اخراج پرستاران با وجود کمبود نیروی پرستار!

یاداشت سیاسی- با وجود کمبود ۲۰۰ هزار پرستار در کشور، حدود ۱۰۰ نفر از پرستاران بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی کرمان پس از یک سال و نیم خدمت در قالب طرح شرکتی، بدون ارائه ی دلیلی اخراج شدند. به همین دلیل تجمعی اعتراضی از سوی این پرستاران در روز ۱۵ آذر در مقابل استانداری کرمان برگزار گردید.
از سوی فعالان حقوق پرستاران علت این اخراج، طرحی به نام “ تربیت پرستار“ عنوان شده که به نظر میرسد آغاز موج جدیدی از تهاجم به حقوق قشر زحمتکش پرستاران توسط نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی باشد، چرا که موردی مشابه نیز در همین راستا چندی قبل درشهر زاهدان منجر به اخراج ۵۰ پرستار گردید. هدف از این طرح که در تاریخ ۲۰ آبان توسط معاونت آموزشی وزارت بهداشت به کلیه دانشگاههای علوم پزشکی ابلاغ شد، تأمین نیروی پرستاری عنوان شده است. این طرح از همان آغاز با اعتراضات شدید پرستاران و دانشجویان رشته ی پرستاری مواجه گردید و طبق اظهارات خانه ی پرستار بیشتر شاغلان در این بخش با آن مخالف هستند. اگرچه مسئولان وزارت بهداشت در پی این اعتراضات اعلام کردند، اجرای این طرح به تعویق خواهد افتاد، اما در عمل اجرای این طرح را به پیش بردند. بانیان این طرح، دولت و سهامداران بخش خصوصی بودند. حتی تشکل های موجود پرستاران که در چارچوب رژیم جمهوری اسلامی فعالیت می کنند، در تدوین این طرح مشارکت داده نشدند.
با اجرای این طرح نه تنها امنیت شغلی پرستاران شاغل، به ویژه پرستاران شرکتی و آینده ی شغلی دانشجویان فعلی رشته ی پرستاری در دانشگاهها به شدت لطمه خواهد خورد، بلکه دانشجویانی که تحصیل شان در بیمارستان انجام می گیرد، درواقع دارای مدرک تحصیلی دانشگاهی نیستند و نمیتوانند به دانشگاه دیگری بروند. آنان بایستی در همان بیمارستان آموزشی خود تا آخر تحصیل بمانند، کار کنند و به تمام شرایط کارفرما تن دهند.
طرح “ پرستاران شرکتی“ نیز در آغاز به بهانه ی جبران کمبود نیروی پرستار در کشور اجرایی شد، اما هدف واقعی آن خصوصی سازی خدمات و آموزش درمانی و گشایش عرصهای نو برای سود رسانی به سرمایه داران بود. این طرح با وعده ی شرایط استخدامی بهتر از نیروهای استخدام دولتی به اجرا درآمد، اما اکنون در عمل به جایی رسیده که نه تنها حقوق و کارانه های بخشی از پرستاران شرکتی، از جمله پرستاران جنوب شرق کشور، بهموقع پرداخت نشده، بلکه شرایط کاری سخت و به ویژه اخراج و عدم امنیت شغلی آنان را تهدید می کند.
همچنین اجرای طرح آموزش یک ساله ی دوره ی “کمک پرستاری“ نیز در سال جاری از سوی مسئولان رژیم، تحت عنوان جبران کمبود نیروی کار پرستاری و کاهش فشار کاری بر پرستاران شاغل آغاز شد و قرار است از این طریق، ده هزار کمک پرستار وارد بیمارستان ها شوند. این طرح نیز از سوی پرستاران به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است، چرا که در حال حاضر به گزارش سازمان نظام پرستاری، هفتاد هزار بهیار بیکار در کشور وجود دارد و اگر واقعاً قصد بهبود وضعیت کمک رسانی به بیماران است، بایستی این نیرو استخدام می شد. تفاوتی که کمک پرستاران فارغ التحصیل این دوره با بهیاران خواهند داشت، این است که به وظایف شان طبق آیین نامههای اداری، ۱۳ وظیفه افزوده شده و مهمتر از آن این که بخش خصوصی، سرمایه گذار و کارفرمای این بخش از بازار کار در خدمات درمانی خواهد بود که کسب سود مقدس ترین اصل وجودی آنان است و شرایط سخت کاری و در عین حال بی حقوقی را به کمک پرستاران زحمتکش تحمیل خواهد کرد.
تمام این طرح ها حاکی از آنند که مسئولان رژیم جمهوری اسلامی به جای بهبود واقعی شرایط شغلی و معیشتی پرستاران، دست در دست بخش خصوصی مبنا را بر تشدید فشار و تنگ تر کردن عرصه بر این نیروی زحمتکش جامعه گذارده است. یکی از عواقب این سیاست، پایین آوردن سطح خواستهها و مطالبات پرستاران و ایجاد تفرقه در بین کادر درمانی است. مروری بر سطح مبارزات پرستاران به ویژه در دو دهه ی اخیر به وضوح نشان میدهد که چگونه جمهوری اسلامی گام به گام سعی در به پس راندن و به بیراهه کشاندن این مبارزات کرده است. یکی از خواستههای مهم پرستاران که هنوز مبرم است و جایگاه ویژه ای دارد، خواست اجرایی شدن قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری است. این طرح که در سال ۱۳۸۶ در مجلس به تصویب رسید، پس از گذشت شش سال، در سال ۱۳۹۲ به تأیید شورای عالی بیمه سلامت رسید و بایستی به عنوان تعرفه خدمات تشخیصی و درمانی کادر پرستاری تعیین می شد. اما به جای آن، طرح پرداخت مبتنی بر عملکرد، در دستور کار قرار گرفت که خود منجر به اختلافات ۱۰۰ تا ۲۰۰ برابری در پرداخت های پزشکان و پرستاران و دیگر کادرهای درمانی و مراقبت بهداشتی گردید. اکنون در عمل خواست پرستاران بر مبنای تعرفه گذاری عمومی کمرنگ شده و در سایه ی خواست کاهش اختلاف پرداخت ها قرار گرفته است. به این ترتیب، صرفنظر از مشکلات مالی و اقتصادی برای پرستاران، به همبستگی کادر درمانی که همگی بایستی به عنوان یک تیم در خدمت بیمار قرار داشته باشند، لطمه زده و از نظر منافع مبارزاتی نیز پرستار و پزشک را در مقابل یکدیگر قرار داده است.
نمونه ی دیگری از این انشقاق، با ایجاد تفاوت و اختلاف در مورد بازنشستگی در بین پرستاران با قراردادهای مختلف کاری و حتی بین پرستاران زن و مرد به وجود آمده که خواست‏های مبارزاتی آنان را در مسیر مبارزه از هم دور می سازد. در این رابطه، پرستارانی که حق بیمه شان را به صندوق بازنشستگی کشوری واریز می کنند، از مزایای بازنشستگی کارهای سخت و زیان آور برخوردار نخواهند شد، اما پرستارانی که عضو صندوق بازنشستگی تأمین اجتماعی هستند، سابقه کارشان در این حرفه، یک برابر و نیم شده و زودتر بازنشسته می شوند. همچنین برای بازنشستگی پرستاران مرد، علاوه بر میزان سابقه ی کار، شرط سنی ۵۵ سال تعیین شده، که این شرط سنی برای زنان وجود ندارد و تنها سنوات کاری، معیار بازنشستگی آنان می باشد.
به این ترتیب رژیم جمهوری اسلامی با پیکر کریه سرمایه داری و ابزار تزویر و فریب در کنار سرکوب و تهدید، نه تنها قدمی برای بهبود وضعیت رفاهی و شغلی پرستاران که بر وضعیت سیستم درمانی کل جامعه تأثیر می گذارد، برنداشته، بلکه با مشارکت هر چه بیشتر بخش خصوصی به تهاجمات خود در این عرصه شتاب بخشیده است. رژیم همچنین تلاش دارد تا با انواع و اقسام طرح ها و افزایش عرضه ی نیروی کار ارزان در بازار کار پرستاری، رقابت بین نیروی کار در این بخش را افزایش داده، از همبستگی مبارزاتی آنان جلوگیری کرده و سطح مبارزاتی آنان را تنزل دهد. در این رابطه میتوان نتیجه گرفت که اگرچه مبارزات پرستاران همواره به اشکال گوناگون تداوم داشته، اما از این روی که نیروها و تشکل های اصلاح طلب فعال در این بخش، همواره تلاش داشتند، پتانسیل مبارزاتی را کانالیزه و به این ترتیب بی خطر سازند، این مبارزات از سطح تجمعات پراکنده، گفتگو با سران رژیم و یا جمع آوری امضا فراتر نرفته و به همین دلیل به نتایج مطلوب نرسیده است. اخراج پرستاران در کرمان هشداری است به کل جامعه ی پرستاری، که اگر مبارزات واقعی و پیگیر با اتحاد و همبستگی لازم به زودی شکل نگیرد، سرنوشت شغلی پرستاران کرمان، سرنوشت شغلی دهها هزار پرستار دیگر خواهد گردید.

متن کامل نشریه کار شماره ۷۰۷ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.