وز چهارشنبه، ۸ آبان (۳۰ اکتبر)، علی خامنه ای در مراسمی که به بهانه اعطای سردوشی به دانشجویان افسری ارتش برگزار شده بود، طی سخنانی، ناآرامی های جاری در عراق و لبنان را به آمریکا و متحدان آن نسبت داده و گفت: “بزرگترین لطمه ای که دشمنان می توانند به یک کشور بزنند، این است که امنیت را از آنان سلب نمایند، یعنی کاری که امروز در برخی از کشورهای منطقه شروع کردند و امنیت را از مردم می گیرند”.
خامنه ای، سپس قیام مردم عراق را با خیزش سلحشورانه جوانان و توده های زحمتکش مردم ایران در دیماه ۹۶ مقایسه کرده و آنگاه با نسبت دادن هر دوی این اعتراضات وسیع مردمی به دخالت کشورهای “بیگانه” گفت: “برای کشور عزیز ما هم از این فکرها کرده بودند که خوشبختانه مردم به موقع در میدان حضور پیدا کردند و خنثی شد”.
جملات بالا، سرفصل هایی از افاضات خامنه ای در مراسم روز چهارشنبه بود. با همین مقدار از سخنان خامنه ای، کاملا آشکار است که او چه می خواهد بگوید و چه توصیه های سرکوبگرانه ای برای دولت و نیروهای امنیتی عراق و لبنان در سر دارد. خامنه ای با پنهان شدن پشت واژه “مردم” و بیان حضور به موقع آنان در میدان، که همان حضور سرکوبگرانه و فاشیستی نیروی انتظامی، گله های بسیجی و نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در کشتار مردم ایران بوده اند، عملا همان طرح سرکوب را برای کشتار بیشتر توده های بپا خاسته عراق و لبنان نسخه پیچی کرده است. همان شیوه ای که جمهوری اسلامی به بیرحمانه ترین شکل ممکن در وقایع سال ۸۸ و پس از آن در خیزش انقلابی جوانان و توده های فقر زده مردم ایران در دیماه ۹۶ برای سرکوب اعتراضات میلیونی مردم ایران به کار گرفت.
خامنه ای اما به همین مقدار بسنده نکرد. او در ادامه با بیانی صریح تر مبنی بر اینکه “دشمنان” در صدد ایجاد ناامنی در عراق و لبنان هستند، به “دلسوزان عراق و لبنان” توصیه کرد که اولویت اول شان را در “علاج ناامنی” قرار دهند.
از این واضح تر دیگر ممکن نبود، تا خامنه ای فرمان سرکوب مردم بپا خاسته عراق و لبنان را به سپاه بدر، نیروهای حشدالشعبی، حزب الله لبنان و دیگر مزدوران وابسته به جمهوری اسلامی در عراق و لبنان توصیه کند. همان نیروهای مرتجع و مزدوری که خامنه ای از آنان به عنوان “مردم” و “دلسوزان عراق و لبنان” نام برده است. نیروهای شبه نظامی و آدمکشانی که توسط شاخه برون مرزی سپاه قدس پاسداران به فرماندهی قاسم سلیمانی در لبنان و عراق جهت پیشبرد استراتژی توسعه طلبانه و اهداف پان اسلامیستی جمهوری اسلامی سازماندهی شده اند.
به رغم تاکید آشکار خامنه ای به دولت های عراق و لبنان و توصیه صریح او به نیروهای مزدور جمهوری اسلامی در امر سرکوب قیام توده های مردم عراق و لبنان، اینبار اما فقط او نبود که تحت پوشش “علاج ناامنی”، فرمان سرکوب مردم عراق و لبنان را صادر کرد. دولت نیز همراه خامنه ای همان نسخه ولی فقیه جمهوری اسلامی را به زبانی دیگر برای در هم کوبیدن قیام توده های فقر زده لبنان و عراق صادر کرد.
محمود واعظی، رئیس دفتر حسن روحانی نیز صبح چهارشنبه، ضمن بیان اینکه دشمنان جمهوری اسلامی “تلاش زیادی انجام می دهند، با شعارهایی که درست می کنند فاصله بین جمهوری اسلامی با عراق ایجاد کنند و باید هم آن ها و هم ما این آگاهی را داشته باشیم که خارجی ها به اهدافشان نرسند”، گفت: “وضعیتی الان به وجود آمده و اینکه هم آمریکا و برخی کشورهای دیگر و رژیم صهیونیستی روی خواسته های مردم سوار شده و هم فضای مجازی را کنترل می کنند، هم خط می دهند و هم از نظر مالی حمایت می کنند، و به نظر می رسد در مجموع [اوضاع] به ضرر مردم لبنان و عراق است”.
در واقع هم خامنه ای و هم کابینه حسن روحانی در یک هم آوایی مشترک، با نسبت دادن قیام توده های تحت ستم لبنان و عراق به دخالت دولت هایی همانند آمریکا، عربستان و اسرائیل، به آشکارترین وجه ممکن در صدد ترغیب حزب الله برای سرکوب اعتراضات میلیونی مردم لبنان و نیز با برانگیختن دولت عراق و مزدوران سپاه بدر و حشدالشعبی برای سرکوب و کشتار بیشترمعترضین، در صدد پایان دادن به قیام عمومی مردم عراق و لبنان شده اند. توده های مردمی که اگرچه خوشبختانه در لبنان تا کنون تلفات سنگینی نداده اند، اما در عراق طی همین یک ماهی که اعتراضات وسیع خیابانی می گذرد، شوربختانه بیش از ۲۵۰ نفر کشته و هزاران تن دیگر نیز زخمی شده اند.
توده های مردمی که از ظلم وستم، دزدی و فساد، فقر و بیکاری و کشتار و ناامنی ایجاد شده توسط دولت های مرتجع عراق و لبنان جان شان به لب رسیده و اکنون برای تغییر وضعیت موجود به اعتراضات وسیع خیابانی روی آورده اند. در واقع ناامنی موجود در عراق و لبنان آنگونه که خامنه ای ادعا کرده است، نه فقط با دخالت آمریکا و دیگر کشورهای منطقه مورد نظر خامنه ای، که عمدتا از طرف خود جمهوری اسلامی در سازماندهی گروه های شبه نظامی و نیز در نتیجه ادامه کاری همین دولت های منحط فرقه ای، قومی و قبیله ای حاکم بر عراق و لبنان ایجاد شده است. همان سیستم های فرقه ای و مذهبی که طی سالیان متمادی بر توده های مردم این کشورها تحمیل شده است. دولت هایی که در فساد و رانت خواری غوطه ورند و ناامنی و فقر و فلاکت و بیکاری گسترده ای را بر توده های زحمتکش این دو کشور تحمیل کرده اند. توده هایی که اکنون با مطالبه تغییر ساختار حکومتی به خیابان ها ریخته اند تا با برچیدن بساط سیستم فرقه ای و قبیله ای حاکم بر عراق و لبنان، به کار، نان، آزادی و امنیت اجتماعی دست یابند.
در واقع آنچه موجب نگرانی هیات حاکمه ایران شده است، وجود همین شعارهای ضد دولتی و مطالبات معیشتی بر حق توده های فقر زده ای است که اکنون به صورت میلیونی در اعتراض به فساد و دزدی دولت های حاکم در خیابان ها حضور یافته اند. خواست هایی که این روزها به طور روز افزونی با شعارهایی علیه سپاه پاسداران، قاسم سلیمانی همراه با مطالبه خروج نیروهای مزدور جمهوری اسلامی از عراق و لبنان رقم خورده است. همان شعاری که واعظی، رئیس دفتر حسن روحانی از آن با عنوان “تلاش آمریکا و برخی کشورهای دیگر” برای “ایجاد فاصله” میان عراق با جمهوری اسلامی یاد کرده است.
در واقع تمام نگرانی خامنه ای و هیات حاکمه ایران که اینگونه شتابزده خواهان سرکوب بیشتر معترضین برای پایان دادن به اعتراضات وسیع خیابانی در عراق و لبنان شده اند، ناشی از همین مطالبات برحق توده های بپاخاسته برای برچیدن بساط دولت های مذهبی، قبیله ای و فرقه ای حاکم بر این کشورها است. سیستمی که منافع جمهوری اسلامی و نیروهای مزدورش در عراق و لبنان، به طور ریشه ای با استمرار آن گره خورده است و هیات حاکمه ایران هرگز خواهان تغییر ساختاری حکومت فرقه ای در این دو کشور نیست.
گسترش دامنه اعتراضات در عراق و لبنان که تاکنون منجر به استعفای سعد حریری، نخست وزیر لبنان و قبول استعفای نخست وزیر عراق از طرف رئیس جمهوری این کشور شده است، عملا نگرانی بیشتر خامنه ای را دامن زده است. علاوه بر موارد فوق، باید از صدور بیانیه حشدالشعبی و نگرانی این نیروی مزدور وابسته به جمهوری اسلامی از گسترش شعارهای ضد جمهوری اسلامی در عراق یاد کرد. بیانیه ای که حشدالشعبی با صدور آن، از “سکوت دولت و وزارت خارجه عراق” و نیز از “سکوت احزاب، شخصیت ها و علماء این کشور” نسبت به شعار های “اهانت” آمیزی که توده های مردم عراق این روزها علیه خامنه ای و دیگر رهبران جمهوری اسلامی سر می دهند، اظهار نگرانی و تعجب کرده است.
همه این وقایع به روشنی نشان می دهد که روند اعتراضات توده های زحمتکش این دو کشور، تا چه حد به ضرر جمهوری اسلامی پیش می رود. این ها اما بخشی از نگرانی خامنه ای از وضعیت بوجود آمده است. نگرانی بیشتر خامنه ای، از تاثیر گذاری تحولات لبنان وعراق روی کارگران و توده های زحمتکش مردم ایران است. تراکم خشم و نفرت کارگران و توده های عصیان زده بعد از خیزش انقلابی دیماه ۹۶ اکنون بهسان انبار باروتیست که تنها یک جرقه می تواند ان را به یک حریق بزرگ تبدیل کند و همین حریق است که خامنه ای را این چنین به نگران و وحشت زده ساخته است. وحشتی که خامنه ای را بر آن داشته تا آشکارا خواهان سرکوب بی حد و حصر معترضین و خاتمه دادن به ادامه اعتراضات وسیع خیابانی در لبنان و عراق شود.
گسیل ۷۰۰۰ نیروی سپاه پاسداران از ایران به عراق که این روزها خبر آن توسط یک موسسه تحقیقاتی روسیه بنام “بنیاد فرهنگ استراتژیک” منتشر شده است به همراه ورود شتابزده قاسم سلیمانی به عراق و رای زنی او با مقامات عراقی جهت قبولاندن “هادی العامری” یکی دیگر از دست نشاندگان جمهوری اسلامی به جای عادل عبدالمهدی نخست وزیری مستعفی عراق، جملگی در راستای همان توصیه خامنه ای به مزدوران جمهوری اسلامی در عراق و لبنان است. توصیه ای سرکوبکرانه برای خاموش کردن صدای انقلاب و خاتمه دادن به اعتراضات وسیع توده ای در این کشورها است. توده های معترضی که این روزها با حضور میلیونی در خیابان های لبنان و نیز با حضور ده ها هزار نفری در شهرهای شمال و جنوب عراق و با سنگر بندی در پاره ای از پل ها و مناطق استراتژیک و نیز تصرف میدان تحریر (آزادی) بغداد، اراده کرده اند تا برچیدن نظام فاسد و منحط فرقه ای و قبیله ای در عراق و لبنان و دست یابی به دیگر مطالبات معیشتی شان از پای ننشینند.
نظرات شما