طی هفته های اخیر موجی از اعتصابات کارگری، بخش وسیعی از مراکز اقتصادی، صنعتی و تولیدی کشور را فرا گرفته است. اعتصاب متحدانه کارگران بخش های گسترده ای از مناطق نفت و گاز و پتروشیمی چهار استان جنوبی کشور، که در اعتراض به قراردادهای پیمانی وعدم پرداخت حقوق و مزایای خود به طور همزمان دست به اعتصاب زده اند، نمونه آشکاری از انفجار و سرریز شدن نارضایتی عمیق توده های کارگر از وضعیت موجود است. وضعیت نابسامان و فلاکت باری که طبقه سرمایه دار حاکم و نظام سیاسی پاسدار منافع آن به عموم کارگران ایران تحمیل کرده اند.
این اعتصابات که روز ۱۱ مرداد، در پنجاهمین روز اعتصاب کارگران مبارز هفت تپه به طور همزمان در چند پالایشگاه نفت و گاز و پتروشیمی جنوب آغاز شد، در روزهای بعد گسترش بیشتری یافت و نیروگاه های برق و بخش های دیگری از مناطق اقتصادی کشور را نیز فرا گرفت. در ادامه اعتصاب، علاوه بر پالایشگاه های آبادان، کنگان، پارسیان، پارس جنوبی، ماهشهر، جفیر اهواز، قشم و پالایشگاه اصفهان، کارگران پتروشیمی های لامرد، رازی، پتروپالایش کنگان، پارس جنوبی، عسلویه و پتروشیمی بوعلی نیز به اعتصاب پیوستند.
همزمان با اعتصاب مراکز اقتصادی فوق و واحدهای تولیدی هپکو و هفت تپه که از قبل در اعتصاب بودند، کارگران نیروگاه سیکل ترکیبی مشهد، نیروگاه حرارتی و گازی تبریز، نیروگاه برق بید خون عسلویه، نیروگاه برق پارس جنوبی، سیکل ترکیبی ارومیه، نیروگاه برق رود شور تهران و چند واحد صنعتی و اقتصادی دیگر هم به مجموعه واحدهای اعتصابی پیوستند.
کارگران و کارکنان مناطق اقتصادی جنوب کشور، که در گرمای طاقت فرسای بعضا تا بالای ۵۰ درجه کار می کنند، در اعتراض به سختی شرایط کار و قراردادهای پیمانی، نبود امکانات ایمنی و رفاهی و پرداخت نشدن به موقع حقوق و مزایای شان دست به اعتصابی متحدانه زده و اعلام کرده اند، تا رسیدن به خواست ها و مطالبات شان به سر کار باز نخواهند گشت.
شرایط سخت و طاقت فرسایی را که کارگران این مجموعه از مراکز تولیدی و اقتصادی در حال اعتصاب در آن بسر می برند، شرایط نابسامان عموم کارگران ایران است. اعتصابات فوق، به رغم همه شکوه و عظمتی که آفریده اند، به رغم شوق و امیدی که در دل عموم کارگران و توده های زحمتکش ایران ایجاد کرده اند، به رغم اینکه یکی از پر افتخارترین اعتصابات ۴۱ سال گذشته را رقم زده اند، با این همه اگر ابعاد سراسری پیدا نکنند، اگر کارگران این مناطق اعتصابی در ارتباطی تنگاتنگ با کارگران دیگر مراکز تولیدی، اقتصادی و صنعتی قرار نگیرند، اگر طبقه کارگر ایران نتوانند درد مشترک خود را به صورت یک طبقه فریاد کند، این اعتصابات دیر یا زود چه با تحقق بخش های کوچکی از خواست های شان از جمله پرداخت حقوق و مزایای معوقه و چه در بدترین حالت بدون تحقق مطالبات شان، خاتمه خواهد یافت.
رفقای کارگر، کارگران پیشرو و مبارز!
آنچه اکنون می تواند یاری رسان کارگران اعتصابی این مراکز اقتصادی باشد، آنچه اکنون می تواند تداوم و گسترش این اعتصابات را به طور نسبی تضمین کند و درد مشترک کارگران را به فریادی رسا بر سر طبقه حاکم و نظام سیاسی پاسدار منافع آن بکوبد، سازماندهی کمیته های اعتصاب و ایجاد پیوند و هماهنگی میان این کمیتهها است. تشکیل کمیته های اعتصاب و ایجاد کمیته یا شورای هماهنگی متشکل ازاین کمیتهها ضروت تداوم اعتصابات کارگری برای رسیدن پیروزی است. اعتصابات شوق برانگیز کارگران در واحدهای مختلف اقتصادی، که این روزها حاکمان سرمایه را به هراس افکنده است، در صورت پراکندگی و عدم ارتباط تنگاتنگ با واحدهای دیگر، به شدت آسیب پذیرند.
شکل گیری کمیته های اعتصاب با حضور کارگران پیشرو در هر واحد تولیدی و صنعتی و ارتباط و هماهنگی میان واحدهای مختلف، اعتصابات کارگری را از آن چه که اکنون هست، گامی فراتر میبَرَد. روشن است که شکل سازماندهی کمیته های اعتصاب، علنی، نیمه علنی یا مخفی بودن آن در واحدهای مختلف اقتصادی، بر بستر تجارب عینی و مبارزاتی خود کارگران خواهد بود.
بی تردید، کارگران نفت و گاز و پتروشیمی، با تجارب ارزنده ای که از گذشته تا به امروز دارند، می توانند راهگشای عملی تحقق کمیته های اعتصاب و هماهنگی نیز باشند. حضور نمایندگان منتخب کمیته های اعتصاب هر واحد اقتصادی، در کمیته هماهنگی اعتصاب، نیازاعتصاب فراواحدی و تضمینی برای ادامه کاری اعتصاب است. باگسترش اعتصابات فراکارخانهای و ایجاد هماهنگی بیشترمیان کارگران صنایع و بخش های مختلف است که مسیر سازماندهی اعتصابات سراسری کارگری نیز هموار میشود.
زنده باد اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگران ایران
پیش به سوی سازماندهی کمیته های اعتصاب و هماهنگی
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی – برقرار باد حکومت شورایی
زنده باد آزادی – زنده باد سوسیالیسم
سازمان فدائیان (اقلیت)
۲۵ مرداد ۱۳۹۹
کار، نان، آزادی – حکومت شورایی
نظرات شما