اجلاس ریاض، اهداف و چشم انداز آن

روز سه شنبه ۱۷ آذر (۸ دسامبر) بیش از ۱۰۰ تن از نمایندگان گروهای مخالف بشار اسد در اجلاس ریاض حضور به هم رساندند. در این نشست سه روزه که به دعوت عربستان سعودی برگزار شد، نمایندگان بیست گروه سیاسی و نظامی مخالف دولت سوریه شرکت داشتند. گروه هایی با مواضع سیاسی متفاوت و بعضا متضاد. اگرچه دو گروه اسلامی به غایت ارتجاعی و افراطی “داعش” و “جبهه النصرت” (شاخه القاعده در سوریه) با مخالفت آمریکا و متحدانش به نشست ریاض دعوت نشدند، اما با حمایت قطر جریاناتی همانند “جیش الاسلام” و “احرار الشام” که به لحاظ مواضع سیاسی و ارتجاع اسلامی دست کمی از “داعش” و “النصرت” ندارند، به این اجلاس دعوت شدند. علاوه بر این، کردهای سوری غایب اصلی اجلاس ریاض بودند. عدم دعوت از کردهای سوری در حالی صورت گرفت که عربستان اعلام کرده بود از همه گروه های “مخالف میانه رو” دعوت کرده است. ولی به رغم چنین ادعایی، کردهای سوری و از جمله حزب “اتحاد دمکراتیک کردها” به این نشست دعوت نشدند.
اقدام عربستان در عدم دعوت از حزب “اتحاد دمکراتیک کردها” را باید به حساب همسویی خاندان آل سعود با دولت ترکیه و مخالفت ترکیه با حضور نمایندگان کردهای سوری در اجلاس ریاض دانست. چرا که دولت ترکیه معتقد است که حزب “اتحاد دمکراتیک کردهای” سوری و شاخه نظامی آن، یگان های حفاظت خلق به حزب کارگران کردستان ترکیه (پ ک ک) وابسته است. با این همه، به رغم ترکیب نامتجانس و ژله ای ۲۰ گروه سیاسی و نظامی حاضر در نشست ریاض، عربستان سعودی و متحدانش عنوان کرده اند که اتخاذ مواضع یکسان، دست یابی به یک پلاتفرم مشترک و در نهایت پی ریزی یک ساختار سیاسی واحد میان مخالفان سیاسی و نظامی بشار اسد از جمله دلایلی بوده اند که آنان را به ضرورت برگزاری چنین اجلاسی کشانده است.
اجلاس ریاض در شرایطی برگزار شد که پیش از آن، دو نشست بین المللی با حضور همه کشورهای درگیر در جنگ داخلی سوریه در وین برگزار شده بود. از این رو پیش از برگزاری این نشست، مقامات وزارت خارجه عربستان به خبرگزار ی دولتی این کشور گفته بودند، که اجلاس ریاض “در راستای حمایت عربستان از حل سیاسی بحران سوریه” و بر مبنای اجلاس “وین ۲” برگزار شده است؛ که در آن از گروه های مخالف بشار اسد خواسته شده بود با اتخاذ موضعی واحد نمایندگان خود را برای مذاکره جهت به جریان انداختن “روند انتقال قدرت بر اساس اجلاس ژنو در سال ۲۰۱۲” تعیین کنند.
حال با برگزاری اجلاس ریاض، نمایندگان سیاست خارجی هفده کشور جهان در ادامه نشست های وین ۱ و ۲، راهی نیویورک می شوند تادرروز ۱۸ دسامبر، سومین اجلاس بین المللی حل بحران سوریه را دراین شهر برگزار کنند. در پیشبرد چنین روندی، هم اینک آمریکا و دیگر کشورهای شرکت کننده در اجلاس وین و نیویورک، امیدوارند در ژانویه ۲۰۱۶ نمایندگان گروه های شرکت کننده در اجلاس ریاض و رژیم بشار اسد، بتوانند بر اساس بندهای اجلاس “وین ۲” با یکدیگر ملاقات و بر سر تشکیل یک دولت انتقالی به نتایج مورد نظر دست یابند. روندی که ظاهرا قرار است طرفین تا شش ماه پس از شروع مذاکرات بر سر تشکیل دولت انتقالی و ۱۸ ماه پس از آغاز گفتگوها، در خصوص برگزاری یک انتخابات “آزاد” در سوریه با هم به توافق برسند.
در واقع، آنچه عربستان سعودی و متحدانش را به ضرورت سازماندهی گروه های سیاسی و نظامی مخالف دولت سوریه برای رسیدن به مواضع مشترک کشانید، نتایج حاصل از نشست های “وین ۱” و “وین ۲” بود. نشست هایی که به فاصله یک هفته در ۷ و ۱۴ نوامبر و با حضور همه کشورهای درگیر با جنگ داخلی سوریه از جمله روسیه، آمریکا، فرانسه، عربستان، ترکیه، مصر، عراق، اردن، عمان، نماینده سازمان ملل در امور سوریه و رئیس سیاست خارجه اتحادیه اروپا در وین برگزار شد. بویژه نتایج حاصل از “وین ۲” که علاوه بر حضور قائم مقام وزیر خارجه چین، جمهوری اسلامی نیز برای اولین بار به این نشست دعوت شد و جواد ظریف وزیر خارجه ایران در آن حضور یافت. نشست هایی که بیش از هر زمان دیگری طرفین را به ضرورت دستیابی به یک راه حل سیاسی و در نهایت توافق بر سر تشکیل یک دولت انتقالی جهت حل بحران سوریه سوق داد.
در چنین وضعیتی و با توجه به توافقات اجلاس وین، در حالی که کمتر از یک ماه به گفتگوهای احتمالی میان دولت سوریه و گروه های مخالف بشار اسد باقی مانده است، ظاهرا عربستان سعودی اقدام به برگزاری اجلاس ریاض کرد تا نمایندگان گروه های مخالف دولت سوریه برای رسیدن به مواضع مشترک در مورد راه های گفتگو با دولت بشار اسد و چگونگی انتقال قدرت تبادل نظر کنند. تا آنجا که خبرگزاری ها نتایج این اجلاس سه روزه را گزارش کرده اند، لزوم برکناری بشار اسد از قدرت و تشکیل یک دولت فراگیر از جمله توافقات این اجلاس نیز بوده است.
پوشیده نیست از شروع جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱ تاکنون، اجلاس ریاض نخستین نشستی است که توانست در چنین ابعادی گروه های مخالف سیاسی و نظامی دولت بشار اسد را گرد هم جمع کند. تا جاییکه علاوه بر نمایندگان گروهایی که هم اکنون در داخل سوریه می جنگند، حدود ۲۰ تن از اعضای “ائتلاف ملی” مخالف دولت سوریه نیز در این نشست حضور داشتند. ائتلافی که در استانبول مستقر است و از آن به عنوان یکی از مهمترین گروه های سیاسی مخالف اسد نام برده می شود. با این همه به دلیل منافع متضادی که هر کدام از کشورهای درگیر در بحران سوریه دارند، واکنش آنان نسبت به اجلاس ریاض متفاوت بوده است.
به رغم اینکه سازمان ملل، آمریکا و دیگر کشورهای شرکت کننده در اجلاس وین، از نشست ریاض استقبال و آنرا گامی رو به پیش جهت حل سیاسی بحران سوریه قلمداد کردند، جمهوری اسلامی اما، نشست ریاض را محکوم و اقدام عربستان سعودی را خارج از چهارچوب های توافقات وین اعلام کرد. به گزارش ایسنا، حسین امیر عبداللهیان، معاون وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ضمن اعلام مخالفت جمهوری اسلامی با اجلاس ریاض گفت: “سازمان ملل مسئول شناسایی معارضه در مشورت با کشورهاست. از نظر ما، فقط و فقط مردم سوریه هستند که در باره آینده کشورشان تصمیم خواهند گرفت”.
واکنش جمهوری اسلامی در مورد اجلاس ریاض، نه تنها واکنشی جدید و غیر منتظره نبود بلکه، بیان همان مواضع قبلی این رژیم مبنی بر حمایت بی چون و چرا از دولت بشار اسد و ماندن او بر سر قدرت است. دیدگاهی که در اجلاس “وین ۲” در مقابله با مواضع عربستان و ترکیه بر آن تاکید داشت. مواضعی که دولت روسیه نیز تا حدودی با آن هم نوایی دارد و هر دو کشور به عنوان حامیان بلافصل حکومت سوریه، دست کم تاکنون بر آن تاکید کرده اند. با این تفاوت که روسیه با درجه غلظت کمتری نسبت به ماندگاری بشار اسد در طی دوره انتقال قدرت سیاسی و یا بعد از آن اصرار دارد.
از طرف دیگر، به رغم اینکه آمریکا و اتحادیه اروپا همچنان بر این امر تاکید دارند، که بشار اسد در انتقال قدرت سیاسی و حکومت آتی سوریه جایی ندارد، اما مواضع آنان در نشست “وین ۲” تا حدودی تعدیل یافت. آمریکا و متحدان اروپایی اش در اجلاس “وین ۲” که جمهوری اسلامی نیز در آن شرکت داشت از مواضع پیشین شان مبنی بر عدم حضور بشار اسد در روند گفتگوهای صلح بر سر دولت انتقالی تا حدودی کوتاه آمدند و تنها بر عدم حضور او در دولت بعدی تاکید و اصرار ورزیدند. و این در حالی است که عربستان، ترکیه، قطر و بخشی از گروه های سیاسی و نظامی سوریه همچنان و به شدت با هرگونه حضور بشار اسد چه در دوره انتقالی و چه بعد از آن مخالف هستند.
در واقع به همان نسبتی که عربستان سعودی، ترکیه و قطر بر رفتن بی چون چرای اسد تاکید دارند، جمهوری اسلامی و به درجه ای کمتر روسیه خواهان حفظ دولت بشار اسد هستند. خصوصا که جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران، حفظ بشار اسد را به عنوان “خط قرمز” جمهوری اسلامی عنوان کرده و در همین رابطه طی سخنانی در خوزستان جنگیدن و حضور نیروهای ایران در سوریه را یک “جنگ دفاعی” و هم شان دفاع از خوزستان در دوران جنگ هشت ساله اعلام کرده است. علاوه بر این ها، جبهه نصرت نیز با توطئه توصیف کردن این نشست آن را محکوم و اعلام کرده که، گروه های شرکت کننده در اجلاس ریاض عملا نمی توانند در صحنه نبرد زمینی در سوریه، توافقات شان را عملی کنند. لذا، با وجود چنین مواضع متضادی میان کشورهای درگیر در بحران سوریه که می تواند دستیابی به یک راه حل سیاسی را با موانع و مشکلات جدی روبرو سازد، مجموعه شرایط حاکم بر منطقه و نیز وجود گروه های اسلامی متخاصم در داخل سوریه هم از جمله عواملی هستند که چشم انداز برون رفت از بحران سوریه را دست کم در کوتاه مدت دشوار می کند.
حال با چنین وضعیت پیچیده ای که منطقه و بحران سوریه با آن مواجه است، بعید به نظر می رسد اهداف نشست ریاض صرفا در موارد ادعایی برگزار کنندگان آن، یعنی ایجاد یک اپوزیسیون متحد جهت حضور در گفتگوهای صلح با رژیم بشار اسد خلاصه شود. چرا که با گسترش اعزام نیروی های نظامی جمهوری اسلامی به سوریه جهت دفاع از حکومت بشار اسد و نیز ورود مستقیم روسیه به انجام عملیات هوایی سنگین علیه نیروهای مخالف دولت سوریه، طی دو ماه گذشته توازن سیاسی و نظامی تا حدود محسوسی به نفع بشار اسد و به ضرر نیروهای مخالف این رژیم رقم خورده است. خصوصا با شروع حملات هوایی روسیه دست کم وضعیت جبهه ها در چندین نقطه استراتژیک، به خصوص در اطراف حلب به نفع نیروهای سوری تغییر کرده است.
بنابر این با توجه به همه واقعیات موجود و نیز با توجه به تغییرات بوجود آمده در اوضاع داخلی سوریه، یکی از اهداف اولیه نشست ریاض می تواند سازماندهی یک اپوزیسیون متحد علیه دولت سوریه با هدف تغییر اوضاع و توازن نیرو در نشست بین المللی ۱۸ دسامبر نیویورک به نفع آمریکا و متحدان منطقه ای اش باشد. هدف دیگر اجلاس ریاض، نه صرفا طبق ادعای عربستن، ایجاد یک اپوزیسیون متحد و یکپارچه جهت مذاکره و حضور پرقدرت در روند صلح، بلکه آماده کردن ومتشکل ساختن تمامی نیروهای سیاسی و نظامی مورد نظر آمریکا، عربستان، ترکیه و قطر برای جنگیدن و درگیری های موثرتر در فرایند شکست و بی نتیجه ماندن مذاکرات صلح در اجلاس نیویورک است. تا بدین وسیله هم توان رزمی و وحدت عمل نیروهای سیاسی و نظامی مخالف بشار اسد را تقویت کرده باشند و هم اگر قرار باشد در دراز مدت، سرنوشت بشار اسد نه از طریق ادامه جنگ داخلی، که از طریق یک راه حل سیاسی رقم بخورد، آمریکا و متحدان منطقه ای اش از هر لحاظ دست بالا و اهرم های لازم را برای وادار کردن اسد به کناره گیری از قدرت را داشته باشند.

متن کامل نشریه کار شماره ۷۰۷ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.