامی است که هر از چند وقتی در رسانه های داخلی و خارجی بازتاب داده می شوند. اکنون تبعات ویرانگر این بحران اجتماعی به حدی است که آشکارا و در دل روز در خیابان های تهران عیان و آشکار است. اخیرا ویدئوی کوتاهی در شبکه های اجتماعی منتشر شد که بسیار تکان دهنه بود. در این ویدئو انبوهی از افراد معتاد در محوطه وسیعی در حاشیه خیابان “نشاطی” در میدان شوش تهران نشسته اند و بدون هیچ ممانعتی در حال کشیدن و تزریق مواد مخدر هستند. جماعت بزرگی از زنان و مردان و کودکانِ ژنده پوش و خمارآلودی که در ساعات روشن روز در حاشیه خیابانی در تهران، بی هیچ ترس و واهمه ای به رفع خماری خود مشغولند. یکی بافور بدست دارد، آن دیگری به محتوای لغزان هروئین بر روی زرورق خیره است و دیگرانی نیز با سرنگ، مواد را در رگان خود تزریق می کنند.
بحران اعتیاد از دهه های گذشته به صورت فاجعه ای مرگبار سراسر کشور را فرا گرفته است. بحرانی که با گذشت هر سال شدت بیشتری یافته و اکنون مصرف مواد مخدر به حدی رسیده است که بطور علنی و گروهی در خیابان های شهرهای کلان رواج یافته است. پوشیده نیست جمهوری اسلامی و مناسبات ظالمانه نظام سرمایه داری حاکم بر ایران، مسبب تمام بحران های موجود از جمله بحران اعتیاد در کشورند. بنابر این رهایی از وضعیت فلاکت بار موجود، بدون سرنگونی جمهوری اسلامی و نظم سرمایه داری حاکم بر ایران ممکن نیست. تنها با سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و استقرار حکومت شورایی است که به نحو مؤثری میتوان مبارزه علیه اعتیاد و ریشههای آن را سازمان داد. تنها در حکومت شورایی کارگران و زحمتکشان است که دست یابی به آزادی و رفاه و امنیت و آسایش برای عموم کارگران و توده های مردم ایران محقق خواهد شد.
نظرات شما