چالش های درونی رژیم در ماه های منتهی به “انتخابات”

kar_logo01طی روزها و هفته های اخیر کشمکش های درونی جمهوری اسلامی ابعاد وسیع‏تری یافته است. درجریان مذاکرات هسته ای، اگرچه تنش هایی از این دست همواره وجود داشته و هرازگاهی هم رسانه ای شده اند، اما با پذیرش تفاهم نامه لوزان کمتر روزی را شاهد بوده ایم که جناح موسوم به اصولگرایان نسبت به ابعاد سیاسی و امنیتی این تفاهم نامه و روند آتی مذاکرات، روحانی و تیم مذاکره کننده جمهوری اسلامی را به چالش نگرفته باشد. از این رو، در پیشروی مناقشات موجود اگر تا چند ماه پیش مجموعه نیروهای “دلواپسان” نارضایتی خود از مذاکرات هسته ای را در هر فرصتی بیان می کردند و بعضا ظریف و هیئت مذاکره کننده ایران را به مماشات و وادادگی در مقابل آمریکا و گروه کشورهای موسوم به ۱+۵ متهم می کردند، اکنون اما، کار به جایی رسیده است که مخالفان مذاکرات هسته ای حتا از به کارگیری کلماتی همانند “خائن” و “خیانت” و نسبت دادن صریح این واژگان به ظریف، وزیر امور خارجه و مسئول تیم مذاکره کننده جمهوری اسلامی، کمترین تردیدی به خود راه نمی دهند.
درگیری های لفظی شدید میان ظریف و کوچک زاده در مجلس، تجمعات اعتراضی مخالفان مذاکرات اتمی در مشهد، نماز جمعه تهران و تجمع وسیع طلاب و روحانیون حوزه علمیه قم طی هفته های گذشته فقط گوشه ای از کشمکش های موجود است که بازتاب بیرونی یافته اند. ایجاد اختلال در سخنرانی روحانی آنهم در مراسم سالروز مرگ خمینی، نمونه دیگری از واکنش ها و مخالفت های موجود نسبت به سیاست های حسن روحانی است. علاوه بر این ها، طی هفته گذشته موضع گیری های تیم مذاکره کننده و سخنرانی های روحانی نیز به شدت زیر ذره بین نگاه جناح رقیب قرار گرفته و بعضا از طرف سران رژیم با حساسیت و واکنش های شدیدتری نسبت به گذشته مواجه شده است.
موضع گیری های تند و تیز صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه، ابراهیم رئیسی دادستان کل کشور، علی لاریجانی رئیس مجلس و تعدادی از فرماندهان سپاه از جمله حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران در واکنش به سخنرانی جنجال برانگیز حسن روحانی(۱) نمونه های دیگری از نزاع درونی جمهوری اسلامی است، که در اوضاع جاری سر باز کرده اند.
صادق لاریجانی و ابراهیم یونسی دو مقام ارشد قضایی رژیم با حمله به روحانی و بیان اینکه گره زدن “آب خوردن” مردم به مذاکرات هسته ای و لغو تحریم ها خطای “راهبردی” است، اعلام کردند: اینگونه صحبت کردن کُد دادن به دشمن محسوب می شود و دشمن نیز از آن سوء استفاده خواهد کرد و باعث می شود که ما را محتاج مذاکرات بداند. حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران نیز در واکنش به سخنان روحانی با تاکید بر اینکه، “صحنه مذاکرات، صحنه تسلیم کردن ذهن های ما در برابر خودشان است”، گفت: این موضوع خطرناکترین پدیده امنیتی است.
در وضعیتی که نزاع و کشمکش جناح های مختلف رژیم شدت بیشتری یافته است و چه بسا در روزهای پایانی مذاکرات باز هم تشدید و علنی تر گردد، پرسش اما، این است که بروز اینگونه تنش ها، آیا صرفا در در چهارچوب پرونده اتمی و مخالفت با روند مذاکرات هسته ای است، و یا تنش های موجود ریشه در مسایل دیگری دارد که عجالتا و در وضعیت کنونی از لابلای پرونده اتمی سر باز کرده اند؟
اینکه مذاکرات هسته ای و چگونگی رسیدن به توافقات جامع با گروه کشورهای ۱+۵ هم اینک به یکی از چالش های درونی رژیم تبدیل شده است، بر کسی پوشیده نیست. اما جای هیچ گونه تردیدی هم نیست که کشمکش های درونی هیئت حاکمه ایران بسیار فراتر از چالش های مربوط به مذاکرات هسته ای و لاجرم فراتر از نتیجه مذاکرات فوق است. تنش هایی که هم اکنون میان مجموعه اصولگرایان و کابینه روحانی وجود دارد و الزاما در ماه های منتهی به “انتخابات” اسفند ماه شدت بیشتری نیز خواهد یافت، صرفا در ارتباط با روند مذاکرات هسته ای نیست، بلکه محصول تقابل منافع اقتصادی و سیاسی جناحی، اختلاف برسر تاکتیک‌ها و ازجمله شیوه برخورد هریک به گروه‌های موسوم به اصلاح‌طلب است. اینهاست علل واقعی اختلافات و مجادلاتی که هر روز در گوشه ای از نظام سر باز می کند و به دنبال آن هر روز یک جنجال تازه برپا می شود.
شیوه برخورد به “اصلاح طلبان” از جمله مواردی است که در طول نزدیک به دو سال پیوسته مورد نزاع و مشاجره طرف‌های درگیر بوده است. سیاست کابینه روحانی با عقبه رفسنجانی و “اصلاح طلبان” معتدل به رغم سرکوب روز افزون کارگران و به رغم تحمیل قوانین ضد کارگری بر طبقه کارگر ایران، اما بنا را بر این دارد که فضای سیاسی را تا حد مقدور برای فعالیت اصلاح طلبان حکومتی و نیروهای به اصطلاح “بی بصیرت” باز کند، و این همان نکته چالش برانگیزی است که اصولگرایان و در راس همه خامنه ای از آن به عنوان خط قرمز نظام یاد کرده اند. لذا، از نظر خامنه ای و زیر مجموعه وابسته به او، بازگشت دوباره اصلاح طلبان حکومتی و به طور اخص عناصری که خامنه ای از آنان به عنوان افراد “بی بصیرت” نام برده است، به دایره قدرت پذیرفتنی نیست.
برای روشن شدن موضوع بهتر است به مستندات خود “اصولگرایان” در این رابطه نظری داشته باشیم. از چند ماه پیش عناصر شاخص “اصولگرایان” از جنتی دبیر شورای نگهبان گرفته تا علی سعیدی نماینده خامنه ای در سپاه پاسداران، از خطیبان نماز جمعه گرفته تا محمد یزدی رئیس مجلس خبرگان، از مصباح یزدی گرفته تا فرماندهان سپاه، همه و همه نسبت به خطر ورود “اصلاح طلبان و عناصر “بی بصیرت” در دو مجلس اسلامی و خبرگان هشدار می دهند. در این میان، هشدار حداد عادل که نزدیک ترین اصولگرای وابسته به خامنه ای است، بسیار صریح تر و روشن تر از دیگران بیان شده است. حداد عادل که رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس ارتجاع نیز هست، روز چهارشنبه ۲۰ خرداد در سومین همایش تجلیل از بازنشستگان روحانی عقیدتی سیاسی نیروهای مسلح ضمن بیان اینکه “انتخابات فرصتی برای ورود دشمن است”، گفت: باید کاری کرد که مجلسی پدید نیاید شبیه آنچه در گذشته بود، که مسلمان نشنود و کافر مبیناد. او در ادامه با نگرانی از دو “انتخابات” پیش رو یادآور شد: یادتان است که چه دورانی بود. شاید مجلسی بدتر پدید آید.
موضع گیری حداد عادل و به کارگیری لفظ “دشمن” برای “اصلاح طلبان” حکومتی، نمونه روشنی از سیاست راهبردی اصولگرایان در واکنش به نیروهای جناح مقابل است. وقتی مهدی کوچک زاده، نماینده مجلس ارتجاع و عضو جبهه پایداری در صحن علنی مجلس جواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی را “خائن” خطاب می کند و عملکرد او در مذاکرات هسته ای را عین “خیانت” می داند، دیگر شنیدن چنین سخنانی از طرف حداد عادل که نسبت به ورود نیروهای “دشمن” به “انتخابات” و مجلس هشدار می دهد، اساسا تعجب آور نخواهد بود. آنهم مجلسی که نمایندگانش همه منصوب شورای نگهبان هستند و انتخاباتش نیز درجه غلظت فرمایشی بودن اش آنچنان بالاست که حتا در حد کاریکاتوری از یک انتخابات دمکراتیک نیز محسوب نمی شود. لذا اختلافات سیاسی و رقابت برسر تسلط براین نهادهاست که کشمکش های جناح های هیئت حاکمه ایران هر روز در جایی سر باز می کند. یک روز روی بازرسی های سرزده و زمانی دیگر روی موضوعات فرهنگی، گاهی در استیضاح وزرا و زمانی دیگر روی موضوع حجاب و عفاف زنان و بعضا در مواقع حساس، همانند موقعیت کنونی و فراتر از آن در ماه های پیش رو به صورت همزمان در چندین عرصه رخ نمایی می کند، که جدیدترین نمونه آن نیز در مورد ممنوع التصویری خاتمی است.
حسن روحانی روز ۲۳ خرداد طی سخنانی اعلام کرد: شورای امنیت ملی هیچ مصوبه ای در خصوص ممنوع التصویری یا ممنوع الخبری محمد خاتمی ندارد و این دروغ است و هر کسی که این مطلب را انتساب داده باید مجازات شود. تنها یک روز پس از سخنان روحانی، غلام حسین محسنی اژه ای، سخنگوی قوه قضائیه طی یک واکنش تند نسبت به روحانی گفت: ممنوع التصویری و ممنوع البیانی محمد خاتمی بر اساس مصوبه شورای عالی امنیت ملی نیست و به دستور دادستانی بوده است و تازمانی که این دستور دادستان به قوت خود باقی باشد، با هر کس که مخالفت کند، برخورد می شود.
آنچه هم اکنون برای طیف ناهمگون”اصولگرایان” از جمله جبهه پایداری، فرماندهان سپاه، طرفداران احمدی نژاد و فراکسیون اصولگرایان مجلس به ریاست حداد عادل دارای اهمیت است و تاکنون نیز روی آن سرمایه گذاری کرده اند، مقابله جهت به شکست کشانیدن سیاست های روحانی است. اما، لازم است توضیح داده شود، تقابل با کدام بخش از سیاست های روحانی؟ اگر به تنش های موجود میان روحانی و اصولگرایان اندکی توجه شود می بینیم، تنها عرصه ای که سیاست کابینه روحانی و مجموعه “اصولگرایان” کاملا بر هم منطبق است و این دو سیاست کمترین زاویه ای باهم در آن عرصه ندارند، سیاست سرکوب و بگیر و ببند کارگران است. در این عرصه، کابینه روحانی با پیش برد سیاست اقتصادی نئولیبرال و بازگذاشتن دست سرمایه داران در استثمار شدید طبقه کارگر ایران که تسریع روند آزاد سازی قیمت ها، تصویب مقررات ضد کارگری و اجرای بی چون چرای سیاست هارترین بخش بورژوازی ایران، دست جناح رقیب خود را ازپشت بسته است. اما، در بقیه عرصه ها، از مذاکرات هسته ای گرفته تا موضوعات فرهنگی، ورزشی، موسیقی، سینما، دانشگاه و زنان، آنهم تا آنجا که گشایشی برای “اصلاح طلبان” حکومتی فراهم شود، سیاست روحانی و “اصول گرایان” در تعارض با هم قرار دارد.
استیضاح و به چالش گرفتن وزرای ارشاد، آموزش و پرورش، علوم، ورزش و در راس همه مقابله با روند مذاکرات هسته ای، همه و همه سیاست راهبردی “اصولگرایان” جهت به شکست کشانیدن سیاست روحانی و به تبع آن جلوگیری از تغییر توازن سیاسی نیروهای درون حاکمیت به نفع حسن روحانی و نیروهای عقبه او است. پوشیده نیست که برآمد این تغییر توازن سیاسی برای طرفین نزاع در دو “انتخابات” پیش روی مجلس اسلامی و خبرگان تجلی خواهد یافت. به عبارت دیگر سیاست “اصول گرایان” با استراتژی شکست سیاست روحانی بر موضع حداد عادل استوار است. یعنی همانگونه که حداد عادل گفت: “باید کاری کرد که مجلسی پدید نیاید شبیه آنچه در گذشته بود، که مسلمان نشنود و کافر مبیناد”. در طرف مقابل نیز، البته سیاست روحانی و سرمایه گذاری او روی مذاکرات هسته ای جهت رسیدن به توافق نهایی با کشورهای ۱+۵ و نیز سخنرانی های جنجال برانگیر او در موضوعات فرهنگی و اجتماعی که تماما در قالب همان سخنرانی ها و لفاظی های تکراری باقی مانده و بعد از مدتی هم به فراموشی سپرده می شوند، مجموعا تلاش و جدالی ست که او نیز جهت کسب وجهه و پیشبرد سیاست های خود در مقابله با جناح رقیب اتخاذ کرده است.
از این رو، به رغم اینکه تقابل و کشمکش های درونی هیئت حاکمه ایران در لحظه کنونی عمدتا روی مذاکرات اتمی متمرکز شده است، اما، مستثنا از اینکه این مذاکرات به نتیجه برسد یا نه، این کشمکش ها که بر بستر تقابل منافع و سیاست‌های مجزای جناح‌ها، تبلور یافته اند، کماکان تداوم داشته و در ماه های منتهی به اسفند ابعاد وسیعتری نیز خواهد یافت.
زیرنویس:
(۱) روحانی، روز ۱۷ خرداد طی سخنانی در نشست محیط زیست، رفع همه کمبودها، نارسایی ها و معضلات موجود جامعه از جمله بحران محیط زیست و آب خوردن مردم را نیز به نتیجه مذاکرات و لغو تحریم ها گره زد و گفت: تحریم های ظالمانه باید برود تا مسئله محیط زیست و آب خوردن مردم حل شود.

متن کامل نشریه کار شماره ۶۹۵ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.