هرروز شمهای از ابعاد گسترده بندوبست قدرتهای امپریالیستی با دولت جنایتکار و تروریست جمهوری اسلامی فاش میشود. معاملات کثیف و ننگین پشت پرده این قدرتها با ارتجاع اسلامی، یکی پس از دیگری، چهره کریه دول امپریالیست اروپا و آمریکا که شب و روز از “آزادی” و “دموکراسی” دم میزنند و دعاوی حقوق بشری را در بوق و کر نا میدمند، برملا میکند. تجربه، یکبار دیگر ثابت نمود قدرتهای امپریالیستی ازجمله اروپا و آمریکا در تنظیم مناسبات خود با ارتجاعیترین و جنایتکارترین رژیمها از نمونه رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی، در همه حال در فکر تأمین منافع امپریالیستی خویشاند و در این راه اگر لازم آید، دست آدمکشان، قاتلان حرفهای و باج گیران تروریست گروگان گیر را نیز به گرمی میفشارند.
روز دوشنبه ۲۷ شهریور، پسازآنکه مبلغ ۶ میلیارد دلار مسدود شده در کره جنوبی از طریق سوئیس به بانکهای دوحه در قطر منتقل شد، ۵ گروگان دو تابعیتی آمریکا با یک هواپیمای قطری وارد دوحه شدند و روز بعد هواپیمایی که حامل این گروگانهای آزادشده بود، در پایگاه هوایی نظامی آمریکا در ویرجینیا به زمین نشست. جمهوری اسلامی به ازای هر یک گروگان، ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار پول گرفت و در همان حال ۵ تن از عمال زندانی خود در آمریکا را آزاد نمود.
مذاکرات پشت پرده آمریکا و جمهوری اسلامی با میانجیگری قطر که از ماهها پیش در جریان بود، به بندوبستها و توافقات گسترده منجر شده که تن سپردن دولت آمریکا به اخاذی و باجگیری جمهوری سلامی تنها یکی از آنهاست. قدرتهای امپریالیستی اروپا و آمریکا با این معامله کثیف که مشوق رژیم تروریستی جمهوری اسلامی به ادامه و گسترش گروگانگیری و اخاذی است، یکبار دیگر به کسبوکار ارتجاع هار اسلامی رونق بخشید و درست در سالگرد جنبش “زن، زندگی، آزادی” وضعیت مالی رژیم شکنجه و قتل و کشتار را نیز تقویت کرد.
در جمهوری اسلامی، دستگاه امنیتی، کل سیاست خارجی و دستگاه دیپلماسی رژیم خصوصاً دیپلماسی گروگانگیری را هدایت میکند. مقامات جمهوری اسلامی نیز هیچ شرمی به خود راه نمیدهند از اینکه گروگانگیری را یکی از راههای درآمدزایی برای کشور اعلام کنند. ازیاد نبریم محسن رضایی از فرماندهان قدیمی و ارشد سپاه در رابطه با حمله نظامی آمریکا و گروگانگیری گفته بود؛ اگر آمریکا به فکر حمله نظامی باشد مطمئن باشد در همان هفته اول حداقل ۱۰۰۰ آمریکایی را اسیر میگیریم که دولت آمریکا برای آزادی هرکدام باید چند میلیارد دلار بپردازد که از این طریق البته خیلی از مشکلات اقتصادی ما نیز ممکن است حل شود!
گروگانگیریهای مکرر و معامله ننگین و شرمآور اخیر یکبار دیگر نشان داد که قدرتهای امپریالیستی که در ظاهر خود را طرفدار مبارزات مردم از نوع آنچه در نیمه دوم سال گشته رخ داد جا میزنند، اما درواقع تنها و تنها به منافع اقتصادی و سیاسی خود میاندیشند. دعاوی آنها درزمینهٔ حقوق بشر و حمایت از مردم ایران نیز، یکسره دروغ و فریب است و چنانکه دیدیم هیچ ابایی ندارند از اینکه با ارتجاعیترین، مستبدترین و جنایتکارترین افراد و رژیمها وارد بندوبست شوند و بر آن، نام دیپلماسی نهند. هدف اصلی از طرح حمایت از مردم نیز استفاده ابزاری و کاربست اهرم فشار در بندوبستهای آشکار و نهان بهقصد گرفتن امتیاز بیشتر بوده، هست و خواهد بود و نه چیزی بیشتر از آن .
بندوبستها و توافقات ارتجاع امپریالیستی با ارتجاع اسلامی، به موضوع ۶ میلیارد دلار، آزادی ۵ وابسته رژیم از زندانهای آمریکا و ترغیب بیشازپیش جمهوری اسلامی به تروریسم و باجگیری و کسبوکار از طریق گروگانگیری خلاصه نمیشود. دعوت از ابراهیم رئیسی به نشست سازمان ملل و استقبال گرم آنتونیو گوترش دبیر کل این سازمان، فراهمسازی امکان جلسات تبلیغی در حاشیه این نشست، از موضوعات دیگری است که هفته گذشته تعجب بسیاری از حقوق بشریها و متوهمان نسبت به مجامع و نهادهای بینالمللی سرمایهداری را برانگیخت. پهن کردن فرش قرمز برای ابراهیم رئیسی یکی از اعضای اصلی هیئت مرگ که دستش تا آرنج در خون مبارزان آغشته و نقش مهم و مستقیمی در کشتار چند هزار زندانی سیاسی در قتلعام سال ۶۷ داشته است و ظاهراً از افراد “تحریم” شده دولت آمریکاست، اقدام ننگین دیگری است که نهفقط در تقابل کامل با منافع و خواستهای مردم ایران است بلکه کوبیدن مجدد مهر تأیید بر رژیم و کشتارهای دهه شصت و مشروعیت بخشیدن به جمهوری اسلامی و تمام جنایات هولناکی است که رئیسی درگذشته و حال مرتکب شده و میشود.
درمیان خدموحشم و هیئت همراه رئیسی نیز چندین و چند تن از افراد بدنامی که مستقیماً در سرکوب نقش و مشارکت داشتهاند از نمونه غلامحسین اسماعیلی رئیس سازمان زندانها، دادستان انقلاب مشهد، سخنگوی قوه قضائیه و رئیس دفتر کنونی رئیسجمهور که از اتفاق او هم جزء” تحریمی”ها است نیز حضور داشتند. همهی این جلادان توسط یک شرکت هواپیمایی ایضاً ” تحریمی” با خواست و کمک دولت آمریکا وارد این کشور شدند.
روشن بود که رئیسی در نشست سازمان ملل چیزی برای گفتن ندارد. سخنان وی جز مشتی حرفهای تکراری و کلیشهای و بیارزش هیچ نکته تازهای نداشت غیرازاینکه او نیز به سبک اربابش خامنهای، تمام “جنبش زن، زندگی، آزادی ” نیمه دوم سال گذشته را ” پروژه غرب ” خواند.
در جلساتی که در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل برگزار شد نیز همهجا امکانات مختلف برای تبلیغ در اختیار رئیسی قرار گرفت. تمام بندوبستها در پشت پرده انجامشده بود و جمهوری اسلامی باکی نداشت از اینکه یکی از جنایتکارترین مهرههای خود را به سازمان ملل اعزام کند تا این شارلاتان از “چهره بشردوستانه” رژیم ضد انسانی جمهوری اسلامی سخن بگوید.رئیسی جلاد در گفتگو با شبکه سی ان ان در مورد آزادی ۵ آمریکایی گفت این مبادله به دلیل انگیزههای بشردوستانه بوده است وی گفت:” ما توانستیم چهره واقعی انسان دوستانه خود را نشان دهیم”!
او البته برای سنجش میزان انساندوستی جمهوری اسلامی از دریافت مبلغ یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار به ازای آزادی هر آمریکایی هیچ سخنی نگفت و گمان کرد که با این حرفهای صدتا یک غاز میتواند چهره تروریستی و تروریسم عریان جمهوری اسلامی را پنهان کند.
تمام شواهد نشان میداد که جمهوری اسلامی در جریان بندوبستهای خود با دولت آمریکا و سایر دولتهای امپریالیستی، امتیازات و پشتوانه محکمی به دست آورده و از موضع قدرت سخن گفته و رفتار میکند. قدرتی که سرمنشأ آن بندوبست و توافق با همین دولتها و امتیازاتی است که به آن اعطاشده است. در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل و در هجدهمین نشست وزرای امور خارجه ” مجمع گفتگوی همکاری آسیا ” موسوم به ACD امیر عبداللهیان بهعنوان رئیس جدید این مجمع انتخاب شد و او از شرکتکنندگان دعوت نمود سال ۲۰۲۴ مجمع در تهران برگزار شود.
از اعطای ۶ میلیارد دلار و حضور رئیسی در آمریکا و مجمع عمومی سازمان ملل گرفته تا جلسات تبلیغی جانبی همه به سود جمهوری اسلامی و امتیازاتی است که قدرتهای امپریالیستی غربی و آمریکا آنهم درست در سالگرد قتل مهسا امینی و آغاز “جنبش زن، زندگی، آزادی ” به ارتجاع اسلامی اعطا کردند.
دول اروپا و آمریکا میدانستند و میدانند و کارشناسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز مکرر گزارش دادهاند که جمهوری اسلامی به معیارهای آژانس ازجمله میزان غنیسازی اورانیوم پایبند نبوده و ۲ سایت از ۳ سایت پنهانی اتمی جمهوری اسلامی که آژانس پرونده آنها را مختومه اعلام نموده کماکان به فعالیت ادامه میدهند. جمهوری اسلامی اما بیواهمه ۸ بازرس آژانس را از ایران اخراج نموده و به هیچکس هم پاسخگو نبوده است. در نحوه برخورد جمهوری اسلامی با آژانس انرژی اتمی نیز بهسادگی میتوان فهمید که جمهوری اسلامی پشتش بهجای گرمی وصل است. جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در دیدار با عبداللهیان وزیر خارجه رژیم، ضمن ابراز آمادگی اتحادیه اروپا برای گفتگو پیرامون برجام، ملتمسانه خواستار بازگشت بازرسان آژانس شد. رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در واکنش به اقدام جمهوری اسلامی و اخراج بازرسان تنها به این اکتفا کرد که بگوید اخراج بازرسان آژانس ” اقدامی غیر سازنده” بوده است. گروسی نامه نوشت و خواستار دیدار با رئیسی شد تا مجوز فعالیت بازرسان آژانس صادر شود. گوترش دبیر کل سازمان ملل متحد نیز در نطق طولانی خود پیرامون بحرانها و چالشها ، وضعیت کنونی سازمان ملل را ناامیدکننده خواند و از بنبست و ناکارآمدی این سازمان سخن گفت. وی زمانی که از نابسامانی اوضاع جهان و خشونت مبتنی بر جنسیت سخن میگفت، حتی نامی از جمهوری اسلامی نبرد!
اما جمهوری اسلامی بیاعتنا نسبت به این امتیازها، به اینگونه درخواستها که با لحن بسیار ملایم و بخشاً التماسآمیز عنوان میشد پاسخی نداد.
این شواهد نشان میدهند که توافقات و بندوبستهای ارتجاع امپریالیستی و ارتجاع اسلامی بسیار گسترده بوده است. قدرتهای امپریالیستی اروپا و آمریکا نیک میدانند که جمهوری اسلامی محدودیت قبلی درزمینهٔ فروش نفت را دور زده و میزان فروش نفت بسیار بیشتر از میزان تعیینشده بوده است. ناصر کنعانی سخنگوی وزارت خارجه میگوید:” افزایش فروش نفت و انتقال داراییها و توسعه روابط خارجی بخشی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی بوده است”.
این نخستین بار نیست که بشریت مترقی شاهد اینگونه بندوبستهای مشمئزکننده و معاملات کثیف است. این نخستین بار نیست که قدرتهای امپریالیستی و مجامع و سازمانهای بینالمللی بر جنایات رژیم جمهوری اسلامی عامدانه چشم فرومیبندند. پرونده قدرتهای امپریالیستی و نهادها و سازمانهای بینالمللی درزمینهٔ بندوبست با جمهوری اسلامی، اعطای امتیاز و چشم فروبستن بر جنایات رژیم تبهکار حاکم و جلادانی چون ابراهیم رئیسی بهقدر کافی روشن و قطور است. مگر همین چندی پیش” مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر سازمان ملل”، رژیم کشتار و شکنجه و اعدام را بهعنوان رئیس مجمع شورای حقوق بشر انتخاب نکرد؟ مگر در خردادماه سال جاری اسدالله اسدی دیپلمات تروریست جمهوری اسلامی که در دادگاهی در بلژیک به ۲۰ سال زندان محکومشده بود، از زندان آزاد و تحویل جمهوری اسلامی داده نشد؟ از این نمونه زد و بندهای ارتجاع امپریالیستی و ارتجاع اسلامی و آزادی تروریستهای رژیم فراوان است. کاظم دارابی تروریست میکونوس در آلمان یک نمونه است و انیس نقاش در فرانسه نمونه دیگر!
این رویدادها برای هزارمین بار نشان داد که قدرتهای امپریالیستی در مناسبات خود با جمهوری اسلامی تنها و تنها به منافع اقتصادی و سیاسی خود میاندیشند و تمام ادعاهای احتمالی آنها درزمینهٔ حمایت یا طرفداری از مردم ایران، یکسره دروغ است و فریبکاری.
در لجنزار سرمایهداری، همهچیز بر محور سود میچرخد و هر اقدامی که سودآور باشد مجاز است. گند و کثافت معاملات پشت پرده و بندوبستهای مکرر ارتجاع امپریالیستی و ارتجاع اسلامی، فضا را آلوده است. بوی تعفن لجنزار شما مرتجعین و سرمایهداران همهجا را پرکرده و مشام تمام بشریت را آزار میدهد. بشریت مترقی و در رأس آن طبقه کارگر بالنده نیز راه دیگری جز براندازی و نابودی شما و نظم شما را ندارند. چرک و خون و کثافت از چهرهی شما زدودنی نیست و “هیچ بارانی شمارا شست نتواند”!*
*از شعر پیوند ها و باغها- مهدی اخوان ثالث
نظرات شما