جنایاتی به بهانه‌ی “داعش”

یادداشت سیاسی- در روزها و هفته‌های اخیر، جمهوری اسلامی به بهانه‌ی “حمله تروریستی داعش”، ضمن ایجاد جو امنیتی به‌ویژه در برخی از استان‌های مرزی کشور، تعداد زیادی را به عنوان عناصر مرتبط با “داعش” و یا گروه‌های “تروریستی” دستگیر کرد.

به گفته‌ی محمد حسین صادقی دادستان کرمانشاه، بیش از ۵۰ نفر تنها در این استان دستگیر شده‌اند. وی مدعی شد که از دستگیرشدگان کمربندهای انتحاری، چاشنی‌های الکترونیکی و دیگر تسلیحات کشف و ضبط شده است.

علوی وزیر اطلاعات کابینه روحانی نیز در طول هفته‌های اخیر بارها در مصاحبه‌های خود، از دستگیری عناصر وابسته به داعش خبر داد. وی در یکی از مصاحبه‌های خود مدعی شد که دستگیرشدگان قصد انجام عملیات در “روز قدس” را داشته‌اند، او در یکی دیگر از مصاحبه‌ها، از کشف انبار بزرگ مهمات “تروریست‌ها” خبر داد. هم‌چنین وزارت اطلاعات در یکی از اطلاعیه‌های خود از دستگیری ۴۱ نفر از عناصر داعش در کرمانشاه، کردستان، آذربایجان غربی و تهران خبر داد. پیش از آن وزارت اطلاعات از دستگیری ۷ نفر در استان فارس و دو نفر در کرمانشاه خبر داده بود. اخباری نیز از دستگیری عناصر وابسته به داعش در خوزستان از جمله در ماهشهر انتشار یافته است.

در بلوچستان نیز اخبار متعددی از دستگیری‌ و درگیری با “تروریست‌ها” انتشار یافته است. در یکی از این خبرها، مقامات دولتی مدعی شدند که در طی یک درگیری در شهر چابهار رهبر گروه “انصار الفرقان” در ایران را کشته‌اند.

اما بیشترین اخبار دستگیری‌ها مربوط به استان کردستان و دیگر مناطق کردنشین است. گفته می‌شود که تنها در استان کردستان تعداد دستگیرشدگان از صد نفر گذشته و رژیم جو به شدت امنیتی در استان برقرار ساخته است. در یک مورد نیز چند تن از نیروهای پیشمرگه‌ی حزب “کومله کردستان ایران” در جریان یک درگیری در اطراف شهر سنندج جان خود را از دست دادند.

شکی نیست که ادعای رژیم در مورد دستگیری این تعداد از افراد وابسته به داعش، سخنی گزاف است. تنها تعمقی بر اخبار منتشر شده این حقیقت را اثبات می‌کند. برای نمونه در جریان درگیری بین نیروهای وزارت اطلاعات با یک گروه از نیروهای “انصار الفرقان” در چابهار، به گفته‌ی رژیم یک نفر از ماموران وزارت اطلاعات کشته شد و درگیری ساعت‌ها ادامه داشت. یا در مورد پیشمرگان حزب “کومله کردستان ایران” نیز درگیری مسلحانه رخ داده و براساس برخی از اخبار نیروهای سپاه نیز تلفاتی داشته‌اند. اما با کمال تعجب در مورد دستگیری نیروهای وابسته به “داعش” آن‌هم با جلیقه‌های انفجاری و انبار مهمات و اسلحه هرگز خبری از درگیری منتشر نشد و این نشان می‌دهد که اخبار و هیاهوی رژیم در مورد دستگیری نیروهای وابسته به داعش و طرح آن‌ها برای انجام عملیات در مثلا “روز قدس” دروغ محض است. در طول سال‌های اخیر، در کجا (حتا یک نمونه) دیده شده است که نیروهای داعش بدون مقاومت دستگیر شده و حتا یک گلوله نیز شلیک نشود؟!! همین الان در شهر موصل می‌بینیم که نیروهای داعش چگونه تا آخرین نفر مقاومت می‌کنند. حال چگونه ممکن است این همه افراد وابسته به داعشیان وحشی که از قتل کسی ابایی ندارند، با آن‌ همه مهمات و جلیقه‌های انفجاری دستگیر شوند و از دماغ کسی نیز خونی نیاید. آن‌هم داعشیانی که می‌دانند در صورت دستگیر شدن توسط نیروهای نظامی دولت جمهوری اسلامی سرنوشتی جز شکنجه و اعدام نخواهند داشت، چرا که همان قدر که داعشیان وحشی هستند، نیروهای نظامی جمهوری اسلامی نیز وحشی بوده و این را داعشیان به خوبی در عراق و سوریه دیده‌اند.

بنابر این سوال این است که هدف رژیم جمهوری اسلامی از این عوام فریبی و پخش اخبار دروغ چیست؟!

واقعیت این است که رژیم تلاش می‌کند بعد از ضربه‌ای که از نظر سیاسی از داعش خورد، اکنون ورق را برگردانده و حداکثر بهره‌برداری را از “عملیات تروریستی داعش” در تهران ببرد. اما چگونه و چرا؟!

جمهوری اسلامی با بحران شدید اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در داخل روبروست و از آن‌جایی که قادر به حل بحران و حتا تخفیف آن نیست، تنها راه برایش حفظ قدرت با بهره‌گیری از ارگان‌های نظامی، قضایی و امنیتی است. اما این تنها معضل رژیم نیست، در نقاط مرزی جایی که بر اثر تبعیض‌های ملی، مذهبی و فقر شدید نارضایتی عمومی حتا شدیدتر از دیگر نقاط است، زمینه‌ی مداخلات خارجی نیز فراهم‌تر شده است، بویژه با توجه به بحران خاورمیانه و نقش جمهوری اسلامی در این بحران. و این همان چیزی‌ست که جمهوری اسلامی به شدت از آن هراسان است.

یکی از نتایج مهم سیاست خارجی جمهوری اسلامی تا این جای کار این بوده که اکثریت بزرگ کشورهای منطقه را به دشمنان خود تبدیل کرده است که در راس این کشورها عربستان سعودی قرار دارد. دولت عربستان نیز از هرگونه هزینه‌ای برای زدن ضربه به جمهوری اسلامی ابایی ندارد و این سیاست را حتا در روزهای گذشته به صراحت اعلام کرده و البته ولیعهد جدید عربستان خود یکی از سردمداران این سیاست تهاجمی نسبت به ایران است. برای همین دولت جمهوری اسلامی می‌خواهد با هر چه امنیتی‌تر کردن فضا به‌ویژه در برخی از استان‌های مرزی که استعداد رشد گروه‌های مخالف با حمایت دولت‌هایی چون عربستان سعودی را دارند، با کوبیدن میخ خود مانع رشد این گروه‌ها شود.

در کردستان این مساله پیچیده‌تربوده و رژیم به همین دلیل، بیشتر از دیگر مناطق مرزی از رشد درگیری در مناطق کردنشین هراسان است. تفاوت عمده کردستان با دیگر مناطق، وضعیت ویژه‌ی توده‌ها در مناطق کردنشین است. در کردستان گروه‌های مسلح مخالف جمهوری اسلامی از حمایت توده‌ای برخوردارند. جدا از این، امروز مساله کردها که در ۴ کشور حضور دارند به یکی از مسایل مهم خاورمیانه تبدیل شده و شرایط کردها با گذشته غیرقابل مقایسه است، به‌ویژه موقعیت کردهای سوریه و عراق. کمتر از سه ماه دیگر در کردستان عراق همه پرسی برای تشکیل کشور مستقل برگزار می‌شود. در سوریه نیز کردهای سوریه که از نیروی نظامی قابل ملاحظه‌ای برخوردار هستند، با حمایت آمریکا به یک نیروی تاثیرگذار در تحولات آینده سوریه تبدیل شده‌اند. با این شرایط و با توجه به سیاست امپریالیسم آمریکا در رابطه با کردستان و نیز سیاست کشورهایی چون عربستان، طبیعی‌ست که مساله کردستان در اولویت دولت جمهوری اسلامی قرار گرفته و بیش از هر جای دیگر دستگیری‌ها و ایجاد جو امنیتی، آن هم به بهانه‌ی “داعش” در مناطق کردنشین خود را نشان داده است.

البته جدا از این مساله، جمهوری اسلامی به دنبال بهره‌برداری دیگری نیز از بزرگ نشان دادن “خطر داعش”، آن هم در حالی که “داعش” نسبت به گذشته بسیار ضعیف‌تر شده است، می‌باشد و آن توجیه سیاست خارجی منطقه‌ای و مداخله‌گرانه‌اش در میان توده‌های مردم ایران و حتا بهره‌گیری از آن در سیاست خارجی است. این نکته قابل توجه است که داعش در تمام این سال‌ها که قدرتمندتر بود هرگز عملیاتی در ایران (هم چون انفجار بمب و یا عملیات انتحاری) صورت نداد اما اکنون که دیگر قدرت گذشته را ندارد، رژیم می‌خواهد با دستگیری صدها تن از جوانان ناراضی از اقلیت‌های مذهبی به عنوان “داعشی”، سیاست‌های تجاوزکارانه و ویرانگر خود را توجیه کند.

رژیم می‌خواهد بگوید که خود یکی از قربانیان تروریسم داعش است و اگر در عراق و سوریه نمی‌جنگید امروز داعش به داخل ایران رسیده بود والبته که این نیز دروغی بیش نیست. در واقع این سیاست‌های تجاوزکارانه جمهوری اسلامی در منطقه است که بخش بزرگی از کشورهای سنی نشین منطقه را علیه ایران بسیج کرده و این همان خطری است که مردم ایران را تهدید می‌کند.

اگر در مناطق مرزی، جمهوری اسلامی با این خطر روبروست که اقلیت‌های ملی و مذهبی بر آن بشورند این نیز باز به دلیل سیاست‌های تبعیض‌آمیز و سرکوب اقلیت‌های ملی و مذهبی است که در کنار فقری که این مناطق را در بر گرفته منجر به نارضایتی عمیق مردم و پیوستن گروه‌هایی از جوانان این مناطق به نیروهای مسلح مخالف جمهوری اسلامی شده است.

بنابر این نه “خطر داعش” بلکه بیش از هر چیز  نارضایتی توده‌ها، “خطر انقلاب”، و یا “شورش‌هایی در مناطق مرزی”ست  که رژیم را به چنین نمایش‌هایی برای توجیه امنیتی کردن فضای جامعه کشانده و بی‌شک این سیاست دولت جمهوری اسلامی با توجه به روند ادامه‌دار عمیق‌تر شدن بحران داخلی و تشدید تضاد بین دولت‌های منطقه‌ای در اشکال گوناگون ادامه خواهد یافت.

متن کامل نشریه کار شماره ۷۴۴ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.