طبقه کارگر، سیلی که خرابی به بار آورد و سیلی که باید آباد کند

سیل و خرابی‌های گسترده آن در ۱۵ استان از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب کشور و خسارت‌های جانی و مالی فراوانی که برای مردم، بویژه اقشار زحمتکش و فرودست جامعه به بار آورد، یک بار دیگر ماهیت پلید رژیم ستمگر و جنایتکار جمهوری اسلامی ومشتی انگل و مفت‌خور که در تمام ۴۰ سال گذشته، تنها در فکر استثمار بیشتر و افزودن بر سودها و سرمایه‌های خود و دست‌اندرکار غارت و چپاول هر چه بیشتر ثروت‌های جامعه و پر کردن جیب‌های گشاد خود بوده‌اند، به نمایش گذاشت و مشت این زمام‌داران دزد و بی‌لیاقت و دشمان توده مردم را باز کرد.

امروز همه مردم ایران می‌دانند که مسبب اصلی خسارات جبران‌ناپذیر سیل، طبقه حاکم و رژیم سیاسی پاسدار منافع این طبقه است که هیچ‌گاه در اندیشه طبیعت و بحران محیط ‌زیستی نبوده برعکس برای کسب سود بیشتر در تخریب طبیعت چنان پیش رفته است که در جهان امروز کم‌تر می‌توان نمونه آن را یافت. بی‌لیاقتی رژیم و بیگانگی آن با طبیعیت و توده مردم، فقط در این نیست که به فرض پیش‌بینی‌های لازم را در این مورد انجام نداده و اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از این گونه حوادث یا دست کم کاهش خسارات آن را تدارک ندیده است، در ساخت‌وساز سدها مسائل کارشناسی را رعایت ننموده، مسیل‌ها را لایروبی نکرده، در مسیر رودخانه‌ها ساخت و ساز کرده و هزینه‌ای را برای مقابله با چنین حوادثی پیش‌بینی ننموده است، بلکه همگان به چشم خود دیدند که حتا پس از وقوع حادثه و جاری شدن سیل نیز هیچ کاری انجام نداد و تنها برای تماشای سیل و خودنمایی به صحنه رفت!

بارش شدید و مستمر باران و بدنبال آن سیلی که در روزهای پایانی سال ۹۷ به راه افتاد و تا روزهای پایانی فرودین ۹۸ ادامه یافت، علاوه بر آن‌که جان ده‌ها نفر را گرفت و صدها مجروح و مصدوم بر جای گذاشت، هزاران خانوار را نیز آواره کرد. ده‌ها هزار هکتار اراضی مزروعی و باغات زیر خروارها گل و لای مدفون شد. بسیاری از روستاها بطور کامل زیر آب رفتند.صدهاهزار خانه را غیرقابل سکونت ساخت. سیل احشام و طیور روستائیان را نیز در کام خود فرو برد. هزاران خانه در روستاها و حواشی رودخانه‌ها تخریب و با گل و لای اندود شدند. دربرخی مناطق پلدختر، شدت سیل به حدی بود که ۱۱۰ خانه را به نحوی با خود برده که حتا یک آجر هم از این خانه‌ها باقی نمانده و حدود ۴ متر از خاک زیر خانه‌ها را نیز کنده و با خود برده است. سیل‌بندها، جاده‌ها، پل‌ها و بسیاری از مدارس، واحدهای صنفی و اقتصادی و کارگاه‌ها و برخی کارخانه ها نیز طعمه سیل شد.

ابعاد فاجعه به‌قدری وسیع و گسترده است که خسارات وارده را نمی‌توان تخمین زد. برای نمونه تنها در شرکت کشت و صنعت نیشکر دهخدا در اهواز، بیش از ۱۲ هزار هکتار از اراضی این شرکت به نحوی در سیل فرو رفته است که حتا پس از فرو نشستن کامل سیل نیز این زمین‌ها تا سال‌ها بعد به حالت اولیه و مناسب برای کشت باز نخواهد گشت. به زمین‌های متعلق به پنج کشت و صنعت شرکت توسعه نیشکر آسیب‌های جدی وارد شده و ۴۵ هزار هکتار زمین زیر آب رفته و به تاسیسات و کارخانه‌های مربوطه نیز آسیب‌های جدی وارد آمده است. قریب به ۲۰ هزار نفر در این شرکت‌ها مشغول به کار بوده‌اند که سیل کار و زندگی آن‌ها را مختل ساخته است. بخش مهمی از آسیب‌ها و خسارات، مربوط به کارگاه‌ها و کارخانه‌ها و واحدهای تولیدی و صنفی و تاسیسات اداری است. خسارت به حدی زیاد بوده است که به اعتراف ایلنا، رسانه حکومتی، موضوع اشتغال در کل مناطق سیل‌زده با مشکلات جدی روبرو شده است. وزیر صنعت و معدن در این مورد می‌گوید در استان گلستان به ۱۵۰۰ واحد صنفی و در مازندران ۳۰۰ واحد صنفی آسیب‌های جدی وارد شده است. تنها در شهرک صنعتی آق‌قلا حدود ۲۰۰ واحد تولیدی آسیب دیده و بیش از ۳ هزارکارگر بیکار شده‌اند. ۶۰ واحد مرغداری تخریب و کارگران این واحدها نیز کار خود را از دست داده‌اند و در مجموع به ۳۵۰۰ واحد صنفی در این استان آسیب‌های جدی وارد آمده است. در گنبد کاوس سیل فعالیت ۳ واحد تولیدی با ۵۰۰ کارگر را خوابانده است. در “معمولان” و “پل‌دختر” دست کم ۵۳۰۰‌ کارگر از جمله ۱۳۰۰ کارگر ساختمانی بیکار شده‌اند و ۳۰۰‌ کارگر حتا خانه و کاشانه خود را نیز به کلی از دست داده‌اند. در لرستان ۳۰ کارگاه صنایع دستی و ۱۴ مزرعه پرورش ماهی تخریب شده، هزاران دام و طیور تلف شده و کارگران این واحدها نیز بیکار شده‌اند. در شهرک صنعتی شماره ۲ اهواز، چندین واحد بزرگ تولیدی به کلی تعطیل شده، تنها در کارخانه روغن‌کشی ۳۰۰ کارگر بیکار شده‌اند. ابعاد آسیب‌ها و خسارات و خرابی‌ها، همچنین آمار واقعی تعداد کارگرانی که کار خود را از دست داده‌اند بسیار بیشتر از این‌هاست. آب گرفتگی و تخریب ساختمان کارگاه‌ها و کارخانه‌ها، بیکاری ده‌ها هزار تن و بسته شدن دریچه تامین معاش چند ده هزار خانوار کارگری را در پی داشته است. خبرگزاری ایرنا شمار شاغلان استان‌های درگیر سیل را نزدیک به ۹ میلیون نفر گزارش نموده است. اما مقامات و منابع رسمی دولتی هنوز مشخص نکرده‌اند چه تعداد از کارگران پس از سیل شغل خود را از دست داده‌اند.

بی‌تفاوتی دولت و مقامات حکومتی در قبال این فجایع و بی‌توجهی آن‌ها نسبت به جان و مال و زندگی توده‌های زحمتکش آسیب‌دیده و لاقیدی فزون از حد آن‌ها در برابر تخریب واحدهای تولیدی و صنفی و بیکاری گسترده کارگران چنان آشکار بود و چنان توی چشم می‌زد که حتا رسانه حکومتی ایلنا،ضمن اشاره به آسیب‌های جدی به مساله اشتغال در کل مناطق سیل‌زده و کارگرانی که سیل آن‌ها را بیکار ساخته است ۲۱ فروردین چنین اعتراف کرد”برنامه‌ای برای حمایت از این کارگران وجود ندارد”!

دولت جمهوری اسلامی و مقامات حکومتی جز دادن برخی وعده‌های توخالی و سر خرمن و برخی اقدامات ناچیز، هیچ کاری برای کارگران و عموم توده‌های زحمتکش سیل‌زده انجام نداد. کریم یاوری مدیر کل حمایت از مشاغل و بیمه بیکاری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در روزهای پایانی سومین هفته جاری شدن سیل،چنین وعده داد، به کارگرانی که تحت پوشش قانون کار بوده‌اند و حداقل ۶ ماه حق بیمه پرداخت کرده‌اند، پس از بررسی پرونده آن‌ها- البته اگر به اداره کار مراجعه کنند- مقرری بیمه بیکاری که از حداقل مزد مصوب شورای عالی کار کمتر نخواهد بود پرداخت خواهد شد. این مقرری برای کارگران متاهل به مدت ۱۲ ماه و برای کارگران مجرد فقط برای ۶ ماه پرداخت خواهد شد.

صرف‌نظر از این‌که این بذل و بخشش وزارت کار آن هم از جیب سازمان تامین اجتماعی، در برابر صدمات و خسارت‌های سنگینی که سیل بر کارگران وارد ساخته، از جمله این‌که بسیاری از کارگران کل خانه و لوازم اندک زندگی خود را از دست داده‌اند، بسیار بسیار ناچیز و حقیرانه است، اما روشن است که اگر این وعده عملی شود تنها شامل بخش کوچکی از کارگران خواهد شد و شامل آن گروه از کارگران که در کارگاه‌های کوچک و صنوف کار می‌کرده‌اند و مشمول قانون کار نمی‌شوند که رقم بزرگی را نیز تشکیل می‌دهند، نمی‌شود.

در مورد ساختمان کارخانه‌ها و واحدهای تولیدی و اقتصادی آسیب‌دیده نیز شکرالله شیرخانی، مدیر کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی ایلام می‌گوید؛ ” برای بازگشایی صنایع و بنگاه‌های اقتصادی صدمه دیده، اعطای تسهیلات در دستور کار قرار می‌گیرد”.

اعطای تسهیلات در دستورد کار قرار می‌گیرد! چه تسهیلاتی، کی و چگونه؟ معلوم نیست! اما در عوض معاون وزیر کار، محمد جعفر کبیری مژده داده است ۲ هزار فقره وام ۵ میلیون تومانی برای سیل‌زدگان مد نظر قرار گرفته است!

شرم‌آور است، دولتی که صدها میلیاردها تومان از جیب مردم صرف سپاه و بسیج و نهادهای مذهبی و آخوندهای حکومتی می‌کند، رژیمی که ده‌ها میلیارد دلار را در سوریه و لبنان و عراق و یمن به گروه‌های اسلامی و ارتجاعی امثال حزب‌الله، جهاد اسلامی، حشد الشعبی، فاطمیون و امثال آن اعطا می‌کند، حاضر نیست به مردمی که سیل دارو و ندارشان را با خود برده و هستی‌شان را به خطر افکند است، یاری کند، حاضر نیست به یاری کارگرانی که خود آفریننده همه ثروت‌ها هستند و سیل راه معیشت فقیرانه‌شان را مسدود ساخته است برخیزد و از جیب خود آن‌ها برای‌شان هزینه کند. بیهود نبود و بیهوده نیست که حضور پر تاخیر و نمایشی برخی مقامات حکومتی در مناطق سیل‌زده با نفرت و انزجار و خشم شدید سیل‌زدگان روبرو شده و روبرو می‌شود. خشم و کینه‌ای که دیر یا زود همه‌گیر و شعله‌ور خواهد شد و تمام نظم ستمگرانه موجود را در آتش خود خاکستر خواهد کرد.

در برابر بی‌تفاوتی‌ها و بی‌اعتنایی‌های رژیم، توده مردم اما مثل همیشه باز هم خوش درخشیدند، به یاری هم شتافتند و نمونه‌های غرورانگیزی از همکاری و همیاری و اتحاد را به نمایش گذاشتند.

صف مقدم این همیاری‌ها وامداد رسانی‌ها به کارگران اختصاص داشت. از همان نخستین روزهای جاری شدن سیل، کارگران آگاه و مبارز هپکو، آستین‌ها را بالا زدند و در قالب گروه‌های ۳۰ نفره، به یاری سیل‌زدگان شتافتند. هپکو که پیش از این نیز در زلزله کرمانشاه و سرپل‌ذهاب، به یاری زلزله‌زدگان شتافته بود، این بار نیز پیشگام و پیشقدم بود. از جمله کمک‌های فنی و موثر و مفید کارگران هپکو می‌توان از تعمیر ماشین‌های سنگین مورد استفاده در سیل، تعمیر لوازم منازل، تهیه و ارسال پمپ برای تخلیه گل و لای منازل و امثال آن نام برد. خبرهای انتشار یافته در هفته آخر فروردین ماه ۹۸ حاکی از آن است که دست کم ۳۰۰ کارگر هپکو در این کمک رسانی مشارکت داشته یا برای امداد رسانی اعلام آمادگی نموده‌اند.

گروه‌های مختلف کارگران خوزستان، تشکل‌ها و فعالان کارگری، مستقل از این‌که خود در زمره آسیب‌دیدگان سیل بودند یا نه، به یاری سیل‌زدگان شتافتند. کارگران و کارکنان فولاد خوزستان و کارگران پیشرو این واحد، در همیاری و امدادرسانی مستقل به سیل‌زدگان مشارکت فعال داشتند و به تهیه و توزیع آب معدنی، برنج، خشکبار، چراغ، کلمن آب و غذا در میان مردم منطقه سیل‌زده از جمله در “حمیدیه” و “دغاغله” پرداختند. سندیکای کارگارن شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه نیز با انتشار بیانیه‌ای ضمن ابراز همدردی با سیل‌زدگان، سیاست‌های رژیم و بی‌لیاقتی و بی‌کفایتی حاکمان را افشا کرد. کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه و سندیکای مبارز آن‌ها نیز در زمره پیشگامان حمایت از سیل‌زدگان بود. سندیکای کارگران هفت‌تپه ۱۸ فروردین فراخوانی در حمایت از سیل‌زدگان صادر کرد. در این فراخوان ضمن اشاره به بی‌اعتمادی بجای مردم نسبت به دولت و نهادهای وابسته به آن، بر ادامه حمایت مستقل کارگران خوزستان از سیل‌زدگان تاکید شده و چنین آمده است: “لازم است کارگران هفت‌تپه، کاغذ پارس هفت‌تپه، حریر پارس هفت‌تپه، کشت و صنعت میان‌آب هفت‌تپه، شرکت شیر پگاه خوزستان در شوش و… دیگر مراکز کارگری و هم‌چنین دیگر کارگران و زحمتکشان، هم‌چنان که تاکنون سیل‌زدگان را مورد حمایت همه جانبه قرار داده‌اند، هم‌چنان به حمایت‌های بی‌دریغ خود ادامه دهند”.

سندیکای کارگران هفت‌تپه هم‌چنین بر اتحاد سراسری و مشارکت کارگران در یاری‌رسانی به سیل‌زدگان تاکید نمود و نوشت: “اگرچه کارگران و خانواده‌های کارگری خود با فقر و نداری دست و پنجه نرم می‌کنند، اما واقعیت این است که ما کارگران و مردم زحمتکش دادرسی نداریم. پس باید با اتکاء به خانواده بزرگ کارگری در بعد سراسری، کمک حال خود باشیم و با همت و فداکاری بیشتر از گذشته، هر آن‌چه را که در توان داریم، در اختیار سیل‌زدگان بگذاریم”.

سندیکای کارگارن نیشکر هفت‌تپه در اطلاعیه دیگری ضمن ابراز همدردی با خانواده‌هایی که سیل از میان آن‌ها قربانی گرفت، به علل خرابی‌های گسترده سیل از جمله به سودپرستی صاحبان قدرت اشاره نموده و بر اتحاد و همیاری توده‌های مردم انگشت نهاده و چنین نوشت: “دوباره این مردم با شعور و دردکشیده بودند که به یاری هم نوعان خود شتافتند و با حداقل‌ها، یاری‌رسان و کمک حال سیل‌زدگان شدند. درود بر شما مردم با شعور که دوباره نشان دادید که ما باید به فکر خود باشیم چرا که “جنگل‌خواران” و “زمین‌خواران” و “رانت‌خواران” و “ژن‌های فساد و تباهی” نه تنها به فکر ما نیستند بلکه خود از عاملان این مصیبت‌ها بوده‌اند و هستند”.

علاوه بر این، سندیکای کارگران هفت‌تپه با صدور اطلاعیه‌ای جلو سوء‌استفاده افراد منفعت پرست و مشکوکی که با اعلام شماره حساب به نام سندیکا، قصد کلاهبرداری داشتند را گرفت و در اطلاعیه دیگری پیش از آن‌که سیل به اهواز رسیده باشد، خطر جاری شدن سیل در این شهر را و نگرانی خانواده‌های زندانیانی که در زندان‌های اهواز نگهداری می‌شوند هشدار و انعکاس داد و بار دیگر خواستار آزادی فوری اسماعیل بخشی، سپیده قلیان و سایر زندانیان شد.

بعد از کارگران و فعالان کارگری، “ستاد همیاری فرهنگیان ایران در حمایت از سیل‌زدگان” بود که نقش مهمی در امدادرسانی ایفا کرد. این “ستاد” با انتشار اطلاعیه‌ای در ۲۳ فروردین ۹۸، ضمن یادآوری وظیفه نهادهای دولتی در قبال سیل و عواقب آن، از بی‌تفاوتی این نهادها انتقاد کرد. “ستاد همیاری فرهنگیان ایران در حمایت از سیل‌زدگان” که به یاری و ابتکار عمل کانون‌ها و تشکل‌های صنفی معلمان ایجاد شد، با ایجاد گروه‌ها و شوراهای مردمی در چندین شهر، توانست جمع‌آوری کمک‌های مردمی را سازماندهی کند. هم‌چنین با تشکیل کمپ‌های متعدد در مناطق سیل‌زده، توزیع موفقیت‌آمیز این کمک‌ها را سازمان داد و نقش بسیار موثر و ارزنده‌ای در امر کمک‌رسانی به سیل‌زدگان بویژه درمناطق روستایی ایفا کرد.

رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی نه تنها باری از دوش مردم برنداشت، بلکه سرکوب‌گران خود را نیز وارد صحنه کرد. کمیته‌های امدادرسانی مردمی، بویژه درمناطق جنوبی و غرب کشور، از جمله در “شعیبیه”، “ملاشیه” و “حمیدیه” مورد یورش اوباشان و جیره‌خواران رژیم قرارگرفت. ده‌ها تن از جوانان و امدادرسانانی که ابتکار عمل کمک‌رسانی مستقل را بدست گرفته بودند، بازداشت و روانه زندان شدند.

سیل خانه‌های مردم را تخریب کرد. صدها هزار خانه را غیرقابل سکونت ساخت. تلفات جانی بر جای گذاشت. هزاران کارگر را بیکار ساخت و ده‌ها هزار تن را آواره و از هستی ساقط کرد. درد و رنج و اندوه ناشی از این حادثه دلخراش، تمام فضای جامعه را به تسخیر خود درآورد. رژیم سرکوبگر و تماشاچی جمهوری اسلامی نیز آن‌چه را که سیل نمی‌توانست انجام دهد به انجام رساند و به سرکوب قهری مردم ناراضی و معترض و گروه‌های امدادرسان مردمی دست زد. این صحنه‌ها هرگز از خاطره مردم زدوده نخواهد شد.

سیل اما درهمان حال که خرابی‌های زیادی ببار آورد، بار دیگر پیشتازی طبقه کارگر و همیاری و همکاری و اتحاد مردم زحمتکش در برابر رژیم ضد مردمی حاکم را رقم زد. درست از درون غم و اندوه و خسارت، شادی عمیقی از بطن همیاری و همکاری‌ها و اتحاد توده‌های مردم در برابر دشمنی واحد پدید آمد و چه امیدهایی که بر شاخسار درختان شکسته و جابجا شده با سیل جوانه زد! امیدهای بشارت دهنده اتحادهای محکم‌تر فردا. اتحادهای برپاکننده سیل طوفان‌زا. سیلی که می‌روبد و داغان می‌کند تا بسازد و آباد کند و بدین سان سیلی که خرابی ببار آورد، بشارت دهنده سیلی شد که باید آباد کند. سیلی که پیشقراول‏اش طبقه کارگراست.

متن کامل نشریه کار شماره ۸۱۸ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.