“تنها کف خیابان، به دست میاد حق‌مون”

یکشنبه ۲۳ آذر روز دیگری بود. روزی که با فراخوان تشکل‌های مستقل بازنشستگان، در ۱۵ شهر، آن‌هم در شرایطی که کرونا هر روز صدها قربانی می‌گیرد، بازنشستگان تامین اجتماعی به خیابان‌ها آمده و مطالبات خود را فریاد زدند. نه به این امید که گوش شنوایی در میان حاکمان باشد، به این امید که اتحاد و گسترش مبارزات آن‌ها بتواند حاکمان را مجبور به تن دادن به حداقل بخشی از خواست‌های برحق بازنشستگان کند. از همین رو بود که در خیابان‌ها فریاد برآوردند: “فقط کف خیابان، به دست میاد حق‌مون”. شعاری که برخاسته از تجربه‌ی واقعی و عملی بازنشستگان بویژه در جریان مبارزات‌ سال‌های اخیرشان است.

در این روز بازنشستگان در شهرهای تهران، اهواز، اصفهان، اراک، ایلام، مشهد، یزد، خرم‌آباد، ملایر، رودسر، رشت، کرج، تبریز، بجنورد و ابهر دست به تجمع زدند. در تهران حدود ۳۰۰ بازنشسته، در روزی که از سوی سازمان هواشناسی هوای تهران برای سالمندان ناسالم و خطرناک اعلام شده بود، در برابر مجلس اسلامی از ساعت ۹ صبح دست به تجمع زدند. در ارتباط با این حرکت اعتراضی آن‌هم در شرایط کرونایی و هوای ناسالم ابتدا باید بر دو نکته تاکید کرد. اول این‌که برگزاری تجمع اعتراضی در چنین شرایطی حاکی از آن است که فشار معیشتی بر بازنشستگان از حد تحمل گذشته است و شعار  “بازنشسته تامین اجتماعی از خط فقر به خط مرگ رسیده” دقیقا بیان‌گر همین مساله است، و از همین‌رو تجمع ۲۳ آذر بیان‌گر عزم راسخ بازنشستگان در مبارزه برای تحقق خواست‌های‌شان است. نکته دوم این‌که حضور همین تعداد در شرایطی که بازنشستگان، عموما در گروه پر خطر هستند نشان داد که در صورت مساعد بودن شرایط (از نظر هوا و بیماری کرونا) جمعیت می‌توانست بسیار بیشتر از این باشد، شاید حتا غیرقابل مقایسه با این تعداد.

“منزلت، معیشت حق مسلم ماست”، “حقوق طبق تورم”، “کشتی بازنشسته دیگه به گل نشسته”، “یک اختلاس کم بشه مشکل ما حل میشه”،”حقوق ما ریالیه، هزینه‌ها دلاریه” از دیگر شعارهای بازنشستگان در این روز بودند.

بازنشستگان در جریان این تجمع با یکدیگر در رابطه با وضعیت بدمعیشتی، ناچیز بودن مستمری‌ها، هزینه‌های سنگین زندگی از جمله دارو و درمان، دزدی و فساد مدیران و دست‌اندرکاران سازمان تامین اجتماعی گفتگو کرده و همان جا بر این ضرورت پای فشردند که برای رسیدن به خواست‌های خود تجمعات را باید هم‌چنان ادامه دهند. در این تجمع و به‌رغم حضور بیشتر مردان، زنان بازنشسته نیز حضور فعال و موثری داشتند. عوامل سرکوبگر رژیم نیز اگر چه برای سرکوب بازنشستگان وارد عمل نشدند، اما با فاصله‌ی نزدیک تجمع را زیر نظر داشتند.

اعلام برگزاری دومین تجمع بازنشستگان به تاریخ ۱۴ دی در برابر مجلس اسلامی از سوی برخی از تشکل‌های بازنشستگان در تاریخ ۲۶ آذر، یعنی به فاصله‌ی تنها سه روز پس از برگزاری تجمع اول، بیان‌گر جمع‌بندی مثبت بازنشستگان از تجمع ۲۳ آذر، عزم آن‌ها بر تداوم مبارزه و هم‌چنین امیدواری نسبت به تاثیر این تجمع بر دیگر بازنشستگان و در نتیجه همراهی تعداد بیشتری از بازنشستگان در اعتراضات بعدی و در نهایت تعمیق و گسترش مبارزه برای تحقق خواست‌های‌شان است.

یکی از عللی که شعله‌ی خشم را در میان بازنشستگان تامین اجتماعی برافروخت، عدم اجرای واقعی طرح همسان‌سازی و مستمری بسیار ناچیز بازنشستگان تامین اجتماعی آن‌هم در شرایطی‌ست که خط فقر از ۱۲ میلیون تومان نیز فراتر رفته است.

۳ روز پس از تجمع بازنشستگان و در واکنش به اعتراض آن‌ها، شریعتمداری وزیر تعاون، کار و امور اجتماعی مدعی شد همسان‌سازی بازنشستگان تامین اجتماعی اجرا شده است. وی گفت: “پیش از بازنشستگان کشوری بحث همسان‌سازی حقوق در مورد بازنشستگان تأمین اجتماعی با نظر کانون عالی بازنشستگان تأمین اجتماعی تعیین، ابلاغ و اجرا کردیم که این مساله حدود ۳۲ هزار میلیارد تومان بار مالی برعهده سازمان تأمین اجتماعی داشت”. وی ادامه داد: “در مورد مشاغل سخت و زیان آور که با پرداخت ۴ تا ۸ درصد از سوی کارفرما، مدت خدمت برای آن‌ها یک سال، یک سال و نیم محسوب می‌شود، باید در واقع یک اقدام دیگری در راستای همسان سازی انجام می‌شد که این در مصوبه‌ای که با نظر کانون تهیه شده بود مغفول ماند، لذا ما این را در هیات امنای سازمان تأمین اجتماعی تصویب کردیم و به اجرا در خواهد آمد که اجرای آن هم بیش از ۱۶۰۰ میلیارد تومان بار مالی برای این سازمان دارد”.

اما ببینیم وقتی وزیر جمهوری اسلامی با وقاحت تمام از اجرا شدن همسان‌سازی می‌گوید، این همسان‌سازی به‌طور واقعی چه نتیجه‌ای برای کارگران بازنشسته داشته است. مهرداد قریب معاون بیمه‌ای سازمان تامین اجتماعی در رابطه با اجرای همسان‌سازی و میزان افزایش مستمری‌های کارگران بازنشسته می‌گوید: “در سال ۹۸ افراد دارای ۳۵ سال سابقه حداقل‌بگیر یک میلیون و ۶۷۰ هزار تومان دریافتی داشتند که با طرح متناسب سازی به ۳ میلیون تومان می‌رسد و این به معنی این است که حقوقشان ۸۰ درصد افزایش می‌یابد.   همچنین حقوق افراد با ۳۰ سال سابقه به ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان و با افزایش ۶۸ درصد می‌رسد. همچنین حقوق افراد با ۲۵ سال سابقه و حداقل بگیر به ۲ میلیون و ۴۹۱ هزار تومان یعنی افزایش ۵۰ درصدی می‌رسد و حقوق افراد با ۲۰ سال سابقه به ۲ میلیون و ۴۲۱ هزار و ۲۵ درصد رشد خواهد رسید.   حقوق افراد با ۱۵ سال سابقه  با ۲۴ درصد افزایش و به ۲ میلیون و ۳۴۸ هزار تومان و حقوق  افراد با ۱۰ سال سابقه حداقل ۴۱ درصد و به ۲ میلیون و ۳۴۳ هزار تومان می‌رسد…. شیوه‌ای که برای متناسب سازی در نظر گرفته شده  بر اساس سنوات و میزان پرداخت حق بیمه و حقوق سال بازنشستگی محاسبه شده است”.

بدین ترتیب یک کارگر بازنشسته با ۳۵ سال سابقه پرداخت بیمه، پس از افزایش ۲۶ درصدی مستمری در سال ۹۹ و اجرای همسان‌سازی و با احتساب سایر مزایا تازه دریافتی آن به ۳ میلیون تومان می‌رسد!!! و البته کمترین مستمری نیز دو میلیون و ۳۴۳ هزار تومان خواهد بود!!! این را هم در نظر بگیریم که به‌گفته‌ی علی اصغر بیات رئیس تشکل دولتی “کانون عالی بازنشستگان تامین اجتماعی” که در نحوه اجرای “همسان‌سازی” کاملا همدست دولت بود ۶۰ درصد کارگران بازنشسته حداقل‌بگیر هستند. بنابراین خیلی ساده می‌توان فهمید که چرا بازنشستگان تامین اجتماعی این همسان سازی را یک دروغ بزرگ دانسته و به خیابان‌ها آمدند.

در واقع از ابتدا هم قرار نبود که حقوق بازنشستگان بیش از این افزایش یابد. مقامات دولتی بر این گمان باطل بودند که با همین مقدار ناچیز می‌توانند صدای اعتراضات برحق بازنشستگان را خاموش سازند. پس از سه ماه جنجال و دعوای زرگری بین دولت و به‌اصطلاح نمایندگان کارگران، و در حالی که قدرت خرید کارگران و بازنشستگان در طول یک سال به نصف کاهش یافته بود تنها ۲۶ درصد به دستمزد و مستمری‌ها اضافه شد. در رابطه با اجرای قانون “همسان‌سازی” هم از ابتدا صحبت مقامات دولتی افزایش بین ۴۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومانی مستمری بازنشستگان بود. مصطفی سالاری مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی در همین رابطه گفته بود: “طی جلساتی که با وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و کانون عالی بازنشستگان داشتیم، تعیین شد از  ابتدای مرداد ماه حقوق بازنشستگان با احتساب رقم همسان‌سازی واریز شود. با اجرایی شدن این موضوع، پرداخت حقوق ماهانه مستمری بگیران این سازمان از ۴۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان اضافه خواهد شد… فرد حداقل‌بگیر با ۳۰ سال سابقه، اگر تا اسفند ماه سال گذشته یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان دریافت می‌کرده با اعمال ۲۶ درصد افزایش حقوق سال ۹۹ حدود ۲ میلیون تومان دریافت می‌کند که اکنون با احتساب رقم متناسب سازی و افزایش بن خواربار و حق مسکن بیش از ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان دریافت خواهد کرد”!!! این یعنی کمال وقاحت و بی‌شرمی مقامات جمهوری اسلامی. پس از ۸ سال که از تصویب این قانون، آن هم در اثر فشارها و اعتراضات بازنشستگان می‌گذرد، و هر سال حتا پس از اجرایی شدن برجام و سرازیر شدن دلارهای نفتی به بهانه‌ی عدم وجود پول این قانون اجرا نمی‌شد، بالاخره بین ۴۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان به مستمری‌های بازنشستگان به عنوان همسان‌سازی اضافه شد!!! یعنی هیچ!!!

بازنشستگان از جمله بازنشستگان تامین اجتماعی و بویژه بخش پیشروتر آن در طول تمام این سال‌ها، در جریان زندگی، مبارزه و اعتراض و با تمام وجود به‌خوبی دریافته‌اند که سیاست جمهوری اسلامی نه تنها برآورده کردن خواست‌های آن‌ها نیست، بلکه در اثر سیاست‌های این حکومت روز به روز فقیرتر شده‌اند، دلیل آن نیز روشن است. جمهوری اسلامی دولت سرمایه‌داران است، دولتی فاسد و دزد، دولتی دینی که تمامی جنایات، دزدی‌ها و فساد خود را با مذهب و مقدسات آن توجیه می‌کند و در عین‌حال با ماجراجویی‌های منطقه‌ای توده‌ها را به فقر محکوم کرده است. حکومتی که نه فقط در قبال خواست‌های بازنشستگان که در برابر تمامی اقشار ستم‌دیده جامعه هم‌چون کارگران، معلمان، پرستاران، دانشجویان، بیکاران، کشاورزان و غیره نیز همین سیاست را دنبال می‌کند و تنها پاسخ آن‌ حمله به تجمعات، تهدید و اخراج و زندان بوده است.

اما بدون هیچ تردیدی شرایط امروز جامعه نسبت به سال‌های گذشته بسیار متفاوت است. توازن قوای سیاسی امروز به نفع توده‌ها، کارگران و زحمتکشان تغییر کرده است. کارگران و زحمتکشان دیگر حاضر به ادامه زندگی به شکل سابق نبوده و خواهان تغییر آن هستند. همین مساله است که رژیم را به وحشت انداخته و بدون تردید فشار توده‌ها از جمله اعتراضات بازنشستگان می‌تواند رژیم را به عقب براند و صد البته این اعتراضات هر قدر قوی‌تر باشد می‌تواند رژیم را بیشتر به عقب براند. همان‌طور که بازنشستگان و دیگر اقشار جامعه نیز در اعتراضات خود بر این موضوع مهم تاکید کرده و شعار داده‌اند: “تنها کف خیابان، به دست میاد حق‌مون”.

این شعار درست و مهم حقیقت مهمی را در خود دارد و آن این است که توده‌ها از جمله بازنشستگان با مبارزه و آمدن به خیابان (اعتراض) خواهند توانست خواست‌های خود را به حاکمیت تحمیل کرده و آن را به عقب‌نشینی وادار کنند. همان‌طور که پذیرش اجرای “همسان‌سازی” پس از گذشت سال‌ها از تصویب – حتا در همین حد – آن هم در شرایطی که دولت با بحران مالی روبروست، بیان‌گر ترس و واهمه و عقب‌نشینی دولت است. اگرچه همسان‌سازی در مورد بازنشستگان تامین اجتماعی بسیار بدتر از بازنشستگان کشوری و لشکری صورت گرفت، اما بدون تردید ادامه مبارزه بازنشستگان تامین اجتماعی می‌تواند جمهوری اسلامی را به عقب‌نشینی‌های بیشتری وادار کند.

اگر بازنشستگان سکوت کنند، سرنوشتی بدتر از امروز در انتظار آن‌هاست. بودجه ۱۴۰۰ یک سند روشن از این مساله است. بودجه‌ای که فقر بیشتر اکثریت بسیار بزرگ جامعه در زیر سایه رکود و تورم بالا آن هم در کنار افزایش ناچیز حقوق و مستمری‌ها تنها نتیجه‌ی آن برای کارگران و زحمتکشان است. بنابراین سکوت جایز نیست. بازنشستگان می‌توانند، بازنشستگان تامین اجتماعی می‌توانند.

این حق آن‌هاست که پس از سال‌ها کار ، دوران بازنشستگی را در رفاه بگذرانند نه با حقوق‌های چند برابر زیر خط فقر. با امید به هر چه باشکوه‌تر برگزار شدن تجمع ۱۴ دی و اتحاد هر چه گسترده‌تر بازنشستگان با کارگران و دیگر زحمتکشان جامعه.

متن کامل نشریه کار شماره ۹۰۰ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.