بخش پیشرو طبقه کارگر، راه تشکل‏یابی را به کارگران نشان داد

اعتراضات کارگری بویژه در شکل تجمع و اعتصاب در چهار گوشه کشور در حال گسترش است. اقدامات سرکوب‌گرانه و نفرت‌انگیز دولت سرمایه و توسل به قهر آشکار برای ارعاب طبقه کارگر و جلوگیری از اعتراضات کارگری، تاثیری بر روند فزایندۀ اعتصابات کارگری نداشته است. هم‌چنان‌که تا این لحظه، احضار ده‌ها فعال اعتصاب و کارگر مبارز و پیشرو به دادگاه‌های عمومی، صدور حکم حبس و شلاق، بخشنامه‌های شداد و غلاظ در ممنوعیت اعتصاب و تهدید هر اعتصاب کننده به اخراج و زندان و مجازات‌های دیگری نظیر آن، تاثیری بر این روند نداشته است، بازداشت ده فعال اعتصاب در عسلویه، دوازده کارگر سیمان درود و به گلوله بستن صف کارگران بیکار جویای‌کار بهبهان توسط مزدوران سرمایه نیز تاثیری بر این روند نخواهد داشت. طبقه کارگر مرعوب سرکوب‌گری‌های دستگاه دولتی و اقدامات بی‌رحمانه و ضدکارگری نهادهای گوناگون آن نخواهد شد . ده‌ها اعتصاب بزرگ و کوچک در طول دو سه هفته اخیر در رشته‌های مختلف صنعتی و خدماتی شاهد این مدعاست.

اعتصابات کارگران پتروشیمی، کارگران برق فشارقوی، کارگران معادن زغال سنگ، کارگران عسلویه، کارگران کارخانه‌های سیمان، کاشی‌سازی، فولاد، نساجی، کنتورسازی، کارگران شهرداری‌ها و راه‌آهن، از نمونه اعتصابات کارگری در بیست روز اخیر است. جنبش کارگری نه فقط در عرصه سازماندهی اعتراضات و اعتصابات مجزا در این یا آن کارخانه و موسسه، بی‌تزلزل و با آهنگی فزاینده در مسیر رشد و پیشرفت خود گام برداشته است، که علاوه بر آن، با سازماندهی و گسترش اعتصابات فرا واحدی و فرا کارخانه‌ای، در راه ایجاد یک جنبش سازمان‌یافته سرتاسری، هم‌چنان در حال پیشروی است.
جدیدترین و درعین‌حال برجسته‌ترین اعتصاب کارگری در این بازه زمانی که از چنین خصوصیتی برخودار است، اعتصاب متحدانه، هم‌زمان و هماهنگ هزاران تن از کارگران معادن زغال سنگ، در سه استان کشور است. دوازدهم دی ماه بیش از دو هزار تن از کارگران معادن زغال سنگ کوهبنان واقع در استان کرمان، متحد و یکپارچه دست به اعتصاب زدند و از رفتن به داخل تونل معدن، خودداری کردند. همین‌که کارگران معدن پابدانای جنوبی، در مقابل درب ورودی معدن اجتماع و اعلام اعتصاب کردند کارگران “معدن هشونی” ، “معدن همکار”، “معدن اصلی” و “معدن چشمه پودنه” نیز به رفقای خود پیوستند و وارد اعتصاب شدند. اعتصاب معدن‌چیان در اعتراض به تعویق پرداخت دستمزدها، به سرعت تمام معادن زغال سنگ کوهبنان را فرا گرفت.
اعتصاب کارگری در معادن کشور به ویژه معادن استان کرمان امر جدیدی نبود ونیست. پرونده جنبش کارگری در این زمینه بسیار غنی است. اعتصابات پرشور و مکرر کارگران معدن مس سرچشمه، خاتون‌آباد، اعتصابات مکرر و یکپارچه دو هزار کارگر معدن سنگ آهن چادرملو و پنج هزار کارگر معدن سنگ آهن بافق، تنها برگ‌هایی از کتاب قطور اعتصابات کارگری در معادن است. بنابراین، اعتصاب کارگران معدن، موضوع جدیدی نبود، اعتصاب هماهنگ و همزمان چند معدن زغال سنگ اما اتفاقی‌ست که پیش از آن رخ نداده بود. این، رویداد میمون و پراهمیتی‏ست که به همت کارگران پیشرو معدن شکل یافت. اگر این واقعیت را در نظر بگیریم که بیشترین معادن زغال سنگ کشور در استان کرمان قرار دارند و بیش از ۷۰ درصد معادن زغال سنگ کرمان، در کوهبنان قرار گرفته است، آنگاه درجه اهمیت اعتصاب هماهنگ و همزمان و اتحاد کارگران معادن زغال سنگ کوهبنان، بهتر و بیشتر روشن می‌شود.
سازماندهی اعتصاب هماهنگ و همزمان در چند معدن کوهبنان که معنای آن سازماندهی اعتصاب فرا واحدی و فرا کارخانه‌ای‌ست، اگر چه گام بسیار مهمی در پیشرفت مبارزات کارگران معدن و کل طبقه کارگر محسوب می‌شود، اما این هنوز تمام مسئله نیست. درست همان روزی که معادن زغال سنگ کوهبنان وارد اعتصاب شدند، کارگران معادن زغال سنگ شمال شهر شاهرود نیز دست به اعتراض و تجمع زدند. کارگران معدن زغال سنگ “ملچ آرام” با تجمع در مقابل فرمانداری شهرستان “را میان ” و کارگران معدن زغال سنگ “زمستان یورت شمال غرب” (قشلاق)، در مقابل فرمانداری “آزادشهر” دست به تجمع زدند و با حمل پلاکاردهایی خواستار پرداخت معوقات مزدی خود شدند. هنوز هزاران کارگر شش معدن زغال سنگ کوهنبان در استان کرمان و دو معدن ملچ آرام و قشلاق در استان گلستان در اعتصاب و اعتراض به سر می‌بردند که روز ۱۳ دی، بیش از ۵۰۰ تن از کارگران معدن زغال سنگ البرز شرقی (واقع در منطقه طرزه استان سمنان) نیز وارد اعتصاب شدند. ۲۰۰ تن از کارگران در مقابل ساختمان اداری معدن در شاهرود و ۳۰۰ تن دیگر که از اهالی دامغان هستند، به طور همزمان در مقابل فرمانداری دامغان دست به تجمع زدند. بدین ترتیب اعتصابات و اعتراضات هماهنگ و همزمانی در ۹ معدن زغال سنگ واقع در سه استان کشور شکل گرفت. اگر پیشرفت های جنبش کارگری در این عرصه، پیش از این با نام کارگران پتروشیمی، برق و مخابرات رقم خورده بود، این بار ستاره معدن بود که در آسمان جنبش کارگری، درخششی خیره‌کننده یافت و این جنبش را گام دیگری جلو برد. پیشرفت جنبش کارگری این بار مدیون معدن‌چیان است و بنام کارگران صنایع زغال سنگ ثبت شد.
گفتن ندارد که سازماندهی چنین اعتصاب و حرکت هماهنگ بزرگی نیازمند تشکل است. تشکلی با کارکرد فرا کارخانه‌ای، تشکلی که توانسته است بخش اعظم کارگران یک رشته را در یک زمان مشخص به اعتصاب بکشاند و در این حدود، کارگران را متشکل سازد. اعتصابات معادن زغال سنگ، بار دیگر این واقعیت را نشان داد که کارگران آگاه و پیشرو این رشته، با استفاده از تجارب خود در زمینه کم اثر بدون اعتصابات پراکنده و مجزای هر واحد، در راه ایجاد تشکل‌های رشته‌ای و فرا واحدی ساختن اعتصابات و مبارزات کارگران معدن گام نهاده‌اند. واقعیت‌های زمینی و ضرورت‌های پیشرفت مبارزه طبقاتی، کارگران آگاه و پیشرو، فعالان مرتبط با محیط‌های کار و تولید و کل کارگران را بیش از پیش به سمت ایجاد تشکل‌های کارگری در رشته‌های معین و سازماندهی و اعتصابات رشته‌ای می‌راند.
جنبش کارگری پیش ازاعتصاب هماهنگ و سراسری کارگران معادن زغال سنگ با تلاش کارگران برای ایجاد تشکل‌های سراسری و سازماندهی اعتصابات رشته‌ای بیگانه نبوده و گام‌های مهمی نیز در این جهت برداشته بود. کارگران برق، مخابرات، پتروشیمی و تا حدودی خودرو‌سازی‌ها، نمونه‌های درخشانی از اعتصابات هماهنگ و همزمان در چند واحد را به نمایش گذاشته بودند. کارگران مجتمع‌های پتروشیمی منطقه ماهشهر و عسلویه زیرمجموعه هلدینگ خلیج‌فارس، که در مهر و آذر در سه نوبت اعتصابات فرا کارخانه‌ای را سازمان دادند و هر بار شمار بیشتری از کارگران و پتروشیمی‌ها به آن می‌پیوستند، با اقدام اعتراضی و هماهنگ ۶۰۰۰ کارگر پتروشیمی تقریبا تمام منطقه ماهشهر و عسلویه را در اعتصاب فرو بردند. در دی ماه نیز اعتراضات و تجمعات کارگران پتروشیمی ادامه یافت. در‌حالی‌که ۳۵ تن از کارگران به نمایندگی از ۶۰۰۰ کارگر این واحدها، مطالبات کارگران را پی‌گیری می‌کردند روزهای ۱۲ و ۱۳ دی ماه نیز مجموعا بیش از هزار تن از کارگران پتروشیمی در مقابل فرمانداری ماهشهر و اداره کار منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی دست به تجمع زدند و نکته قابل ذکر این که همزمان با اعتصابات و تجمعات کارگران پتروشیمی منطقه ماهشهر، گروهی از کارگران پتروشیمی اصفهان نیز در اعتراض به نامشخص بودن وضعیت استخدامی خود در مقابل استانداری این شهر دست به تجمع زدند.
در مجتمع‌های پتروشیمی که زیرپوشش مقررات استخدامی وزارت نفت بوده‌اند، پس از واگذاری به بخش خصوصی،نه فقط وضعیت استخدامی کارگران و کارکنان آن دچار تغییر شده و در پرده‌ای از ابهام فرو رفته، بلکه آینده شغلی آنان نیز به خطرافتاده است. از این رو، صرف نظر از خواست‌هایی چون افزایش دستمزد پایه، حق شیفت و بهره‌وری، پرداخت منظم پاداش و اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل، اصلی‌ترین خواست کارگران پتروشیمی این است که ضمانت شغلی داشته باشند و از پوشش مقررات استخدامی وزارت نفت خارج نشوند. کارگران پتروشیمی درپایان اعتراضات خود درنیمه اول دیماه، هشدار دادند چنان‌چه به خواست‌هایشان رسیدگی نشود، وسیعا دست به اعتصاب خواهند زد و همراه با خانواده‌های خود، تجمعات و تظاهرات خیابانی را سازمان خواهند داد! تنها دوهفته پس از این هشداربود که کارگران پتروشیمی بطور یک‏پارچه به میدان آمدند و نخستین حرکت واحد و سراسری نه درمقیاس پتروشیمی های منطقه ماهشهر، بلکه درمقیاس سرتاسری را به نمایش گذاشتند. اعتراضات قبلی و هم‏زمان پتروشیمی های منطقه ماهشهرباضافه پتروشیمی اصفهان، حاکی ازتلاش کارگران پیشرو برای فراتر رفتن اتحاد و هماهنگی میان کارگران پتروشیمی ازمحدوده منطقه آزاد ماهشهروعسلویه بود،اما وقتی که روز یکشنبه ۲۷ دی،۳٠٠ تن ازکارگران وکارکنان پتروشیمی های ماهشهر، اراک، اصفهان و تبریز، به نمایندگی ازهزاران کارگرپتروشیمی، مشترکاً درتهران و دربرابر وزارت نفت دست به تجمع زدند، به همگان نشان دادند که این پیشتازان پرولتاریای صنعتی، درایجاد تشکلهای سرتاسری کارگری نیزکماکان حرف اول را می زنند. پتروشیمی با این اقدام شگفتی آفرین خود که ثمره‏ی کار و تلاش کارگران آگاه و پیشرو این رشته است، درعین آن‏که مهر پیشگامی خودرا برجنبش طبقاتی کارگران کوبید ، جنبش کارگری ایران را در زمینه تشکل‏یابی گام بسیار مهمی به جلو سوق داد و راه را به کارگران سایر رشته ها نیز نشان داد.
افزون برپتروشیمی، در رشته برق نیزاعتصابات و اعتراضات همبسته کارگری ادامه داشت. کارگران برق که خود جزء پیشتازان سازمان‌گر اعتصابات رشته‌ای محسوب می‌شوند، سوای مبارزات و اعتصاباتشان در سال گذشته در همین سال جاری دو بار در فروردین و مرداد، اجتماعات اعتراضی هماهنگی را با شرکت ۶۰۰ و ۸۰۰ کارگر که از شهرها و استان‌های مختلف به تهران رفته بودند، سازمان دادند و در مقابل مجلس، وزارت نیرو و دفتر ریاست جمهوری دست به تجمع زدند. افزون بر این، کارگران برق منطقه‌ای شهرهای مختلف استان تهران نیز، بارها اعتراضات هماهنگی را سازمان داده و تجمعات اعتراضی، از جمله سه تجمع بزرگ در مرداد سال جاری در برابر نهادهای فوق برگزار کرده‌اند. تمام این کارگران خواستار تبدیل وضعیت استخدامی و قرارداد دائمی هستند. حدود ۵۰۰۰ کارگر برق در استان‌های مختلف تا پیش از سال ۸۸ زیر پوشش شرکت‌های پیمان‌کاری بودند. پس از آن، اداره برق هر استان با کارگران، قرارداد مستقیم منعقد ساخت. اما از سال ۹۳ که وزارت نیرو، آغاز به جذب نیروهای جدید نموده است، وضعیت قراردادهای کاری این کارگران که بین ده تا پانزده سال سابقه کار دارند، دچار تغییر شده و می بایستی تحت عنوان “قرارداد مشخص” کار کنند. کارگران نسبت به این موضوع و تبعیض در پرداخت دستمزدها شدیدا معترض و خواستار تبدیل وضعیت استخدامی و عقد قرارداد دائم هستند.
دولت جمهوری اسلامی و وزارت نیروی آن نه فقط تاکنون این خواست کارگران را نپذیرفته، بلکه با تاکید بر “کوچک سازی دولت” و احتمال واگذاری شبکه‌های انتقال برق به بخش خصوصی، نگرانی کارگران را بیش از پیش تشدید نموده و ناامنی شغلی آنان را دو چندان ساخته است. از این رو ۴۰۰ تن از اپراتورهای فشارقوی از استان‌های مختلف کشور، روزهای ۶ و ۷ دی برای چندمین بار در تهران گرد آمدند و در برابر سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی دست به تجمع زدند. مجلس و نهادهای دولتی با وعده برگزاری جلسه مشترک نمایندگان کارگران و مجلس و وزارت نیرو، به منظور بررسی مطالبات کارگران و لغو مکرر آن و سر دواندن کارگران، سعی کردند کارگران معترض را خسته و فرسوده سازند و بالاخره در جلسه‌ای که با حضور نماینده کمیسیون اجتماعی مجلس، نماینده سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و نمایندگان کارگران (و البته عدم حضور طرف اصلی کارگران یعنی نماینده وزارت نیرو) برگزار شد، جز وعده توخالی و اینکه مجلس طرح یک فوریتی به نام “حقوق و مزایا و استمرار قرارداد کار تا زمان بازنشستگی” را پی‌گیری خواهد کرد، حاصل دیگری برای کارگران نداشت و هیچ‌یک از خواست‌های کارگران برآورده نشد. کارگران برق فشارقوی اگر چه بدون دست‌یابی به خواست‌هایشان، به شهرها و استان‌های خود بازگشتند، اما آن‌ها چندان هم دست‌خالی نبودند. کارگران برق در طی تجمعات و اعتراضات خود نه فقط بیشتر از گذشته به ماهیت فریبکارانه مجلس و کمیسیون‌های رنگارنگ آن و نهادهای ضدکارگری دولتی ، بلکه همچنین به ضرورت استفاده از اشکال عالی‌تر مبارزه نیز پی‌بردند تا با کار بست آن، مبارزات خود را در شکل موثرتری ادامه دهند. چنین بود که پیش از ترک تهران به مسولان مربوطه هشدار دادند ؛ اگر تا دهم اسفند به خواست‌های آنان رسیدگی نشود، باید منتظر خاموشی‌های گسترده در کشور باشند!
در کنار اعتصابات کارگران معادن زغال سنگ، پتروشیمی‌ها و کارگران برق فشارقوی در دو سه هفته اخیر که دست‌کم ده هزار کارگر در آن دخیل بودند، باید از اعتصابات کارگران فازهای مختلف عسلویه نیز یاد کرد. دور اخیر اعتراضات و اعتصابات کارگران عسلویه که از فازهای ۱۳ و ۲۲ و ۲۴ در مهرماه و با خواست پرداخت دستمزدهای معوقه آغاز شد، با اعتصاب موفقیت‌آمیز فازهای ۲۱ و ۲۲ که از ۲۸ مهر تا ۱۰ آبان ادامه یافت، پی‌گرفته شد. پس از آن، ۴۰۰ کارگر پیمان‌کار فازهای ۲۰ و ۲۱ در ۲۴ آذر دست از کار کشیدند. اعتصاب پس از چهار روز با پرداخت بخشی از مطالبات کارگران متوقف شد، اما در ۱۲ دی دوباره از سرگرفته شد. این اعتصابات که از مهر تاکنون، گاه در این و گاه در آن فاز عسلویه رخ می‌داد، به تدریج فازهای مختلف عسلویه را دربر گرفت و نهایتا در روز ۱۶ دی به اعتصاب هماهنگ و همزمان فازهای ۱۹، ۲۱، ۲۲ و ۲۴ فرا روئید.
جمعبندی: اعتراضات و اعتصابات کارگری در دو سه هفته اخیر و مجموعه رویدادهایی که خلاصه‌وار به آن اشاره شد، حاکی از رشد و گسترش اعتصابات و پیشرفت جنبش کارگری‌ست. اما مهم‌ترین رویداد کارگری در این بازه زمانی،اتحاد میان کارگران پتروشیمی های منطقه ماهشهر، پتروشیمی اصفهان، پتروشیمی اراک ، پتروشیمی تبریزو سازماندهی حرکت اعتراضی مشترک و سرتاسری‏ست.تجمع ۳٠٠ تن ازکارگران به نمایندگی ازهزاران کارگراین پتروشیمی ها درتهران مقابل وزارت نفت، نشان داد که سعی و تلاش کارگران و کارکنان آگاه و پیشرو این رشته صنعتی، دربرقراری پیوند و ارتباط میان واحد های مختلف و ایجاد تشکلی که توانسته است یک حرکت اعتراضی درمقیاس سرتاسری را سازمان دهد، به بار نشسته است. جنبش کارگری اکنون می تواند به خود ببالد و ادعا کند که، پتروشیمیِ پیشتاز، نطفه تشکل سرتاسری خود را پی ریخته است. بازهم این پراتیک مبارزاتی بخش پیشرو طبقه کارگر بود که راه تشکل‏یابی را به کارگران سایر رشته ها نشان داد.
اما یکی دیگر از رویداد های بسیار مهم این دوره، اعتصابات کارگران معادن زغال سنگ و ورود آن‌ها به عرصه اعتصابات فرا واحدی‌ست. نفس ورود کارگران معدن به عرصه اعتصابات فرا کارخانه‌ای، بیان‏گر رشد تشکل‏یابی رشته ای درمیان کارگران و نشانه دیگری از روند رو به اعتلای جنبش کارگری‌ست.
رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی با تهاجمات پی درپی علیه طبقه کارگر و با تحمیل انواع فشارهای امنیتی ، معیشتی، بیکاری میلیونی و زیرپاگذاشتن حقوق ابتدائی و دموکراتیک کارگران، نیروی کار مفت و ارزان و بی حقوقی را حاضر و آماده نموده تا سرمایه ، هرطورکه خواست آن را استثمار کند، شرایط معیشتی بازهم وخیم‏تر و دستمزد های نازل‏تری را برطبقه کارگر تحمیل کند و آخرین قطرات شیره جان کارگران را زالووار بمکد. واگذاری شرکت‌ها و موسسات باز هم بیشتری به بخش خصوصی، رواج شرکت‌های دلالی و پیمان‌کاری، کارهای “حجمی” قراردادهای موقت، مشخص، سفید امضا و روزمزدی و امثال آن که ناامنی شغلی کارگران را فوق‌العاده افزایش داده است، تماما در همین راستا و درجهت برده‌سازی کامل کارگران است. دربرابر تعرضات سرمایه و رژیم سیاسی آن ، کارگران جز اتحاد و مبارزه متشکل راه دیگری ندارند.
کارگران رشته‌های مختلف صنعتی و خدماتی، بیش از پیش به این موضوع پی‌می‌برند که در برابر تهاجم سرمایه و نظامی که در استثمار وحشیانه کارگران سرآمد نظام‌‌های سرمایه‌داری‌ست، باید خود را متشکل سازند و با ایجاد تشکل‌های طبقاتی خود و سازماندهی اعتصابات سراسری به مصاف طبقه حاکم بروند. کارگران ایران نمی‌توانند به مقابله موثر و نتیجه‌بخشی با سرمایه‌داران و تعرضات آنان برخیزند و شرایط کار و وضعیت معیشتی خود را به طور اساسی بهبود بخشند، مگر آن‌که با اتحاد و اتفاق و ایجاد تشکل‌های مستقل کارگری در هر رشته تولیدی و خدماتی که نیازهای پیشرفت جنبش طبقاتی کارگران آن را در دستور کار کارگران آگاه و پیشرو قرار داده است، اعتصابات سراسری در هر رشته تولیدی و خدماتی را سازمان دهند، تا با پیوند میان تشکل‌های مختلف و اتحاد تشکل های رشته ای مختلف، زمینه‌های ایجاد تشکل‌های سرتاسری طبقه کارگرو سازماندهی اعتصابات سراسری و سرانجام یک جنبش سازمان‌یافته سراسری را فراهم نمایند و با گذار به اشکال عالی تر مبارزه ، تکلیف کل نظم موجود را یکسره سازند.

متن کامل نشریه کار شماره ۷۰۹ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.