نشست “نم” شکستی در شکست برای جمهوری اسلامی

اجلاس کشورهای عضو جنبش غیر متعهدها به مدت پنج روز از پنجم تا دهم شهریور  در سطح کارشناسان، وزرای خارجه و رهبران کشورهای عضو این جنبش در تهران برگزار شد. نشست تهران، شانزدهمین اجلاس کشورهای غیر متعهد بود که هر سه سال یکبار به میزبانی و ریاست یکی از کشورهای عضو برگزار می گردد. سه سال پیش در پانزدهمین اجلاس غیر متعهدها که در مصر برگزار شد، منوچهر متکی وزیر امور خارجه وقت جمهوری اسلامی نامزدی ایران را برای میزبانی دوره بعد اعلام کرد و این موضوع به تصویب نهایی کشورهای عضو رسید.

جنبش غیر متعهدها در اجلاس مصر ١١٨ عضو داشت که هم اکنون به  ١٢٠ عضو رسیده است. از ١٢٠ عضو  این جنبش و ٢۱ عضو ناظر آن، ٢۴ رئیس جمهور، ٣ پادشاه، ٨ نخست وزیر و ۵٠ وزیر خارجه، مجموعا تعداد هیئت هایی بودند که در سطح سران و وزرای کشورهای غیر متعهد در اجلاس تهران شرکت کردند. این در حالی بود که طبق ادعای مقامات جمهوری اسلامی، رهبران همه کشورهای عضو به نشست تهران دعوت شده بودند.

عدم حضور تعداد زیادی از سران و وزرای کشورهای عضو غیر متعهدها در اجلاس تهران و مقایسه آن با پانزدهمین نشست این جنبش به میزبانی مصر، که در آن بیش از ۱۴٠ کشور از جمله ١١٨ عضو جنبش و حدود ١٠٠ تن از سران و وزرای کشورها حضور داشتند، نشانی از پیش زمینه های اولیه شکست جمهوری اسلامی در اجلاس تهران بود.

اجلاس غیر متعهد ها در تهران از جمله موضوعاتی بود که جمهوری اسلامی حساب ویژه ای جهت بهره برداری سیاسی و تبلیغاتی از برگزاری این اجلاس برای خود باز کرده بود. صرف هزینه ۱٠٠٠ میلیارد تومان برای این اجلاس، تعطیلی پنج روزه شهر تهران در روزهای برگزاری نشست، متوقف کردن همه پروژه های عمرانی، حفاری و ساختمانی در سطح خیابان های تهران، ممنوع کردن رسانه های عمومی کشور از انتشار هرگونه خبری مربوط به حضور یا عدم حضور تعداد سران کشورها در اجلاس، مستقر کردن ١۱٠ هزار نیروی امنیتی و پلیسی در تهران پیرامون این نشست، جمع آوری متکدیان، معتادان و کارتون خواب ها، تعطیلی گروه های اراذل و اوباش گشت ارشاد در سطح شهر و نیز تبلیغات شبانه روزی چند ماهه رژیم پیرامون اهمیت اجلاس تهران، همه و همه اقداماتی بودند که  جمهوری اسلامی بدان متوسل شد تا بتوانند زیر پوشش برگزاری  شانزدهمین اجلاس اعضای غیر متعهدها در تهران، به اهداف سیاسی و تبلیغاتی معینی دست یابد.

برگزاری اجلاس “نم”  (Non-Aligned Movement)در تهران از آن جهت برای جمهوری اسلامی حائز اهمیت بود که رژیم انتظار داشت تا از این فرصت بتواند شکست سیاسی خود را در دو اجلاس قبلی تهران و مکه جبران کند. چرا که اجلاس ١٩ مرداد تهران با عنوان نشست “دوستان سوریه” و یک هفته پس از آن، کنفرانس سازمان همکاری کشورهای اسلامی در مکه، عملا انزوای سیاسی جمهوری اسلامی و شکست سیاست خارجی اش را در عرصه بین المللی آشکارکرده بود. از این رو، سخنگویان جمهوری اسلامی برای سرپوش گذاشتن بر موقعیت شکننده سیاسی جمهوری اسلامی، تا آخرین لحظه های پیش از برگزاری اجلاس تهران از بیان تعداد و اسامی سران و روسای کشورهای شرکت کننده در اجلاس خودداری کردند و فقط در قالب الفاظ کلی از استقبال پر شور سران کشورهای غیر متعهد و حضور گرم هیئت های نمایندگی آنان در نشست تهران خبر می دادند. اما، با گشایش اجلاس و مشخص شدن عدم حضور اکثریت سران کشورهای عضو جنبش غیر متعهدها، عدم حضور ترکیه به عنوان ناظر در این اجلاس و نیز سطح نازل هیئت های نمایندگی چین و روسیه، نخستین نشانه هایی بودند که شکست سیاسی جمهوری اسلامی را در همان لحظه های اولیه شروع اجلاس بازتاب دادند.

این مسئله، صرفا مدخلی برای شکست سیاسی جمهوری اسلامی در این اجلاس بود. محمد مرسی رئیس جمهوری مصر که در مقام ریاست سه ساله پانزدهمین دوره اجلاس غیر متعهد ها مسئولیت افتتاح اجلاس تهران را به عهده داشت، در همان شروع اجلاس، با حمله به دولت سوریه، سیاست خارجی جمهوری اسلامی را به صورت کاملا غیر مترقبه به چالش گرفت.

محمد مرسی در سخنرانی افتتاحیه اجلاس، از دو جنبه سیاسی و مذهبی به مقابله با جمهوری اسلامی و سیاست خارجی آن برخاست. وی، در پایتخت دولت دینی شیعی اسلامی، سخنان خود را با سلام و صلوات بر ابوبکر، عمر، عثمان و علی، چهار امام و پیشوای اهل تسنن آغاز کرد. رئیس پانزدهمین دوره اجلاس کشورهای غیر متعهدها، در حضور خامنه ای و در مرکز “ام القرای” اسلامی و شیعی، که در آن، پیروان اهل تسنن حتا از برگزاری مراسم مستقل اعیاد مذهبی شان در تهران و دیگر شهرهای ایران نیز منع شده‌اند، جمهوری اسلامی را اینگونه به چالش گرفت. ازچالش مذهبی سخنان محمد مرسی که بگذریم، موضع گیری صریح او علیه حکومت بشار اسد بود که همه بافته های سیاسی جمهوری اسلامی را در حمایت از سوریه پنبه کرد.

احمدی نژاد رئیس دولت جمهوری اسلامی ایران که پیش از اجلاس “نم” در تهران، در کنفرانس “سازمان همکاری کشورهای اسلامی” در مکه حضور یافته بود تا مانع اخراج حکومت بشار اسد از این سازمان گردد، عملا با دست خالی و شکست به تهران بازگشت.

سران جمهوری اسلامی با شکست در اجلاس مکه بر این امید بودند تا شکست خود در کنفرانس “سازمان همکاری کشورهای اسلامی” را با حمایت همه جانبه و احیانا با صدور بیانه ای به نفع دولت بشار اسد در اجلاس “نم” جبران کنند.

این هدف جمهوری اسلامی نیز از همان نخستین دقایق آغاز رسمی کار اجلاس، با  سخنرانی تند محمد مرسی نفش بر آب شد. رئیس جمهور مصر در مقام ریاست پانزدهمین اجلاس “نم” در سخنرانی افتتاحیه خود، رژیم بشار اسد را فاقد مشروعیت خواند و قاطعانه از مخالفان دولت سوریه پشتیبانی کرد. تا جایی که در پی سخنان تند محمد مرسی، هیئت سوری حاضر در اجلاس سالن را ترک کرد.

از سخنرانی چالش بر انگیر محمد مرسی که بگذریم، سخنان دبیر کل سازمان ملل، صریح ترین اظهاراتی بود که تاکنون یک مقام خارجی آنهم در تهران علیه مواضع رسمی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ابراز کرده است. دبیر کل سازمان ملل، چشم در چشم احمدی نژاد، انکار هولوکاست و نفی موجودیت اسرائیل را به شدت محکوم کرد.او گفت: “من با تهدید هر کشور عضو برای از بین بردن کشوری دیگر یا تلاش های زشت و زننده برای انکار واقعیت‌های تاریخی همچون هولوکاست به شدت مخالفم. گفتن این که اسرائیل که عضو سازمان ملل است، حق موجودیت ندارد یا توصیف آن با الفاظ نژاد پرستانه نه تنها غلط است، بلکه با اصولی که تعهد کرده ایم پایبندشان باشیم در تضاد است.

بان کی مون، همچنین از جمهوری اسلامی خواست از قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل تبعیت نماید و با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همکاری نماید.

وی در گفتگوی مستقیم خود با خامنه ای و نیز سخنرانی اش در اجلاس “نم”  نگرانی عمیق خود را از “وضعیت بحرانی حقوق بشر” در ایران اعلام کرد. پدیده ای که به مذاق خامنه ای خوش نیامد و خبرگزاری های دولتی ایران از “تکدر” رهبری نسبت به اظهارات دبیرکل سازمان ملل خبر دادند. بان کی مون، از این هم فراتر رفت و در جمع دانشجویان دانشکده وزارت امور خارجه جمهور اسلامی، ضمن بیان مجدد “وضعیت بحرانی حقوق بشر” در ایران، اظهار امیدواری کرد که در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری در خرداد ۱٣٩٢ شاهد شنیدن “صدای مردم” ایران باشد.

اظهاراتی از این دست در اجلاس اعضای کشورهای غیر متعهدها در تهران، پدیده ای بود که برای نخستین بار در قلب جمهوری اسلامی اتفاق می افتاد.

بیان اینگونه اظهارات در اجلاس تهران، برای حکومتی که تا کنون مروج افراط گرایی مذهب شیعه دوازده امامی در عرصه بین المللی بوده است، برای نظامی که رئیس جمهورش در محافل جهانی و در اجلاس های سالانه سازمان ملل، مدام از انکار هولوکاست و نفی موجودیت اسرائیل سخن گفته است، طبیعتا سنگین و هشدار دهنده بود. شنیدن “وضعیت بحرانی حقوق بشر” و نگرانی های موجود در مورد پرونده اتمی ایران از زبان دبیرکل سازمان ملل، برای حکومتی که ولی فقیه و رهبرش در نشست ها و اجلاس های رسمی و غیر رسمی اش همواره با تملق گویی، چاکری و چاپلوسی هیئت دولت، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، شورای مصلحت نظام، شورای نگهبان، مجلس خبرگان، قوه قضاییه، سرداران سپاه و حتا بعضا با تملق گویی هیئت هایی از کشورهای اسلامی و غیر اسلامی مواجه بوده است، نه تنها هشدار دهنده و سنگین بود، بلکه آنگونه که رسانه های حکومتی نوشتند موجب “تکدر” شخص خامنه ای نیز شد.

خصوصا که جمهوری اسلامی با صرف آنهمه هزینه و فراهم کردن بهترین امکانات برای هیئت های شرکت کننده در اجلاس “نم” تهران، هرگز انتظار شنیدن چنین اظهاراتی را در جمع اعضای کشورهای غیرمتعهدها نداشت. اظهاراتی که از همان دقایق اولیه افتتاح نشست تهران، شکست و انزوای بیشتر جمهوری اسلامی را در عرصه جهانی رقم نشان می‌داد.

پدیده ای که صدا و سیمای جمهوری اسلامی، مجبور به سانسور آن شد و هنگام ترجمه مستقیم اظهارات بان کی مون و محمد مرسی، جملات مورد دلخواه رژیم اسلامی حاکم بر ایران را جایگزین آن کرد. صدا و سیمای جمهوری اسلامی در مسیر سانسور سخنان محمد مرسی تا بدانجا پیش رفت که در ترجمه اظهارات تند او علیه بشار اسد، به عمد به جای سوریه نام بحرین را گذاشت تا به بیندگان و شنوندگان داخلی خود بقبولاند که محمد مرسی علیه دولت بحرین سخن گفته است، نه علیه دولت سوریه.

جمهوری اسلامی امیدوار بود با برگزاری اجلاس سران غیر متعهد، اعتبار بین المللی خود را بهبود بخشد. اما بر خلاف انتظار رژیم، اجلاس تهران عملا تریبونی شد تا از طریق آن مهمترین سیاست های جمهوری اسلامی به چالش گرفته شوند.

آنچه مسلم است اظهارات دبیرکل سازمان ملل علیه سیاست های جمهوری اسلامی، صرفا یک اظهار نظر شخصی نبود و نمی توانست هم باشد. اظهار نظر بان کی مون، بیان صریح و روشن موضع سازمان ملل و قدرت های درگیر با جمهوری اسلامی بود، که به طور مستقیم به خامنه ای و دیگر رهبران جمهوری اسلامی ابلاغ گردید.

بی دلیل نبود که آژانس بین المللی انرژی اتمی همزمان با برگزاری اجلاس غیر متعهدها در تهران، تازه ترین گزارش خود را در مورد پرونده هسته ای ایران انتشار داد. گزارشی که در آن، تردیدهای جدی نسبت به اهداف صلح آمیز بودن برنامه اتمی جمهوری اسلامی ابراز شده است. گزارشی که در آن به طور صریح قید شده است که جمهوری اسلامی مجتمع نظامی پارچین را به قدری پاکسازی کرده است که بررسی و ارزیابی دقیق کارشناسان آژانس را با مشکل مواجه می کند.

جمهوری اسلامی امیدوار بود با نشستن بر کرسی ریاست سه ساله جنبش غیر متعهدها، دو شکست قبلی خود را تا حدودی جبران کند. جمهوری اسلامی امیدوار بود در دفاع از سیاست خارجی خود، حداقل بتواند در بیانیه پایانی این اجلاس، بندی را در حمایت از دولت سوریه بگنجاند، که در این مورد هم با شکست مواجه شد. تا جایی که بیانیه پایانی اجلاس تهران مجبور به سکوت در مورد سوریه شد.

موضوعاتی همچون مدیریت جهانی، اشغال اراضی فلسطین، پرهیز از ملاحظات سیاسی در موارد حقوق بشر، حق کشورها در استفاده ی صلح جویانه از انرژی هسته ای، منع تهدید یا حمله به تاسیسات هسته ای و پرهیز از اجرای قوانین و تحریم های یک جانبه علیه کشورها، که در بیانیه پایانی اجلاس در ۱۱ بند تنظیم و در مورد آنها موضع گیری شده است، عموما همان کلیاتی است که هر سه سال یکبار تقریبا در همه نشست های کشورهای عضو جنبش غیر متعهدها تکرار می شوند.

تنها بندی که تا حدودی به نفع جمهوری اسلامی در بیانیه پایانی اجلاس قید شده است، منع تهدید یا حمله به تاسیسات هسته ای و پرهیز از اجرای قوانین و تحریم های یک جانبه علیه کشورها است. این بند نیز،  تنها به حملات و تحریم های یک جانبه اشاره دارد، که با توجه با ماهیت بسیاری از دولت های عضو جنبش غیر متعهدها که عملا به لحاظ وابستگی به قدرت های امپریالیستی ، نمی‌توانند از نظر سیاسی خارج از چهار چوب سیاست های قدرت های بزرگ عمل کنند.

علاوه بر این، جمهوری اسلامی به دلیل ریاست سه ساله جنبش غیر متعهدها، از این پس با مشکلات بیشتر در مورد سوریه مواجه خواهد شد. با توجه به فضای حاکم بر کشورهای عضو جنبش غیر متعهدها در مورد سوریه، جمهوری اسلامی در ادامه موضع تا کنونی اش در دفاع از دولت سوریه، مجبور است یا با همه کشورهای این جنبش در افتد، یا از مواضع خود عقب نشینی کند.

به رغم همه تبلیغاتی که رسانه های حکومتی تلاش می کنند تا شانزدهین اجلاس سران کشورهای عضو جنبش غیر متعهدها در تهران را نشانه شکست سیاست های قدرت های جهانی در به انزوا کشیدن جمهوری اسلامی و یک پیروزی سیاسی برای رژیم وانمود کنند، اما همه واقعیت های موجود اجلاس تهران، حاکی از آن است که جمهوری اسلامی در شانزدهین اجلاس سران کشورهای عضو جنبش غیر متعهد نیز، با شکست سنگین دیگری در عرصه سیاست خارجی اش مواجه شد.

 در واقع نشست اجلاس “نم” در تهران با صرف هزینه ۱٠٠٠ میلیارد تومانی، نه تنها هیچ دستآورد سیاسی برای جمهوری اسلامی نداشت، بلکه حاصل این اجلاس عملا شکست در شکستی بود که انزوای سیاسی و شکست سیاست های خارجی جمهوری اسلامی را بیش از هر زمان دیگری در عرصه بین المللی نمایان ساخت.

نشریه کار شماره ۶۲۹ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.