ازدواج کودکان، خشونت علیه کودکان و زنان است

یادداشت سیاسی- در گزارش اخیراً منتشره از سوی یونیسف، از میان بیش از ۷۰۰ میلیون زنی که در کودکی ازدواج کرده‌اند، بیش از ۲۵۰ میلیون ازدواج پیش از ۱۵ سالگی آنان بوده است. کمیسیون زنان سازمان ملل متحد نیز اعلام کرده است، با ادامه این روند، تا سال ۲۰۲۰، بیش از ۱۴۰ میلیون کودک متأهل خواهیم داشت. این پدیده‌ایست که در ایران نیز رو به گسترش است.
طبق گزارشی که به تازگی سازمان ثبت احوال ایران منتشر نموده است، در ۹ ماهه آخر سال گذشته، ۵ / ۳ درصد  ازدواج‌های ثبت شده (نزدیک به ۳۱ هزار مورد) مربوط به ازدواج دختران زیر ۱۵ سال بوده است. طبق همین آمار، در هفت سال گذشته همواره بیش از یک سوم زنانی که ازدواج آن‌ها ثبت شده است، زیر ۱۹ سال بوده‌اند.
این نخستین باری نیست که در رسانه‌ها اخبار مربوط به ازدواج کودکان انعکاس می‌یابد. در اخبار دی ماه سال ۹۰ آمده بود که مدیر کل ثبت احوال هرمزگان اعلام کرده بود، طی ۱۰ ماهه سال جاری ۶ ازدواج زیر ۱۰ سال به ثبت رسیده است. و در همان استان، ۵۳۰ مورد ازدواج زیر ۱۴ سال نیز به ثبت رسیده بود.
آخرین آمار مرکز آمار ایران درباره ازدواج خردسالان به سال ۸۵ برمی‌گردد. طبق این آمار، تعداد کودکان ازدواج کرده در سنین ۱۰ تا ۱۸ سال، ۸۴۸ هزار نفر بود، که ۷۵۰ هزار نفر، دخترانی بوده‌اند که با مردان بالاتر از ۱۸ سال ازدواج کرده‌اند. از این تعداد کودک متأهل، ۲۵ هزار نفر در سنین کم‌تر از ۱۸ سال طلاق گرفته و حدود ۱۲ هزار نفر نیز همسران خود را از دست داده‌اند. باز، طبق همین آمار رسمی، در فاصله سال‌های ۸۵ تا ۸۹ این آمار ۹ / ۴ درصد افزایش داشته است.
و این همه آمار رسمی‌و مواردی‌ست که به ثبت رسیده‌اند، وگرنه آمار واقعی بسیار بالاتر از این است. امری که شهین‌دخت مولاوردی، معاون رئیس جمهوری، نیز به آن اذعان دارد. ازدواج بسیاری از کودکان، به ویژه در روستاها و مناطق دورافتاده اصولا ثبت نمی‌شوند و با خواندن یک صیغه طولانی مدت و به عبارتی ۹۹ ساله، دو طرف به عقد یکدیگر درمی‌آیند.
ازدواج‌های ثبت شده در سازمان ثبت احوال، ازدواج‌های قانونی و رسمی محسوب می‌شوند، زیرا در ماده  ۱۰۴۱ قانون مدنی، سن تعیین شده برای ازدواج دختران ۱۳ سال و برای پسران ۱۵ سال است. البته در قوانین جمهوری اسلامی برای ازدواج دختران زیر ۱۳ سال نیز راه‌هایی پیش‌بینی شده است و آن وجود ۳ شرط “اذن ولی”، “مصلحت طفل” و “اجازه دادگاه” است. ۳ شرطی که نه تنها هیچ گونه مانعی بر سر راه ازدواج کودکان زیر ۱۳ سال قرار نمی‌دهد، بلکه ازدواج کودکان زیر ۱۳ سال را قانونی و میسر می‌سازد.
کیست که نداند این “ولی” است که کودک را به ازدواج وامی‌دارد.
کیست که نداند، ازدواج کودک، طبق تمام پژوهش‌های پزشکی، روانشناسانه و اجتماعی جهانی نه تنها هیچ مصلحتی برای کودک در برندارد، بلکه تأثیرات جسمی و روانی زیان‌باری بر کودک می‌گذارد.
و سرانجام کیست که نداند آخوندها و قضات جمهوری اسلامی در صدور مجوز برای ازدواج کودکان زیر ۱۳ سال، تردیدی به خود راه نمی‌دهند.
طبق بررسی‌های انجام شده، فقر مهم‌ترین عاملی است که خانواده‌ها را وامی‌دارد تا کودکان خود را شوهر دهند یا به عبارتی دیگر بفروشند. اکثر این عروسان خردسال، متعلق به خانواده‌هایی هستند که با فقر و محرومیت روبرویند. از این‌رو، دختران خود را در خردسالی شوهر می‌دهند تا با کم کردن یک نان‌خور، هم از هزینه خانوار کم کنند و هم شاید با گرفتن پولی، زندگی خود را کمی سامان دهند.
الگوی ازدواج کودکان در کشور نیز این نظریه را تأیید می‌کند. آمار این ازدواج‌ها معمولا در حاشیه شهرهای بزرگ، شهرهای کوچک و روستاها، یعنی در مناطق فقیرنشین، بیش‌تر است. طبق بررسی‌های سال ۸۹، حدود ۷ هزار و ۲۰۰ ازدواج کودک ۱۰ تا ۱۴ ساله در سیستان و بلوچستان، ۵ هزار و ۲۰۰ ازدواج در استان خوزستان، ۲ هزار و ۶۰۰ ازدواج در استان آذربایجان شرقی ثبت شده است. در استان تهران نیز ۱۲۰۰ کودک ازدواج کرده‌اند.
امروزه خرید و فروش کودکان در قالب ازدواج گریبانگیر خانواده‌های فقیر است. برای مثال ۷۲ درصد از زنانی که اقدام به فرار از خانه کرده و در اورژانس‌های اجتماعی بهزیستی استان تهران در سال‌های ۸۱ و ۸۲ پذیرش شده بودند، دخترانی ۱۱ تا ۱۷ ساله بودند.
اگر فقر بزرگ‌ترین و مهم‌ترین عامل ازدواج کودکان به شمار می‌آید، اما علل دیگر را باید در دیدگاه مردسالارانه، نابرابری‌های جنسیتی و سنت‌های عقب‌افتاده جست. در جامعه‌ای که کودک، جزو مایملک پدر محسوب می‌شود؛ در جامعه‌‌ای که به علت سلطه دیدگاه مردسالارانه، انواع اشکال خشونت علیه زنان، امری عادی تلقی می‌شود، در جامعه‌ای که قوانین، سنت‌های عقب‌افتاده را تثبیت و نهادینه می‌کنند؛ در جامعه‌ای که قوانین زن‌ستیزانه و مذهبی‌اش، زن را نیمه انسان دانسته و آنان را از بسیاری از حقوق انسانی‌شان محروم می‌کنند، پدیده‌ی ازدواج کودکان تعجبی برنمی‌انگیزد.
طبق قوانین جمهوری اسلامی، یکی از شروط ازدواج کودک، “مصلحت طفل” نام برده شده است. پژوهش‌های علمی در تمامی جهان ثابت می‌کنند که ازدواج در خردسالی نه تنها با هیچ یک از “مصلحت‌های طفل” انطباق ندارد، بلکه نمونه بارز خشونت علیه کودک و در مورد عروسان خردسال، خشونت علیه زنان، است. خشونتی که پیامدهای ویران‌گری برای جسم و روان کودک دارد. آسیب‌های ناشی از عدم آمادگی جسمی و روانی کودکان برای رابطه جنسی، پذیرش مسئولیت‌های زندگی زناشویی، بارداری و بچه‌داری، هیچ‌گاه در طول عمر این دخترکان ترمیم نمی‌شوند. کودکانی که، بسیاری‌شان، هنوز آلت جنسی‌شان برای رابطه جنسی رشد کامل را نیافته، کودکانی که از نظر روانی برای رابطه جنسی آمادگی ندارند، کودکانی که خود هنوز نیاز به مراقبت دارند، چه بسا با بارداری زودهنگام، سلامت جسمانی‌شان به خطر می‌افتد و اگر خود و کودک‌شان جان به در برند، بایستی مسئولیت تربیت و پرورش کودک دیگری را بر عهده گیرند؛ کودکانی که خود از تحصیل و مهارت‌آموزی و کسب استقلال مالی بی‌بهره‌اند، کودکانی که بر اثر بی‌تجربه‌گی امکان دفاع و مقابله با خشونت‌های جنسی و خانگی و اجتماعی را ندارند، چگونه می‌توانند یک زندگی سالم داشته باشند و فرزندانی سالم از نظر روانی و جسمی به بار آورند.
و این سرنوشتی‌ست بسیار محتمل برای فرزندان این عروسان خردسال. و این چرخه هم‌چنان استمرار می‌یابد. چرخه‌ای که با ادامه سلطه جمهوری اسلامی، گریزی از آن نیست.
همان گونه که گفته شد، ازدواج کودک منحصر به ایران نیست و پدیده‌ایست چند بُعدی که محو آن نیز رویکردی چند بُعدی را می‌طلبد. اما با گذشت هر روز از عمر جمهوری اسلامی، نه تنها امیدی به بهبودی اوضاع نیست، بلکه با گسترش هر چه بیش‌تر فقر، با تشویق و حفظ و تثبیت سنت‌های عقب‌افتاده و قوانین دینی و زن‌ستیزانه‌ی جمهوری اسلامی و با تثبت و تعمیق فرودستی زنان، هر روز ابعاد وسیع‌تری به خود خواهد گرفت و کودکان بیش‌تری را قربانی خواهد کرد. اغراق نیست اگر گفته شود، با ادامه حیات این رژیمی که مصایب اقتصادی، اجتماعی و سیاسی متعدد و همه جانبه‌ای را برای توده مردم رقم زده است، آینده‌ای تاریک و اندوهبار در انتظار میلیون‌ها کارگر و زحمتکش و فرزندان آنان است. آینده‌ای که تنها راه اجتناب از آن، سرنگونی هر چه زودتر این رژیم و برقراری حکومتی‌ست برخاسته از مردم. حکومتی که با این پدیده و سایر معضل‌های اجتماعی و اقتصادی در همه ابعادشان مبارزه‌ای واقعی را آغاز کند و رفاه و شادی را برای توده مردم به ارمغان آورد.

متن کامل نشریه کار شماره ۶۷۴ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.